سلام عزیزم این لینک رو بخون فکر می کنم مفید باشه
فرار از زندگی یکنواخت
تشکرشده 6,121 در 1,114 پست
سلام عزیزم این لینک رو بخون فکر می کنم مفید باشه
فرار از زندگی یکنواخت
نازنین آریایی (دوشنبه 24 بهمن 90)
تشکرشده 4,874 در 1,141 پست
گلنوش67 (دوشنبه 24 بهمن 90)
تشکرشده 10,024 در 2,339 پست
سلام دوست خوبم
به خاطر قوانین تالار هر چیزی رو نمیشه اینجا گفت
ولی به عنوان یک زن راهای زیادی رو باید بلد باشی در مورد ایجاد هیجان در روابطتتون/
در مورد تنوع در غذا هم میتونی کارهای جالبی بکنی.ببین چی دوست داره.
مثلا یک شب ژله درست کن.یک شب ژله چند رنگ با خامه...یک شب کرم کارامل....
غذاهارو شکل خاصی تزیین کن.میز رو قشنگ بچین یا اگر سفره میندازین با سلیقه سفره رو بچین .این چیزا کلا مرد رو دلگرم میکنه.
چون مردا از نظر غذایی خیلی به خودشون اهمیت میدن!
یا اگر اهلشی شور و ترشی و مربا و کیکهای خوشمزه خانگی درست کن.سالادای مختلف و ....
بین مثلا جدول دوست داره؟شطرنج دوست داره؟
یک سری جوکای جدید و اخلاقی میتونه از اینترنت پیدا کنی.
لباسات..رنگ موهات...طرز آرایش کردنت...بوی عطری که دوست داره....
تغییر دکوراسیون خونه....
ابراز عشق و محبت...
وقتی سرکار میره بدرقه اش کن.
حتما صبح ها با صبحانه بفرستش.وقتی برمیگرده خونه دم در منتظرش باش.
اینا خیلی میتونی در روابطتتون چه زناشویی و چه عاطفی کمک کنه.
موفق باشی
زیادی هم بهش زنگ نزنی فکر کنه داری کنترلش میکنی
اس ام اس های عاشقانه هم روزی یک دونه براش بفرستی بد نیست
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
maryam123 (دوشنبه 24 بهمن 90)
تشکرشده 3 در 2 پست
من هم دقیقا مشکل تو رو داشتم و هنوز هم دارم. از همون سال اول ازدواجمون. و یه پست هم تو این فروم گذاشتم قبلا.نوشته اصلی توسط Ideal00
راستش ما هم جرو بحث و دعوا نداریم و از همون اول همدیگرو خیلی دوست داشتیم. هنوزم جز این مشکل که حل نشده مشکل خاص دیگه ای نداریم. این جوری هم که دوستان گفتن که هیجان داشته باشید و سرگرمی و مسافرت. ما همه ی اینها رو هم داریم. من خیلی سعی کردم به روی شوهرم نیارم و هی چک نکنم ولی او همون بهانه ای را میاره که شوهر شما میاره. یعنی میگه می خوام ذهنم آزاد بشه از مشغله کاری و از این جور حرفا. البته، الان یه 4-5 ماه می شه که فهمیدم با چند نفر تماس هم می گیره یواشکی ولی شماره تلفن ثابتی نیست هر روز با یکی. من هنوز به روی خودم نیاوردم و فکر می کنه من نمی دونم. هر چی هم ازش می پرسم مشکلی داری تو زندگی و یا به صورت غیر مستقیم از زندگی راضی هستی، همش می گه آره. همه چیز خوبه و من خیلی دوستت دارم. واقعا دیگه نمی دونم چی کار کنم. یعضی وقتا به سرم می زنه اگه من هم مثله خودش بشم شاید سر عقل بیاد. مثلا منم با چند نفر الکی تماس بگیرم، قایم کاری کنم، شاید حس غیرتش بهش بفهمونه که کارش اشتباه.
یا بعضی وقتا فکر میکنم که کاری به کارش نداشته باشم که هر کار دوست داره انجام بده ولی همون طور که گفتم ممکنه پیشرفت کنه در روابطش. که حالا فقط تلفنه فردا پا می شه می ره خونه ی طرف. از طرفی از خانواده خودش خیلی حساب می بره. نمی دونم کار درستی ایه که به خانواده ش بگم شاید بتونن راهنمایی کنن. یک احتمال دیگه هم هست که ممکنه یک بیماری باشه (اینو تو اینترنت خوندم! نمیدونم از لحاظ علمی صحت داره یا نه)
راستش مشاوره و اینا رو هم اصلا قبول نداره. نمی تونم ببرمش پیشه مشاور.
اگر کسی مشاوره ی خوب (واسه خودم) یا کتاب خوبی هم میشناسه لطفا معرفی کنه.
تشکرشده 26 در 13 پست
[/quote]
یعضی وقتا به سرم می زنه اگه من هم مثله خودش بشم شاید سر عقل بیاد. مثلا منم با چند نفر الکی تماس بگیرم، قایم کاری کنم، شاید حس غیرتش بهش بفهمونه که کارش اشتباه.
یا بعضی وقتا فکر میکنم که کاری به کارش نداشته باشم که هر کار دوست داره انجام بده ولی همون طور که گفتم ممکنه پیشرفت کنه در روابطش. که حالا فقط تلفنه فردا پا می شه می ره خونه ی طرف. از طرفی از خانواده خودش خیلی حساب می بره. نمی دونم کار درستی ایه که به خانواده ش بگم شاید بتونن راهنمایی کنن. یک احتمال دیگه هم هست که ممکنه یک بیماری باشه (اینو تو اینترنت خوندم! نمیدونم از لحاظ علمی صحت داره یا نه)
[/quote]
سلام
عزيزم فقط ميتونم بهت بگم که به هيچ وجه کاري که اون ميکنه رو نکن به اين بهانه که شايد بفهمه. چون مطمئن باش که نمي فهمه ولي در عوض خودت دقيقا به همون منجلابي گرفتار ميشي که اون شده. اين رو به اين خاطر بهت ميگم که خودم متئسفانه اين کار رو کردم و الان مشکلمون شده چنيدن برابر. پس ازت خواهش ميکنم خودت رو بدبخت نکن.
از طرفي هم نبايد اون رو به حال خودش بگذاري، چون يکي از آفت هاي نت اين هست که خيلي آروم قبح مسائل ميريزه و يه وقت سرت رو بالا مياري و ميبيني که کار از کار گذشته و با افرادي ارتباط گرفتي و خداي نکرده درگير مسائل احساسي و غيره هم شدي. به خاطر همين همسرت نذار به اين حال بمونه. چطوريش رو ديگه دوستان متخصص بايد راهنمايي کنند.
برات دعا ميکنم
تشکرشده 24 در 16 پست
سلام به همه دوستای خوبم و به خصوص mm2011 عزیز.
راستش اول اینکه به این دوست خوبم بگم که از اینکه تو هم مشکل منو داری واقعا متاسفم. ولی به نظر من اصلا به خانواده نکشون کارو. چون این چیزا به نظر من به خصوص در نظر حانواده ها خیلی قبیح هستش و باعث خراب شدن وجهه ی همسرتون میشه و این میتونه باعث آسیب های زیادی به زندگیتون بشه.
ولی در مورد چیزایی که مریم جون گفتید من تقریبا بیشتر این کارا رو انجام میدم. ولی به نظر کارامد نمی باد.
من به این نتیجه رسیدم که مردها رو باید باهاشون با سیاست رفتار کرد. یه جورایی که عشق براشون مثل یه چیز مرموز و هیجان انگیز باشه. نمی دونم درسته یا نه ولی بعضی ها اعتقاد دارن که مردا رو باید با دست پس زد و با پا پیش کشید.
من خودم اصلا از این زرنگ بازی ها بلد نیستم و همیسه عشق و محبتم رو خیلی روراست ابراز می کنم. می دونم شوهرم دوستم داره ولی احساس میکنم با این کار دارم لوسش می کنم. یه جوری که انگار من شدم مسئول تامین محبت زندگی. یه وقتایی که حوصله ندارم و یا دلم گرفته و کمتر دورش می چرخم می بینم که سریع حساس میشه و میاد و بهم محبت میکنه ولی مادامیکه من فاعب باشم اون مفعول میشه.
اگه کسی میدونه این روشها چیه خیلی ممنون میشم اینجا کمکمون کنه.
راستی به قول دوست خوبم مریم اگه در مورد اینکه آیا این عادت ناشی از یک ضعف روانی است یا نه توضیح بدن ممنون میشم.
تشکرشده 14,121 در 2,560 پست
سلام
هر سه تاپیک شما رو خوندم ، متاسفانه در این سکون و آرامش ظاهری ، مشکلاتی نهفته هست که کم کم دارد خودش را به اشکال متفاوتی بروز می دهد و خوشبختنانه باید بگم که شما به موقع متوجه شدید و درصدد برطرف کردن مشکل هستید
خانم Ideal00 مهارت های ارتباطی شما نیاز دارد که بیشتر از اینها رشد کند ، درسته که همسرتون عاشق شما بوده و هست ، اما این شما هستی که باید نهال عشقتون را همیشه تازه نگه دارید
منکر سهم همسرتون در مشکلات کم و بیش زندگی نیستم ، اما چون به ایشون دسترسی نداریم پس سرمایه و انرژی را روی شما می گذاریم تا شما راه و روش درست و اصولی را فرا گرفته و به همسرتون مثل یک همراهِ دلسوز آموزش دهید
اون طور که در اولین تاپیکتون مطرح کردید ، همسرتون اعلام کرده که نیاز داره میزان نفوذ خودش در دیگران را بسنجد ، به نظر من ایشون بیشتر هیجان و لذت برقراری ارتباط عاشقانه را می طلبد و صرفا از روی یک میل و کشش....
لذا شما می بایست این میل و کشش را پاسخگو باشی
سایت زیر نکات خوبی برای همسران دارد
کلیک کن
سعی کن در روابطتون تنوع ایجاد کنی
با ایجاد تنوع در محیط:
با روشن کردن شمع
پرپر کردن گل روی تختخواب
معطر کردن فضا
تغییر دادن رنگ ملافه ها
با ایجاد تنوع در خودت:
تغییر دادن آرایش و تیپ لباس پوشیدنت
همیشه در دسترس نباش اما طنازی کن
بروکنارش بشین دستهاش رو بگیر ، بوسش کن ، و بلافاصله بلند شو
هرازگاهی موهاش رو ناز کن،
گاهی اوقات بهش بگو بیا مشت و مالت بدهم
همه اینها میشه طنازی
سعی کن زن باشی
تاپیک دوم شما رو خوندم ، در خصوص اینکه بیزاری که دستت جلوی شوهرت دراز باشه
زن بودن این نیست که ضعیف باشی ، زن بودن یعنی اینکه شوهرت بفهمه که اون تکیگاه هست و اگه لحظه ای نباشه شما می خوری زمین
حالا حتما که نباید بخوری زمین ، مهم اینکه شوهرت نقش اون تکیگاه رو درست بازی کنه
کسی که دستش توی جیب خودش هست سخت هست که بخواد واسه یه مبلغ جزئی از کسی درخواست کنه
اما شوهرت که هرکسی نیست !!
بذار مردت حس کنه که تو بهش نیاز داری ، بذار احساس کنه که اون داره شما رو ساپورت مالی میکنه
خوب یه اوقات تلخی کرده اما بعدش گفته از کیفم پول بردار ، اینجا دیگه شما می بایست کوتاه می اومدید و بعد سر فرصت ، یه موقعی که خوب و خوش هستید دلخوری ات رو از اون لحن بیان و اینکه مابقی پول ویزیت رو خودت دادی عنوان می کردی
نوشته ای که نقش مادر را داری بازی می کنی
هشدار: دست از این کنترلگری ها و دلسوزی های مادرانه بردار ، اینجا همون نکته ای هست که باعث میشه شوهرت به سمت چت با دخترها بره
شوهرت اومده زن گرفته ، نیومده مادر برای خودش بگیره که
دقت كن من نمی خواهم از كار اشتباه همسرت دفاع كنم. می خواهم به شما سهم خودتون را در این مشكل یادآور شوم.
موفق باشید
=============
(برگزیده از رهنمود های مدیر تالار )
یك زن و شوهر به خاطر صمیمت هرگز اجازه ندارند حتی درون كیف یكدیگر را نگاه كنند. مگر اینكه همسرشان اجازه دهد.
همه آدمها یك حریم بسیار خصوصی دارند كه فقط خودشون و خداشون از آن با خبرند.
می دانید اگر این حریمها از بین برود ، سنگ روی سنگ بند نمی شود. هر كس خطاهایی در زندگی دارد كه شاید پیشمان شود و اصلاح شود. اما اگر این خطاها علنی شود حتی اگر اصلاح شود و برگردد ،عوارض این علنی شدن را نمی تواند از بین ببرد.
=====================
بالهای صداقت (پنجشنبه 27 بهمن 90)
تشکرشده 24 در 16 پست
بال های صداقت مهربان، سلام و خیلی از راهنمایی و پیگیری ات ممنونم.
از اینکه تاپیک ها قبلی رو خوندی خیلی خوشحالم چون این جوری بیشتر من و زندگیمو شناختی و این باعث شد درست بزنی تو خال!
دقیقا من هم فکر میکنم میزان زنانگی من توی خونه کمه. یا به عبارتی همون اصطلاح جالب طنازی که شما گفتی.
انگار شرایط زندگی و ورود به اجتماع ما رو مجبور می کنه که قوی و محکم باشیم که البته این تا اینجا خوبه، ولی دقیقا همین باعث بروز مشکلاتی تو زندگی میشه. البته مردهای امروزی (مثل شوهر من) زن های قوی و زرنگ رو می پسندن اما انگار ته دلشون با همون طنازی و زنانگی کیف می کنن!!
شما راست میگی من باید طنازی یاد بگیرم! من ذاتا هم آدم جدی هستم البته زندگی با شوهرم به واسطه شوخ طبع بودن اون منو کمی ملایم تر کرده ولی اونقدرا ناز ندارم! چون همیشه تو زندگیم سعی داشتم جوری باشم که از مردا کم نیارم.
میدونید خیلی بابت این حرفتون خوشحالم به خاطر اینکه انگار در یک لحظه علت همه مشکلات رو فهمیدم. الان می فهمم روزی که با شوهرم در مورد این موضوع صحبت می کردیم اون هم سعی داشت همین رو بگه ولی من نمی گرفتم!
حداقل الان می دونم باید دنبال چی باشم. ولی قبول کنید انجام این کار خیلی راحت هم نیست.
من باید یاد بگیرم که به طور شخصی رشد و پیشرفت کنم و اهداف شخصی ام رو قربانی نکنم. در عین حال باید در مقابل همسرم ناز و ملوس باشم و نشون بدم که اون به عنوان همسر و همراه، تکیه گاه من توی زندگی هستش و موثر در تمام موفقیت هام.
من باید به همسرم نشون بدم که می تونم آدم مستقلی باشم ولی در کنار این توانایی دلم میخواد به اون تکیه کنم و اون واقعا مرد زندگیم باشه!
واقعا کار دشواریه و به حجم زیادی خلاقیت نیاز داره چون این موضوع که من باهاش مواجه شدم تقریبا منحصر به زنان عصر معاصر هستش. زنانی که دارن علاوه بر نقش قدیمی شان نقش های اجتماعی هم می گیرن. به خصوص برای ما زن های ایرانی که علیرقم اینکه دوست داریم رشد کنیم حاضر نیستیم خانواده و عشقمون را در این مسیر از دست بدیم.
بحث خیلی جدی شد ولی عملا احساس می کنم با یه همچین شرایطی مواجه شدم. من همیشه خودم رو برای مواجه شدن با اجتماع تربیت کردم و الان وقتش شده ( البته اگه دیر نشده باشه) که این تربیت رو برای نقش زن بودنم انجام بدم یه جوری که بشه این دو تا رو کنار هم قرار داد!
اصلا خوبه یک تاپیک جدید با همین عنوان باز کنم:
" چگونه در اجتماع شیر باشیم و در خانه مرغ عشق!"
چون من در حال حاضر واقعا ایده ای برای چگونگی انجام این کار جوری که هیچ طرف آسیب نبینه،ندارم!
من میخوام طناز باشم!!!!! کمک !!!!
یه چیزی می خواستم به حرفای قبلم اضافه کنم:
من منکر این نیستم که من تا حد زیادی در این موضوع پیش اومده موثرم و با تغییر خودم می تونم خیلی چیزا رو تغییر بدم. اما همسرم چی ؟ آیا اون هم لازم نیست تکونی به خودش بده و کاری بکنه؟ آیا تلاش یک طرفه من کاملا مفید خواهد بود؟
بلاخره زندگی یک تعامل دو نفره هست. مرد هم برای بهبود روانی زندگی باید یه حرکتی نشون بده.
دوستای خوبم، به خصوص آقایون عزیز اگه پیشنهادی برای این طرف ماجرا هم دارند ممنون میشم! انتقال تجربیات شما با من!!
تشکرشده 63 در 25 پست
دوست عزیز
جویای نظرات آقایان بودید پس هم به عنوان یک مرد و هم یک کارشناس نظر خود را عنوان میکنم
وب گردی در سایت های غیراخلاقی و انجام چت های غیراخلاقی با یکدیگر تشابه و در عین حال تفاوت دارند. مهم ترین وجه نشابه در آن است که در بسیاری از موارد هردو رفتار از روی کنجکاوی و تمایلات غریزی انسان نسبت به مسائل جنسی صورت میگیرند اما مهم ترین تفاوت در آن است که در چت شما این ارتباط را نه با یک تصویر یافیلم بلکه با انسانی دیگر که پاسخگوی حالات هیجانی متفاوت شماست برقرار می نمایید . این مهم ، چت را تبدیل به یک خطر قابل توجه می نماید . اگرچه بسیاری از افراد پس از مدتی این رفتار را ترک می نمایند اما برای بسیاری دیگر خروج از این چرخه رفتاری بدون آسیب امکان پذیر نمی باشد. اگرچه توجه شما به ظرایف زنانه خالی از فایده نمی باشد ( که بهتر است همواره این مهم را در نظر داشته باشید ) رعایت چند نکته برای حل این مشکل ضروی می باشد:
1- تحت هر شرایطی از تحقیر و یا توبیخ همسر خود به دلیل بروز این رفتار خودداری نمایید.
2- از بازگو کردن این مساله به دیگران جدا خودداری نمایید.
3- حتی در صورت خواست همسرتان از بررسی و کنترل رفتار های وی خودداری نموده و این مساله رابه خود وی واگذار نمایید.
4- در فرصت و شرایط مناسب درباره نگرانیهای خود به صورت منطقی و با حفظ حرمت با همسرتان گفتگو نموده و از وی به دلیل شهامتش در اعتراف به این مساله قدردانی نمایید.
5- از وی بخواهید چنانچه قصد جدی بر ترک این رفتار دارد رفتارهای زیر را در پیش بگیرد :
- اوقات فراغت خود را با ورزش و یا تفریحات دیگر پر نموده و از کامپیوتر به عنوان وسیله ای برای سرگرمی دوری نماید.
- هر زمان در محل کار احساس نمود تمایل به انجام چت دارد با شما تماس گرفته و دقایقی دررابطه با مسائل مختلف صحبت نماید.
-کامپیوتر منزل را در محلی که در دیدرس سایر اعضای خانواده قرار داشته باشد قرار دهد.
- چنانچه در خلوت تمایل به انجام چت پیدا نمود بر روی کاغذی علت علاقه خود را در آن لحظه به انجام چت و انتظارات خود را از انجام آن نوشته و ذکر کند که در صورت انجام و یا عدم انجام این رفتار ، چه احساسی را تجربه خواهد نمود.
- هر روز که موفق به دوری از چنین رفتاری گردید به خود پاداش ( مانند آب میوه و . . . ) داده و در صورت انجام این رفتار مبلغ مشخصی ( نه زیاد و نه کم) مثلا 1000 تومان را پاره کرده و دور اندازد.
توجه داشته باشید التزام عملی به این راهکارها نیازمند تصمیم راسخ ایشان می باشد. چنانچه همکاری لازم صورت نگرفته و یا نتیجه ای حاصل نشد ایشان نیازمند دریافت کمک تخصصی می باشند.
موفق باشید
titapeli (چهارشنبه 10 اسفند 90)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)