بي بي و بهاره عزيز از جواهاتون ممنونم. فقط برام دعا كنين خدا منو ببخشه و اينكه به زندگي عاديم برگردم.
تشکرشده 14 در 10 پست
بي بي و بهاره عزيز از جواهاتون ممنونم. فقط برام دعا كنين خدا منو ببخشه و اينكه به زندگي عاديم برگردم.
تشکرشده 14 در 10 پست
سلام دوستان. نميدونم چيكار كنم ؟ كاش ميتونستم حرفامو رودررو با يكي بزنم ؟ نميتونم اين حرفا رو به خانوادم بگم. به دوست صميميم هم بگم .دوستم دختر خوبيه ولي يه عيبي كه داره همش عيباي ديگران رو سركوفت ميزنه و به همه ميگه. موضوع بيماريمو كه بهش گفتم مدام بهم سركوفت ميزنه و مسخرم مي كنه.خدا رو شكر بيماريم رو به بهبوده .نميدونم چطوري از خدا تشكر كنم؟ قبلا كه چت ميكردم كه بهش گفتم همه جا رو پركرد و حتي پسراي دانشگاهمون هم فكر كنم متوجه شدن. تازگيها هم منو بخاطر هرچيزي مسخره مي كنه.نميتونم به اونم چيزي بگم. با اينكه كاري به كار كسي ندارم ولي تو اين مدت از دست مزاحمتهاي خيابوني هم خيلي عذاب ميكشم. روزي نيست كه بتونم با خيال راحت برم بيرون يا دانشگاه يا اينكه برگردم.مخصوصا شبا كه از دانشگاه برميگردم.همين ديشب اخرين بار مزاحمم شدن. برام ماشين نگه ميدارن .ميان دنبالم. واي خدا.....با اينكه قيافه تابلويي ندارم و اهل ارايش كردن هم نيستم و سر به زيرم.(البته حقمه با گناهاني كه كردم.)ولي ..... امروزم امتحان داشتم .با اينكه خونده بودم ولي خراب كردم.موندم چيكار كنم.؟ خوب درس بخونم كه چي؟ وقتي به هردري ميزني بست چرا حركت كنم. با اين وضعيت چطور ميخوام تابستون براي ارشد بخونم؟
راستي ميخواستم بيام نمايشگاه تهران و همچنين از دانشگاه فردوسي بيارن مسابقه 101 ولي من چون دير موتجه شدم نتونستم ثبت نام كنم. خيلي دلم مي خواست بيام ولي نشد.... دلم ميخواست يه مسافرت برم. ولي حدود 2 سال كه مسافرت نرفتم و خسته شدم از زندگي.........
تشکرشده 14 در 10 پست
دوستان عزيز جاتون خالي ديشب دعاي كميل رفتم حرم امام رضا.عالي بود. بجاي همتون نماز و دعا خوندم. البته اگه لايق باشم.و تاجايي كه اسم شما دوستان يادم بود به زبون مياوردم و از امام رضا خواستم تا مشكلات همه اعضاي تالار رو حل كنه و همه زندگي اروم و خوبي داشته باشن
تشکرشده 14 در 10 پست
سلام.دوستان. بالاخره اوني كه ميگفتم اومد خواستگاريم.فاميله ولي چندوقت بود همديگرو نديده بوديم. امروز اومدن. پسرخوبي بود ولي خوب نماز نميخونه. از نظر اخلاقي خيلي خوبه. خوب چيكاركنم؟ ميخواستم وقايع زندگيمو بهش بگم. ولي نتونستم. اخه تو برنامه گلبرگ حاج اقا دهنوي گفتند كه اگه توبه كردين نيازي به گفتن نيست.حالا من چيكار كنم؟ بهش جواب مثبت بدم؟ حقايقو بگم.؟
ميدونم گناهكارم ولي خواهشا يكي جوابمو بده
تشکرشده 58 در 39 پست
متاسفانه تعریف ما در "صداقت" با تعریف واقعی"صداقت" خیلی متفاوت هست همون طور که خودتون"به برنامه" اشاره کردین...نیاز نیست بگید ( به نظر من)...در مورد ایشون بیشتر تحقیق کنید...
ester (یکشنبه 20 اردیبهشت 88)
تشکرشده 502 در 230 پست
در مورد ایشون بیشتر تحقیق کنید. ولی بدونید ایشون هم می تونند دروغ بگن.
بله ester تعریف صداقت از دید ما یعنی اون چیزی از صداقت که برای ما سود دارد.
sorena_arman (یکشنبه 20 اردیبهشت 88)
تشکرشده 58 در 39 پست
تعریف من از صداقت این نیست که شما فرمودید...با توجه به تایپک متولد 88 بیان کردم ....تایپیک ایشون رو بخونید به وضوح متوجه میشید اگر ایشون هم کاری کردن سر چشمه از نا اگاهی است ....بله اگر ایشون هم رابطه(که الان در جامعه هست) میبینیم تنگاتنگ یا چند ماهه فرقی نداره اما به صورت دوستی بله باید گفته بشه... اما نه یک کار کوچک اون هم ایشون اینقدر پشیمون هستن.... به نظر من طرز فکرت رو تغییر بده و جدی به زندگیت فکر کن...نیازی هم نیست بگین( به نظر من) اگر همین شکلی که گفتین بوده و در همون حد...
ester (یکشنبه 20 اردیبهشت 88)
تشکرشده 14 در 10 پست
من وقتي با ايشون حرف زدم خودشون به وضوح گفتن نماز نمي خونن. با هم خيلي بحث كرديم به نتيجه نرسيديم.خودشون گفتن من تا حالا 1-2 بار پيشنهاد اشنايي با دخترا رو دادم ولي بهرحال رابطه دوستي رو به هردليل برقرار نكردن. حالا موندم براي نماز نخوندن ايشون چيكار كنم؟
سورنا و استر عزيز در چه مواردي تحقيق كنم؟ خانوادم ايشونو ميشناسن. ولي چيزي كه هست همون بحث عقيدتيشونه.به نظرتون من نبايد اون وقايع زندگيمو به ايشون بگم.؟؟؟؟ امروز چندبار خواستم بگم ولي نتونستم. موندم چيكار كنم؟
تشکرشده 58 در 39 پست
برای نماز نخوندن ایشون شما کاری نمیتونی بکنی عزیزم... به نظر من کسی رو انتخاب کن نیاز نباشه به ابن فکر کنی که اگر این شکلی بشه(مثلا نماز خون بشه) من دوستش دارم چون تا ایشون خودشون نخوان نماز خون نمیشن... کسی رو انتخاب میکردم که همون شکلی که هست دوستش داشته باشم بدون هیچ اعمال تغییری از سوی من...
ولی باهاشون صحبت کن و بگو راستش من دوست دارم همسر ایندم نماز بخونه نظر شما چیه؟.... البته این هم به یاد داشته باش نماز خوندن نشونه خوب بودن مطلق یا نخوندن هم نشونه بد بودن مطلق کسی نیست... ولی اگر یکی از ملاک های شما و شاید مهمترین ملاکتون نماز خوندن طرف مقابلتون هست ساده از کنارش نگذر و اول تکلیفتو با خودت روشن کن و بعد تصمیم بگیر که در اینده پشیمون نشی...
بهترین تحقیق همینه که با هم صحبت کنید و البته شناختتون از خونوادشون و روابطشون با اعضای خونواده و و و وو ووووووو.........
ester (یکشنبه 20 اردیبهشت 88)
تشکرشده 14 در 10 پست
بهشون گفتم.گفت هركسي يك عقيده اي داره. و من به نظر طرف مقابلم احترام ميذارم. گفت اگه تونستين منو متقاعد كنين من نماز ميخونم. خيلي با هم بحث كرديم ولي هيچ كدوممون متقاعد نشديم. تا 5شنبه هم جواب ميخوان
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)