RE: دیگه تحمل خیانت رو ندارم
سلام محیای عزیز تایپیکتو خوندم وخیلی ناراحت شدم تا حالا فکر میکردم خیلی مشکلم حاداخه منم تقریبا مشکلم مثل شماست من از شوهرم 1 سال بزرگترم و قبل از ازدواج پیش مشاور رفتم گفت تفاوت سنی شما 1سال نیست 3 سال هست اون زمان که ما عقد کردیم شوهرم 20 سال داشت و مشاور گفت باید تا 25 سالگیش بسازی تا درست بشه الان تقریبا 25 سال داره حالا بفهمی نفهمی تغیر کرده با دخترا دوست میشد ولی من تا حالا به رابطه داشتنش شک نکردم یا واسم ثابت نشده ولی الان تقریبا 89 درصد گذاشته کنار .ببخشید که سرتو بدرد اوردم ولی بنظرم خودتو پیر نکن اگه واسه طلاق مطمئنی بنظرم حداقل تا اونجایی که من میدونم دخترایی که بزرگترن فکر نکنم هیچ وقت به نظر یکسان با همسرشون برسنپای این زندگی نمون نذار یه بچه بیاد بینتون بنظرم از حقوقتم نگذر برو خونه بابات تا اوضاع درست بشه شوهرت هنوز خیلی جونه وخیلی خام .امیدوارم راه درستو پیدا کنی ماروهم بیخبر نذار از خدا میخوام کمکت کنه البته هیچ وقت نمیشه گفت هیچ مشکلی حل نمیشه ولی پشتش سختیایی هست که باورش از اونم سخت تره مسپارمت دست خدا(البته به حرفای من خیلی گوش نده نمیدونم شاید نتونم منظورمو برسونم یا دارم اشتباه فکر میکنم .من فقط خواستم باهات همدردی کنم)203:
زمانیکه زن ومرد با شناخت تفاوتهای یکدیگر راه احترام متقابل را فراهم می اورند بی درنگ جوانه های عشق امکانی برای شکفتن پیدا می کند
علاقه مندی ها (Bookmarks)