به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 22
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 96 [ 08:04]
    تاریخ عضویت
    1395-12-04
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    4,294
    سطح
    41
    Points: 4,294, Level: 41
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    141

    تشکرشده 512 در 186 پست

    Rep Power
    56
    Array
    عزیز دلم سلام
    میخوام مطلبی رو بگم اما ناراحت نشو و خواهرانه بپذیر.
    شما چرا کارد رو به استخون میرسونی؟ تا زمانی که خودت اقدام مؤثری نکنی هیچ مشاوره ای کارساز نخواهد بود. بزرگترین اشتباه شما این هست که خانواده ی خودتونو محرم راز نمیدونین و برعکس میرین پیش خانواده همسر! فکر کردین اونها پسرشون که از خون و گوشت خودشون هست کنار میگذارن و به حقوق از دست رفته شما فکر میکنن؟کدام مادر و پدری حاضر میشه در محضر قانون بچه خودش رو مجرم خطاب کنه یا خیانتکار؟اینهایی هم که به عرضتون رسوندن جهت دلخوشی شما بوده و هیچ ارزش دیگه ای نداره. دوستان خوب مطرح کردن براتون.
    خب بفرض اینکه خانوادت بدونه و این آقا از چشمشون بیفته، بهتر واقعا بهتر! تو قصد داری در چنین وضعیتی به این زندگی زیبا و عاشقانه ادامه بدی؟!! تعجب میکنم از شما .. خوب میدونین که برخی خانم های مطلقه وقتی با مردان جوان ارتباط برقرار میکنن بدلیل نداشتن منبع امرار معاش و تنهایی رو به چنین کارهایی میارن البته فساد اخلاقی محرز هست و زنی هم که متأهله و چنین کاری میکنه با دستور همسرش هست برای اینکه اموال این مرد رو از چنگش در بیاره که عموماً معتاد به مواد مخدر هستن، عزیزم چند چیز شما رو تهدید میکنه؛
    ۱. آلوده شدن به بیماریهایی نظیر ایدز، هپاتیت و ...
    ۲. احتمال اعتیاد همسرتون در آینده توسط این اشخاص و به باد رفتن زندگیتون
    ۳. احتمال وقوع جرم به دست فرد یا افرادی نظیر قتل‌، سرقت و ...
    بهتر هست پدر و مادرتون رو به منزلتون دعوت کنین در زمانی که همسرتون حضور ندارن ..و مدارک هویتی خودتون و اسنادی که دال بر خیانت ایشان هست و چیزهای دیگری که مال شماست رو در کیف مادرتون بگذارین و خواهش کنین دربارش تا منزل پدری هیچ صحبتی نکنن بعد به بهانه بی حوصلگی و خوردن شام با پدر و مادر از منزلتون خارج بشین و برین پیششون...در خانه پدری خودتون کاملا موضوع رو برای والدین شرح بدین تا اونها اقدامات لازم رو برای شما انجام بدن.به وعده و قسم دروغ هم توجه نکنین و لزومی هم نداره زیاد از منزل پدر خارج بشین. تکلیف شما امروز مشخص نشه فردا باید بشه، خودتون رو گول نزنین.
    ویرایش توسط yarmehrban : شنبه 21 اسفند 95 در ساعت 19:51

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    145
    Array
    سلام

    شوهر شما مثله خیلی از مردهای دگ و طبق طبیعتشون تمایل به چند همسری دارن و هم میتونن شمارو داشته باشن و هم ایشونو .. چه بسا اگه بر اثر فشار شما و خونواده ایشونو ول کنند شاید بعدها دوباره یا با ایشون و یا با کسه دیگه ای در ارتباط باشن

    این وسط شما باید تصمیم بگیرید که با یک فردی تو این خصوصیات ادامه زندگی بدید یا نه..

    مهریه اجرا گذاشتنو و تهدید و این جور کارها یه مقطعی شاید کنترلشون کنه ولی احتمالا بازم برگردند..

    یه سوال ازشون بپرسید..

    بگید با بودنه ایشون چرا اومدی سراغه من ؟؟

  3. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    میس بیوتی (چهارشنبه 25 اسفند 95)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 شهریور 96 [ 13:03]
    تاریخ عضویت
    1394-3-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,797
    سطح
    24
    Points: 1,797, Level: 24
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط yarmehrban نمایش پست ها
    عزیز دلم سلام
    میخوام مطلبی رو بگم اما ناراحت نشو و خواهرانه بپذیر.
    شما چرا کارد رو به استخون میرسونی؟ تا زمانی که خودت اقدام مؤثری نکنی هیچ مشاوره ای کارساز نخواهد بود. بزرگترین اشتباه شما این هست که خانواده ی خودتونو محرم راز نمیدونین و برعکس میرین پیش خانواده همسر! فکر کردین اونها پسرشون که از خون و گوشت خودشون هست کنار میگذارن و به حقوق از دست رفته شما فکر میکنن؟کدام مادر و پدری حاضر میشه در محضر قانون بچه خودش رو مجرم خطاب کنه یا خیانتکار؟اینهایی هم که به عرضتون رسوندن جهت دلخوشی شما بوده و هیچ ارزش دیگه ای نداره. دوستان خوب مطرح کردن براتون.
    خب بفرض اینکه خانوادت بدونه و این آقا از چشمشون بیفته، بهتر واقعا بهتر! تو قصد داری در چنین وضعیتی به این زندگی زیبا و عاشقانه ادامه بدی؟!! تعجب میکنم از شما .. خوب میدونین که برخی خانم های مطلقه وقتی با مردان جوان ارنباط برقرار میکنن بدلیل نداشتن منبع امرار معاش و تنهایی رو به چنین کارهایی میارن البته فساد اخلاقی محرز هست و زنی هم که متأهله و چنین کاری میکنه با دستور همسرش هست برای اینکه اموال این مرد رو از چنگش در بیاره که عموما معتاد به مواد مخدر هستن، عزیزم چند چیز شما رو تهدید میکنه؛
    ۱. آلوده شدن به بیماریهایی نظیر ایدز، هپاتیت و ...
    ۲. احتمال اعتیاد همسرتون در آینده توسط این اشخاص و به باد رفتن زندگیتون
    ۳. احتمال وقوع جرم به دست فرد یا افرادی نظیر قتل‌، سرقت و ...
    بهتر هست پدر و مادرتون رو به منزلتون دعوت کنین در زمانی که همسرتون حضور ندارن ..و مدارک هویتی خودتون و اسنادی که دال بر خیانت ایشان هست و چیزهای دیگری که مال شماست رو در کیف مادرتون بگذارین و به بهانه بی حوصلگی و خوردن شام با پدر و مادر از منزلتون خارج بشین و برین پیششون...در خانه پدری خودتون کاملا موضوع رو برای والدین شرح بدین تا اونها اقدامات لازم رو برای شما انجامم بدن.به وعده و قسم دروغ هم توجه نکنین و لزومی هم نداره زیاد از منزل پدر خارج بشین. تکلیف شما امروز مشخص نشه فردا باید بشه خودتون رو گول نزنین.
    مادر من فوت کردن و با پدرم فاصله خیلی زیادی داریم ما شهر دیگه ای زندگی میکنیم بیشتر ترس من از اینه علاقه یی ندارم به خونه ی پدرم برم علتش این نیست که ایشون بد رفتار هستن برعکس خیلی نسبت به بچه هاش خوب هست اما چون با همسرم برای ازدواج موافق نبودن بدون اینکه چیزی راجع به این موضوعات بدونن کاملا نسبت به همسرم واکنش نشون میدن جدا از اون بابام حساسیت خیلی شدیدی روی من دارن و کلا با محبتشون یه جورایی اذیتم میکنن وسواس شدیدی توی رسیدگی به ما دارن و من واقعا اذیت میشم با حساسیتاشون
    من هفته ی گذشته که باز متوجه رابطه شون شدم برای طلاق اقدام کردم اما ایشون میگن که حاضر نیستن طلاق بدن و هر روز میان خونه انگار نه انگار اتفاقی افتاده کلی هم با در و دیوار حرف میزنن و میرن

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط جوادیان نمایش پست ها
    سلام

    شوهر شما مثله خیلی از مردهای دگ و طبق طبیعتشون تمایل به چند همسری دارن و هم میتونن شمارو داشته باشن و هم ایشونو .. چه بسا اگه بر اثر فشار شما و خونواده ایشونو ول کنند شاید بعدها دوباره یا با ایشون و یا با کسه دیگه ای در ارتباط باشن

    این وسط شما باید تصمیم بگیرید که با یک فردی تو این خصوصیات ادامه زندگی بدید یا نه..

    مهریه اجرا گذاشتنو و تهدید و این جور کارها یه مقطعی شاید کنترلشون کنه ولی احتمالا بازم برگردند..

    یه سوال ازشون بپرسید..

    بگید با بودنه ایشون چرا اومدی سراغه من ؟؟


    من بارها گفتم با وجود اینکه ما اینقدر سر این خانوم دعوا داریم و باز هم رابطه تون قطع نمیشه و به این سختی دارین ادامه میدین و هر سری باید محافظه کار تر رفتار کنید که من متوجه نشم پس حتما ارزشی توی اون رابطه بوده که توی حفظ کردن زندگیت با من نیست

  5. کاربر روبرو از پست مفید ایلناز تشکرکرده است .

    yarmehrban (شنبه 21 اسفند 95)

  6. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 96 [ 08:04]
    تاریخ عضویت
    1395-12-04
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    4,294
    سطح
    41
    Points: 4,294, Level: 41
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    141

    تشکرشده 512 در 186 پست

    Rep Power
    56
    Array
    عزیزم خدا رحمت کنه مادرت رو
    پدر جنسش سخته و غمش رو هرگز نشون نمیده. پدر هر چه بد و بد خلق باشه اما امنیت و آرامش میاره. شما هم که نمیخوای تا ابد در منزل پدرت بمونی ...
    آرامش همسرتون، بخاطر بی تفاوتی و نداشتن برخورد قاطعانه شماست. مثل این هست من به شما بدی کنم و هر روز هم بیام دست بندازم گردنت و بشینم کنارت و تو هم بمن لبخند بزنی ، اون خانم مطلقه برای ایشون غذا درست نمیکنه و کاراشو انجام نمیده.. مسئولیتی هم نداره چه بهتر که شما تر و خشک کنی.. اینطور نیست؟ وقاحت به جایی رسیده که همسر شما سکوت کردن و اون خانم میخوان همسر شرعی شما رو غیر شرعی و غیر قانونی نصف کنن!! فردا هم میان میگن یا قبول کن ایشون با شما زندگی کنه یا برو... ممکن هست اصلاً کار بجایی برسه حتی شما رو بیرون کنن...
    بله ایشون طلاق نمیدن .. محل زندگیشون اینجاست کجا بهتر از منزل خود آدم، اون خانم فوقش یکروز در هفته هستن بقیه روزا ایشون تنها چکار کنن؟ اگر طلاق بدن میدونین چقدر دنگ و فنگ داره براشون؟ هی برن و بیان، دادگاه و مهریه، عمل نامشروع ، حبس، پرونده سازی ، آبروریزی جلوی مردم و حرف های دیگران....
    گاهی لازمه بین بد و بدتر انتخاب کنیم ... بد رو یا بدتر رو.این خانم از همسرتون جدا میشن ولی ایشون دوباره به کسی دیگر رو میارن... زندگی شما مدام در شک ، خیانت و اضطراب خواهد بود تا زمانی که اتفاق بدی بیافته که اونوقت بسیار دیر هست. اقدام به طلاق با در خانه ماندن و زندگی کردن کار بس بیهوده ای هست. درست زمانی که باید بچه دار میشدین و بفکر آینده میبودین پای زنان مفسد به زندگی شما باز شده،آرامش فردا در گرو تصمیم عاقلانه ی امروز شماست. برای زندگی مشترک نیاز هست مرد و زن از اخلاق ، دین داری و مسئولیت پذیری برخوردار باشن/ من دیر پاسختون رو میدم چون فعلا نمیتونم پست بیشتر بگذارم/
    ویرایش توسط yarmehrban : شنبه 21 اسفند 95 در ساعت 20:40

  7. کاربر روبرو از پست مفید yarmehrban تشکرکرده است .

    ایلناز (یکشنبه 22 اسفند 95)

  8. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    تا جائیکه عقل من میرسه شما دو راه بیشتر ندارید
    یا همین وضعیت رو بپذیرید و مطمئن باشید باتوجه به آنچه درباره آن خانم گفتید (تقسیم زندگی بین شما و ایشان) به کلی به حاشیه رانده خواهید شد.
    یا برای جدایی و پی گرفتن زندگی خودتان اقدام کنید.

    شما اشتباه بزرگی کردید و برای فردی که امتحان خودش رو پس نداده بود خانه خودتون رو فروختید (ارزشش چقدر بود؟) و دیگه هم نه خانه و نه پول آن رو پس نگرفتید. حتی باوجود اینکه وضعیت مالی همسرتان رو به راه شده.
    اشتباه بزرگتر و بزرگترین استباه تون بی اعتمادی به پدرتان بوده است. نهایت اینه که ایشون سرزنش تون کنه. بهتر از این است که همینطور به حاشیه رانده بشید تاوقتی که آقا به کلی از زندگی کنارتون بگذاره؟

    الان هم
    اولا از پدرتون کمک بخواهید.
    دوما کمی سیاست داشته باشید و یه مدت موضوع اون خانم رو کنار بگذارید. دنبال پس گرفتن کمک هایی باشید که قبلا کرده اید. مبالغی رو که کمک کرده اید به هرنحوی که بهتر می دونید پس بگیرید.
    سوم، هر نوع مدرکی که می توانید برای اثبات رابطه آقا و آن خانم مخفیانه فراهم کنید. و اینکه رابطه آن ها در چه حدی است. تا جائیکه اطلاع دارم صدای ضبط شده مورد قبول دادگاه نیست. به چیزی بیشتر نیاز دارید.
    چهارم، بعد از پس گرفتن حقوق مادی تان به دنبال پس گرفتن زندگی تان باشید
    پنجم، با اعمال فشار از طرف خانواده ها و حتی تهدید به به اجرا گذاشتن مهریه و غیره صریح براشون روشن کنید ادامه اعمال غیراخلاقی هزینه های سنگین مالی و آبروئی برای شان درپی دارد.
    ششم، "اگر بازهم آقا سر به راه نشد" باید بین قبول وجود آن خانم در زندگی تان ویا جدایی تصمیم بگیرید.

    زندگی مثل بازی شطرنج هستش. حرکات رو باید منظم و طبق نقشه انجام داد. همانطور که آقا با به نام کردن اموال به نام خانواده اش، دست شما و دیگران رو بسته و بدون نگرانی از پرداختن هر نوع هزینه هرکاری دوست داره انجام میده، شما هم باید حساب شده وارد بشید. پدرتون هم همینطور. این بازی نیست که شما به تنهایی بتونید انجام بدید. نه تو خون شما است و نه توانائیش رو دارید. ولی پدرتون و اگر برادر داشته باشید احتمالا می تونند.

    برای شروع بهتره پدرتون خودش رو از بخشیدن خانه شما عصبانی نشون بده و ازشون بخواد معادل اون خونه یا مبلغ به ارزش امروز آن رو بهتون برگردونند. تاکید می کنم ایشون باید رابطه آقا و اون خانم رو بدونند ولی نباید نشون بدند. نه تا موقع مناسب.

    صحبتی از بچه نکرده اید. گویا فرزندی ندارید؟

  9. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 شهریور 96 [ 13:03]
    تاریخ عضویت
    1394-3-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,797
    سطح
    24
    Points: 1,797, Level: 24
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ye_Doost نمایش پست ها
    تا جائیکه عقل من میرسه شما دو راه بیشتر ندارید
    یا همین وضعیت رو بپذیرید و مطمئن باشید باتوجه به آنچه درباره آن خانم گفتید (تقسیم زندگی بین شما و ایشان) به کلی به حاشیه رانده خواهید شد.
    یا برای جدایی و پی گرفتن زندگی خودتان اقدام کنید.

    شما اشتباه بزرگی کردید و برای فردی که امتحان خودش رو پس نداده بود خانه خودتون رو فروختید (ارزشش چقدر بود؟) و دیگه هم نه خانه و نه پول آن رو پس نگرفتید. حتی باوجود اینکه وضعیت مالی همسرتان رو به راه شده.
    اشتباه بزرگتر و بزرگترین استباه تون بی اعتمادی به پدرتان بوده است. نهایت اینه که ایشون سرزنش تون کنه. بهتر از این است که همینطور به حاشیه رانده بشید تاوقتی که آقا به کلی از زندگی کنارتون بگذاره؟

    الان هم
    اولا از پدرتون کمک بخواهید.
    دوما کمی سیاست داشته باشید و یه مدت موضوع اون خانم رو کنار بگذارید. دنبال پس گرفتن کمک هایی باشید که قبلا کرده اید. مبالغی رو که کمک کرده اید به هرنحوی که بهتر می دونید پس بگیرید.
    سوم، هر نوع مدرکی که می توانید برای اثبات رابطه آقا و آن خانم مخفیانه فراهم کنید. و اینکه رابطه آن ها در چه حدی است. تا جائیکه اطلاع دارم صدای ضبط شده مورد قبول دادگاه نیست. به چیزی بیشتر نیاز دارید.
    چهارم، بعد از پس گرفتن حقوق مادی تان به دنبال پس گرفتن زندگی تان باشید
    پنجم، با اعمال فشار از طرف خانواده ها و حتی تهدید به به اجرا گذاشتن مهریه و غیره صریح براشون روشن کنید ادامه اعمال غیراخلاقی هزینه های سنگین مالی و آبروئی برای شان درپی دارد.
    ششم، "اگر بازهم آقا سر به راه نشد" باید بین قبول وجود آن خانم در زندگی تان ویا جدایی تصمیم بگیرید.

    زندگی مثل بازی شطرنج هستش. حرکات رو باید منظم و طبق نقشه انجام داد. همانطور که آقا با به نام کردن اموال به نام خانواده اش، دست شما و دیگران رو بسته و بدون نگرانی از پرداختن هر نوع هزینه هرکاری دوست داره انجام میده، شما هم باید حساب شده وارد بشید. پدرتون هم همینطور. این بازی نیست که شما به تنهایی بتونید انجام بدید. نه تو خون شما است و نه توانائیش رو دارید. ولی پدرتون و اگر برادر داشته باشید احتمالا می تونند.

    برای شروع بهتره پدرتون خودش رو از بخشیدن خانه شما عصبانی نشون بده و ازشون بخواد معادل اون خونه یا مبلغ به ارزش امروز آن رو بهتون برگردونند. تاکید می کنم ایشون باید رابطه آقا و اون خانم رو بدونند ولی نباید نشون بدند. نه تا موقع مناسب.

    صحبتی از بچه نکرده اید. گویا فرزندی ندارید؟

    موضوع اینجاست که وقتیکه من دو ماه پیش با خانواده شون در میون گذاشتم خانواده ی شوهرم هم با شوهرم هم با اون خانوم شدیدا برخورد کردن تا جاییکه اون خانوم محل کار و خونه شون رو تغییر دادن اما دفعات قبل هیچوقت مشکل خونه نیومدن همسرم رو نداشتم اما مثل اینکه هر سری بدتر میشه و بهتر نمیشه حتی من الان شک دارم که خونه و امکانات فعلیشون رو همسرم براشون تهیه کردن یا نه و هفته ی پیش متوجه شدم اون خانوم رفتن پیش صمیمی ترین دوست همسرم مشغول به کار شدن جاییکه هر روز همسرم به اونجا رفت و آمد داره.
    در مورد اینکه باید با پدرم در میون بذارم هنوز حس خوبی ندارم حس میکنم که حتی اگر جدایی مطرح باشه نمیخوام با جنگ و دعوا تمومش کنم چون واقعا کشش بحث خانوادگی رو ندارم
    در مورد بچه که هم شوهرم هم خانواده شون اصرار شدیدی داشتن و من بهشون گفته بودم که تا زمانیکه از همسرم و زندگی آینده م مطمءن نشم بپه دار نمیشم و قرار بود من یه فرصتچند ماهه بدم که ایشون نشون بدن مرد زندگی هستن در حال حاضر مثلا در حال اثبات بودن ولی باز هفته ی پیش متوجه شدم رابطه شون حتی 1 ماه هم تموم نشده بود و فقط من رو گول زدن

    موضوع اینجاست که من اصلا درک نمیکنم که اون خانوم چه امتیازی دارن که توی من وجود نداره و این رابطه تموم نمیشه و حتی هر بار ازشون پرسیدم من چه چیزی کم دارم ولی هیچ جوابی نداشتن هر چند که من فک میکنم موضوع اعتیاد به این نوع روابط هست چون حتی چندین بار توی اینستا و قبلا فیس بوک دیده بودم که دوست دخترای مجردیشون رو سرچ کرده بودن

  10. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    145
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ایلناز نمایش پست ها
    موضوع اینجاست که وقتیکه من دو ماه پیش با خانواده شون در میون گذاشتم خانواده ی شوهرم هم با شوهرم هم با اون خانوم شدیدا برخورد کردن تا جاییکه اون خانوم محل کار و خونه شون رو تغییر دادن اما دفعات قبل هیچوقت مشکل خونه نیومدن همسرم رو نداشتم اما مثل اینکه هر سری بدتر میشه و بهتر نمیشه حتی من الان شک دارم که خونه و امکانات فعلیشون رو همسرم براشون تهیه کردن یا نه و هفته ی پیش متوجه شدم اون خانوم رفتن پیش صمیمی ترین دوست همسرم مشغول به کار شدن جاییکه هر روز همسرم به اونجا رفت و آمد داره.
    در مورد اینکه باید با پدرم در میون بذارم هنوز حس خوبی ندارم حس میکنم که حتی اگر جدایی مطرح باشه نمیخوام با جنگ و دعوا تمومش کنم چون واقعا کشش بحث خانوادگی رو ندارم
    در مورد بچه که هم شوهرم هم خانواده شون اصرار شدیدی داشتن و من بهشون گفته بودم که تا زمانیکه از همسرم و زندگی آینده م مطمءن نشم بپه دار نمیشم و قرار بود من یه فرصتچند ماهه بدم که ایشون نشون بدن مرد زندگی هستن در حال حاضر مثلا در حال اثبات بودن ولی باز هفته ی پیش متوجه شدم رابطه شون حتی 1 ماه هم تموم نشده بود و فقط من رو گول زدن

    موضوع اینجاست که من اصلا درک نمیکنم که اون خانوم چه امتیازی دارن که توی من وجود نداره و این رابطه تموم نمیشه و حتی هر بار ازشون پرسیدم من چه چیزی کم دارم ولی هیچ جوابی نداشتن هر چند که من فک میکنم موضوع اعتیاد به این نوع روابط هست چون حتی چندین بار توی اینستا و قبلا فیس بوک دیده بودم که دوست دخترای مجردیشون رو سرچ کرده بودن
    سلام

    از پاسخی که داده بودید زیاد متوجه منظورتون نشدم..

    از حرفاتون و نحوه رفتار شوهرتون اینطور برداشت میکنم که با مطلع شدن شما و خونواده ها کم کم قبح قضیه برا ایشون کم رنگ شده و راحت تر دارن به کارشون ادامه میدن..

    به نظر بنده شما هم یواش یواش شروع کنید مثله ایشون راهکارهائی رو که میتونه شما رو در رسیدن به حق و حقوقتون بکنه دنبال و پرس و جو کنید و اینبار جدی تر دنباله قضیه رو بگیرید و در وهله اول با وکیل و سپس مهریه

    بودن یا نبودنه شما برا ایشون زیاد فرقی نداره ..حتمالا اگه خدای نکرده جدا هم بشید زیاد برا ایشون شاید فرق نکنه ..

  11. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    میس بیوتی (چهارشنبه 25 اسفند 95)

  12. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 شهریور 96 [ 13:03]
    تاریخ عضویت
    1394-3-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,797
    سطح
    24
    Points: 1,797, Level: 24
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    [quote=جوادیان;426753]سلام

    از پاسخی که داده بودید زیاد متوجه منظورتون نشدم..

    از حرفاتون و نحوه رفتار شوهرتون اینطور برداشت میکنم که با مطلع شدن شما و خونواده ها کم کم قبح قضیه برا ایشون کم رنگ شده و راحت تر دارن به کارشون ادامه میدن..

    به نظر بنده شما هم یواش یواش شروع کنید مثله ایشون راهکارهائی رو که میتونه شما رو در رسیدن به حق و حقوقتون بکنه دنبال و پرس و جو کنید و اینبار جدی تر دنباله قضیه رو بگیرید و در وهله اول با وکیل و سپس مهریه

    بودن یا نبودنه شما برا ایشون زیاد فرقی نداره ..حتمالا اگه خدای نکرده جدا هم بشید زیاد برا ایشون شاید فرق نکنه ..[/



    یعنی شما هم میگین که دیگه امیدی برای ادامه وجود نداره?????

  13. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    یه جای وقت تلف کردن تو اینترنت با پدرتون تماس بگیرید.
    زنی یا دختری که خانواده اش رو به هر دلیلی از خودش و مشکلات این چنینی دور نگه می داره خودش با دست خودش پشتوانه اش رو از بین برده و طبیعی هستش همچین مسایلی براش پیش بیاد. درسته گفته اند زن باید رازدار زندگی باشه ولی دیگه زندگی نمونده.
    به پدرتون نگید خودتون نهایی می خواهید چه کنید؟ خودتون اقدام کنید؟ تا حالا هرکاری که کرده اید نتیجه اش فقط بدتر شدن بوده. اگر قبلا مخفیانه کاری می کرده حالا شده نیمه مخفیانه. این دعوای فعلی تان هم که بگذره کلا علنی و رسمی میشه.
    وکیل بگیرید؟ اون مال آخرین راه و اقدام برای جدایی هستش. اولا باید کلی هزینه های میلیونی بهش بدید و دوما تازه ازنظر قانونی دست تون به هیچ جا بند نیست. (معمولا وکلا اگر بدونند می تونند پولی از کسی بگیرند از ابتدا ناامید برش نمی گردونند مخصوصا که زن باشه) برای کمک های مالی به همسرتان مدارک قانونی دارید که چه کمک هایی کرده اید؟ و اینکه ایشون تعهد به بازگرداندن کمک های تان کرده اند؟ اموال شان هم که به نام خانواده شان است و نمی تونید مهریه و ... رو ازشون بگیرید. اگر بتونید ثابت کنید که ایشون با زنی رابطه کامل دارند (که تقریبا غیرممکن است مگر اینکه خودشون اعتراف کنند یا ازشون سند ازدواج دایم و نه موقت بدست بیارید، ازدواج موقت احتمالا خلاف شرایط ضمن عقد نباشه. خودتون تحقیق کنید) بازهم در ظاهر چیزی ندارند که مهیه رو پرداخت کنند. از طرف دیگه آقا - واقع یا ظاهری - نمیخواد طلاق بده (چون قانونا باید حقوق زن رو پرداخت کنه) در نهایت چاره ای نخواهید داشت همه چیزتان را ببخشید. عمر، دوشیزه گی، اموال و ...) و دست خالی برگردید پیش پدرتان.
    اینکه از ابتدا با پدرتان هماهنگ باشید تلاش کنید هم حقوق تان رو بگیرید و هم زندگی تان رو نجات بدید بهتره یا دست خالی و سرافکنده پیشش برگردید. کدوم حالت برای شما و پدرتان بهتره؟
    شما همون مسیری رو که گفتم بروید.
    ویرایش توسط Ye_Doost : یکشنبه 22 اسفند 95 در ساعت 20:36

  14. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 شهریور 96 [ 13:03]
    تاریخ عضویت
    1394-3-11
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,797
    سطح
    24
    Points: 1,797, Level: 24
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    پس شما میگین که من با پدرم مطرح کنم ولی فعلا اقدام به طلاق نکنم تا بتونم حقم رو ازشون بگیرم،یعنی اینکه از خانواده م بخوام که به طور مستقیم با ایشون صحبتی نکنن ?


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تصمیم به طلاق گرفتم درسته تصمیمم؟
    توسط amir59 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 مهر 95, 22:38
  2. تصمیمم نهایی من ... 6 سال تا تصمیم گرفتن طول کشید
    توسط she در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 مرداد 95, 18:31
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 شهریور 93, 18:36
  4. موندم چه تصمیمی بگیرم؟ کمک کنید...............
    توسط yase sefid در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 شهریور 92, 10:55
  5. چه تصمیمی بگیرم؟
    توسط arah در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 08 تیر 92, 17:52

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.