من هروز سعی میکنم نظرشو به خودم جلب کنم اما بدتر میشه میگه من پای کامپیوتر لذت میبرم سعی نکن ازم بگیری از بچگی باهاش بزرگ شدم
منم حوصلم سر میره وقتی از کار میاد مستقیم میره پاش میشینه تا هر وقت که دلش بخواد انگار من نیستم واقعا خسته شدم باید چیکار کنم
به من اهمیت میده ولی بیشتر وقتشو با کامپیوتر میگذرونه منم غر میزنم
تنها حرفی که میزنه اینه توهم باید خودتو سرگرم کنی چون سرگرمی نداری به من گیر میدی
خوب من از صبح منتظره اونم تا بیاد باهم باشیم اونوقت اینطوری بهم میکه
من خیلی سعی کردم اما نمیشه میگه کامپیوتر ذهنشو باز میکنه و سرگرمی خوبی براشه و از بچگی بهش عادت کرده
میگه منم باید برای خودم سرگرمی پیدا کنم تا به اون غر نزنم
دیگه خسته شدم بعضی وقتا میگم ای کاش کامپیوتر بودم تا همسرش
علاقه مندی ها (Bookmarks)