به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 27
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 مرداد 92 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    360
    سطح
    7
    Points: 360, Level: 7
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم نوپو عزیز صحبتاتون خیلی بهم کمک میکنه...خیلی خیلی ممنونم...............بله درست میگین اینکه بهم اینجوری اس دادند برام خیلی عجیب بود و ازشون اصلا توقع نداشتم و اما فقط تو اس و حضوری اینطوری نمیگفتند دیگه و رفتارشون خیلی بچه گانه به نظرم اومد اما هیچی بهشون نگفتم و اینکه بار اخر که بهم اس دادند و نظرشون رو در مورد م بهم گفتند یکی اش این بود که شما نظرتون رو در مورد من اصلا بیان نمیکنید و من برداشتم این بود که ایشون توقع داشتند من هم در جواب اس بهشون خودشون رفتار کنم در صورتی که من یا جواب نمیدادم یا یه حرف دیگه میزدم نمیدونم شاید من برداشت اشتباه کردم.......................................... ......من وقتی با ایشون سر حجاب صحبت میکردم بهشون گفتم من اگر انسان بخواهد کاری رو انجام دهد باید به خاطر خدا باشد نه یه انسان معمولی ...............................در مورد اینکه میگین ایشون من رو اجبار کردن برای خواستگاری با وجود جواب منفی اون طرف که واسطه است خیلی مدام میگن بازم فکر کن اما خود اون اقا فقط اس های دیگه میدن مثلا چند روز پیش ازم پرسیدن شما فیس بوک دارین و اما اصلا تا بحال خودشون نگفتند ....................حالا میگین من چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    - - - Updated - - -

    نوپو عزیز خواهش میکنم اگر امکانش هست برام توضیح بدید تا منم توجیح بشم چون در این مورد که میگیند من اصلا تابحال چیزی نشنیده بودم و با خودم میگفتم علاقه دارند بهم البته بگم من از علاقشون هم میترسیدم چون این اقا اصلا جنس مخالف هیچ وقت جز خواهراشون هم صحبت نبودند و با خودم گفتم من اولین دختری باشم که دیدند و نکنه به خاطر همین علاقه بوجود امده باشه الته میدونم بازم خواستگاری رفتند چندجا...................اصلا یه جوری شده که با خودم میگم اگه با این اقا ازدواج نکنم بدبخت میشم و چند روزه تو فکرم سعی میکنم بهش علاقه مند بشم

  2. #12
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آن طور که من تا به حال دیدم بیرون آمدن از این حالت بسیار مشکل است. معمولا خود این افراد قبول نمی کنند. اما مدتی بعد از ازدواج که هیجان فروکش می کند تازه مشکلشان شروع می شود. تازه متوجه می شوند که فلان چیز را نمی توانند تحمل کنند یا فلان خوبی طرف مقابل واقعا آن طور نیست که به نظرشان آمده است و کلا برداشت آنها متفاوت از ( واقعیت ) است. شاید یک نوع خفیف ( رویا ) .
    ببین حتی اگر تو هم با مطالعه و تفکر جواب مثبت بدهی و مطمئن باشی این مشکل برطرف نمی شود. به همان علت که توضیح دادم بعد از مدتی به حالت عادی برمی گردد و مشکلات خود رانشان می دهند.
    یک نشانه آن که هر چه شما توضیح می دهی از چه موضوعی در آن ملاقات با فامیلشان ناراحت شده ای و طبیعی هم بوده است ، می گویند نمی فهمم چه می گویی. چرا ؟ چون می خواهد شما آن طور که ایشان در ذهنش ترسیم کرده باشی در حالی که این فقط یک چیزی شبیه رویا است و واقعیت ندارد. شما واقعا از این حرف ها و رفتارها که گفتی احساس معذب بودن می کنی. درباره ماهواره هم نظر خوبی ندارد و با اعتقاد او جور نیست. اما وقتی دیده شما اعتراض کردی برای گرفتن رضایت شما گفته ماهواره می خرد. الان داغ است. اما وقتی از نزدیک با این موضوع مواجه شد و مجبور شد آن را تحمل کند مشکل بروز می کند. در تضاد بین اعتقاد و عمل قرار می گیرد.
    الان می گوید من شما را با همین حجاب قبول دارم اما شما عملا می بینید که به چادر اعتقاد دارد. وگرنه چرا شما را پیش فامیلش برد که آن حرف ها را بزند و تلویحا به شما بفهماند باید چادری باشی ؟ اگر این موضوع برایش مهم نبود چرا به شما می گوید شاید در آیند به خاطر جو خانواده مجبور شوید چادر بپوشید. اگر مردی خودش نخواهد کسی می تواند زن او را وادار کند چادر بپوشد ؟ هرگز. این را بدان رفتار و انتظارات اقوام شوهر از عروس خانواده با رضایت و چراغ سبز مرد صورت می گیرد. وگرنه اگر مردی نخواهد هیچ کس به خودش اجازه این کار را نمی دهد. کسانی هم که در فامیل شوهر بدرفتاری می بینند ریشه اش این است که شوهر پشت آنها نایستاده است و نمی خواهد جلوی این رفتار را بگیرد.

  3. 2 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    asemani (شنبه 05 مرداد 92), mahsa.. (جمعه 04 مرداد 92)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 مرداد 92 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    360
    سطح
    7
    Points: 360, Level: 7
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یعنی من الان یه هدف هستم که این اقا هر جور شده میخواد بهش برسه برای همین وقتی اول میگه ماهواره نه و بعد یه ساعت میگه فقط شما ببین منم یه سری برنامه ها رو میبینم و الان اون واسطه بهم گفته رفته ماهواره خریده یا وقتی من باهاش در مورد یه چیزی که قبول نداشت حرف زدم و بعد نیم ساعت قبول کرد و گفت شما درست میگی .......................من فکر میکردم به خاطر اینه که ادم منطقی هست یا ماهواره رو فکر میکردم انعطاف پذیره........................................ ..........درسته من خودم میترسم ایشون بعد ازدواج به من بگویند به خاطر زندگی یا به خاطر دوست داشتنشون تیپ ظاهری ام رو عوض کنم و چادری بشم چون یه بارم برام توضیح دادند که یکی دوستاشون خانمش بعدا چادری شده به خاطر همسرش و گفتند دوست داشتن تاوان داره و وقتی بهشون گفتم منظورتون اینه که من هم مثل خانم دوستتون گفتنند نه من تیپ شمارو به شرط اینکه موهاتون کاملا پوشیده شده باشه قبول دارم و موهاتونم میگم چون کسی که ماله منه دلم نمی خواد موهاشو کسی ببینه و گفتند با این تیپ که میگم و حجاب کامل و مانتویی بودنتون من به طور کامل قبولتون دارم و اگر کسی حرفی بزنه میگم این انتخاب منه اما اینا تو حرفه و احساس میکنم فرق میکنه حرف و عملشون........نمیدونم

  5. #14
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم . یک سوال می کنم صادقانه و بدون ملاحظه جواب بده. آیا شما ایشان را دوست داری ؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    mahsa.. (جمعه 04 مرداد 92)

  7. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 مرداد 92 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    360
    سطح
    7
    Points: 360, Level: 7
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واقعا میگم من تو این چند جلسه که باهاشون بیرون رفتم هیچ احساسی و کششی نسبت به ایشون پیدا نکردم و علاقه ای برام بوجود نیومد و خیلی از رفتاراشون حرص خوردم و اصلا دیگه دلم نخواست ببینمشون اما حالا چرا دارم بهشون فکر میکنم چون همه مدام بهم گفتند بهش علاقه مند میشی این پسر خیلی خوبه حتی خواهر خودمم که با عشق با نامزدم بهم رسیدن بهم میگه من اول که اینو دیدم اصلا ازش ترسیدم اما حالا عاشقشم اولش اصلا فکر نمیکردم با این بخوام هم صحبت بشم و این حرفها اینقدر بهم گفتند که این چند وقت همش دارم تو فکرم به خودم میگم دوسش داشته باشم و بهش علاقه پیدا کنم و اصلا از بس این واسطه گفته من دیگه به همون نه خودمم شک دارم و با خودم میگم نکنه به غیر این بدبخت بشم؟؟؟؟

  8. #16
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    علاقه جزیی از ازدواج است اما همه آن نیست. ازدواج برای علاقه نیست. ازدواج برای کمال است. برای رشد شخصیت افراد. من یک حرفی خواندم که واقعا تکانم داد : در ازدواج مهم تر از هر چیزی این است که افراد به یک افق نگاه کنند. مسیرشان در زندگی یکی باشد. وگرنه هر چه قدر هم علاقه داشته باشند یکی به سمت غرب و دیگری شرق می رود و ازدواج تمام. در یک کلام جهان بینی و افق نگاه چیزهای دیگر را ترسیم می کند.

  9. 3 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    mahsa.. (شنبه 05 مرداد 92), mohammad6599 (سه شنبه 12 شهریور 92), فرشته مهربان (شنبه 05 مرداد 92)

  10. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 مرداد 92 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    360
    سطح
    7
    Points: 360, Level: 7
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بله نوپو درست میگین این که دو نفر هم افق باشند در زندگی خیلی مهمه در زندگی...........نمیدونم چیکار باید بکنم؟؟

  11. #18
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کاری که می کنی این است که تصمیم خودت را بگیر اما بدون تاثیر پذیری از اصرار دیگران. بدون ترس از بدبختی که دیگران به تو القاء می کنند. من پست قبل را چرا نوشتم ؟ چون خودت گفتی اطرافیان مدام اصرار می کنند و تشویقت می کنند قبول کنی. بعد هم می گویند بعد از ازدواج علاقه پیدا می کنی. حالا من راجع به علاقه اگر لازم بود می گویم . اما منظورم از پست قبل این بود که اگر بنایی از پایه محکم نباشد دیوارهایش فرو می ریزد. یعنی اگر شما افق نگاه و جهان بینی تان مثل هم نباشد ( پایه ساختمان ) علاقه نیز اگر وجود داشته باشد از بین می رود یا در حالت خوبش خنثی می شود ( دیوار ). علاقه در زندگی زناشویی ضروری است اما کافی نیست . چرا؟ چون
    اولا شخصیت افراد با هم فرق دارد. ممکن کسی خیلی عاشق و رمانتیک باشد اما حاضر باشد به خاطر به خاطر تحصیل در خارج همسرش را مدت ها تنها بگذارد و زندگی را ضربه بزند یا حتی از هم بپاشد. بنابراین همه افراد به یک اندازه به علاقه اهمیت نمی دهند.

    دوم میزان علاقه دو نفر یکسان نیست. ممکن است یکی بیشتر و دیگری کمتر باشد. اگر زندگی بر پایه علاقه باشد در این حالت به نظر خودت چه پیش می آید ؟

    سوم تلقی افراد از علاقه متفاوت است. یکی محبت کلامی را نشانه علاقه می داند و دیگری تامین خواسته هایش را نشانه علاقه همسر می داند. بسیاری از زن و شوهر ها این تفاوت را دارند. حالا اگر پایه زندگی علاقه باشد به نظر خودت چه مشکلاتی در زندگی این افراد پدید می آید؟

    چهارم حتی اگر علاقه وجود داشته باشد اما ملزومات زندگی نباشد زندگی به خطر می افتد. مثال بارزش این است دختری از خانواده ثروتمند با پسری فقیر ازدواج کند. آنها به هم علاقه دارند اما وقتی پسر نمی تواند حتی یک زندگی عادی برای دختر فراهم کند و دختر مجبور است در فقر ، در محله های حاشیه ای و در یک خانه یک اتاقه بدون امکانات زندگی کند ، چه قدر می تواند دوام بیاورد؟ چه قدر باید بزرگوار باشد و صعه صدر داشته باشد که بتواند چنین کاری بکند؟ خودت می توانی مثال های دیگری بیاوری ؟
    برای همین می گویم خودت تصمیم بگیر و چنین حرف هایی را از اطرافیانت قبول نکن. اگر جای پایت محکم نباشد علاقه زندگی ات را نگه نمی دارد و حتی اگر نگه دارد عوارض بسیار دارد.

  12. 2 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    mahsa.. (شنبه 05 مرداد 92), فرشته مهربان (شنبه 05 مرداد 92)

  13. #19
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,065
    امتیاز
    147,976
    سطح
    100
    Points: 147,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,688

    تشکرشده 36,032 در 7,413 پست

    Rep Power
    1095
    Array
    برای تصمیم گیری مناسب لینک زیر می تواند به شما کمک کند :


    http://www.hamdardi.net/thread-10711.html





  14. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    mahsa.. (شنبه 05 مرداد 92)

  15. #20
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    ببین عزیزم ،من مدام پیگیر تاپیکت هستم. وضعیتی که برای تو پیش اومده ، چیزیه که مدتهاست با همین شکل برای منم وجود داشته و شاید داره ! به همین دلیل شاید نتونم خیلی کمکت کنم.
    دلیل اینکه اونا دو ساله اصرار می کنن به شما و دلیل اینکه اون پسر به شما علاقه مند شده ، دقیقا پاسخیه که شما قاطعانه نمیدی . جواب نه محکم ! ی که شما به اونا ندادین. دو دل بودن به طرف منتقل میشه .
    من می دونم که اون قدر نقاط منفی و مثبت این آقا رو کنار هم چیدی و به نتیجه نرسیدی.
    می دونی چرا ؟
    چون تو هنوز رو نقاط منفی و مثبت هم تردید داری .
    از طرفی میگی مذهبی هستن و با ایمان هستن و تو همسر مذهبی دوس داری ... از طرفی نمی تونی با مذهب و عقایدی که اونا دارن کنار بیای ...... از طرفی نمی تونی قبول کنی که یه پسر مذهبی اس ام اس های عاشقانه و ... برات بزنه ، از طرفی هم با خودت میگی که دوست داره و مذهب رو با علاقه چه کار !

    ببین بیا و این موضوع رو به دو قسمت بشکن :
    1. علاقه 2. عقل

    اول قسمت علاقه رو برای خودت حل کن.
    تکلیفت رو با خودت این طرف ماجرا روشن کن. تو نمی تونی فردی رو قبول کنی که در حال حاضر بهش علاقه نداری ، به این امید که علاقه بعدا ایجاد خواهد شد. این یه ریسکه . من رو این موضوع خیلی بررسی کردم. برای گروهی از آدما علاقه ایجاد شده و برای گروهی ایجاد نشده . (البته myself به نکته خوبی اشاره کرد که شاید اونا فرصتی برای ایجاد علاقه نداشتند ، اما شما داشتی )
    پس تو باید تکلیفت رو این طرف ماجرا با خودت روشن کنی . یا علاقه داری یا خیر.
    در مورد اهمیت علاقه در زندگی مشترک این رو بدون که علاقه یه عنصر لازم برای زندگیه . گاهی تو زندگی برخی مشکلات رو فقط علاقه حل می کنه . اگر اون فرد به تو علاقه داشته باشه کافی نیست. چون تو هم باید بهش علاقه داشته باشی. چون اولا آدما گاهی بیشتر نیاز دارن به کسی محبت کنن تا محبت ببین و دوما تو باید انرژی علاقت به قدری باشه که اگر روزی در زندگی علاقه اون طرف از بین رفت ، تو بتونی با علاقه خودت یا زندگی رو به تنهایی پیش ببری یا بتونی مجددا با استفاده از علاقت اونو به خودت علاقه مند کنی.
    به نظر من تو هنوز نمی دونی که به اون آقا علاقه داری یا خیر . پس تکلیف خودت رو در این قسمت مشخص کن.
    دکتر فرهنگ در این مورد میگه : اگر کسی را دوس داری ، نگاه به او و یاد او را دوس داری . ببین این موضوع چقدر در مورد تو صدق می کنه .

    2. عقل
    بعد از اینکه تکلیفت در قسمت اول مشخص شد ، باید به بررسی این قسمت برسی .
    اینکه انتخابی که بهش علاقه داری ، چقدر عاقلانه ست!
    چون همون طور که نوپوی عزیزم به خوبی و کامل توضیح داد ، علاقه اگرچه در زندگی به دلایلی که گفتم لازمه ، اما به دلایلی که نوپو جان بیان کرد علاقه برای داشتن زندگی موفق کافی نیست.
    این علاقه اگر در کنار همسانی های دو آدم قرار بگیره می تونه زندگی رو به خوبی هدایت کنه .
    وجود این همسانی ها رو عقل باید تایید کنه .
    این همسانی ها رو نوپوی عزیز برای من این طور بیان کرد
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها

    برای اینکه دختر و پسری بعد از ازدواج صمیمی باشند باید همسان باشند. من همسانی را در گزینه های زیر می آورم :
    1- همسانی شخصیت
    2- همسانی عقاید و جهان بینی
    3- همسانی آداب و رسوم
    4- همسانی خانواده ها
    5- همسانی علایق مهم ( تفریحات ، اوقات فراغت ، شیوه و محل زندگی ، )
    6- همسانی ارتباطات
    آسمانی منظور از همسانی ، مطابقت صد در صد نیست ، بلکه هفتاد درصد کافی است. اصلا کمی تفاوت ( تا سی درصد ) زندگی را جذاب می کند.
    بنابراین در گام دوم ، به شرط رد کردن گام اول ، تو باید به بررسی این همسانی ها بپردازی. در واقع همه مواردی که به نحوی بهشون اشاره داری شاخ و برگ هایی از این همسانی هایی هستن که ممکنه در بین شما وجود نداشته باشه .
    مثلا من در تاپیک قبلیت هم گفتم ، مسئله اصلا چادر نیست. چادر فقط یه نشانه ست. یه نشانه از وجود احتمالیه تفاوت های عقاید و اعتقادات . چه اینکه آدم ممکنه به خاطر علاقه ای که به همسرش داره ، پوششی رو که اون دوس داره ، انتخاب کنه . اما تمام عقاید اون رو هرگز نمی تونه انتخاب کنه .

    من نمی دونم حرفام چقدر می تونه کمک کننده باشه برات ، چون فقط راهی رو که باید بری برات ترسیم کردم. ولی می دونم با تمرکز روی نوشته های نوپو و myself به جاهای خوبی می تونی برسی.

    اگر خواستی بهم بگو تا لینک تاپیک هام رو برات بذارم. من تقریبا این گام ها رو پیش رفتم. یعنی از وجود علاقه مطمئن شدم و به گام دوم رسیدم . اما بازهم دیدم نمیشه ، نتونستم.

    موفق باشی عزیزم.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها
    نکته این است که ایشان فوق العاده نسبت به شما حساس شده و به بیان واضح تر نوعی حالت ( انگیزشی معطوف به هدف ) دارد. کسانی که این حالت را دارند می خواهند هر طور شده است به یک ( هدفی ) که ذهنشان را مشغول کرده است دست پیدا کنند. این افراد فقط ( می خواهند به دست آورند) و اصلا نمی توانند منطقی فکر کنند و تجزیه و تحلیل کنند که آیا آن چیز یا آن کس برایشان مناسب است یا نه. این حالت یک ( عاطفه ) خاص نیست. بلکه یک حالت هیجانی است و آنها به نوعی وابستگی به هدف پیدا می کنند.
    ببخشید مهسا جان این سوالو در تاپیک تو می پرسم.
    نوپو جان می تونی یه کمی بیشتر در مورد این قسمت صحبت کنی ؟ البته توضیحات بعدی رو هم خوندم. اما می خوام بدونم چطور میشه فهمید فردی به این نقطه رسیده ؟

  16. کاربر روبرو از پست مفید asemani تشکرکرده است .

    mahsa.. (شنبه 05 مرداد 92)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  2. نمیتونم راجع به خواستگارم تصمیم قطعی بگیرم
    توسط shabnam z در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 16 مهر 92, 12:18
  3. یک تصمیم واقعی
    توسط مینا 22 در انجمن راههای شکست در زندگی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 17 آذر 87, 16:12
  4. +کادو تولد؟؟؟؟؟؟
    توسط kuchake tanha در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 مرداد 87, 08:11

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.