سلام
حنا جان هیچ کس از جمله مدیر همدردی نمیتونه هجی مجی کنه و یه دفعه زندگی شما رو گلستان کنه
مدیر همدردی توی تاپیک شما پست گذاشته و اگر میخوای میتونی برگردی بخونی اینکه شما باید برای خودت خط قرمز داشته باشی و در صورتی که خطوط قرمز رد شد این زندگی رو تحمل نکنی
خوب یه انتقاد کلی به شما دارم اونم اینکه چرا فکر می کنی مادر یه مرد بعد ازدواجش تموم میشه یعنی چی این حرف
البته این رو نمیگم که فکر کنی این ماجرا تقصیر تو بوده یا بخوای برگردی برای اصلاح دیدگاهت میگم
مادر همسرت از خود راضی و با سطح فرهنگی پایین هستش
اینکه همسرت به خودش اجازه میده جلوی دیگران روی شما دست بلند کنه و بعدش طلبکار هم باشه به نظرم در حد همون خیانتهاش بد هست
این مرد داره توی کارخونه پدرش کار می کنه پس در هر صورت وابسته به پدرش هست و هرگز نمیتونه با اونها قطع ارتباط داشته باشه که البته اگر توی کارخانه اونا هم نبود به احتمال زیاد این کارو نمیکرد
این زندگی همینه این مرد همینه پدر مادرش هم همین هستند
شما منتظر معجزه هستی؟
به نظر من همسر شما هم داره به طلاق فکر می کنه اینکه سمت شما نمیاد و خودشو کنترل می کنه احتمالا برای در رفتن از دام مهریه هست احتمالا در این زمینه ها اطلاعات لازم رو کسب کرده
اگر صلاح میدونی با پدرت صحبت کن بگو که مدتهاست داری به طور جدی به طلاق فکر می کنی و اینکه گاهی میری خونه همسرت هم به خاطر دوست داشتن این زندگی نیست بلکه به خاطر مشکلاتت با مادرت هست ازش بخواه حمایتت کنه
فکر می کنم بد نباشه اگر توی فاز اجرا گذاشتن مهریه بری تا حداقل این تصمیم برای خودت رسمیت پیدا کنه
پرواز کن آنگونه که می خواهی
وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند
علاقه مندی ها (Bookmarks)