بال تكين
ممنونم كه حداقل يك نفر توانست زن دوم را درك كند
نمي دانم چرا همه دنبال مقصر مي گردند. وقتي مردي زن دوم گرفت كلي ناسزا به زن دوم مي دن كه چرا اومده شوهر فلاني رو از چنگش درآورده و كلي هم ناسزا به مرده كه چه هوسباز بوده با داشتن زن و بچه رفته زن گرفته. به نظرم سي چهل سال پيش هم مردم همينطوري فكر مي كردند و مشكلات و چالش ها رو بررسي مي كردن بعد از گذشت اين سالها و بالارفتن سطح سواد افراد آيا واقعا الان هم بايد از همين ديدگاه به اين نوع مشكلات نگاه كرد. اگر قرار بود با اين زاويه ديد اين دست مشكلات حل شود خوب تا حالا مي شد ديگر. پس بايد عميق تر به مسائل نگاه كرد و آن را حل نمود
اصلا چرا دو نفر از با هم بودن و يا از زندگي با هم ناراضي اند؟! چرا از ابتداي ازدواج فضايي مهيا نميشود تا جوانها با چشم بازت با هم آشنا شده و ازدواج كنند تا دو سال ديگر از باهم بودن زجر نكشند و خيلي چرا هاي ديگر به جاي اينكه بپرسيم چي مي بينن كه زن دوم مي شن؟!
علاقه مندی ها (Bookmarks)