نوشته اصلی توسط
arghavan1366
ممنون دوست عزیز، امیدوارم واقعا اسمش شجاعت باشه، نه حماقت یا هر چیز دیگه ای...!
واقعیت اینه که من هنوز تصمیمی برای فراموش کردنش نگرفتم. و تلاشی رو هم در این زمینه شروع نکردم.
به نظر شما نمیشه به آینده امیدوار بود؟ آدمی که من "در حد کم" شناختم در رشته تحصیلی و کاری خودش مستعد و سخت کوشه ولی در عین حال یه کم بدشانسی یا بهتره بگم شرایط نامساعد جامعه (که مبتلابه زیاد داره) و یه مقداری هم ویژگی اخلاقی خودش - که میگه به شدت آدم آهسته رویی هست و از سرعت فراری!- باعث شده شرایط فعلیش به این صورت باشه. اما من به آینده ش خیلی امیدوارم.
منتها نمی دونم تضمینی وجود داره که در آینده دیگه تمایلی نسبت به من داشته باشه.
خدا به پدر و مادرش ببخشدش ! پسر به این خوبی
آخه به شما چه که آینده ی خوبی داره و مستعد و سخت کوشه؟
منتظر بمونم و امیدوار باشم و .... یعنی چی؟
چطوری باید بهتون بگه نه؟
حتما باید می گفت من از شما بدم می آد و دست از سرم بردارید تا تصمیم برای فراموشی بگیرید؟
حالا که محترمانه ردتون کرده و نخواسته خیلی احساس بدی از پیشقدم شدن داشته باشید، منتظر تمایل آینده اش هستین؟
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
علاقه مندی ها (Bookmarks)