به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 11 از 31 نخستنخست ... 23456789101112131415161718192021 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 101 تا 110 , از مجموع 306
  1. #101
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 18:18]
    تاریخ عضویت
    1387-8-04
    نوشته ها
    1,150
    امتیاز
    16,194
    سطح
    81
    Points: 16,194, Level: 81
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,211

    تشکرشده 1,247 در 437 پست

    Rep Power
    132
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    از مدیر همدردی و hopegirl :

    hopegirl نوشته:
    دوستان

    بحث من این نیست که چرا من خواستگارای کمتری نسبت به خواهرم دارم و اصلا هم بحث حسادت در میون نیست چرا که من خواهرمو دوست دارم و در ضمن اصلا در شان من نیست که بخوام خودمو اونقدر پایین بیارم که وجودمو از حسادت پر کنم ،بحث من اینه که چرا سطح فکر و نوع نگرش بعضی از آقایون انقدر پایین اومده و چرا معیارها انقدر سطحی شده (و مثلا چون خواهرم یک کمی فقط یه کوچولو از من زیباتر نگاهشون به طرف اون می چرخه در صورتی که دختری به سن خواهر من یه دختر ناپختست که هنوز خیلی چیزا نمی دونه ) البته قبول دارم که به هر حال زیبایی یه معیار مهم برای بسیاری از آقایون یا خانوم ها هست اما باور کنید که ازدواج با انتخاب دوست دختر فرق می کنه و زیبایی هرگز نمی تونه کافی باشه.بعضی از آقایون با این معیارهای ناقصی که برای ازدواج هاشون در نظر می گیرن فقط و فقط به آمار طلاق های جامعه اضافه می کنند همین وبس.

    مدیر همدردی نوشته :
    خیلی مطلب را قشنگ ارائه دادید. من كاملا شما را درك می كنم و به شما حق می دهم.
    متاسفانه افراد زیادی سواد ازدواج ندارند. آمار بی سوادی در مورد ازدواج ،‌و بیسوادان در خصوص زندگی واقعا وحشتناك هست.
    و از همه مهمتر آنها هم كه سواد ازدواج دارند در عمل ممكن است مانند یك بی سواد (بیسواد ازدواج) دست به انتخاب بزنند.
    اگر با تعاملی كه اینجا بین اعضاء هست، روی این معیارهای مهم ازدواج بحث شود و سواد افراد در مورد گزینش همسر بالا برود، به طور فزاینده ای از آمار نارضایتی ها، درگیری های خانوادگی،‌ طلاق های قانونی و طلاقهای عاطفی كاسته می شود.
    و این از اهداف مهم همه ما در این تالار هست.
    ----------------------------------------------------------
    digitaman كجایی كه این پست رو در نت برداری از همدردی نقل كنی.
    http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=6083&pid=64886#pid64886


  2. #102
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 13:20]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,443
    امتیاز
    288,498
    سطح
    100
    Points: 288,498, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,625

    تشکرشده 37,122 در 7,020 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=6247&pid=68059#pid68059
    نقل قول نوشته اصلی توسط آرمان 26
    <tr>
    <td background="http://www.hamdardi.net/images/smilies/43.gif" colspan="3" align="center" bordercolor="#B50329" style="border: 0px groove #800000; padding: 4px; ">
    <html>
    <head>
    <meta http-equiv="Content-Language" content="en-us">
    <meta name="GENERATOR" content="Microsoft FrontPage 5.0">
    <meta name="ProgId" content="FrontPage.Editor.Document">
    <meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=windows-1252">
    <title>آرمان 26 : </title>
    </head>

    <body bgcolor="#C60000">

    <div align="center">
    <center>
    <table border="2" cellspacing="1" style="border-collapse: collapse" width="77%" height="561" bgcolor="#FF0000" bordercolor="#FF0000">
    <tr>
    <td width="100%" bgcolor="#FF99CC" height="65">
    <p dir="rtl" align="center"><b><span lang="fa">
    <font color="#FF0000" size="2" face="Tahoma">&nbsp;</font></span></b></p>
    <p dir="rtl" align="center"><b><span lang="fa">
    <font color="#FFFFFF" size="3" face="Tahoma"> </font>
    <font size="4" face="verdana" color="#CB0000">آرمان 26 </font><font color="#FFFFFF" size="3" face="Tahoma">
    </font></span></b></p>
    <p dir="rtl">&nbsp;</td>
    </tr>
    <tr>
    <td width="100%" bgcolor="#FFC0CB" height="490">
    <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin:0 0.5cm; text-align: justify; line-height: 150%; direction: rtl; unicode-bidi: embed; ">
    &nbsp;</p>
    <p class="MsoNormal" dir="rtl" style="margin:0 0.5cm; text-align: justify; line-height: 150%; direction: rtl; unicode-bidi: embed; ">
    <b><span lang="AR-SA" style="font-size:8pt; line-height: 150%">



    یادم باشد نگاهی نکنم که دل کسی را بلرزاند
    ننویسم چیزی که غمگین کند دلی را
    یادم باشد جواب کین را با کمتر از مهر
    و جواب دورنگی را با کمتر از صداقت ندهم
    یادم باشد در مقابل فریادها سکوت کنم
    و از برای سیاهی ها نور بپاشم
    یادم باشد از چشمه درس خروش بگیرم
    وز آسمان درس پاک زیستن
    یادم باشد سنگ هم خیلی تنهاست
    یادم باشد با سنگ هم لطیف باشم
    مبادا دل تنگش بشکند
    یادم باشد برای درس گرفتن و درس دادن به دنیا آمده ام
    نه برای تکرار اشتباهات گذشته
    یادم باشد زندگی را دوست بدارم و هر گاه که ارزش آن از یادم رفت
    در چشمان حیوان بی زبانی که به سوی قربانگاه می رود زل بزنم
    تا به مفهوم بودن پی ببرم
    یادم باشد هیچگاه از راستی نترسم و نترسانم [/color][/align]

    </table>

    </center>

    </div>

    </body>

    </html>

  3. #103
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 شهریور 01 [ 10:24]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    1,166
    امتیاز
    41,377
    سطح
    100
    Points: 41,377, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    2,961

    تشکرشده 3,584 در 906 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=6588&pid=68262#pid68262
    ani نوشته :

    چگونه باید با خشمی که برای مدت مدیدی فرو خورده شده ، مواجه شد؟


    اولین قدم ، کسب آگاهی از علت خشم است.یکی از راه ها این است : نظری کلی بر احساسات ، موقعیت ها و افکار خود هنگام احساس خشم شدید درونی داشته باشید. بعضی از افراد به واسطه تربیت دوران کودکی مبنی بر فرو خوردن هیجانات ، علی الخصوص خشم خود، مشکل جدی در تجربه خشم دارند. شاید فرد از نقطه نظر رفتاری نیاز داشته باشد به متکا یا اشیاء دیگر ضربه بزند، بیان خشم توسط ضربه زدن به اشیاء هدف نهایی نیست بلکه از جمله گام های میانی به حساب می آید. باید حواستان جمع باشد که ناخواسته رفتار جدیدی از ناراحت شدن، توسط ضربه زدن به اشیاء به وجود نیاورید. سعی نکنید که تمامی خشم خود را یکباره بیرون بریزید. با افکار و موقعیت خود به بهترین نحو برخورد کنید. در این صورت شما می توانید در برابر افکار و موقعیت های خشمناک جایگاه و بنیانی محکم داشته باشید.


    رابطه ی خشم و درد


    افراد ، خشم را به طرق متفاوتی در بدن خود تجربه می کنند. بعضی ها در هنگام خشم ، گویی دور گردنشان گرم می شود، تمام بدنشان به خارش می افتد و گاهی هم احساس ناراحتی در معده خود می کنند. اگر کسی به طور مداوم دارای دردهای بطنی باشد به یک پزشک متخصص مراجعه می کند؛ اما بعضی از افراد احتمال دارد که خشم را به صورت دردهای بطنی تجربه کنند.


    بخشش و خشم

    «بخشش» می تواند اولین قدم در کنترل و مدیریت خشم باشد و اغلب قوی ترین تکنیک در جهت بازیابی کنترل بر زندگی است.

    بخشش به معنای «چشم پوشی از اتفاقی که برای شما افتاده» نیست ، بلکه بدین معناست که شما به نوعی نمی گذارید کنترل شما به دست خشم و هیجان منفی بیفتد.

    از سوی دیگر بخشش به معنای ضعف شما نیست. این که سرچشمه زندگی را به دست بگیرید و اجازه ندهید که « گذشته» کنترل شما را به دست بگیرد نشان کاملی از قدرت است . دیگر این که بخشش بدین معنا نیستند که شما در سطح همان فردی هستید که شما را آزرده خاطر کرده است. در اینجا نظر شما را به نکته خاصی جلب می کنیم. بخشش و اطمینان به یک معنا نمی باشد. زمانی که فردی عمیقاً موجب آزار شما شود، شاید مدت زمان خاصی لازم باشد که شما مجدداً به سطح قبلی اطمینان دست یابید.

    اگر به فردی خسارتی وارد آید، آسیب و صدمه حادث شده است و ما هم قصد نداریم چیز اشتباهی را صحیح نشان دهیم. آنچه که ما می گوییم این است که نمی خواهیم به وسیله حوادث و رخدادها کنترل شویم و به زنجیره گذشته خود وصل شویم . بخشش یعنی گذشته را رها کردن تا بدین ترتیب بیشتر بتوانیم به دنبال زندگی خود برویم.


    طلب کمک در مواقع خشم شدید


    این مسئله مهم است که شما به هنگام عصبانیت برای خود یا دیگران خطر آفرین نباشید. اگر دچار چنین حالتی هستید با فردی مطمئن مشاوره کنید و افکار و احساسات خود را پیش او به راحتی بیان کنید. بهتر است که خود را مسئول بدانید. این امر به شما کمک می کند تا بر اعمال خودتان کنترل بیشتری داشته باشید.

    می توانید از گروه های مدیریت خشم و حتی روان درمانی جهت تعیین علل خشم شدید استفاده کنید و بر روی دیگر راه های مواجهه با خشم ( به جز صدمه رساندن به خود و دیگران ) کار کنید. اگر دیدید که باز هم تمایل به آسیب رساندن به خود و دیگران در شما ادامه دارد می توانید به یک روان پزشک مراجعه کنید.


    خشم نسبت به افرادی که دوستشان داریم



    حقیقت دارد که تمامی ما کارهایی را انجام می دهیم که بهترین نتیجه را برایمان داشته باشد. شاید شما همسری داشته باشید که به هنگام عصبانیت فریاد می زند و ناسزا می گوید . در این صورت همسر شما از خشم کلامی به عنوان ابزاری استفاده می کند تا شرایط را تحت کنترل خود در آورد و شما را در بحث خاموش کند. واضح است که او یاد گرفته که داد و فریاد کردن مساوی است با سکوت و خاموشی طرف مقابل ، از این رو همین روش را ادامه می دهد.

    شما بهتر است هنگامی که او عصبانی نیست با وی صحبت کنید . در ضمن می توانید با مراجعه به مشاور و کسب کمک ، مهارت های ارتباطی بیشتری کسب کنید.


    متوقف ساختن خشم


    اولین قدم در شکستن یک عادت آن است که بدانیم مبتلا به عادت هستیم. ما اغلب بدین خاطر به سرعت عصبانی می شویم چون به شرایط استرس آفرین ، سریع پاسخ می دهیم.

    یکی از تکنیک های مؤثر در توقف خشم این است که هنگام آرامش ، به تجزیه و تحلیل برنامه های منطقی تر برای شرایط مشابه در آینده بپردازیم.

    یکی دیگر از تکنیک های مؤثر آن است که از قبل برای موقعیت هایی که استرس آفرین هستند خودمان را آماده کنیم. اگر می دانیم که رئیس ما به خاطر اشتباه ما سرمان داد خواهد کشید ، از قبل فکر می کنیم که چگونه آرام و دور از عصبانیت بمانیم. این برنامه ریزی شامل افکار ما، روش های مختلف رهاسازی و حتی بهترین راه فرار از موقعیت پر استرس در اسرع وقت است. طرح برنامه قبل از وقوع موقعیت به ما این امکان را می دهد که بر افکار خود تمرکز داشته باشیم و اجازه ندهیم که خشم چون گذشته تسلط خود را بر زندگی ما داشته باشد.


    تأثیر خشم بر تفکر و رفتار ما

    «خشم» هیجانی فوق العاده قوی است علی الخصوص زمانی که با دیگر احساسات ترکیب شود. از آنجایی که خشم موضوع قابل تمرکزی است ، تفکر ما را غبار آلود می کند و از این رو تأثیر خود را بر بدن ما می گذارد.

    زمانی که ما عصبانی می شویم، در حقیقت این خشم نتیجه عاملی است که سریعاً افکار خاصی را از ذهن ما می گذراند. هنگامی که تهدید شویم و یا این که فوق العاده شرمنده ، عضلاتمان منقبض می شود، خون در عضلاتمان جریان می یابد و از اندام هایمان دور می شود ، چشم ها تنگ و باریک می شوند و قلبمان به سرعت می تپد. هنگامی که هیجان ، قدرت را به دست می گیرد، توجه کمی به تفکر منطقی معطوف می شود. ناگهان در موجی هیجانی غوطه ور می شویم که احساسات سکان دار آن هستند و افکار منطقی جای کمتری دارند.


    کنترل خشم خود


    به طور کلی ، عوامل مختلف زیادی در کنترل خشم وجود دارد. در ابتدا باید هر آنچه که عامل ایجاد کننده خشم ما محسوب می شود، از قبیل شرایط ، افراد ، عبارات و ... را خنثی و باطل کنیم.می توانید فهرست کاملی از عوامل برانگیزاننده خشم خود تهیه کنید مثل:

    * غیرمنصفانه با من برخورد می شود.

    * گیر افتادن در ترافیک

    * گم کردن کلیدها

    * سرآسیمه شدن

    * خرابی ماشین

    * مورد توجه واقع نشدن

    * این که به شما بگویند چه کار کن و چه کار نکن

    * گم شدن

    * و ...



    سپس فکر کنید که به این موقعیت ها چگونه پاسخ می دهید. از طریق فهرستی که تهیه کرده اید ببینید در این شرایط چه افکاری از ذهنتان عبور می کند؛ آنها را یادداشت کنید. به مثال زیر توجه کنید:

    * غیرمنصفانه با من برخورد کرده اند

    « او می خواهد که من شکست بخورم»

    * گیر افتادن در ترافیک

    «عجب آدم های احمقی راننده شده اند.»

    * کلیدها را گم کرده ام.

    « می دانم حتما کسی آنها را دزدیده است.»

    یک بار که فهرست خود را به اتمام رساندید، به عقب بر گردید و جهت و سمت و سوی خود را مورد بررسی قرار دهید. آیا شرایط را مورد شماتت قرار می دهید، آیا تمایل دارید که خودتان را مورد شماتت قرار دهید یا به گونه ای رفتار می کنید که باعث افزایش خشم شما می شود. ببینید بدن شما به این افکار چگونه پاسخ می دهد. آیا احساس می کنید که عصبانی و خشمگین شده اید؟ هرگاه که به شناسایی علایم فیزیکی خشم خود پرداختید نهایتاً ببینید که در شرایط خاص ، یعنی

    1. زمانی که شرایط از طریق شما به وجود می آید و

    2. هنگامی که شما علایم اولیه خشم را شناسایی می کنید،

    چگونه پاسخ می دهید. آنها را بنویسید و تمرین کنید و آماده استفاده بلافاصله و مناسب به هنگام نیاز باشید.

    به یاد داشته باشید که «خشم» سریع حرکت می کند و سریع کنترل اوضاع را به دست می گیرد. رمز کار این است که علایم اولیه را بشناسید. در اینجا فهرستی از راهکارهای عملی و کوتاه جهت کنترل خشم و فرونشاندن آن آورده شده است.

    * نفس عمیق کشید.

    * تا ده بشمارید.

    * از تمریناتِ رهاسازی بدن استفاده کنید.

    * کمی قدم بزنید .

    * با یکی از دوستان خود صحبت کنید.

    * در ذهن خود یک تابلوی «ایست» تصور کنید.

    * به خودتان عباراتی از این قبیل بگویید: « این مطلب آن اندازه که الان فکر می کنم بد نیست»

    « فکر می کنم اگر به آن توجهی نکنم بهتر می شوم»

    تمرین شما را بی نقص می کند. هرچه بیشتر بتوانید از این تکنیک ها استفاده کنید بهتر می توانید بر آنها تسلط پیدا کنید. به نظر شما بهتر نیست که ما به جای احساسات و هیجاناتمان با عقل و منطقمان حرکت کنیم ؟

    منبع: زن روز

  4. کاربر روبرو از پست مفید setareh تشکرکرده است .

    setareh (جمعه 11 اردیبهشت 88)

  5. #104
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 18:18]
    تاریخ عضویت
    1387-8-04
    نوشته ها
    1,150
    امتیاز
    16,194
    سطح
    81
    Points: 16,194, Level: 81
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,211

    تشکرشده 1,247 در 437 پست

    Rep Power
    132
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    از wintersun77 :
    خب نکته هایی که سورنا گفت تا حد زیادی صحت داره. ببینید اگر الان بخواهیم ریشه ی این مشکل را خلاصه کنیم باید بگم که با توجه به شرایط موجود اعم از اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و... ،ازدواج با توجه به مشکلاتش نمی صرفه. درست و غلطش رو نمی دونم اما خیلی از پسرها فکر می کنند که زحمت و مشقاتی که ازدواج براشون می یاره ناعادلانه است یعنی اونها هستند که سنگینی بار رو دوششونه و در این بین اگر همسری نصیبشون بشه که درکش از شرایط موجود پایین باشه دیگه نور علی نور میشه!! و با توجه به اینکه عمده فشاری که آنها رو ترغیب به ازدواج می کنه نیازهای غریزیشونه سعی می کنند در قالبی خارج از ازدواج دائم با این نیاز ها کنار بیان.
    به نظر من در شرایط کنونی این دخترهای خوب و نجیب جامعه هستند که قربانی این وضعیت نابهنجار میشوند. اگر دقت کنید جامعه ما در تمامی عرصه ها بدون استثنا ء دارای کمبود و کاستی هاست مخصوصاً کاستی های فرهنگی و اجتماعی. کشور ما شده جنگ بین افراطیون سنتی و افراطیون تجدد گرا و یک عده ای هم که در وسط این طیف قرار می گیرند. فرهنگ ازدواج هم دستخوش تغییرات زیادی شده و هنوز نورم مشخص و دائمی جا نیفتاده و هر کس راجع به این مسئله عقاید و نظرات خودش رو داره.
    من خودم به شخصه تنها راه آرامش نهایی رو ازدواج موفق می دونم. امیدوارم که مسائل و شرایط نامساعد اقتصادی و فرهنگی که مسبب این تاخیر ها در ازدواج شده کمرنگتر بشه. اما یک توصیه به دختر خانم های محترم: لطفاً فقط از دید خودتون به مسائل نگاه نکنید و خودتون رو جای خواستگار یا نامزدتون بذارید و از خود بپرسید اگر شما خودتون پسر بودید آیا شرایط بهتری داشتید و آیا توقعات همسرتان معقول است یا خیر.
    http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=5736&pid=70080#pid70080


  6. #105
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    نقل قول نوشته اصلی توسط dorsa-tanha
    [/b]مثال ساده: گياه لوبيا را در نظر بگيريد.
    وقتي دانه لوبيا كاشته ميشود تا به حد رشد برسد نيازي به چوب عمودي در كنار خود ندارد ولي براي رشد كردن و قد كشيدن نياز به يك حايل دارد تا خود را به دور آن بپيچد و بالا برود، اگر آن حايل نباشد گياه رشد ميكند اما روي زمين پخش ميشود و در معرض لگدمال شدن رهگذران قرار ميگيرد و ديگر رشد نميكند.
    پس آنچه از داستان لوبيا و چوب بايد آموخت آن است كه براي زن و مرد تناسب ها بايد رعايت شود و اگر طرف مقابلشان از جهتي بالاتر از آنها است نبايد كم بياورند و تا جايي كه ميتوانند خود را بالا بكشند. هيچ وقت تصور نكنيد كه ديگر براي شما دير شده است و فرصت را از دست داده ايد،شما هم ميتوانيد از جنبه هاي ديگر رشد كنيد،مثلا به عنوان يه شوهر به همسرتان اجازه دهيد در مجامع علمي،هنري،ورزشي و ... شركت كند و همين طور براي زنان اين قاعده وجود دارد،به عنوان يك زن همسر خود را اسير تمايلات و علايق خود نكنيد و حس آزادي را از او نگيريد.
    مرد به طور عمود و محكم ايستاده و آماده كار و فعاليت است و زن به جاي آنكه به اين تكيه گاه محكم اعتماد كند و به جاي آنكه دور مردش بچرخد در هوا براي خودش در نيمه راه آويزان است. يا گاهي اوقات آن قدر محكم و غير ضروري به دور مردش مي پيچد كه مجال نفس كشيدن را به او نميدهد،اين موضوع براي آقايان هم صدق ميكند.

    بياييد متوازن و متواضع باشيم،بياييد لباس زيبايي براي يكديگر باشيم و در مسير زندگي در مقابل هم كم نياوريم.[b]
    http://www.hamdardi.net/thread-6970.html

  7. #106
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 13:20]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,443
    امتیاز
    288,498
    سطح
    100
    Points: 288,498, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,625

    تشکرشده 37,122 در 7,020 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    سلام
    برای خودم هم جالب بود وقت این نت برداری را انجام دادم. فكر كنم اولین نت برداری باشد كه از تاپیك صندلی داغ میشه.
    صندلی داغ در انجمن سرگرمی و تفریح هست، اما بعضی وقتها می تونه در كنارش بسیار هم مفید واقع شود. خودتون دقت كنید.نكته ها هست بسی....
    (اگر خواستید اصل مطالب پستهایی كه نقل قول شده مطالعه كنید،‌ كافیست در روی تصویر پروانه ای كه در بالای همین كادر نقل قول هست كلیك فرمایید)

    نقل قول نوشته اصلی توسط طاهره


    15. طاهره گرامی فکر کنید در یک دو راهی قرار دارید و باید یکی از راها را انتخاب نمایید راه اولی راه برفیست و بسیار سرد....و راه دوم راهی است بیابانی و بسیار گرم... راه سومی هم وجود ندارد آیا سردی را به جان می خرید یا گرمی را؟؟ (نقاب)
    من هم سرما و برف رو دوست دارم و هم گرما و بیابون رو و گاهی هم تحمل هیچ کدومو ندارم ... تو بگو چیکار کنم نقاب جونم ؟ به نظرم در این مورد به مشاوره نیاز دارم .

    16. طاهره گرامی اگر روزی به ثروت فراوانی رسد که بدون تلاش بدستش آورده چگونه ان ثروت را خرج می کند...ذخیره می کند؟؟ خانه و ماشین می خرد؟؟ به همسر یا فرزندانش هدیه می کند؟؟؟ می بخشد؟؟؟ مدرسه می سازد؟؟ دست بچه یتیمی را می گیرد؟؟(نقاب)
    شاید بشه همه ی این کارا رو باهاش کرد . شاید هم نه ! واقعیتش اینه که نمی دونم چون تصور اینکه ثروتی رو بدون تلاش بدست بیارم برام سخته و اصولا دوستش ندارم . اما اگه خودم بتونم با سعی خودم به درآمد قابل توجهی برسم و ثروتی کسب کنم یکی از آرزوهام رو که پذیرفتن یک یا دو کودک بی سرپرست به فرزندی ست حتما عملی می کنم ضمنا سفر به دور دنیا هیچوقت نادیده گرفته نخواهد شد . بخشش و هدیه رو همیشه کار خوبی نمی دونم چون گاهی کاملا نتیجه ی عکس خواهد داد و اگر احیانا بخوام این کار رو بکنم تحت شرایط خاص خواهد بود . در عوض چون همیشه آرزو داشتم یه کتابخونه ی بزرگ عمومی و یه بیمارستان به نام مادرم بسازم که بویژه بخش بیشتری از خدمات اون بیمارستان رایگان باشه حتما اینکار رو خواهم کرد. ضمن اینکه اعتقادی به ذخیره ی بیمارگونه ی اموال و ثروت اندوزی ندارم و معمولا جوری زندگی می کنم که بتونم از زمان حال بهترین استفاده رو بکنم البته با لحاظ اندکی دوراندیشی.

    17. طاهر گرامی اگر در روابط خود با همسرش دچار مشکلی شود سعی خواهد کرد در اولین قدم خود کوتاه بیاید و در مشاجره حق را به همسر بدهد یا خیر مسمم در پی کسب حق و حقوق خود خواهد بود؟؟(نقاب)
    بستگی به خیلی چیزا داره اما مهمتر از اینا اینه که اگر در دعوا و مشاجره نتونی کنترل رفتارت رو به دست بگیری به همون نسبت کنترل تبعات اون رفتار هم سختی و رنج بیشتری خواهد داشت ...
    برای اینکه مشاجره زودتر تموم بشه و به جاهای باریک کشیده نشه بهترین روش استفاده از سکوت مودبانه و در عین حال گویا است . قید مودبانه واسه اینه که گاهی کارکرد کوتاه اومدن و سکوت اتفاقا در حد بی ادبی و بی اعتنایی و گاهی هم با عنوان بی عرضگی و ناتوانی تنزیل شان پیدا می کنه و حتی باعث تشدید و یا تکرار این روند میشه ... شاید یه راه خوب این باشه که وقتی کسی با همسرش بحثش می شه می تونه با کمی تحمل و بعد از تموم شدن مشاجره در یک زمان مناسب و با ادبیات مناسب در مورد اتفاقی که افتاده صحبت کنه ...
    اما در نگاه کلی و با توجه به تفاوت بارزی که به لحظ شخصیتی بین افراد مختلف وجود داره واقعا باید با توجه به شناخت موجود و با درنظر گرفتن شرایط ، یه راه بهتر و میانبر رو انتخاب کرد . ضمن اینکه نباید فراموش کرد که در هر شرایطی حفظ احترام و حرمت طرفین یکی از اساسی ترین نکات در حفظ سلامت و تداوم زندگی مشترکه ..

    18. اگر فرزندتان روزی عاشق شود..و تمام فکرو ذهنش و حتی روحش در اختیار کس دیگری قرار گیرد...طاهره عزیز چه برخوردی با فرزندش خواهد کرد؟؟(نقاب)
    سوالای سخت می پرسی نقاب عزیزم . من هنوز مادر نشدم اما دیدم که بعضی مادران در مواجهه با همچین شرایطی خودشونو می بازن و اون فرد تازه وارد را رقیب خودشون تلقی می کنن و با این کار هم باعث رنج خودشون می شن و هم فرزندشون و هم فرد سوم.
    امیدوارم طاهره مادری باشه که بتونه مثل یه دوست صمیمی و در عین حال قدرتمند در کنار فرزندش قرار بگیره و بدون منع و نصیحت ، او رو درک کنه و با درایت و با به کارگیری ادبیات مشفقانه ی یک دوست به او در انتخاب و گرفتن یه تصمیم درست کمک کنه .

    19. چند توصیه برای جوانانی که می خواهند تازه وارد زندگی مشترک شوند ارائه دهید و یک توصیه برای خود بنده ""نقاب"" و توصیه ای دیگر به تمام اعضای همدردی ... (نقاب)

    هدیه ای تقدیم به همه
    به جوانانی که می خواهند تازه وارد زندگی مشترک شوند
    به نقاب عزیزم
    به خودم
    و به همه ی اهالی دوست داشتنی کلبه ی همدردی
    :

    « ... یافتم ! یافتم ! آن نكته كه می خواستمش !
    با شكوفائی خورشید و ،
    گل افشانی لبخند تو،
    آراستمش !
    تار و پودش را از خوبی و مهر،
    خوشتر از تافته یاس و سحربافته ام :
    (( دوستت دارم )) را
    من دلاویز ترین شعر جهان یافته ام !»
    ***
    این گل سرخ من است !
    دامنی پر كن ازین گل كه دهی هدیه به خلق،
    كه بری خانه دشمن !
    كه فشانی بر دوست !
    راز خوشبختی هر كس به پراكندن اوست !
    در دل مردم عالم، به خدا،
    نور خواهد پاشید،
    روح خواهد بخشید . »

    تو هم، ای خوب من ! این نكته به تكرار بگو !
    این دلاویزترین حرف جهان را، همه وقت،
    نه به یك بار و به ده بار، كه صد بار بگو !
    « دوستم داری » ؟ را از من بسیار بپرس !
    « دوستت دارم » را با من بسیار بگو !


    20. بهترین نصیحتی که به یک خانم در مورد زندگیش می تونید بکنید چیه؟ (روزن)
    خوشبختی همین عطر محو و مختصر تفاهم است که در سرای تو پیچیده ست ...

    21. توی کارهای روزانه کدوم کار رو بیشتر از همه دوست دارید؟ (روزن)
    تدریس . عاشق تدریسم و با دانشجوهام لحظات دلچسب و زیبایی رو می آفرینیم .

  8. 3 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (پنجشنبه 03 اردیبهشت 88)

  9. #107
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 13:20]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,443
    امتیاز
    288,498
    سطح
    100
    Points: 288,498, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,625

    تشکرشده 37,122 در 7,020 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    و باز یك تحلیل دوراندیشانه :

    نقل قول نوشته اصلی توسط طاهره
    سلام سورنا
    تصمیمت برای رفتن رو دوست ندارم اما در هر حال این تویی که تصمیم گیرنده ای نه ما ...

    مدتهاست که نوشته های شما رو می خونم و بارها خواستم در بحثهای شما وارد بشم اما واقعیتش اینه که هنوز نتونستم به خوبی ریشه ی نگرانی شما رو کشف کنم . شما بسیار منطقی هستید و بسیار خوش فکر و بسیار اهل همفکری و ... اما گاهی آن چنان سریع به نتیجه می رسید که باورنکردنیه ...

    سورنای خوب ،
    آیا واقعا همیشه مشت نمونه ی خرواره ؟
    شخصا با این ضرب المثل قدیمی مشکل دارم و اصلا باور ندارم که می شه با نگاه کردن به رفتار 10 یا 100 یا 1000 یا 10000 یا 100000 و یا حتی ... خانم در مورد همه ی اونها قضاوت کرد همونطوری که نمی شه با دیدن عملکرد تعدادی از آقایون نسخه ی واحدی برای اونها پیچید .... به نظر من این یه جور بی انصافیه در حق هم مرد و هم زن . ما همه فارغ از زن و مرد بودن انسانیم . چرا نگاه جنسیتی ؟ اگر من و شما موافق یک ویژگی ، یک صفت ، یک رفتار یا یک اندیشه نیستیم و وجود اون رو در طرف مقابلمون نمی پسندیم بهترین راهش اینه که دنبال کسی بگردیم که در این خصوص با هم همفکر باشیم وگرنه اگر بخواییم همه رو در قالب یک کلیت ببینیم و بسنجیم هم به خودمون ظلم کردیم و هم به دیگرانی که در کلیت ذهن ما جا نمی گیرن.
    لطفا به من گوش کنید :

    طاهره یک خانم است .
    او نادان است .
    پس همه ی خانمها نادان هستند .

    سورنا یک مرد است .
    او تندخو است .
    پس همه ی مردها تندخو هستند .

    آیا شما با این شیوه ی نتیجه گیری موافق هستید ؟
    همین حالا می خواین چندتا خانم رو براتون نام ببرم که فقط به خاطر انسانیت همسرانشون باهاش ازدواج کردن و پابه پای هم از هیچ زندگیشون رو به همه چیز رسوندن ؟

    سورنای نازنین
    من یک دختر هستم اما هیچ وقت فکر نکردم که می شه خوشبختیم رو با وجود خونه و ماشین و فوق لیسانس و ...ال و بل و جیم بل و امکانات یه مرد ، متر کنم. بلکه همیشه به میزان همنوایی فکری با طرف مقابلم فکر کردم ، به مردی که منو بیش از یک زن به عنوان یک انسان قبول داشته باشه و در تامین نیازمندیهای زندگیمون برای من یه نقش کامل قائل بشه ...
    من هم به عنوان یک خانم بخشهایی از رفتارهای پسران و مردان این روزگار رو نمی پسندم اما دلیلی نمی بینم که بخوام یه حکم در مورد همه صادر کنم یا همه رو با یه چوب بزنم و یا از همه فرار کنم . در عین حال به این موضوع واقفم که نباید در انتظار یک مرد بی عیب و نقص و کامل باشم. چرا که خیلی وقتها بعد از ازدواج بخش عمده ای از ویژگیهای زوجین در ارتباط و تعامل باهم تعدیل می شه و به یه حدی از توازن می رسه ...
    و در مقابل انتظار دارم که طرف مقابل من هم منو همونجوری که هستم بپذیره نه اینکه از من توقع و انتظار یه آدم بی عیب و نقص رو داشته باشه ... و نهایتا این اجازه رو به هردومون بده که در کنار هم رشد کنیم .

    سورنای دوست داشتنی تالار همدردی ،
    خیال می کنم ما به عنوان دختران و شما به عنوان پسران این سرزمین ، بیش از اینکه و پیش از اینکه بخواییم بر تفاوتهای فیمابین پافشاری کنیم و از اونها بترسیم باید روی ویژگیهای مورد خواستمون متمرکز بشیم و هر کدوم تلاش کنیم یاد بگیریم که چطور می شه واژه ی "من" رو نه فقط در حرف و زبون که در نگاه ، رفتار و عملکرد به "ما" تبدیل کرد ؟ مثلا من به این فکر کنم که چگونه می تونم هر چیزی رو که تا حالا فقط برای خودم خواستم به نفع دو نفر و به نام "ما" بخوام ؟ چطور باید تمرین کنم که از بخشی از خواستهایی که ضروری نیستندعبور کنم ؟ با چه مکانیزمی دوست داشتنم رو نشون بدم که بتونه برای هر دوی ما هم من و هم طرف مقابلم احساس خوشبختی رو مضاعف بکنه ؟ و ...

    ببخشید که پر گویی کردم .
    موفق باشی و سالم و برقرار .

  10. 4 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (یکشنبه 06 اردیبهشت 88)

  11. #108
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    نقل قول نوشته اصلی توسط صبا_2009

    برای پخته شدن کافیست که هنگام عصبانیت از کوره در نروید

    هر وقت دلی شکستی یه میخ به دیوار بکوب و وقتی دلشو بدست آوردی میخو در بیار حیف که جای میخ رو دیوار می مونه

    حضور هر کس در زندگی ما اتفاقی نیست خدا در هر حضور رازی نهان کرده برای کمال ما پس خوش آن روزی که در یابیم راز این حضور را...
    http://www.hamdardi.net/thread-6423-page-2.html

  12. #109
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    چقدر زيبا وقشنگ با خدا حرف زده:
    نقل قول نوشته اصلی توسط gole orkideh
    سلام عزیزم
    من کاملا درکت می کنم ولی خوانومی چرا اینقدر درمونده شدی؟خدارو یادت رفته ها.حیفه آدم خدای به این خوبی داشته باشه و اینقدر نا امید باشه.حالا چرا اینقدر اصرار دارین حتما الان مشکلتون حل بشه؟یکم کوتا بیاند بزارین زمان کار خودشو بکنه.الان که هم تو هستی هم عشقت .کسی خدارو شکر چیزیش نشده.هر دوتون شکر خدا سالمیند.یکم خودتونو بی خیال نشون بدین بذارین آتیشه این ماجرا خاموش بشه.عجله کار شیطونه ها.مطمئن باش وقتی وقتش برسه همه چیز حل می شه یه جوری که اصلا نفهمی چی شد.البته من کوچیکتر از اونیم که بخوام نصیحت کنم فقط راهی رو که خودم انجام می دم رو به تو هم پیشنهاد میکنم.من چند وقته با خدا کلی دوست شدم نمی دونی چقدر قشنگه این دوستی.چشمامو می بندمو باهاش حرف می زنم.کنار خودم احساسش میکنم.اول سعی کن از محیطایی که برات استرس زاست دوری کنی.دوم باید به هه خوبی کنی.مخصوصا اونای که بهت بد کردند.میدونم سخته ولی میشه.فقط از خدا بخوا تا کمکت کنه.اینجوری یواش یواش رفتارا عوض می شه.سعی نکن با شوهر خواهرت بد رفتار کنی برعکس اینقدر باهاش خوب باش تا شرمندش کنی.خیلی سخته ولی میشه.من خودم دارم این کارو میکنم.حالا بگم برات از دوستی با خدا
    از صبح تا شب سعی میکنم با همه خوب باشم.به همه مهربونی میکنم.حتی کسانی که خیلی بهم بد کردند.اصلا به روی خودم نمیارم که از دستشون ناراحتم.ولی شب که میشه وقتی با خدا تنها میشم.همه چیزو بهش می گم.مثل 2 تا دوست.اول نماز می خونم تا من باهاش حرف زده باشم بعدش کلی گریه می کنم بهش میگم فلانی بامن این کارو کرد.خلاصه از هری شکایت دارم بهش میگم.حتی بهش میگم خداجون دلم واسه عشقم تنگ شده (آخه ما رابطمونو کم کردیم)بعضی وقتا خودم خنده ام میگیره شدم عین بچه ها .بهش می گم خدا. نکنه یه وقت به خونواده ام بگی که بهت گفتم دلتنگما.وگرنه باهات قهر می کنم.نمی تونم برات بگم چقدر قشنگه این دوستی.فقط می دونم که اگه عشقمو دارند ازم می گیرند به جاش باعث شدند من عشق خدارو بدست بیارم که حاضر نیستم یه لحظه شو با هیچی عوض کنم.شب وقتی همه حرفامو زدم به خدا میگم حالا نوبت توست که بگی.من خسته شدم از بس گفتم.آخه اینکه نشد حالا تو برام بگو.بعد میرم قرانو باز میکنم هر سوره ای اومد میخونم.البته با معنی.نمی دونی چقدر قشنگه.خدا هم از دست بنده هاش شکایت میکنه.کلی برام حرف میزنه.میگه اگه این کارو بکنی منم جوابتو میدم.منم باهاش قرار می ذارم که اون کارو بکنم .به شرط اینکه به قولش عمل کنه وجوابمو بده.یه جور معاماه.نمیدونی عشق بازی با خدا چقدر قشنگه.
    بعدشم میرم بخوابم البته تنهائی نمی خوابمو.به خدا میگم باید بذاری من پیشت بخوابم وگرنه نمی خوابم .بعد احساس میکنم تو بغلش خوابیدم.نمی دونی چه آرامشی داره
    خیلی حرف زدم.اگه دوست داشتی بگو تا برات بیشتر بگم از اون خدایی که خیلی با حاله
    غصه نخور خانومی.به اون آقا هم بگو.حرفامو واسه اونم بگو
    منتظر خبرای خوشتم
    http://www.hamdardi.net/thread-3355-page-3.html

  13. 2 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (سه شنبه 08 اردیبهشت 88)

  14. #110
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نت برداری از همدردی

    نقل قول نوشته اصلی توسط siamak


    دوست من، خوشبختی نه جسمه، نه کسیه، نه چیزیه، نه خونست، نه ماشین و نه خیلی چیزای دیگه که دور و برمون میبینیم.
    در واقع خوشبختی یک احساسه

    کسی نمیگه برای خوشبخت بودن در زمستون باید فکر کنی در بهاری، اما میشه زمستون باشه و احساس خوشبختی کنی. اونم زیبایی های خودش را داره.
    در واقع کسی که توی زمستون احساس خوشبختی نداشته باشه، مطمئن باش توی بهار هم این احساس را نخواهد داشت. چون خوشبختی چیزی نیست که در محیط خارج جستجوش کنی، بلکه باید اونو توی وجودت پیدا کنی و اگه پیدا کنی اونوقت به خوشبختی واقعی رسیدی. حالا فرقی هم نداره زمستون باشه یا بهار.
    http://www.hamdardi.net/thread-7142.html

  15. 7 کاربر از پست مفید keyvan تشکرکرده اند .

    keyvan (جمعه 11 اردیبهشت 88)


 
صفحه 11 از 31 نخستنخست ... 23456789101112131415161718192021 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.