سلام دوستان.
سلام خواهران وبرادران عزیز که از هر کدومتون خیلی درس های آموزنده یاد گرفتم.
تجربه های همگی تو همدردی برای من درس های بسیار زیبایی داشت.
نمی تونم همه اش را بگم. ولی جدیدا یک درسی یاد گرفتم که نمی دونم چقدر عملی و درسته.گفتم بیام اینجا بگم.
شاید خنده دار باشه ولی من فهمیدم می خواهم در آینده دخترم را چگونه تربیت کنم!
از روی همین تاپیک های این تالار هم فهمیدم. از روی همین دختران و زنانی که به مشکل برخوردند. چه تو ازدواجشون و چه مجردیشون.
همیشه بودند کسانی که به من می گفتندچرا می خواهی ادامه تحصیل بدهی؟ زن باید فقط خانه داری بلد باشه. همش می خواستند نذارن من برم دنبال علاقه ام. می خواستن من منفعل باشم. هدف نداشته باشم. تو اجتماع نباشم.
ولی چیزی که از تجربه زنان دیدم اینگونه نبود. زنی که محتاج یک لقمه نانه و به خاطرش می ره صیغه پسر مجرد میشه. زنی که چون هیچ پناهی نداره زندگی با شوهر بداخلاقش را تحمل می کنه.کتک هایش و... و خودش هم میگه که چاره ای نداره وگرنه طلاق می گرفت. زنی که طلاقش می دن و راحت بدبخت میشه!!!
دختری که عزت نفس نداره و این قدر احساس تنهایی می کنه که حاضر میشه به پیشنهادات یک پسر بی حیا پاسخ بده.
دختری که ذهنیتی از پیشرفت و ... نداره و فقط افکارش خلاصه شده در رفع نیازهایش با جنس مخالف و جلب توجه اون. وقتی بهش می گی به چی علاقه داری برو دنبال اون.تازه باید فکر کنه راستی من تو چی می تونم موفق بشم؟ چیو دوست دارم؟
دوستان این ها چی را نشون می دن؟
من فهمیدم مشکل زنانمون چیه؟!! زن اون جوری که باید ارزشمند نیست!!! در حالی که ارزش زن خیلی بالاست!
دوست دارم دخترم را ارزشمند بزرگ کنم. دختر من باید خیلی عزت نفس داشته باشه! نباید خودش را لایق هر چیزی بدونه! هر نگاهی! هر تحقیری! اصلا خوشم نمیاد وقتی می بینم یک زن این طور تحقیر میشه! گاهی در حد یک شیء زینتی! گاهی در حد یک تو سری خور!
خیلی برنامه ها برای دختر عزیزم دارم:
1) از همون بچگی استعدادش را پیدا می کنم. استعدادش هر چی می خواد باشه. لازم نیست بخوام حتما دکتر یا مهندس بشه. دوست دارم اون استعدادی که باعث میشه با علاقه پیگیریش کنه و موفق بشه را پیدا کنه.برای خودش هدف داشته باشه.
حالا هر چی باشه.علمی باشه یا معنوی. یا هنری و یا حتی ورزشی.
2) بهش می گم چقدر ارزشمنده. بهش می گم ارزش زن به حیا و نجابتشه.
بهش می گم که فقط رضای خدا براش مهم باشه. بهش می گم تو این دنیا هیچ وقت نمی تونه رضایت همه را جلب کنه.فقط مهم اینه که رضایت خدا را جلب کنه.
3)متاسفانه یا خوشبختانه احتمالا دخترم مثل من خیلی عاطفی بشه.
ولی از همون اول بهش یاد می دم که محکم باشه. بفهمه هر چیزی را نمیشه راحت بدست بیاره. هر چقدر هم که پولدار باشم اصلا نمی ذارم دخترم تو رفاه و ناز و نعمت مادی تربیت بشه.
باید بفهمه احساساتش را چه جوری مدیریت کنه. از احساسش تو نزدیکی به خدا استفاده کنه. احساسش باعث عزت نفسش بشه.نه گدایی محبت!!! آخ که چقدر این گدایی محبت را که می بینم بعضی دخترا از دوست پسرشون دارن بدم میاد.
بهش یاد می دم عواطفش را خرج کسی کنه که لیاقت داشته باشه!
بهش یاد می دم که با کسی ازدواج کنه که ارزش اینو داشته باشه که مدیر خانواده اش باشه وکسی که ارزشش را داشته باشه که بهش بگه سایه سر! بتونه براش احترام قائل بشه و حرفش براش ارزش داشته باشه تا گوش کنه.
4) راستی تصمیم گرفتم وقتی دخترم دانشگاه رفت بهش این سایت را معرفی کنم تا بیاد و اونم از همدردی درس های خوبی بگیره و اگر سوالاتی داشت که روش نشد از من یا باباش بپرسه اینجا بپرسه. ولی احتمالا یه کاری کنم دخترم باهام خیلی راحت باشه و همه سوالاش را از خودم بپرسه. شایدم اون وقت بهش نام کاربریم را هم گفتم تا ببینه مامانش جوونیهاش چه چیزایی تو ذهنش بوده!ولی می گم که به باباش نگه :دی
5) خلاصه خیلی برنامه ها برای دخترم دارم که در این مقال نمی گنجه که نمی دونم چرا امشب این قدر هوای دخترم را کردم:دی
فقط یک مشکلی هست!!!
اونم اینه که بابای دخترم هنوز منو پیدا نکرده!!!
دیگه بی زحمت تو این ماه مبارک رمضان برام دعا کنید بابای دخترم زود تر منو پیدا کنه!!! :دی
بیشتر به خاطر دخترم و باباش(بنده خدا باباش حتما این قدر خواستگاری رفته خسته شده) :دی
ممنون بابت دعاهای خیرتون
علاقه مندی ها (Bookmarks)