خيلي تنهام

[آویژه]

باران عزیزم
سلام
نوشته هات رو خوندم و باهات همدردی می کنم. این روزها متاسفانه فشار اقتصادی رو همه هست و ترکشش همه رو مورد نوازش قرار داده. خیلی از این چیز هایی که گفتی، برای ما هم صدق می کنه. ما هم مجبور شدیم خیلی چیز های اساسی رو از سبد خریدمون حذف کنیم. ولی چاره چیست؟ رها کردن و قبول شکست؟! .... نه! می دونم سخته، ولی نباید خودمون رو ببازیم. باید تلاش کنیم روحیه شادی و امید رو تو همین شرایط در دلمون زنده نگه داریم و هر کاری از دستمون بر میاد واسه بهتر کردن زندگیمون انجام بدیم.

یه سری نقد ها دارم در مورد رفتار شما با همسرت و خودت!! :

1) وقتی قهر هستید و همسرت غرورش رو می شکنه و زنگ می زنه که باهات حرف بزنه، تحویلش بگیر. نه اینکه بزنی تو ذوقش و دلخوری ها رو هی یادآوری کنی. عشقولانه های زندگیت رو تا میشه زیاد تر کن. خیلی از شادی ها خرجی نداره عزیزم. پول نمی خواد. حالا که زیاد پیش همید، مهربانانه در آغوشش بکش و نوازشش کن. ساعت ها حتا. شب ها برید با هم قدم بزنید و دست همو بگیرید تا حالتون بهتر بشه. شام رو بجای اینکه توی خونه بخورید، ببرید توی یه پارک بشینید و بخورید. قلقلکش کن تا بخنده و بخندی. بچه شو اصلا!! ، آب بازی کنید!!! بالا پایین بپر و شادی کن. برقصید و به نا بلدی همدیگه بخندید.
نیروی جوانی و سلامت یک روز از دستتون می ره و غصه اش رو می خوری ها! تا داریش، ازش استفاده کن ...

2) (اشاره نکردی این پول رو می ده به خودت یا شامل هزینه خونه هم هست ولی) اون 50 تومن که همسرت می ده رو پس انداز کن و وقتی به مقدار قابل توجهی رسید هر چی دوست داشتی بخر. در مقابل، همه خرید خونه با همسرت باشه. باهاش راه بیا توی خرید، ولی دست تو جیب خودت نکن...


3) بعضی کارها رو توی خونه هم میشه انجام داد، هم سرگرمت می کنه، هم می تونه یه منبع دردآمد باشه. من به مامانم چرم دوزی رو پیشنهاد دادم و آموزشش رو هم از تو اینترنت پیدا کردم و الان بعد از چند ماه کارش به ثمر نشسته و می تونه کاراش رو با یه قیمت خوب بفروشه. تو هم به فکر یه کار اینجوری باش که هیچ نیازی به آموزش خاص نداره و تو خونه قابل انجامه. تو اینترنت خیلی چیزا میشه پیدا کرد. بگو به چه چیزهایی علاقه داری تا بیشتر کمکت کنم ...

4) مراقب خودت باش. مراقب خودت، پوستت، موهات، بدنت، و مهمتر از همه، دلت ...
خودت رو دوست داشته باش و با خودت مهربون باش عزیز دلم

[fateme_zahra]

باران عزیزم
سلام

سلام عزیزم
نوشته هات رو خوندم و باهات همدردی می کنم.
ممنونم از این بابت :)
این روزها متاسفانه فشار اقتصادی رو همه هست و ترکشش همه رو مورد نوازش قرار داده. خیلی از این چیز هایی که گفتی، برای ما هم صدق می کنه. ما هم مجبور شدیم خیلی چیز های اساسی رو از سبد خریدمون حذف کنیم. ولی چاره چیست؟ رها کردن و قبول شکست؟! .... نه! می دونم سخته، ولی نباید خودمون رو ببازیم. باید تلاش کنیم روحیه شادی و امید رو تو همین شرایط در دلمون زنده نگه داریم و هر کاری از دستمون بر میاد واسه بهتر کردن زندگیمون انجام بدیم.

بخدا خودم هم همینا رو میدونم اما عمل کردن بهش خیلی سخته
یه سری نقد ها دارم در مورد رفتار شما با همسرت و خودت!! :

1) وقتی قهر هستید و همسرت غرورش رو می شکنه و زنگ می زنه که باهات حرف بزنه، تحویلش بگیر. نه اینکه بزنی تو ذوقش و دلخوری ها رو هی یادآوری کنی. عشقولانه های زندگیت رو تا میشه زیاد تر کن. خیلی از شادی ها خرجی نداره عزیزم. پول نمی خواد. حالا که زیاد پیش همید، مهربانانه در آغوشش بکش و نوازشش کن. ساعت ها حتا. شب ها برید با هم قدم بزنید و دست همو بگیرید تا حالتون بهتر بشه. شام رو بجای اینکه توی خونه بخورید، ببرید توی یه پارک بشینید و بخورید. قلقلکش کن تا بخنده و بخندی. بچه شو اصلا!! ، آب بازی کنید!!! بالا پایین بپر و شادی کن. برقصید و به نا بلدی همدیگه بخندید.
نیروی جوانی و سلامت یک روز از دستتون می ره و غصه اش رو می خوری ها! تا داریش، ازش استفاده کن ...

از این کار ها بعضی وقتا میکنیم اما همسرم بیشتر من زیاد حوصله این کار ها رو ندارم بیرون که میرم خوشحال ترم اما همیشه از صب تا شب خونه امکسی رو هم ندارم که بگم امروز با فلانی میرم جایی روحیه ام عوض میشه!!! خوب هر کیجای من باشه افسردگی میگیره دیگه حالی میمونه که بخواد از این کار ها بکنه؟؟
همیشه به شوهرم میگم پول نداریم یکم زندگی عاشقانه هم نداریم آخه
کلا من خودم حوصله این چیزا رو ندارم و زیاد آدم رمانتیکی نیستم!! اما همسرم منو اذیت کرده مثلا وقتی تنهاییم خیلی رفتار متفاوتی داره خوبه هوامو داره کم و بیش (بستگی به حالش داره)
اما پیش دیگران یا وقتی میریم خونه بابام اینا اخلاقش بدمیشه همیشه با هم دعوا داریم و جلوی کلا مهمونا کم حرف و البته کم محلی میکنه

2) (اشاره نکردی این پول رو می ده به خودت یا شامل هزینه خونه هم هست ولی) اون 50 تومن که همسرت می ده رو پس انداز کن و وقتی به مقدار قابل توجهی رسید هر چی دوست داشتی بخر. در مقابل، همه خرید خونه با همسرت باشه. باهاش راه بیا توی خرید، ولی دست تو جیب خودت نکن...

نه دیگه 50 تومن چیه که من خرج خونه رو هم بدم ؟؟؟ قبلا 30 تومن به خودم میداد 100 تومن هم واسه خرج خونه (مثلا پارسال) همیشه 100 تومن زیاد میومد چون خیلی صرفه جویی میکردم اما الان دیگه خسته شدم 50 تومن میگیرم فقط هم لیست خرید میدم!!! ولی کل پول بلیط رفتن به شهرمون 35 تومن میشه اون 15 تومن هم همونجا خرج میکنم (پولی نیست دیگه 15 تومن )
3) بعضی کارها رو توی خونه هم میشه انجام داد، هم سرگرمت می کنه، هم می تونه یه منبع دردآمد باشه. من به مامانم چرم دوزی رو پیشنهاد دادم و آموزشش رو هم از تو اینترنت پیدا کردم و الان بعد از چند ماه کارش به ثمر نشسته و می تونه کاراش رو با یه قیمت خوب بفروشه. تو هم به فکر یه کار اینجوری باش که هیچ نیازی به آموزش خاص نداره و تو خونه قابل انجامه. تو اینترنت خیلی چیزا میشه پیدا کرد. بگو به چه چیزهایی علاقه داری تا بیشتر کمکت کنم ...
من واقعا به همچین کار هایی احتیاج دارم ولی هیچی بلد نیستم ممنون میشم اگه تو این مورد کمکم کنی و بگی چیکار کنم که هم درآمد داشته باشه هم از این بی ثمر بودن راحت شم چون همش یه صدایی داره بهم میگه به درد هیچی نمیخورم روزای جوونیم یکی یکی داره میره و من هیچ مووفقیتی کسب نکردم من عرضه هیچ کاری ندارم و اصلا شخص مهمی نیستم


4) مراقب خودت باش. مراقب خودت، پوستت، موهات، بدنت، و مهمتر از همه، دلت ...
خودت رو دوست داشته باش و با خودت مهربون باش عزیز دلم

واقعا کسی میتونه یه موجود بی ارزش رو دوس داشته باشه که خودم خودمو دوس داشته باشم؟؟؟ این همه زحمت کشیدم حتی نتونستم موهامو بلند کنم چون دوباره و دوباره موخوره گرفت نزدیک 1 ماه پیش کوتاه کردم و الان اصلا قیافه خودمو دوس ندارم
تو این مدت که ازدواج کردم حتی نتونستم 1کیلو کم کنم و همیشه دارم زیاد میکنم هیکل خودمم دوس ندارم هنوز چاق چاق نشدم و خوبم این بخاطر اینه که خیلی لاغر بودم ولی کم کم دارم پامو میذارم اونطرف خط
نمیدونم همیشه میگم با غصه خوردن چیزی درست نمیشه هیچی به دست نمیارم در عوض جوانی و زیبایی که تنها چیزه از دست میدم!!!
اما بازم نمیتونم بیخیال بشم!!!

ممنون که این همه برام وقت گذاشتی و زحمت کشیدی و تایپ کردی!!! هوای آسمون زندگیمون الان صافه با شوهرم آشتی کردم ! خوب هیچکس کامل نیست بدی های خودشو داره خوبی هم داره قهر باشم خودم بیشتر عذاب میکشم!

[بی دل]

من اگه جای شما بودم و اینقدر کمبود مسائل مادی من رو اذیت میکرد، میرفتم سر کار.

حد اقل یک کار پاره وفت. طوری که به زندگی متاهلی ام آسیب رسه و انرژی برای همسرداری و خانه داری هم برام بمونه.

اینطوری با بودن توی اجتماع، تمرکزم هم کمی از همسرم برداشته میشد.

پولش رو هم بابت چیزهایی که دوست داشتم هزینه میکردم.

[fateme_zahra]

من اگه جای شما بودم و اینقدر کمبود مسائل مادی من رو اذیت میکرد، میرفتم سر کار.

حد اقل یک کار پاره وفت. طوری که به زندگی متاهلی ام آسیب رسه و انرژی برای همسرداری و خانه داری هم برام بمونه.

اینطوری با بودن توی اجتماع، تمرکزم هم کمی از همسرم برداشته میشد.

پولش رو هم بابت چیزهایی که دوست داشتم هزینه میکردم.

سلام دوست من ممنون از وقتی که گذاشتین واقعا من از ته دل دوس دارم برم سر کارو تمام این دو سال جویای کار بودم و تنها شرطم هم این بود که نهایتش تا 4 باشه ساعت کاریم اما نمیدونم چرا تواین دوسال نتونستم کار پیدا کنم !!!! همه جا رفتم هر جاغ که فکرش رو کنی اما هیچ کس تا حالا منو نخواسته و هنوز دلیلش رو نمیدونم به هزار تا آشنا هم سپردیم اما نشده
من اصلا تنبل نیستم و حتی با اینکه کار خونه برام سخته این سختی رو به جون میخرم
3 ماه سر کار رفتم خیلی سخت بود اما هر چی میخواستم میخریدم هم واسه خودم هم همسرم حتی 1000 تومنش هم پس انداز نکردم ولی باز به علت یه سری مسائل و مشکلات نتونستم ادامه بدم انگار اصلا شرکت ها زن متاهل نمیخوان در حالی که من با اینکه متاهلم ولی فرق زیادی با یه دختر مجرد ندارم و وقتی میگم ازدواج کردم طرف مقابلم تعجب میکنه مدرکم کاردانی یه رشته فنیه مهمه اما در عوض زبان انگلیسیم کامپیوتر و روابط اجتماعی خوبی دارم ولی اهل خنده و شوخی با مردا نیستم و تو رفتارم جدی ام شاید همین مسئله باعث میشه هیچی نخواد هر جا برم فرم پر کنم فایده نداره!!! همه میگن زنگمیزنن اما نمیزنن
نمیدونم دیگه باید چیکار کنم

- - - Updated - - -

من اگه جای شما بودم و اینقدر کمبود مسائل مادی من رو اذیت میکرد، میرفتم سر کار.

حد اقل یک کار پاره وفت. طوری که به زندگی متاهلی ام آسیب رسه و انرژی برای همسرداری و خانه داری هم برام بمونه.

اینطوری با بودن توی اجتماع، تمرکزم هم کمی از همسرم برداشته میشد.

پولش رو هم بابت چیزهایی که دوست داشتم هزینه میکردم.

سلام دوست من ممنون از وقتی که گذاشتین واقعا من از ته دل دوس دارم برم سر کارو تمام این دو سال جویای کار بودم و تنها شرطم هم این بود که نهایتش تا 4 باشه ساعت کاریم اما نمیدونم چرا تواین دوسال نتونستم کار پیدا کنم !!!! همه جا رفتم هر جاغ که فکرش رو کنی اما هیچ کس تا حالا منو نخواسته و هنوز دلیلش رو نمیدونم به هزار تا آشنا هم سپردیم اما نشده
من اصلا تنبل نیستم و حتی با اینکه کار خونه برام سخته این سختی رو به جون میخرم
3 ماه سر کار رفتم خیلی سخت بود اما هر چی میخواستم میخریدم هم واسه خودم هم همسرم حتی 1000 تومنش هم پس انداز نکردم ولی باز به علت یه سری مسائل و مشکلات نتونستم ادامه بدم انگار اصلا شرکت ها زن متاهل نمیخوان در حالی که من با اینکه متاهلم ولی فرق زیادی با یه دختر مجرد ندارم و وقتی میگم ازدواج کردم طرف مقابلم تعجب میکنه مدرکم کاردانی یه رشته فنیه مهمه اما در عوض زبان انگلیسیم کامپیوتر و روابط اجتماعی خوبی دارم ولی اهل خنده و شوخی با مردا نیستم و تو رفتارم جدی ام شاید همین مسئله باعث میشه هیچی نخواد هر جا برم فرم پر کنم فایده نداره!!! همه میگن زنگمیزنن اما نمیزنن
نمیدونم دیگه باید چیکار کنم

[mah naz]

خدا رو شکر که با همسرت آشتی کردی بهت پیشنهاد میدم حرف آویژه رو گوش بدی و کار توی خونه واسه خودت دست و پا کنی کامپیوتر که دارین از بیرون تایپ یا پروژه دانشگاهی قبول کن این که دیگه به سرسنگینی ربطی نداره حالا باز خودت میدونی ولی خرج خودت رو دربیاری هم حساسیتت رو شوهرت کم میشه هم هرچی دلت خواست میتونی بخری ! خدا رو چه دیدی شاید هم شوهرت دید تو هم زحمت میکشی تلاششو بیشتر کرد

[fateme_zahra]

خدا رو شکر که با همسرت آشتی کردی بهت پیشنهاد میدم حرف آویژه رو گوش بدی و کار توی خونه واسه خودت دست و پا کنی کامپیوتر که دارین از بیرون تایپ یا پروژه دانشگاهی قبول کن این که دیگه به سرسنگینی ربطی نداره حالا باز خودت میدونی ولی خرج خودت رو دربیاری هم حساسیتت رو شوهرت کم میشه هم هرچی دلت خواست میتونی بخری ! خدا رو چه دیدی شاید هم شوهرت دید تو هم زحمت میکشی تلاششو بیشتر کرد

نمیتونم آخه اینجا هیچ آشنایی ندارم یه دوست داشتم تو کار تایپ کلی منتشو کردم یکم به من بده 100 صفحه ریز ریز به من داد گفت دو روزه میخوام جونم در اومد کامل کردم بهش دادم برد گفت طرف قبول نکرده پولمم نداد نامرد!!!

درحالی که مطمئنم پولشو گرفت تازه کیبوردمم قرض گرفت بعد از شوهرش طلاق گرفت اونم برد با وسایلاش

حوصله ندارم دیگه تایپ کنم تو این فروم هم هر کی پولدارتره تاپیکش شلوغتره تازه ما هم میشیم درس عبرتشون که خدا رو شکر کنن مثل ما بدبخت نشدن!!!



مهم اینه مهم چیه راستی؟؟؟ آها

[گل آرا]

سلام. من تقریبا همه پست ها رو خوندم اما متوجه نشدم همسر شما داره خسیسی میکنه یا اینکه واقعا از نظر مالی تو فشاره و نمیتونه هزینه کنه؟
مرد خسیسیه؟ وقتی داره و دستش بازه باز هم حرف صرفه جویی میزنه؟

[سان آی]

خدای من خیلی ناراحت شدم خدایی این کارش خیلی اشتباهه که می ره طبقه بالا می خوابه غرور کنار بزار وقتی رفت بالا برو گوششو بگیر بیارش پایین بزار عادت نکنه ولخرج هم نیستی اصلا ولی می دونی خودت این جوری بارش اوردی اب از اول خودت بد ریختی از همون اول باید خرج می کردی تا بفهمه یه سری از وظایف یک مرد براورده کردن نیازهای یک زنه هنوزم دیر نیست بگو می خوام با ارامش نه با دعوا اشتباه می کنی ساست به خرج نمی دی این دنیا دنیای سیاسته نه رک و بی رودربایست بودن بی رودربایستی هم خوبه ولی نه همیشه

[fateme_zahra]

سلام. من تقریبا همه پست ها رو خوندم اما متوجه نشدم همسر شما داره خسیسی میکنه یا اینکه واقعا از نظر مالی تو فشاره و نمیتونه هزینه کنه؟
مرد خسیسیه؟ وقتی داره و دستش بازه باز هم حرف صرفه جویی میزنه؟

نمیدونم من که هیچوقت داشتنش رو ندیدم

خدای من خیلی ناراحت شدم خدایی این کارش خیلی اشتباهه که می ره طبقه بالا می خوابه غرور کنار بزار وقتی رفت بالا برو گوششو بگیر بیارش پایین بزار عادت نکنه ولخرج هم نیستی اصلا ولی می دونی خودت این جوری بارش اوردی اب از اول خودت بد ریختی از همون اول باید خرج می کردی تا بفهمه یه سری از وظایف یک مرد براورده کردن نیازهای یک زنه هنوزم دیر نیست بگو می خوام با ارامش نه با دعوا اشتباه می کنی ساست به خرج نمی دی این دنیا دنیای سیاسته نه رک و بی رودربایست بودن بی رودربایستی هم خوبه ولی نه همیشه

ممنون از اینکه وقت گذاشتی عزیزم دقیقا منم نظرم همینه انقد گفتم نمیخوام نمیخوام اینطوری شده!!!مامانم همیشه میگه شما شوهراتون رو مث من بد عادت نکنین چون پدرمم با اینکه اصلا خسیس نیست انقد مامانم بهش نگفته اصلا نمیدونه زن ها چی احتیاج دارن

الان هم خودم میدونم باید بخرم بخدا وقتی عروسی کردیم تا یک سال و نیم بعدش حتی یه مانتو هم نخریدم گفتم اشکال نداره اما الان پشیمونم نمیگم اذیتش میکردم خوب بود ولی باید هر از گاهی مجبورش میکردم بخره

الان هم مشکلم اینه نمیدونم به قول شما چطور با سیاست یا بازبون خوش ازش بخوام برام بخره چون عصبانی میشم وقتی وظایفش رو هم اینطوری انجام میده

- - - Updated - - -

سلام. من تقریبا همه پست ها رو خوندم اما متوجه نشدم همسر شما داره خسیسی میکنه یا اینکه واقعا از نظر مالی تو فشاره و نمیتونه هزینه کنه؟
مرد خسیسیه؟ وقتی داره و دستش بازه باز هم حرف صرفه جویی میزنه؟

نمیدونم من که هیچوقت داشتنش رو ندیدم

خدای من خیلی ناراحت شدم خدایی این کارش خیلی اشتباهه که می ره طبقه بالا می خوابه غرور کنار بزار وقتی رفت بالا برو گوششو بگیر بیارش پایین بزار عادت نکنه ولخرج هم نیستی اصلا ولی می دونی خودت این جوری بارش اوردی اب از اول خودت بد ریختی از همون اول باید خرج می کردی تا بفهمه یه سری از وظایف یک مرد براورده کردن نیازهای یک زنه هنوزم دیر نیست بگو می خوام با ارامش نه با دعوا اشتباه می کنی ساست به خرج نمی دی این دنیا دنیای سیاسته نه رک و بی رودربایست بودن بی رودربایستی هم خوبه ولی نه همیشه

ممنون از اینکه وقت گذاشتی عزیزم دقیقا منم نظرم همینه انقد گفتم نمیخوام نمیخوام اینطوری شده!!!مامانم همیشه میگه شما شوهراتون رو مث من بد عادت نکنین چون پدرمم با اینکه اصلا خسیس نیست انقد مامانم بهش نگفته اصلا نمیدونه زن ها چی احتیاج دارن

الان هم خودم میدونم باید بخرم بخدا وقتی عروسی کردیم تا یک سال و نیم بعدش حتی یه مانتو هم نخریدم گفتم اشکال نداره اما الان پشیمونم نمیگم اذیتش میکردم خوب بود ولی باید هر از گاهی مجبورش میکردم بخره

الان هم مشکلم اینه نمیدونم به قول شما چطور با سیاست یا بازبون خوش ازش بخوام برام بخره چون عصبانی میشم وقتی وظایفش رو هم اینطوری انجام میده

[گل آرا]

آخ آخ ... اگه میگفتی آره مرد خسیسیه ، اونوقت من میموندم چی بگم؟ چون خودم هم در برخورد با مردی که داره، میتونه خرج کنه اما دلش گنده نیست، برخورد جالبی ندارم.
اما دختر خوب، اول ببین دلیل زیادی خرج نکردن شوهرت چیه؟؟؟؟
از چیزهایی که نوشتی معلومه که شوهرت بهت علاقه داره. مردی هم که به زنش علاقه داره، اگه پول داشته باشه، دریغ نمیکنه و هرگز خسیس بازی در نمیاره.
عزیزم اگه واقعا بهش فشار میاد شما یه ذره خانومی کن یه خورده از بعضی نیازهای غیرضروریت بگذر.
بذار ببینه داری به خاطرش قناعت میکنی. اینجوری خیلی بیشتر قدرت رو میدونه و اگه یه روزی داشته باشه، همه داراییش رو به پات میریزه.
من در مورد شما نمیدونم، اما تو زندگی مشترک خودمون، خودم اگه به خاطر شوهرم یه خورده جمع و جورتر زندگی کنم، این کارم رو لطف در حق شوهرم نمیدونم، وظیفه میدونم. چون زندگی ما مشترکه. پس مشکلات و بی پولی هاش هم مشترکه.