سلام افسون
سوال: آيا شما با ايشان رابطه جنسي داشته ايد؟
اگر بله، احتمال ازدواج ايشان با شما بسيار كم هست و البته خانواده مي تواند صرفا يك دليل واهي مطرح شده از سمت ايشان باشد.
موفق باشيد
كامران
تشکرشده 2,960 در 521 پست
سلام افسون
سوال: آيا شما با ايشان رابطه جنسي داشته ايد؟
اگر بله، احتمال ازدواج ايشان با شما بسيار كم هست و البته خانواده مي تواند صرفا يك دليل واهي مطرح شده از سمت ايشان باشد.
موفق باشيد
كامران
عاشق همه سال مست و رسوا بادا
ديوانه و شوريده و شيدا بادا
با هوشياري غصه هر چيز خوريم
چون مست شديم هرچه بادا باد
تشکرشده 177 در 80 پست
سلام .
اول خدمت شما عرض کنم بنده 26 سالم هست این رو از این جهت می گم که فکر نکنید مال دهه های خیلی قبل هستم ... و من و شما دقیقا هم دهه هستیم .....
دوم این که خدمتتون عرض کنم ادمی هم نیستم که از پشت کوه اومده باشم ....بنده تحصیلات مهندسی از یکی از دانشگا های دولتی تهران دارم . این رو هم گفتم که فکر نکنید توی بطن جامعه نیستم و از هیچی خبر ندارم .
اما در مورد مباحثی که بیان کردید ....حقیقتا تمایلی به بحث این جا ندارم ... چون خیلی انرژی ازم می گیره .... ولی به شما پیشنهادی می دم ...
شما اون کتابی رو که گفتم بگیرد مطالعه کنید اگه قانع نشدید بعد بیاید این جا من با شما بحث می کنم . توی کتاب خیلی خوب بیان کرده ...
ببینید شما یک بار توی زندگی مشترک شکست خوردید .... اگه یه شکست دیگه هم بخورید مطمئنا از نظر روحی لطمه شدیدی میخورید ... پس حداقل یه زمان بذارید و اون کتاب رو بخونید .... برای یه عمر زندگی حداقل یک روز مان بذارید و کتاب رو بخونید .
=======================
من خودم تا حالا با هیچ کسی رابطه دوستی نداشتم و نخواهم داشت ... حتی توی دنیای مجازی هم وقتی میخوام با جنس مخالف خودم صحبت کنم برای خود خطوط قرمزی قائل هستم و به خودم این اجازه رو نمیدونم که بخوام کوچترین کلمه محبت امیزی رو بیان کنم . ولی همین شما به نوشته های قبلی من رو ببینید توی یه پستم حتی به طرف سوال کننده گفتم که نخوه بیانت با همسرت خشک و بی روح هست ... این رو هم از این جهت بیان کردم که فکر نکنید از نظر عاطفی شاید مشکلی دارم که نمیخوام با جنس مخالف رابطه برقرار کنم .. نخیر ... خیلی هم عاطفی هستم و خوب هم بلدم چه جوری کسی رو جذب کنم ....
ویرایش توسط skyzare : جمعه 06 فروردین 95 در ساعت 16:03
حیاط خلوت (دوشنبه 03 خرداد 95)
تشکرشده 20 در 8 پست
سلام
اول از همه پوزش میطلبم اگر از حرفام ناراحت شدید!! من قصد جسارت نداشتم،
راستش حالم خیلی بد بود، الان حدود 1 ماه از این اتفاق میگذره، هنوزم دارم غصه میخورم متاسفانه؛ ولی خیلی منطقی تر شدم نسبت به این قضایا... توی این مدت خیلی با خودم فکر کردم و مشکل اصلی و در واقع مقصر اصلی رو خودم دونستم ( به قول شما ساده لوح) در این واقعیت شکی ندارم دیگه، نباید احساسی برخورد میکردم ، الان که یکم به خودم اومدم رفتم دوباره تاپیک شما رو خوندم و دیدم کاملا حق با شماست...
الان به این نتیجه رسیدم دوستی های قبل ازدواج باعث میشه به خاطر اون عادت و حسی که پیش میاد ادم چشماشو رو همه چی ببنده،
امیدوارم خدا کمکم کنه راه درست رو برم
از معرفی کتاب سپاسگذارم، حتما در اولین فرصت تهیه میکنم.
بازم عذرخواهی میکنم بابت تاپیکم و از اینکه یه پسر تو شرایط شما انقدر خط قرمز برای خودش و برای احترام به طرف مقابل داره واقعا جای خوشحالی داره، کاش ادم های با وجدان مث شما زیاد بشه . موفق باشید...
- - - Updated - - -
سلام .خیر دوست عزیز
خانوادش رو میشناختم، اما با شناختی که از طرف مقابلم دارم میدونم بهانه نیست، واقعا ادم ضعیفیه در مقابل خانواده متعصبش، اما هر چی که هست دارم باهاش کنار میام،
امیدوارم هرچی که قسمت هست برای همه پیش بیاد از نوع خوبش
تشکرشده 1,301 در 451 پست
سلام خانم افسون ...
شما یکبار تحمل غم از دست دادن و... رو دیدید و تمام سختی هاشو تحمل کردید حتم دارم از پس این هم بر میاید ... نه شما خودتونو سرزنش نکنید ... شما نه ساده لوح بودید و... اصلا و ابدا
ببنید اون اقا اوایل شاید توجیه نبودند و... بعد متوجه شدند ازدواج با فردی که ازدواج کرده قبل تر و...
براتون از خدای ارزوی صبر دارم.ان شاالله شرایطتتون بهتر بشه.
skyzare (چهارشنبه 25 فروردین 95)
تشکرشده 177 در 80 پست
سلام . من ناراحت نشدم و اگر حرفی زدم صرفا از سر دلسوزی بود ... و قصد جسارت یا توهین رو نداشتم ... اما من پسر نیستم که ! من خانم ام ...از نام کاربری ام که پیداست .... sky .... البته چون جدی صحبت می کنم شاید یه هم چین تصوری پیش میاد ....البته خودم هم تمایلی ندارم بگم ... ولی اگه من رو اشتباهی اقا خطاب کنن می گم ... الان در این انجمن شما نفر دومی هستید که تصور کردید من اقا هستم !
مطمئن باشید بخواید خیلی راحت می تونید فراموش کنید کافی هست هر وقت به فکرش افتادید مسیر فکر رو به هر نحوی که می تونید تغییر بدهید ...
ان شاالله زندگی آینده خوبی داشته باشید ...
موفق باشید ..
یا علی ...
تشکرشده 20 در 8 پست
skyzar عزیز شرمنده از لحن صحبتتون فکر کردم اقا هستید :))))))
الان تقریبا 1 ماه بیشتر شده که به کل رابطمون تموم شده، با شروع ترم دانشگاه خیلی خودمو مشغول کردم و یه جورایی خیلی کم ( البته دارم میجنگم با خودم) که بهش حتی فکر نکنم، الان به این نتیجه رسیدم تو این دنیا فقط خودتی که باید خودتو دوست داشته باشی،
ممنون از همه دوستان؛ به امید روزهای پر از موفقیت و شادی برای همه
تشکرشده 542 در 278 پست
سلام
ما هم مشکل خانواده اون پسر رو داریم
کاش حداقل میدونستی چطوری پسرشون رو منصرف کردن تا ما هم برادرمون رو منصرف کنیم
تشکرشده 20 در 8 پست
چرا باید منصرفش کنید؟
تشکرشده 542 در 278 پست
چون کاملا مشخصه که تصمیمش از روی احساساته(پسر مجردی که تا حالا سابقه زندگی متاهلی نداشته زن ها رو خوب نمیشناسه )
و وقتی بهش میگیم معیارت چیه ؟(قبلا معیارش زیبایی فوق العاده و خانواده با اصالت بود که ما این معیارها رو در این خانم ندیدیم)
میگه همین خانم رو می خوام
اما به نظر ما کسی که 13 سال سابقه شوهرداری داره و 6 سال از برادرم بزرگتره مناسب اون نیست
حتی تو جلسه خواستگاری یه صحبت هایی کرد اون خانم که مشخصه اصلا با وجود 34 سال سن پخته و بالغ نیست
فک کن ما رفتیم خواستگاری حالا دو دقیقه نیست که نشستیم مامانش میگه صد تا دکتر و مهندس اومدن
صبح تا حالا سه تا پسر زنگ زدن برا ازدواججججججججججج با دخترمون
خانم هم میگن من مطمئنم با ...خوشبخت میشم (می خواستم بهش بگم مامانم هنوز مطمئن نیست که با بابام که مرده خوشبخت بوده یا نه )
اینقده آدم کوته نگر......
والله موندیم چی بگیم
afsoon4331 (دوشنبه 16 دی 98), baitollah-abbaspour (چهارشنبه 02 تیر 95)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)