تهدید به آتش کشیدن منزل پدری

[*گل یخ*]

پ.ن : احتمالا شما با فلانی زیادی گرم نمیگیری که شوهرت حساس بشه ؟

نه در حد معمول و مثل بقیه افراد
جالبه که اوایل ازدواجمون خیلی هم خودش مواظبش بود بهش میرسید کمکش میکرد
ولی الان میگه چون من اون کارارو براش کردم باید همیشه به من چشم بگه
طرز فکرش اینه که چون با من ازدواج کرده باید خانواده من همیشه منتش رو داشته باشن و همش دور برش بچرخن .. چون خانواده خودش با دامادشون اینجورین ...

[rozaneh]

اگه ایشون داماد ما بودن میدونستم چطوری باهاش برخورد کنم
کاری میکردم تا عمر دیگه تهدید بیخود نکنه
بیش از حد داره به خانواده شما هتک حرمت میکنه و به شما فشار میاره
تا دیرتر نشده فکری به حال زندگیت بکن
پ.ن : احتمالا شما با فلانی زیادی گرم نمیگیری که شوهرت حساس بشه ؟

هدف عزیز خوب اینجا میان که بگن چطوری برخورد کنن حالا شما چطوری برخورد میکردی ؟ مثلاً چکار میکردین که ایشون دست از کارشون بردارن و اوضاع بدتر و وخیم تر نشه؟

- - - Updated - - -

این قضیه با عکس العمل به غیر از اینکه باعث میشه اوضاع بدتر بشه کاری از پیش نمی بره

گل یخ عزیز همسر شما به ایشون علاقه دارن اونم علاقه وافر نه از اون جنس علاقه همسر ها نه! بلکه ایشون رو مثل خواهر کوچکتری میدونن که کاراشونو قبول ندارن و خودشونو هم محق میدونن که راه و روش زندگی و رفتار رو بهشون بگن و ایشون هم همون طور رفتار کنه.

[samanis]

رفتار همسر شما همراه با نوعی خشم شدید همراه شده که اونو از حالت طبیعی خارج کرده. سوال اول من اینه که ایشون مواد مخدر مصرف نمیکنند؟ از این قضیه حتما مطمئن بشین.
این شکل رفتار اصلا طبیعی نیست مگر اینکه در سطح خانواده یا جایی که ایشون رشد کرده نرمال شمرده بشه که در اینصورت برای شما نباید عجیب باشه. هر هر صورت رفتار جراتمندانه و باج ندادن به این جور افراد که تصور میکنن با خشونت میتونن به هدفشون برسن تنها راه حل شماست.
به همراه ایشون و اگر نیومدند به تنهایی با روانپزشک مشورت کنین ، شاید ایشون مشکلات بزرگتری داشته باشند و شما بی خبر باشین.

[*گل یخ*]

گل یخ عزیز همسر شما به ایشون علاقه دارن اونم علاقه وافر نه از اون جنس علاقه همسر ها نه! بلکه ایشون رو مثل خواهر کوچکتری میدونن که کاراشونو قبول ندارن و خودشونو هم محق میدونن که راه و روش زندگی و رفتار رو بهشون بگن و ایشون هم همون طور رفتار کنه.

آخه با دعوا با شیشه شکستن و با اذیت کردن من اون یاد میگیره ؟؟؟؟
آخه من چه کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟

[rozaneh]

این یک مشکل روحیه . برمیگرده به دوران کودکی و عواطفی که رشد نکرده بسته شدن و حالا به صورت عقده سر باز میکنن.
خیر خواهر زادتون یاد نمیگیره ایشون هم مصرن حرفشون رو به کرسی بنشونن نمی تونن مستقیماً خواهرزادتون رو اذیت کنن ولی شما رو که میتونن و شاید فکر میکنن از این طریق خانوادتون رفتارشونو با خواهرزادتون مطابق میل ایشون تغییر بدن که شدنی نیست. راستش وقتی خواهرزادتون ازدواج کنه و بره دیگه این موضوع کم رنگ میشه و ایشون نمی تونن بهش و رفتارش گیر بدن اما تا اون موقع یا باید با شما بیان پیش روانشناس و اصل مشکل درونی خودشون رو پیدا کنن یا شما تا جاییکه میتونین از رابطه با خانوادتون و تحریک ایشون حذر کنید یا حداقل اش کنید ( یا اینکه یکی بیاد بزنه تو گوش ایشون تا شاید سر عقل بیاد ;) البته شوخی کردم ولی خب راه بدیم شاید نباشه )

[*گل یخ*]

رفتار همسر شما همراه با نوعی خشم شدید همراه شده که اونو از حالت طبیعی خارج کرده. سوال اول من اینه که ایشون مواد مخدر مصرف نمیکنند؟ از این قضیه حتما مطمئن بشین.
.

فقط قلیون رو میدونم ولی با این فرموده شما تو شک افتادم

[هدف]

شما امروز با قاطعیت باهاش صحبت کنید تا دست بردار از کاراش
چون هرچی شما راه بیای اون بیشتر جرات پیدا میکنه
در غیر این صورت تمام موارد رو با پدر خودتون و پدر شوهرتون در میون بزارید
ایشون ممکن شبانه یه بلایی هم سر خودتون بیاره !
به نظرم شما امنیت جانی هم در کنار شوهرتون ندارید

[*گل یخ*]

این یک مشکل روحیه . برمیگرده به دوران کودکی و عواطفی که رشد نکرده بسته شدن و حالا به صورت عقده سر باز میکنن.
خیر خواهر زادتون یاد نمیگیره ایشون هم مصرن حرفشون رو به کرسی بنشونن نمی تونن مستقیماً خواهرزادتون رو اذیت کنن ولی شما رو که میتونن و شاید فکر میکنن از این طریق خانوادتون رفتارشونو با خواهرزادتون مطابق میل ایشون تغییر بدن که شدنی نیست. راستش وقتی خواهرزادتون ازدواج کنه و بره دیگه این موضوع کم رنگ میشه و ایشون نمی تونن بهش و رفتارش گیر بدن اما تا اون موقع یا باید با شما بیان پیش روانشناس و اصل مشکل درونی خودشون رو پیدا کنن یا شما تا جاییکه میتونین از رابطه با خانوادتون و تحریک ایشون حذر کنید یا حداقل اش کنید ( یا اینکه یکی بیاد بزنه تو گوش ایشون تا شاید سر عقل بیاد ;) البته شوخی کردم ولی خب راه بدیم شاید نباشه )

موافقم .. پدر ایشون نظامیه و خیلی ازش حساب میبرن .. تا حدی که وقتی شمارشو رو موبایلشون میبینن هول میکنن
احساس میکنم از رفتار منفعلانه ایشون در دوران مجردی و خشونت های پدرشون یاد گرفتن که فقط با زور و خشونت حرفشون رو به کرسی بنشونند

از اینکه یکی بیاد تو گوشش بزنه خیلی میترسم ... میترسم بدتر بشه و تهدیداشو عملی کنه؟؟؟؟؟

[هدف]

موافقم .. پدر ایشون نظامیه و خیلی ازش حساب میبرن .. تا حدی که وقتی شمارشو رو موبایلشون میبینن هول میکنن
احساس میکنم از رفتار منفعلانه ایشون در دوران مجردی و خشونت های پدرشون یاد گرفتن که فقط با زور و خشونت حرفشون رو به کرسی بنشونند

از اینکه یکی بیاد تو گوشش بزنه خیلی میترسم ... میترسم بدتر بشه و تهدیداشو عملی کنه؟؟؟؟؟

مگه مسخره بازی تهدیدشو عملی کنه ؟
باعث بشه یه خون از بینی کسی بیاد قانون طوری باهاش برخورد میکنه که تا عمر داره طرف اشتباه و تهدید نمیره
شما نترس
ازش بخواید این رفتارهارو کنار بزاره وگرنه با پدر شوهرتون صحبت کنید ( قبلش به همسرتون بگید که در صورت ادامه دادن این رفتار با پدرت صحبت می کنم )

[*گل یخ*]

وقتی باهاش صحبت میکنم بصورت توهین آمیز جوابمو میده
میگم این رفتار اصلا در شان تو نیست ...
میگه فلانی آدم نیست ...من هر رفتاری بخوام باهاش میکنم . کسی که پدر مادرش معلوم نیست اصلا برای من مهم نیست
میگم فکر نکردی شاید خواهرم ناراحت بشه ...
میگه اگه بچش براش مهم بود ولش نمیکرد بره پی زندگی خودش

با یه همچین ادمی من چطور صحبت کنم ؟
فکر میکنه فقط باید به اشخاصی که بهشون نیاز داره احترام بذاره ... میگه زمونه اینطور شده .. ما باید به دامادمون احترام بذاریم چون خواهرمون رودستش گرو دادیم
باید به مدیرمون احترام بذاریم چون کارمون پیشش گیره
ولی به یه دختری که معلوم نیست پدر مادرش کی هستن لزومی نداره احترام بذاریم .. هر کس دلش میخواد ناراحت بشه مهم نیست ...

اگه با پدرش صحبت کنم خیلی بدش میاد و میترسم بدتر کنه ...