نوشته اصلی توسط
targol
سلام به دوستان گلم
شیرین عزیز .من و این آقا حدود 2 ماه هست که با هم آشنا شدیم و از زمانی که با هم آشنا شدیم زمزمه های ازدواج را می کنند و از زمانی هم که من این قضیه را بهشون گفتم اول فکر میکردم که شاید با شنیدن این قضیه عقب نشینی کنه ولی در رفتار و کردارش تغییری رخ نداد و مثل سایق میمونه.در مورد غد بودنش هم باید بگم که خودش میگه که من وقتی با یکی احساس راحتی زیاد کنم همه چی زندگیم را یک دفعه میگم بهش و در واقع طوری وانمود میکنه که این احلاق جز خصوصیات اخلاقیشه .من زیاد تو جمع دوستاش نبودم ولی در کل هر اتفاقی که می افته و یا حرفی درباره من به دوستاش میزنه و اونا نظری میدن به من میگه .
علاقه مندی ها (Bookmarks)