دوستان عزيزم همسرم دو ماه ديگه يه امتحان مهم داره ميگه بعد از امتحانش بريم پيش مشاوره. تا اون موقع منو راهنمايي مي كنيد؟
تشکرشده 11 در 6 پست
دوستان عزيزم همسرم دو ماه ديگه يه امتحان مهم داره ميگه بعد از امتحانش بريم پيش مشاوره. تا اون موقع منو راهنمايي مي كنيد؟
تشکرشده 315 در 112 پست
دقیق از خودت بگو که تا حالا چه کارهایی رو به چه روشهایی انجام دادی ...؟؟؟
تشکرشده 11 در 6 پست
اي مون عزيز
چند دفعه وقتي اين رفتار را با من مي كرد كم محلي مي كردم، ولي حتي اون متوجه نمي شد دليل كم محلي من چيه
بعضي وقتها وقتي اين رفتارهاي را مي كرد با عصبانيت پاسخش را مي دادم كه وضع بدتر مي شد و دعوا و گريه و ...
چند مدت بعد از رفتار هاش هيچ عكس العملي نشان نمي دادم حتي بعضي وقتها تاييدش هم مي كردم و مي گفتم تو راست ميگي ولي رفتارش عوض نشد.
چند ماهي هست وقتي ازش ناراحت مي شم اصلا براش مهم نيست و هيچ توجهي به من نمي كنه، همه اش دنبال كار هاي خودشه انگار نه انگار كه من هم آدم هستم و همه اش دارم براي زندگيمون و اون زحمت مي كشم.ديگه از اين وضعيت خسته شدم.
آوين (دوشنبه 06 دی 89)
تشکرشده 0 در 0 پست
سلام دوست عزیز،امیدوارم که مشکلتون حل شده باشه.اما اگه هنوز ادامه داره میتونم با اطمینان بهتون بگم که علت این رفتارهای شوهرتون احساس منفی هست که در زمان وقوع اون اتفاقات به قول شما جزئی بهشون دست میده.
اگه شما بتونی اون احساس منفی رو تشخیص بدی و بهش نشون بدی که درکش میکنی به مرور میتونی کمکش کنی که اوتا رو کنار بذاره.
تشکرشده 3,560 در 934 پست
اعتماد عزیز دقت کنید که مراجعه کننده این تاپیک بیشتر از شش ماه است که به تاپیک مراجعه نکرده
نیلا (چهارشنبه 01 تیر 90)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)