RE: اعتراف غم انگيز
اسماء جان توشروع کننده باش. چی می شه ؟؟؟ هیچ عیبی نداره خیلی هم خوبه . لباس های تنگ و کوتاه بپوش. از لباس زیر های زیبا و تمیز استفاده کن. عطر ملایم و خوشبو بزن.
بعدم هم خانمی یعنی چی که می گی تا پیش همیم خوابمون می بره!!!!!!! یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟ وقت واسه خواب زیاد داری، زندگیت الان لب مرز عزیزم. یک کمی به خودت سختی بده و یک ساعت دیرتر بخواب ولی عوضش هم از وجود هم لذت بردین و هم زندگیتون گرمتر می شه
اسماء جان اگه به فکر نباشی خدای نکرده پای کس دیگه ای تو زندگیت باز می شه . خیلی مواظب باش
روی هر پله که بایستی خدا یک پله ازت بالاتره. نه به خاطر اینکه خداست. به خاطره اینکه دستتو بگیره...
هر شب درانتهای شب نگرانیهایت را به خدا واگذار کن و آسوده بخواب. به هر حال او در تمام شب بیدار است ...
علاقه مندی ها (Bookmarks)