مشاعره ( با اشعار گلچین و محتوایی)

[bloom]

خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود
به هر درش که بخوانند بی​خبر نرود

[keyvan]

در چاه شب غافل مشو در دلو گردون دست زن
یوسف گرفت آن دلو را از چاه سوی جاه شد
در تیره شب چون مصطفی می رو طلب می کن صفا
کان شه ز معراج شبی بی مثل و بی اشباه شد

[ani]

دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند
گل آدم به سرشت اند و به مي خانه زدند

[keyvan]

دودی برآید از فلک نی خلق ماند نی ملک
زان دود ناگه آتشی بر گنبد اعظم زند
بشکافد آن دم آسمان نی کون ماند نی مکان
شوری درافتد در جهان، وین سور بر ماتم زند

[ani]

دل خسته ي من گرش همتي هست
نخواهد ز سنگين دلان موميايي
مرا گر تو بگذاري اي نفس طامع
بسي پادشاهي كنم در گدايي

[keyvan]

یک سان نماید کشت ها تا وقت خرمن دررسد
نیمیش مغز نغز شد وان نیم دیگر کاه شد

[ani]

بله برادر كيوان اصلا بهتر كه به شعر و شاعريمان برسيم . بزرگ شديم بازي يعني چه !؟!

در چنين خاك راه بيابان مخوف
اين قلاووز خرد با صد كسوف
خاك در چشم قلاووزان زني
كاروان را هالك و گمره كني

[keyvan]

موافقم.
---------
یک سو رو از گرداب تن پیش از دم غرقه شدن
زیرا بقا و خرمی زان سوی شش سویی بود
خود را بیفشان چون شجر از برگ خشک و برگ تر
بی رنگ نیک و رنگ بد توحید و یک تویی بود

[bloom]

دل و دينم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشين کز تو سلامت برخاست

[taravat]

تيرگيها را به دنبال چه مي كاوم؟
پس چرا در انتظارش باز بيدارم؟
در دل مردان كدامين مهر جاويد است؟
نه...دگر هرگز نمي ايد به ديدارم.