به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 33
  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    352
    Array
    اتفاقا اگه یه روانشناس یا مشاور خوب پیدا کنی بری که خیلی هم مفیده. چون یه وقتایی نمی دونیم باید چه واکنشی نشون بدیم توی روابط روزانه امون و این چیزارو یه مشاور خوب یا یه روانشناس خوب بهمون می تونه یاد بده. البته اگه یاد بده!
    اما شما ازمایش دادی واسه تهوع و این حالتای صبحگاهیت ازمایش دادی که مطمن باشی مشکل جسمی نیست؟ قاعدتا روانپزشکت باید اون اولش واست ازمایش داده باشه.

  2. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    m_eros (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  3. #12
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما به استراحت احتیاج دارید. حتما هشت ساعت را باید بخوابید. اگر اشتباه نکنم شما یک بار گفتید به خاطر احساس تنهایی رابطه برقرار می کنید. این کار بسیار آسیب رسان است. شما احساس تنهایی می کنید چون باید با خانواده خود ارتباط نزدیک داشته باشید. دوستان و رابطه هایی که شما دارید نمی تواند حس تنهایی شما را برطرف کند. فقط در وهله اول ارتباط با خداوند و در وهله بعد خانواده می تواند حس تنهایی را برطرف کند. دوستان و رابطه ها فقط در زمان خوشی با شما هستند و هیچ تعهدی به شما ندارند.
    پس از شما خواهش می کنم برای رفع تنهایی خود اقداماتی نکنید که فقط در لحظه جوابگو است و اثر پایدار ندارد.
    راجع به حس تنهایی خود بیشتر برایم توضیح دهید. آیا از نظر فکری و فلسفی تنها هستید یا از نظر عاطفی و احساسی یا از نظر فیزیکی؟

    اگر هم قصد ازدواج دارید رابطه دوستی را به شما پیشنهاد نمی کنم. ازدواج یک قرارداد رسمی و قانونی است بنابراین باید از راه جدی و رسمی دنبال شود. اگر مورد مناسبی دیدید اول به طور رسمی با خانواده شما آشنا می شوند بعد اگر دو خانواده با هم توافق داشتند یک دوران آشنایی جدی و برنامه ریزی شده ( از نظر زمان و برنامه عملیاتی ) را دنبال کنید. رابطه های دوستی از اساس برای کسانی است که نمی خواهند ازدواج کنند.

  4. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    m_eros (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 93 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    1,443
    سطح
    21
    Points: 1,443, Level: 21
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    182

    تشکرشده 105 در 70 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط meinoush نمایش پست ها
    اتفاقا اگه یه روانشناس یا مشاور خوب پیدا کنی بری که خیلی هم مفیده. چون یه وقتایی نمی دونیم باید چه واکنشی نشون بدیم توی روابط روزانه امون و این چیزارو یه مشاور خوب یا یه روانشناس خوب بهمون می تونه یاد بده. البته اگه یاد بده!
    اما شما ازمایش دادی واسه تهوع و این حالتای صبحگاهیت ازمایش دادی که مطمن باشی مشکل جسمی نیست؟ قاعدتا روانپزشکت باید اون اولش واست ازمایش داده باشه.
    من قبلا خودم تمام آزمایشات فیزیکی و جسمی رو انجام دادم چون نمیدونستم که مشکلم روحیه ، هر آزمایشی که فکرشو کنی( خون تیروئید کلیه کبد و...) انجام دادم هیچ مشکل جسمی ندارم .

  6. کاربر روبرو از پست مفید m_eros تشکرکرده است .

    meinoush (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  7. #14
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من در پست قبل یک سوال پرسیدم که مهم است. سعی کن جواب دقیق بدهی.

  8. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 93 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    1,443
    سطح
    21
    Points: 1,443, Level: 21
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    182

    تشکرشده 105 در 70 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها
    شما به استراحت احتیاج دارید. حتما هشت ساعت را باید بخوابید. اگر اشتباه نکنم شما یک بار گفتید به خاطر احساس تنهایی رابطه برقرار می کنید. این کار بسیار آسیب رسان است. شما احساس تنهایی می کنید چون باید با خانواده خود ارتباط نزدیک داشته باشید. دوستان و رابطه هایی که شما دارید نمی تواند حس تنهایی شما را برطرف کند. فقط در وهله اول ارتباط با خداوند و در وهله بعد خانواده می تواند حس تنهایی را برطرف کند. دوستان و رابطه ها فقط در زمان خوشی با شما هستند و هیچ تعهدی به شما ندارند.
    پس از شما خواهش می کنم برای رفع تنهایی خود اقداماتی نکنید که فقط در لحظه جوابگو است و اثر پایدار ندارد.
    راجع به حس تنهایی خود بیشتر برایم توضیح دهید. آیا از نظر فکری و فلسفی تنها هستید یا از نظر عاطفی و احساسی یا از نظر فیزیکی؟

    اگر هم قصد ازدواج دارید رابطه دوستی را به شما پیشنهاد نمی کنم. ازدواج یک قرارداد رسمی و قانونی است بنابراین باید از راه جدی و رسمی دنبال شود. اگر مورد مناسبی دیدید اول به طور رسمی با خانواده شما آشنا می شوند بعد اگر دو خانواده با هم توافق داشتند یک دوران آشنایی جدی و برنامه ریزی شده ( از نظر زمان و برنامه عملیاتی ) را دنبال کنید. رابطه های دوستی از اساس برای کسانی است که نمی خواهند ازدواج کنند.
    خوابم فعلا خوبه نوپو جان مخصوصا با داروهایی که میخورم .حواسمم بیشتر به خودم جمع کردم. من تمام سعیم اینه که به خاطر تنهایی ارتباطی شروع نکنم این کارم نمیکنم چون با هر کسی هم دوست نمیشم... حرفتونو کاملا قبول دارم درمورد اینکه باید به خونواده خیلی نزدیکتر شم خودمم دوس دارم البته خونواده خیلی خوبی دارم هیج کاری واسم دریغ نکردن ولی خوب دیگه پدر و مادر دورشون با ما فرق داره راحت نمیتونم هر حرفیو بزنم بعضی چیزارو درک نمیکنن . خواهرمم ازم کوچیکتره خیلی باهاش راحتم ولی بازم چون کوچیکتره رعایت میکنم هر مسئله ای رو نمیگم. اونم سن خودشو داره ، ولی در کل رابطم باهاشون بد نیس.
    فقط اواخر چون عصبی میشم برخوردم باهاشون بد شده میدونم.یعنی حوصله ندارم. امسال چند تا خواستگار داشتم اما مناسب خودم ندیدم اصلا.
    منم نمیگم فقط دنبال ازدواجم چون اون به قول شما برنامه عملیاتی و شرایط خاص خودشو میطلبه و باید خیلی چیزارو در نظر گرفت ، اما منکر نمیشم دلم یه دوستی خوب میخواد . راستش هم از نظر فکری هم احساسی و هم فیزیکی احساس تنهایی میکنم و نیاز احساس میکنم واقعا الان احتیاج دارم.
    یه حس دوس داشتن 2 طرفه میخوام نه اینکه دائم ابراز احساسات نه اینطوری نمیخوام، فقط میخوام اطمینان داشته باشم بهم ارامش بده ، تو رابطه هم اصلا غر غرو یا گیر نیستم خیلی ام منطقی ام ولی نمیدونم شاید به خاطر بعضی اشتباهات خودم باشه و رفتارام . دلم میخواد جنس مخالف رو بهتر بشناسم و ازین حس بیرون بیام

  9. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام. همانطور که خودتان هم اشاره کردید، دچار اضطراب هستید، و همچنین احتمال افسردگی خفیف.
    علت کم اشتهای و حالت تهوع هم بی اشتهایی عصبی هست. یعنی تا مادامی که شما دچار اضطراب هستید باید با این وضعیت همراه باشید.

    بنده با نظر شخصی خودم؛ مخالف استفاده از دارو هستم؛ مشکل شما روان هست، یعنی روان شما درگیر این موضوع هست.پس باید روی این مسئله کار کنید.

    عوامل اضطراب و استرس زا رو شناسایی کنید؛ علت آن رو هم پیدا کنید و سپس سعی کنید بر رفع آن ها تمرکز کنید.

    فاصله شام تا زمان خواب 3 ساعت باشد. از چای سیاه، چای سبز و قهوه تا 4 ساعت قبل از خواب مصرف نکنید؛ موجب بی خوابی می شود. اما چای سبز را در طول روز مصرف کنید.

    هنگامی که به رختخواب می روید ذهن شما باید فقط دنبال خواب باشد. نه هجوم افکار و کارهای روزانه، به لطافت، زیبای و آرامش فکر کنید. در این هنگام بدون اینکه ذهنتان به جای برود چند نفس عمیق بکشید.

    شاد بودن را امتحان کنید،بی بهانه شادن بودن، در زندگی خود تغییر ایجاد کنید. در نوع پوشش و ترکیب رنگ لباس ها، در دکور اتاق، حتی ادکلن هم استفاده کنید.

    در روز حداقل یک ساعت را به ورزش اختصاص دهید. ورزش موجب ترشح هورمون اندروفین می شود که خاصیت آرام بخشی دارد.همچنین خستگی بعد از ورزش موجب خوبی راحت می شود

    به هیچ وجه پیگیر اخبار و اطلاعاتی که موجب بد شدن حال شما می شود، نشوید.

    از محیط های پر تنش دوری کنید، پیاده روی کنید خصوصا" در فضای باز و طبیعت.

    با دوستان و خانواده بیشتر صمیمی شوید و روابط عاطفی خود را بهبود ببخشید.

    به اتفاقات خوب فکر کنید و افکار منفی را هرس کنید.
    اجازه ندهید فکر و ذهنتان درگیر هر مسئله ای شود.از کنار مسائل کم اهمیت و بی اهمیت به آسانی بگذرید.


    شما اگر این عوامل را رعایت کنید و در جستجوی آرامش باشید به آن دست پیدا خواهید کرد.

    از موسیقی مورد علاقه خود در طول روز استفاده کنید.

    در هر زمان مشغول به انجام هر کاری هستید فقط ذهنتان روی آن کار باشد و درگیر چیز دیگری نباشد.


    و نکته پایانی:

    تغییر باید مستمر و تدریجی باشد. حتما" توجه کنید.
    سکوت سرشار از ناگفته‌هاست
    _____________________________

    مجله علم ورزش

  10. 3 کاربر از پست مفید keyvan تشکرکرده اند .

    meinoush (چهارشنبه 16 مرداد 92), m_eros (چهارشنبه 16 مرداد 92), rozaneh (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  11. #17
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما در ارتباطات و فلسفه زندگی خود مشکل جدی دارید و به نظر من تا وقتی بخواهید با همین تفکرات زندگی کنید وضعتان از این بهتر نمی شود.

  12. #18
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    352
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها
    شما در ارتباطات و فلسفه زندگی خود مشکل جدی دارید و به نظر من تا وقتی بخواهید با همین تفکرات زندگی کنید وضعتان از این بهتر نمی شود.
    نوپو جان خیلی خلاصه توضیح دادی. اگه ممکنه بیشتر بازش کن. منتظر جوابت بودم. به درد منم می خورد ولی این پستت خیلی مختصره. نمی فهمم. ممنون.

  13. #19
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما احساس تنهایی از هر لحاظ می کنید چون با خودتان ارتباط درستی ندارید. شما اگر به طرف خودشناسی بروید بسیاری از مشکلات شما کم می شود. شما اول باید مختصات یک وجود انسانی را بشناسی و ویژگی های مشترک انسان ها را عمیقا درک کنی. نمی گویم زیاد بخوانی. می گویم اگر کم هم مطالعه کنی ولی عمیقا درک کنی کافی است. بعد خودت را به عنوان یک انسان خاص که علی رغم اشتراکات با دیگر انسان ها ، منحصر به فرد است بررسی کن . تعیین کن هویت شما چیست ، هدفت از زندگی چیست و اعتقادات و افکار بارز و مشخص شما چیست و آیا درست است یا نه ؟
    هر چه از خودت دورتر شوی اضطراب شما بیشتر می شود و حس تنهایی بیشتری می کنی. من می خواهم یک تجربه واقعی را برای شما تعریف کنم.
    یک مستند دیدم به نام ( زندگی ماتریکس ). در این مستند خانمی بود که تومور مغزی داشت و علاوه بر بیماری و خطر مرگ از آرزوهایش مثل بچه دار شدن محروم شده بود. سال ها مبارزه می کرد با بیماری اما موفق نمی شد. خودش می گفت : « تمام سلول های بدنم فریاد می زد من بچه می خواهم » و او نمی توانست به جز غلبه بر بیماری و بچه دار شدن به چیز دیگری فکر کند. یک روز همه چیز تغییر کرد. به باور جدیدی رسید : این بیماری در بدن من چه می خواهد و من واقعا برای چه بیمار شده ام؟ آیا صرفا برای این بیمار شده ام که دارو بخورم و خوب شوم یا خداوند هدف دیگری داشته است؟
    او راه جدیدی در پیش گرفت. همین پروسه ای را که برایت توضیح دادم ( خودشناسی ) را طی کرد و تغییرات عمیقی در افکارش و رفتارش اتفاق افتاد. چند ماه بعد تومور مغزی اش کاملا خوب شد و اثری از بیماری در او نبود. حتی پزشک معالجش هم تصریح می کرد که او واقعا آدم دیگری شده است.

    من خودم این تجربه را داشتم و رضایت داشتم و نتیجه تقریبا مشابهی گرفتم.

    پس اول باید به خودشناسی برسی تا بتوانی درک کنی که خداوند این جهان را با چه خصوصیات و قانون هایی خلق کرده است. من بنا به رشته ام می دانم که یکی از علل مشکلات بشر امروز از جمله بیماری های عصبی و حتی خودکشی این است که درک درستی از خودشان و سپس از زندگی ندارند.


    - - - Updated - - -

    ببین زندگی یک قانون هایی دارد که خداوند آنها را گذاشته و تغییر هم نمی کند. مثل این قانون ( رابطه خارج از ازدواج با جنس مخالف نیازهای انسان را ارضاء نمی کند و فقط باعث ضرر است. ) این قانون در مورد همه انسان ها صدق می کند. شما برای موفق شدن باید این کار را بکنید :

    • خودشناسی ( همان طور که توضیح دادم )
    • پس از شناخت خودتان می توانید قانون های زندگی را به راحتی بیابید و درک کنید.
    • آن وقت تغییرات مطلوب را در خودتان ایجاد کنید ( افکار ، عقاید و برنامه زندگی )
    • می بینید که چه قدر حالتان بهتر می شود.



    بگذارید بیشتر توضیح دهم. شما از نظر افکار و احساس تنها هستید. خوب چه کار باید بکنید؟ اگر خودشناسی داشته باشید می توانید با کمی بررسی متوجه شوید که آیا افکار شما درست است و باید نگهشان دارید یا نادرست است و باید تغییر کند. اگر از نظر عاطفی تنها باشید می توانستید بفهمید که دقیقا کدام نیاز عاطفی شما برطرف نشده است ، چرا و راه حل آن چیست؟ آن وقت می توانستید تصمیم بگیرید که برای رفع این تنهایی چه اقداماتی انجام دهید. اما شما الان فقط به ارتباط با دوستان و جنس مخالف برای رفع این خلاء ها روی آورده اید و متاسفانه برطرف هم نشده است. چرا ؟

    - - - Updated - - -

    پس درک درست از خود + درک درست از زندگی = ارتباط خوب و حس خوب

    من اینهایی را که به شما می گویم هم مطالعه کرده ام و هم تجربه کرده ام.

    نکته دیگر اینکه شما باید بیماری خود و علایم آن را نیز شناسایی کنید. باید بفهمید کدام فکر و کدام حالت شما ناشی از بیماری است و به آن اهمیت ندهید. می توانید قسمت هایی از زندگی و افکار خود را که بیماری تحت تاثیر قرار داده است و به آن تسلط یافته است شناسایی کنید و از دیگران کمک بگیرید تا آن را پس بزنید. در واقع از یک فکر دیگر کمک بگیرید. من این را در یک فیلم که بر اساس زندگی واقعی یک ریاضی دان بود دیدم. او مبتلا به اسکیزوفرنی شده بود و توهم داشت. آدم هایی را می دید که وجود نداشتند. بنابراین یک چاره اندیشید و موفق شد. هر آدم جدیدی می آمد پیش او ، از کسی که می شناخت و مطمئن بود وجود خارجی دارد کمک می گرفت و می پرسید : ( آیا شما این فرد را می بینید؟) اگر او تایید می کرد پروفسور با آدم جدید وارد صحبت می شد. اما اگر می فهمید باز هم دچار توهم شده است دیگر حتی نگاه هم نمی کرد تا آن توهم برطرف شود و واقعا هم خوب شد. حالا فقط توهم نیست. فکر غیر حقیقی و آزار دهنده هم همین طور است. باید این فکر ها را حداقل به کمک پزشکتان شناسایی کنید و به کمک یک فرد نزدیک یا اگر نیست به کمک تکنیک های فکری آن را پس بزنید و به آن پر و بال ندهید.

  14. 3 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    meinoush (چهارشنبه 16 مرداد 92), m_eros (چهارشنبه 16 مرداد 92), rozaneh (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  15. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    سلام دوست عزیز

    راستش فرصت نکردم تمام پست های تاپیک رو بخونم فقط چیزی که تجربه کردم رو بهت پیشنهاد میکنم . من اصلاً موافق دارو درمانی برای مشکلاتی که شما گفتی نیستم. تمام داروهای روانپزشکی عوارض جانبی دارن که حتی روی دستورالعملشون هم به وضوح نوشته. من قویاً به روانشناسی و پیدا کردن ریشه مشکل اعتقاد دارم چون شما با دارو درمانی نتیجه ایجاد شده در اثر ریشه مشکل را شاید درمان کنید! اما دارو ریشه بروز مشکل رو درمان نمیکنه! بلکه ریشه درمانی هر عادت و رفتاری با روانشناسی قابل حله. دارو فقط ضعف حافظه بی حوصلگی کم خوابی ضعف قوای جسمی و ... رو به دنبال داره شما که مطالعه تون خوبه سرچ کن ببین این چیزایی که گفتم وجه مشترک اکثر دارو هاست. پس به دنبال حل ریشه مشکل باش. نه با دارو . بلکه با استمرار تاپیکت و در خواست از مشاورین حاذق سایت مثل مدیر عزیز و فرشته مهربان و ... و حتی مراجعه حضوری به روانشناس.
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  16. 2 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    meinoush (چهارشنبه 16 مرداد 92), m_eros (چهارشنبه 16 مرداد 92)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.