به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20
  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: نمی تونم به قولهایی که قبل از ازدواج به همسرم دادم عمل کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط hesse aramesh
    دوست گرامی فرهنگ 27 به نظر من اون عشق کورکورانه است که باعث ندیدن حقایق میشه نه صرفا دوستی ...

    عشق کور که یه روزه به وجود نمیاد.اول دوستیه بعد به مرور وابسته همدیگه می شن.

  2. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 مهر 90 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1390-1-30
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,576
    سطح
    22
    Points: 1,576, Level: 22
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 27 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمی تونم به قولهایی که قبل از ازدواج به همسرم دادم عمل کنم

    سلام من خودم قبول کردم که حجاب داشته باشم توی این 2 سال هم انجام دادم خیلی سخت بود ولی به خاطر اون انجام دادم ولی هر چی می گذره همسرم خواسته هاش داره بیشتر می شه این نکته رو هم اضافه می کنم که اون اصلا خانواده ای مذهبی نداره و پدر و مادرش از تغییراتی که کرده تعجب می کنند

  3. #13
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: نمی تونم به قولهایی که قبل از ازدواج به همسرم دادم عمل کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط SIMAMOHAMMADI
    سلام من خودم قبول کردم که حجاب داشته باشم توی این 2 سال هم انجام دادم خیلی سخت بود ولی به خاطر اون انجام دادم ولی هر چی می گذره همسرم خواسته هاش داره بیشتر می شه این نکته رو هم اضافه می کنم که اون اصلا خانواده ای مذهبی نداره و پدر و مادرش از تغییراتی که کرده تعجب می کنند
    سيما جان سلام..
    از قرار معلوم شما با شوهرتون اختلافات فرهنگي كمي (خورده اختلافاتي ) دارين كه قبل از ازدواج به اميد اينكه درستش مي كني اونها رو پذيرفتي و فكر كردي واقعا درست مي شه....
    بي ربط فكر نكردي.. حجاب در وهله اول موضوع بدي نيست كه فكرت رو مشغول كنه... اگر با رعايت بهداشت مو و سر باشه... خيلي هم خوبه!
    من با چند تا مورد مثل شما از نزديك برخورد داشتمو حتي كمي شديدتر از شوهر شما سخت گيري مي كردن...خانوم تا ديروز معلم رقص بوده.. استاد تمام عيار... حالا شوهرش مي گه نه مي رقصي.. نه مي خوري ... نه ي خوابي ... نه پا مي شي ... موهات رو بكن تو... عينك آفتابي بزن! و هزارتا داستاني كه تصورش هم نمي كني... چند سال گذشت...همه چي بر گشت سر جاي اولش... الان خانوم كلاس رقص داره!
    نبايد قبول مي كردي.. اما چيز كوچيكي قبول نكردي! خيلي راهكار سختي انتخاب كردي... و طول مي كشه تغييرش بدي...راههاي مختلفي هست كه ادم بتونه طرفش رو تغيير بده ... يه كمي صبر مي خواد و ادم صبور... اگر مي توني صبر كني كه بايد البته بتوني كه تنها راه حفظ زندگيته! پس بگو تا بتونن دوستان بهت كمك كنن!

  4. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 24 مرداد 93 [ 22:12]
    تاریخ عضویت
    1390-1-04
    نوشته ها
    166
    امتیاز
    3,467
    سطح
    36
    Points: 3,467, Level: 36
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger Second Class
    تشکرها
    386

    تشکرشده 356 در 119 پست

    Rep Power
    30
    Array

    RE: نمی تونم به قولهایی که قبل از ازدواج به همسرم دادم عمل کنم

    سلام سیما جان
    وقتی ایشون از شما قول گرفتن پس کار شما در جهت نادیده گرفتن خواسته های همسرت اشتباهه.
    البته ببخشید که با لحن تندی گفتم

  5. کاربر روبرو از پست مفید سبزه تشکرکرده است .

    سبزه (شنبه 03 اردیبهشت 90)

  6. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 مهر 90 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1390-1-30
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,576
    سطح
    22
    Points: 1,576, Level: 22
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 27 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمی تونم به قولهایی که قبل از ازدواج به همسرم دادم عمل کنم

    من وقتی این سایت رو پیدا کردم خیلی خوشحال شدم چون پستهایی رو که دیدم مطمئن شدم می تونم اینجا راحت مشکلم رو حل کنم به خاطر توجهتون خیلی ممنونم
    سبزه عزیز من خواسته های اونو نادیده نمی گیرم به خدا خیلی جاها از دفاع هم کردم من هیچی ازش نمی خوام ازش می خوام اجازه بده که من خودم باشم
    من خودم تا قبل از ازدواجمون یه دختر خیلی معتقد بودم ولی آنقدر به من گیر داده که نماز بخون فلان کارو بکن فلان کارو نکن که دیگه حتی نماز هم نمی خونم ( البته نه خانواده من ونه خانواده همسرم خانواده مذهبی نیستند )

    اینو یادم رفت که بگم همسرم تقریبا چند روز قبل از عقد این شرایط رو برای من گذاشت و منو تقریبا مجبور به قبول این عقاید کرد چون من توی این دوسال با همه جنگیدم که به هم برسیم نمی خواستم مرحله آخر همه چیز خراب بشه ( قبول دارم که اشتباه کردم ) ولی مرد و مردونه پای قولم ایستادم و اون چیزهایی رو که طی کرده بود انجام دادم الانم به خاطر حجابم ناراحت نیستم ولی روز به روز داره عقیده های همسرم تندتر میشه من از این می ترسم که تبدیل بشه به یه آدم خشک مذهب که من تمام عمرم از همچین آدمهایی فراری بودم

  7. #16
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: نمی تونم به قولهایی که قبل از ازدواج به همسرم دادم عمل کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط SIMAMOHAMMADI
    من وقتی این سایت رو پیدا کردم خیلی خوشحال شدم چون پستهایی رو که دیدم مطمئن شدم می تونم اینجا راحت مشکلم رو حل کنم به خاطر توجهتون خیلی ممنونم
    سبزه عزیز من خواسته های اونو نادیده نمی گیرم به خدا خیلی جاها از دفاع هم کردم من هیچی ازش نمی خوام ازش می خوام اجازه بده که من خودم باشم
    من خودم تا قبل از ازدواجمون یه دختر خیلی معتقد بودم ولی آنقدر به من گیر داده که نماز بخون فلان کارو بکن فلان کارو نکن که دیگه حتی نماز هم نمی خونم ( البته نه خانواده من ونه خانواده همسرم خانواده مذهبی نیستند )

    اینو یادم رفت که بگم همسرم تقریبا چند روز قبل از عقد این شرایط رو برای من گذاشت و منو تقریبا مجبور به قبول این عقاید کرد چون من توی این دوسال با همه جنگیدم که به هم برسیم نمی خواستم مرحله آخر همه چیز خراب بشه ( قبول دارم که اشتباه کردم ) ولی مرد و مردونه پای قولم ایستادم و اون چیزهایی رو که طی کرده بود انجام دادم الانم به خاطر حجابم ناراحت نیستم ولی روز به روز داره عقیده های همسرم تندتر میشه من از این می ترسم که تبدیل بشه به یه آدم خشک مذهب که من تمام عمرم از همچین آدمهایی فراری بودم
    خواهر گلم.. از چي مي ترسي! من بهت حق مي دهم!
    يه اشتباه بزرگي كردي... و اون اينكه به خاطر عشقت از مواضع خودت داري كوتاه مي آي!!!‌ مي دوني آخرش چيه؟؟؟ اگر همينطوري كوتاه بياي آخرش ول مي كنه مي ره! تو رو ديگه نمي خواد!!!!! تعجب نكن! زندگيت رو از دست مي دي اگر همون چيزي بشي كه هر روز مي گه!
    يه قول هايي دادي... آروم بشين باهاش حرف بزن... و سعي كن به بهترين شكل در آرامش و آرام آرام موضوع را به راه خودت نزديك كني... شايد خيلي طول بكشه اما من ديدم شدنيه!
    مثال: از شالهاي رنگي و زيبا استفاده كن...تا زمانيكه مقاومت مي كني اون اصرار بيشتري مي كنه و تقريبا شرايط از كنترل تو خارج مي شه... پس اصرار نكن.. بگو باشه... حجاب ! بهترين حجاب رو بذار...
    وقتي اينطور باشه ديگه چيزي براي بحث وجود نداره... صورت مسئله پاك شده! قول دادي داري عمل مي كني... حالا شرايط رو كنترل كن و آروم بيار به سمت خودت! اين موضوع شايد سالي طول بكشه.. اما اگر مقاومت كني... تقريبا محال مي شه! چون ايشون مي خواد خودش رو ثابت كنه! حرف مفت ديگران رو بريز دور... شوهرت رو بچسب كه براش جنگيدي! مطمئن باش اون هم به نفع تو نرم مي شه
    اما ... يه اما داره... فقط در حد قولهايي كه دادي و در مورد بقيه موارد اصلا لازم نيست متعهد باشي و خيلي آرام بگو خير! نمي كنم! قولهايي كه دادم رو عمل مي كنم... تو هم گاهي بهش سخت بگير! مي خواد چي كار كنه؟ اتفاقا با توجه به روحياتت كارهاي خودت رو بكن... ولي قولها رو رعايت كن كه فعلا بتوني شرايط رو با سياست كنترل كني! از هيچي نترس!



  8. کاربر روبرو از پست مفید sci تشکرکرده است .

    sci (یکشنبه 04 اردیبهشت 90)

  9. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 مهر 90 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1390-1-30
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,576
    سطح
    22
    Points: 1,576, Level: 22
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 27 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمی تونم به قولهایی که قبل از ازدواج به همسرم دادم عمل کنم

    دوباره سلام
    دوست عزیز SCI من این کارهارو قبلا امتحان کردم هر وقت که می خوام یه کار مطابق میل خودم انجام بدم داد و بیداد می کنه بعضی وقتا فکر می کنم یا من مشکل روانی دارم بعضی وقتا فکر می کنم جدایی بهترین راه حله ولی بازم یه چیزی تو گوشم نجوا می کنه که تو و اون آسون هم نرسیدید که به این آسونی از هم جداشید واقعا درمونده شدم خیلی دنبال یه روانشناس یا روانپزشک خوب گشتم ولی متاسفانه کسی رو پیدا نکردم این رو هم اضافه می کنم که قبلا پیش مشاور رفتم ولی نتیجه نداشت
    تمام اینها از یه طرف طرف دیگه هم خانواده ام هستند من واقعا نمی تونم قید اونها رو بزنم جونم به جونشون وصله
    اگه همسرم به روند ادامه بده من اطمینان دارم که تنها می مونیم
    راستی یکی از چیزهای دیگه که به من میگه اینه که به عمه هات یا خواهرت بگو جلوی من روسری سر کنند آخه من به اونها چی بگم بار ها بهش گفتم که خانواده من پفک یا بستنی نیستند که ببرمشون سر کوچه عوضشون کنم این رو هم اضافه می کنم که رابطه من با خانواده همسرم خیلی خیلی خوب هستش من اونها رو دقیقا مثل خانواده خودم دوست دارم ولی همسرم اینطور نیست اصلا سعی نمی کنه که با خانواده من رابطه برقرار کنه

  10. #18
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: نمی تونم به قولهایی که قبل از ازدواج به همسرم دادم عمل کنم

    خواهر زنو نمی دونم ولی فکر می کنم عمه و خاله زن به داماد محرم می شن.

  11. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 مهر 90 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1390-1-30
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    1,576
    سطح
    22
    Points: 1,576, Level: 22
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 27 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمی تونم به قولهایی که قبل از ازدواج به همسرم دادم عمل کنم

    نه من پرسیدم عمه و خاله زن به داماد نامحرم هستند
    ولی من اصلا با بحث محرم بودن یا نامحرم بودن کاری ندارم مشکل من اینه که حجاب عمه ها یا خواهر من به اون ارتباط نداره اون از من مثلا قول گرفته نه از اونها اصلا چرا باید به خودش این اجازه رو بده که توی مسائل شخصی اونها دخالت کنه؟

  12. #20
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: نمی تونم به قولهایی که قبل از ازدواج به همسرم دادم عمل کنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط SIMAMOHAMMADI
    دوباره سلام
    دوست عزیز SCI من این کارهارو قبلا امتحان کردم هر وقت که می خوام یه کار مطابق میل خودم انجام بدم داد و بیداد می کنه بعضی وقتا فکر می کنم یا من مشکل روانی دارم بعضی وقتا فکر می کنم جدایی بهترین راه حله ولی بازم یه چیزی تو گوشم نجوا می کنه که تو و اون آسون هم نرسیدید که به این آسونی از هم جداشید واقعا درمونده شدم خیلی دنبال یه روانشناس یا روانپزشک خوب گشتم ولی متاسفانه کسی رو پیدا نکردم این رو هم اضافه می کنم که قبلا پیش مشاور رفتم ولی نتیجه نداشت
    تمام اینها از یه طرف طرف دیگه هم خانواده ام هستند من واقعا نمی تونم قید اونها رو بزنم جونم به جونشون وصله
    اگه همسرم به روند ادامه بده من اطمینان دارم که تنها می مونیم
    راستی یکی از چیزهای دیگه که به من میگه اینه که به عمه هات یا خواهرت بگو جلوی من روسری سر کنند آخه من به اونها چی بگم بار ها بهش گفتم که خانواده من پفک یا بستنی نیستند که ببرمشون سر کوچه عوضشون کنم این رو هم اضافه می کنم که رابطه من با خانواده همسرم خیلی خیلی خوب هستش من اونها رو دقیقا مثل خانواده خودم دوست دارم ولی همسرم اینطور نیست اصلا سعی نمی کنه که با خانواده من رابطه برقرار کنه
    خواهر عزيزم سيما جان!
    نوشته هاي قبلي رو با دقت بخون... اصلا بحث، موضوع محرم و نا محرم نيست!
    موضوع يه اختلاف و بيشتر شبيه لج بازيه...
    يك بار قبلا گفتم با دقت بخوني بد نيست
    شما يك چند تا قول اون به فقط به خاطر عشق دادي... خب كاري ندارم اشتباه بوده يا درست... چون از يك طرف اشتباهه كه انسان آرزوها و خواسته هاش رو به خاطر ديگري كنار بذاره... و از طرفي درسته كه بعضي موقع ها براي رسيدن به عشقش از روي خودش هم رد بشه
    اما در مورد شما... با مشاور به اين شكلي كه گوش مي كني و عمل مي كني نتيجه نمي گيري... شايد اينجا هم چيزي دستگيرت نشه! پس با دقت مطالب رو بخون و با دقت عمل كن...مطمئن باش مشكل سريع حل مي شه!
    مواردي كه قول دادي رو مو به مو عمل كن... به ايشون خيلي محكم! خيلي محكم بگو : من نمي تونم كل جمعيت ايران رو مجبور به انجام خواسته هاي شما كنم پس اگر از چيزي ناراحتي يا خودت به ايشون بگو... يا كلا فراموشش كن! يك بار براي هميشه موضوع را مي بنديم و ديگه بازش نمي كنيم!
    راستش به يه مرد وقتي رو مي دي... آستر هم مي خواد! پس نده (اينو رو يواشكي گفتم)
    دوستش داري... پس مراحل زير:
    1. بدون اينكه بترسي از حرف ديگران براي احترام به همسرت قولهات رو انجام بده...
    2. سعي نكن بقيه متوجه نارضايتي تو بشوند... بگو من به خاطر همسرم اين كار رو مي كنم! خيلي هم دوست دارم...
    3. هرگز جلوي ديگران گله نكن.. شكايت نكن
    4. تمام مراحل فوق بايد طوري عمل كني كه ايشون متوجه بشه تو داري از عقايد خودت براي او صرف نظر مي كني... بايد متوجه بشه... حتي اگر لازم باشه.. تو جمع مي گي من به خاطر شوهرم اينطوري ترجيح مي دم! بذار بشنوه...
    5. تو اين مرحله شوهرت آروم مي شه و از داد و بيداد خبري نيست... مراحل فوق رو اگر درست انجام بدي بسته به سياستي كه اعمال مي كني يك هفته تا ده روز طول مي كشه
    6. كنترل اوضاع را بعد از آرامش به دست بگير... حالا تو هستي كه تصميم مي گيري چگونه و چطور بپوشي
    اما چطوري! يكي از راهكارها مذاكره است ( فوري نگو داد مي زنه ها.. تو هنوز آرومش نكردي چون) مي گي من مي تونم جلوي فلاني و فلاني ... كمي راحت تر باشم... بي شك مي گه اشكالي نداره...
    محدوديت ها رو دونه دونه بر مي داري... نه يه دفعه!
    7. تو اين مرحله شوهرت بايد مطمئن بشه كه برداشتن اين محدوديتها به زندگيتون لطمه نمي زنه.. شما زيبا تر مي شي و بيشتر به شوهرت توجه مي كني! خيلي بايد تو اين مرحله دقت كني كه البته خيلي هم فعلا باهاش فاصله داري...
    8. در مورد خانواده ات بايد بگم دختر خوب... اين مشكلات به فقط به سيما خانوم اختصاص نداره و خيلي ها اين مشكلات رو دارند.. از طرفي رعايت بيشتر از حد خانواده شما لطمه مي زنه و از طرفي عدم رعايتشون زندگي رو به كامت تلخ مي كنه... فعلا سعي كن تا طي مراحل اوليه و ايجاد آرامش تو خونه خودت... تنشها و ارتباطات با هر دو خانواده رو به حداقل برسوني...و بعد خيلي منطقي، بدون توهين، با چاشني دلبري و ناز دخترونه كه خودت بي شك استادي... (همه خانومهاي ايراني بي نظيرن در اين رابطه) بهش بگو عزيزم تو كه با خواهر من ازدواج نكردي... ايشون هم قولي نداده بهت! من هم نه چيزي مي گم... نه خواهم گفت و نه دوست دارم بگم... پس كلا چيزهايي كه مربوط به من نمي شه رو فراموش كن و من اين قولها رو دادم روي چشمم انجام مي دم...
    سيما جان! خوب بخون... خوب گوش كن... خوب تجزيه تحليل كن... اگر خوب بود انجام بده!
    و اين پيش فرض رو داشته باش كه نمي توني يك دفعه بزني زير همه چيز! پس بساز اما نسوز!


  13. کاربر روبرو از پست مفید sci تشکرکرده است .

    sci (چهارشنبه 04 خرداد 90)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  2. کسایی که تجربه ی جدایی دارن کمکم کنن چطوری تونستید با شرایط جدید کنار بیاین؟میخوام به ارامش برسم
    توسط dooo در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 39
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 آبان 94, 11:47
  3. ایا ادامه این رابطه با وجود توهین هایی که بهم میشه به صلاحمه؟
    توسط یه دونه در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 اردیبهشت 94, 13:46
  4. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 مرداد 92, 19:59
  5. بدتربن بلایی که می تونه سر ادم بیاد کمک لطفا
    توسط satshop در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 39
    آخرين نوشته: سه شنبه 31 خرداد 90, 16:53

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.