به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 31 اردیبهشت 89 [ 07:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-16
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    3,454
    سطح
    36
    Points: 3,454, Level: 36
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +ادامه بدم یا نه؟

    با سلام خدمت تمام دوستان عزیزم ممنونتون میشم اگه منو برای ادامه رابطه ام راهنمایی کنید.
    من یه دختر 22 ساله ام (دانشجوی کارشناسی با کار پاره وقت) که سه سال پیش با دوستم(26ساله فوق دیپلم و شاغل) در محل کارش آشنا شدم یکی دو ساعت باهم صحبت کردیم بعد اون شماره تماسش داد و ازم قول گرفت باهاش تماس بگیرم منم گفتم قول نمیدم چون دلیل خاصی برای تماس گرفتن ندارم.گذشت بعد از یه مدت من باهاش تماس گرفتم پسر بدی به نظر نمییومد ماهی یک بار بهش زنگ میزدم و اون اجازه نداشت تماس بگیره همدیگرو هم اصلا نمیدیدیم رابطه مون خیلی رسمی و مودبانه بود(البته من توی اکثر رابطه هام با طرفم دیر صمیمی میشم چون ترجیح میدم اول خوب بشناسمش بعد از احساسات وصمیمیتم مایه بزارم در ضمن چون خانواده ام یه مقدار حساس هستن باید یه شناخت نسبی ازوضعیت خوانوادگی و فرهنگی طرفم هم داشته باشم) بعد از هشت ماه دیگه من تماس نگرفتم چون به نظرم خیلی کسل کننده میومد وهمدیگرو هم نمیدیدیم یعنی موضوعش هیچوقت مطرح نشد چیز زیادی هم راجع به خوانواده اش نمیدونستم اونم چیزی از من نمی پرسید بعد از دو ماه با اینکه بهش اجازه نداده بودم خودش تماس گرفت و گفت که دلش تنگ شده بوده و منتظر تماس من بوده منم بهش گفتم این سبک رابطه رو نمیپسندم و بیشتر به خاطر عدم شناخت و اعتماد و سن کمش دوست ندارم ادامه بدم(چون من شهرری ام و اون غرب یعنی اگه چیزیزیم میگفت باور کردنش برام خیلی منطقی نبود) رابطه مون قطع شد منم فقط دو بارتولدش ویه بارسال نو از طریق پیامک بهش تبریک گفتم(فکر نکنید مرض داشتم چون یکی از علایق من اینه که هیچوقت تولد دوست وآشناها رو فراموش نمیکنم و از تبریک گفتنش لذت میبرم)
    منم با شخص خاصی رابطه نداشتم یعنی موردش پیش اومد اما چون همکلاسم بود و کم سن یا مثلا دوستیش به قصد ازدواج بود و من میدونستم خوانواده ام اون شخص نمیپسندن قبول نکردم و چون ذهنیت خوبی هم راجع به ازدواج ندارم و نمیتونم یکسری کلیت هاش رو قبول کنم علیرغم موقعیت مطلوبم ازدواج نکردم . یه جورایی میشه گفت خودمم و تنهاییم که ازش لذت میبرم دوست داشتم ودارم اگه قراره باپسری رابطه داشته باشم یا ازدواج بکنم طرفم حداقل 7یا8 سال از خودم بزرگتر باشه واز لحاظ فضای فکری یه جور روشنگری داشته باشه یعنی زندگیش و فکرش فقط روزمره گیها نباشه باعث ارتقا سطح فکریت بشه ذهنت متعالی بکنه، حداقل لیسانس داشته باشه موقعیت مالیش یا عنوان خاص کاریش برام مهم نبود چون خواهر و برادرام همشون تحصیل کردن تحصیلات براشون تو ازدواج یا دوستی یه جورایی خیلی مهمه و گاهی منوبه خاطر خواستگار دیپلمه یا فوق دیپلم مسخره میکنن .منم به خاطر همین مسایل و اولویت هام(اول درسم و بعد کار و استقلال مالی و بعدش ازدواج)دنبال رابطه خاصی نمیگشتم ام همیشه تو زندگیم دنبال تنوع بودم و راستش یه جورایی دیگه کسل شده بودم حتی کیفیت کارم هم داشت یه جورایی از بی انگیزه گی میومد پایین....

    سرم به کارام گرم بود رابطه ام با خوانواده ام بد نیست اما خیلی هم صمیمی نیستم وقتی با والدینم راجع به جریان خاصی حرف میزنم آخرش میگن ما نمیدونیم تو کجا وچه جوری بزرگ شدی که این جوری فکر میکنی انگار بابات دکتر مصدق یا شریعتی بوده ومامانت خانم فلانی و... عادت ندارم درباره مسایل شخصیم توی دانشگاه یا محیط کار و حتی پیشنهادهای ازدواج آشناها با هاشون صحبت کنم چون به نظرم یک سری چیزا فقط و فقط شخصی و خصوصی هستن و در ضمن منم میدونم طرز برخورد خوانواده ام چه جوری خواهد بود، اوناهم خیلی مشوقمم نیستن مثلا هرسال بهم میگن دوباره کنکور بده و رشته فنی بخون منم دیگه خیلی ذوق درس خوندن ندارم....با دوستام و همکارام خیلی خوبم مثلا دوستام حتی خصوصی ترین مسایل و رابطه هاشون با دوست پسراشون بهم میگن اما من نه. اونا حتی گمون هم نمیکنن که من دوست پسر داشته باشم.

    در این بین بعد از یک سال ونیم اون آقا تماس گرفت منم خیلی رسمی وجدی برخورد کردم و دلیل تماس گرفتنش اونم بعد از یک سال ونیم پرسیدم اونم گفت با اینکه میدونسته هیچ وقت تماس نمیگیرم اما نمیدونه چه جوری همش منتظر تماس من بوده، دوست داشته با من صحبت کنه ،از رابطه اش با دختر های دیگه لذت نمیبرده ،من یه جورایی با اونا فرق دارم ودلش برام تنگ میشده منم خیلی حرفاش باور نکردم گفتم پنج تا انگشت های دستت هم شبیه هم نیستن چه برسه به آدما و ممکن اون دخترا به خاطر سن وسالشون ،عدم بلوغ رفتاری یا اجتماعیشون و شایدم رفتارای نامناسب تو باعث شده بوده که باهم کنار نیاین که البته اون گفت دخترا دوست داشتن اما من مایل نبودم.چند بار دیگه هم تماس گرفت نحوه صحبت کردنمون هیچ فرقی نکرده بود، اونم با توجه به آخرین بار و حرف های گذشته من درباره خودش ،کارش و خوانواده اش بیشتر توضیح داد و از من و خوانواده ام پرسید با اینکه من بیشتر وقتا گوشیم خاموش بود اما هر وقت فرصت میکرد تماس میگرفت.
    من میدونستم از رابطه ام چی میخوام خوب اونم شبیه اون شخص مورد نظرم نبود در ضمن هیچوقتم تو رابطه دوستیم دنبال ازدواج نبود م چون به نظرم شناختی که آدم به دست میاره یه جور شناخت کاذبه وباعث میشه یه جور انتخاب نامناسب بکنی که متعاقبش باید بهای گزافی بپردازی .منم راجع به باید و نبایدها و انتظارات دوستیمون بهش گفتم دست بردار نبود قبول کرد که هر وقت هر کدوممون شرایطش نداشتیم بدون حاشیه و درگیر کردن دیگران رابطمونو قطع کنیم یه جورایی دوستیمون صرف سرگرمی بود و قرار شد 7یا 8 ماه بیشتر نباشه، منم دوست نداشتم که رابطمون خیلی عاطفی بشه و بعدش بهش وابسته بشم اما اون دوست داشت بیشتر تماس بگیره و صمیمی تر باشیم. بعد ازدوماه (اکثرا گوشیم خاموش بود چون محل کارم روم فشار زیاد بود اعصابم بهم میریخت و اگه باهاش صحبت میکردم حرفمون میشد)باهم بحثمون شد وگفت که دوست نداره ادامه بده البته تقصیر من بود بعد از چند روز من تماس گرفتم و عذر خواهی کردم اونم گفت که دوست داره با هم راحتتر حرف بزنیم واینقدر خشک وبی احساس باهاش رفتار نکنم و بیشتر تحویلش بگیرم، اومده بود تهران به شوخی گفتم میخوای بیام ببینمت اونم جدی گرفت بعد از کلی بحث بالاخره راضیم کرد، رفتارش خیلی مهربون تر شد و خیلی خوشحال بود که داشتم میرفتم ببینمش چون قبلا با یکی از دوستاش گرفته بودنش راضی نشد بریم بیرون نمیدونم چی شد با اینکه بهش اعتماد نداشتم با هم رفتیم خونه دوستش 2ساعت نشستیم و حرف زدیم خیلی دوست داشت بغلم کنه وببوسدم اما من قبول نکردم با هم حرفمون شد وخیلی ناراحت شدم از اینکه بهش اعتماد کرده بودم اونم کلی معذرت خواست و اظهار پشیمونی کرد(گفت که دیگه تکرار نمیکنه چون فکر کرده بوده منم شبیه دوست دخترای دوستاش اهل همه چی هستم وتا یه دختر نخواد یه پسرهیچ کاری نمیتونه باهاش بکنه) بهم پیشنهاد ازدواج داد چون معتقد بود که خوب باهم کنار میایم منم گفتم رابطمون فقط صرف سرگرمی و کوتاه مدته بعدشم شرایطمون بهم نمیخوره و خوانواده من هیچوقت قبول نمیکنن خداییشم راست گفتم نه اینکه مشکلی داشته باشه اما خوب اونا به خاطر تحصیلاتش وکارش نمیپسندنش وهیچ وقت دیگه ای حرفش پیش نیومد منم خیلی باورش نکردم این احتمال دادم که میخواسته سر کارم بزاره یه چیزی مثل ترفند های پسرا تو رابطه هاشون آخه زیادی غیر منطقی و احساسی به نظر میومد.
    الان 7ماه میگذره خیلی باهم صمیمی شدیم همدیگرو درک میکنیم البته من اونو بیشتر میفهمم بیشتر چیزاش برام میگه اما من نه زیاد حتی اگه خواهش کنه .از طریق حرفاش نه تنها با خوانواده اش بلکه با دوستاشم آشناشدم چند بار با هم حرفمون شد اما دوباره آشتی کردیم هیچ کدوممون طاقت دلتنگی نداشتیم، اون فقط چون قول داده بود بدون بحث قطع رابطه رو قبول میکرد، منم چون میدونستم به خاطر رفتارام دارم داغونش میکنم به خواست خودم رابطه رو قطع میکردم اما میدیدی بعد از چند ساعت تماس میگرفتم و عذرخواهی میکردم، اونم همیشه بهم فرصت گفتگو و رجوع میداد یا اینکه فرداش اون تماس میگرفت میگفت با اینکه دیونه اش میکنم و زبون خیلی تندی دارم اما دوست داره رابطه اش با من ادامه پیدا کنه و منو با تمام دیوونه بازیام دوست داره،با وجود پسر بودن وغرورش بازم نمیتونه ولم کنه و دوست نداره با دخترای دیگه بگرده.
    حقیقتش منم به خاطر جریان خواستگاری که برام پیش اومد و رفتار غیر قابل باور والدینم خیلی بهم ریختم تا دو سه ماه اصلا باهاشون حرف نزدم، انگار که عزیزترین کسای زندگیت مهر بطلان به تمام باورهاوارزش های زندگیت زده باشن ،انگار یه جورایی پوست دوباره بخوای بندازی خیلی برام سخت بود راجع بش با کسی حرف نمیزدم اما به خاطر خلا شدیدی که حس میکردم با دوستم تماس میگرفتم اونم با مهربونی با اینکه خسته بود یا کار داشت برام وقت میذاشت و برام صحبت میکرد چون دوست نداشتم صدای جر و بحث والدینم بشنوم و اونا هم خودشون فهمیده بودن که اشتباه کردن جریان به دوستم نگفتم فقط گفتم که چون یه جور جایگزین عاطفی بوده اینقد باهاش انس گرفتم بالاخره وابستگی هم پیش اومد تماس های مکرر و طولانی. دوبار دیگه رفتم دیدمش اولش خیلی خوب بود با اینکه قول میداد اما بازم نمیتونستم بهش اعتماد کنم و طول میکشید تا یخم آب بشه اونم با اینکه خیلی دوست داشت بغلم کنه و ببوسدم خودش کنترل میکرد (منم بهش گفتم هر کسی برای خودش ارزش ها باورهای خاصی داره اگه قراره اون کارو انجام بدم ترجیح میدم اون فرد واقعا ارزشش داشته باشه و اولین وآخرین شخص خاص زندگیم باشه )دلش میخواست باهاش راحتتر باشم اما به نظر من این کارا ولنگاری بود نه راحتی چند ساعت همو میدیدیم و حرف میزدیم اما موقع خداحافظی همش ازم میخواست یه خرده بیشتر بمونم بعدشم کلی پریشون و ناراحت میشد میگفت دست خودش نیست چون دلش تنگ میشه.
    علی رغم رابطه نسبتا خوبمون بعد از هفت هشت ماه بهش یادآوری کردم که هیچ برنامه خاصی برای ادامه رابطمون ندارم و زیادی بهم وابسته شدیم و من دوست دارم دوباره تنها باشم، اون قبول نکرد و گفت موقعیتش داره اما دوست نداره با دخترای دیگه بگرده چون نمیتونه به سالم بودنشون اعتماد کنه، رابطه اش با من براش آرامش بخش و ارضاش میکنه، وقتی پیشش هستم از بودن با دختر پاکی مثل من لذت میبره و از این جور حرفا تا حدی باورش کردم اما به نظرم زیادی چاشنی احساس قاطی داشت، بعد بحث کردن نه یکسال اون نه سه ماه من قرار شد 6ماه دیگه هم ادامه بدیم، نمیگم بدم میاد اما خوب سرگرمی هم حد واندازه ای داره تازه اونم که از لحاظ فکری شبیه شخص ایده آل من نیست و از همم خیلی دوریم منم چون میدونم خوانواده ام اونو نمیپسندن(در ضمن هم باور نمیکنن که رابطه مون دوستی صرف باشه چون ازدواج بر پایه دوستی توی خونه ما مرسوم هست وممکنه فکر کنن به خاطر اون به دیگران جواب رد میدم) تا حالا درباره دوستم و رابطه مون چیزی بهشون نگفتم (البته اون با خوانواده اش مشکلی نداره)به نظرم ادامه دادنش چیز لوث وغیرمعقولی میاد ،انگار که اونو بازیچه کرده باشم یا از لحاظ احساسی بهش خیانت کرده باشم از طرفی حسش نسبت به من کاملا طبیعیه مثل بقیه دخترا و پسرا زیادی عاطفی و عاری ازتعقل.( برخلاف من اون نسبت به من یه جور حس مالکیت پیدا کرده و نسبت به رابطه هام حسادت میورزه) نمیدونم چیکار بکنم ،چه جوری توجیحش کنم ادامه دادنش معقول تره یا ندادنش.؟؟!!!

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 خرداد 88 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    378
    امتیاز
    6,522
    سطح
    52
    Points: 6,522, Level: 52
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    157

    تشکرشده 166 در 85 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ادامه بدم یا نه؟

    صدردصد ادامه نده اگر قصد ازدواج نداری چون همین الان هم به اندازه کافی بهم وابسته شدین 6ماه دیگه دوباره مدت این دوستی رو تمدید میکنید اینو مطمئن باش و علاوه براینکه با احساسات این اقا بازی میکنی به مرد آینده خودتم داری خیانت میکنی و بهتر بااین افکاری که داری با این اقا ازدواج نکنی چون بعدها غیر مستقیم و ناخوداگاه ممکن با عث تحقیرش بشی
    به نظر من رابطه را خیلی راحت قطع کن شماره همراهتم عوض کن که بهت دسترسی نداشته باشه برای هردو تون سخت شایدم هی بخوای باهاش تماس بگیری اما خودتو کنترل کن چون این به نفع هردوشماست

  3. 2 کاربر از پست مفید مینا 22 تشکرکرده اند .

    مینا 22 (پنجشنبه 17 اردیبهشت 88)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 03 بهمن 93 [ 17:37]
    تاریخ عضویت
    1387-3-22
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,683
    سطح
    48
    Points: 5,683, Level: 48
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    82

    تشکرشده 83 در 46 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ادامه بدم یا نه؟

    براش کاملا توضیح بده که با شخص ایده آلت فاصله داره و مورد پسند خونواده ات قرار نمی گیره ....
    بعدش دوباره بهش فرصت بده تا فکر کنه اگه خواست دوباره ادامه بده ...
    روشنش کن که هدفت از این رابطه فقط سرگرمیه چون به هر حال اون بر خلاف شما فکر میکنه و کلی رویا بافی کرده...ممکنه در نهایت بعد از رفتن شما ضربه روحی بهش واردبشه که درست نیست.

  5. کاربر روبرو از پست مفید poune تشکرکرده است .

    poune (پنجشنبه 17 اردیبهشت 88)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 فروردین 91 [ 17:04]
    تاریخ عضویت
    1386-11-27
    نوشته ها
    732
    امتیاز
    8,030
    سطح
    60
    Points: 8,030, Level: 60
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    730

    تشکرشده 755 در 381 پست

    Rep Power
    90
    Array

    RE: ادامه بدم یا نه؟

    سلام

    دوست من تو معیارهای خیلی خوبی رو مطرح کردی راجع به برنامه زندگیت و تصمیم هایی که برای آینده و ازدواج داری ولی اجازه بده یک چیز خیلی مهم رو گوشزد بکنم و اونم اینکه تو خیلی کار خطرناکی کردی که به خونه دوستتون رفتید .از من میشنوید دیگه هرگز این کارو تکرار نکنید و اگر واقعا این آقا رو دوست ندارید یا اصلا شخصیت این آقا با آنچه مد نظر دارید نمیخونه بهتر بقول مینا کاملا رابطه تون رو قطع کنید یا برعکس اگر مایل هستید اجازه بدید به خواستگاری شما بیان چون اگر این وضعیت رو ادامه بدید این حالت پرهیز شما و اشتباه به خونه رفتن دوست شما اگر تکرار بشه ممکنه هر دوی شما کشش بیشتری برای خطا پیدا کنید که امکان دارد هرگز جبران پذیر نباشد .

    خدا یار و نگهدار شما

  7. کاربر روبرو از پست مفید آرزو تشکرکرده است .

    آرزو (پنجشنبه 17 اردیبهشت 88)

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: ادامه بدم یا نه؟

    چه بلاهايي سر پسر بيچاره اوردي خوب اگه نميخواي باهاش باشي تمومش كن ديگه!!!چرا اينقدر شكنجش ميكني!!!

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 مهر 88 [ 07:26]
    تاریخ عضویت
    1387-6-21
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    3,630
    سطح
    37
    Points: 3,630, Level: 37
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ادامه بدم یا نه؟

    بهتره در مورد فوق دیپلمی ها درست صحبت کنید
    چیش مسخرس
    مسخرس که زحمت کشیدنو جون کندن تا از کنکور
    قبول شن و از بخت بدشون کاردانی قبول شدن
    به نظر من شما برای تحصیل ارزش قائل نیستین
    اگه براتون مهم بود اینو میدونستین که تحصیل در هر مقطعی
    که باشه براش زحمت کشیده شده
    دز ضمن برای درس خوندن هیچ وقت دیر نیست
    حتی اگه بخواد فوق دکتراشم می تونه تو 100 سالگی
    هم بگیره

  10. کاربر روبرو از پست مفید heli heli تشکرکرده است .

    heli heli (پنجشنبه 17 اردیبهشت 88)

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: ادامه بدم یا نه؟

    واقعا از كار بعضي دخترا ادم شاخ در مياره شما ديگه خيلي سرد يخي متعادل باشيد بابا

  12. کاربر روبرو از پست مفید parnian1 تشکرکرده است .

    parnian1 (پنجشنبه 17 اردیبهشت 88)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 31 اردیبهشت 89 [ 07:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-16
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    3,454
    سطح
    36
    Points: 3,454, Level: 36
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ادامه بدم یا نه؟

    [size=large]از همه دوستای مهربونم واقعا مچکرم.[/size]

    من خودم با جریان ازدواجمون مشکلی ندارم چون جفتمون شرایطش نداریم در ضمن اونم یکی دوبار گفته که قصد ازدواج نداره.آخه ما هم دوستیمون صرف ازدواج نبود درباره اش صحبتم کردیم و به نظر من قرار نیست همه دوستی ها صرف ازدواج باشه پس نیازها و جنبه های دیگه چی میشن؟!!قبلا هم بهش گفتم که(از لحاظ فضای فکری یه مقدار فسیل شده و به نسبت سنش و محیطش آدم سطحی نگریه) با آدم ایده آل من فرق داره.
    قصد توهین به مدرک کاردانی هم نداشتم و ندارم خوانواده ام هستن که مشکل دارن.
    یعنی شما میگین که مستقیم موضوع مطرح کنم بیچاره خورد میشه .
    به خدا قصد آزار و اذیتش ندارم برا همونم یک سال و نیم پیش قطش کردم اما اون خیلی مصره یعنی معیارهای من مشکلی ندارن؟؟

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 خرداد 88 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1387-5-13
    نوشته ها
    73
    امتیاز
    4,119
    سطح
    40
    Points: 4,119, Level: 40
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 15 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ادامه بدم یا نه؟

    به نظر من هر گونه رابطه ی دختر و پسر بدون قصد ازدواج اشتباه است.....
    به دلیل ایجاد وابستگی....ایجاد سرخوردگی...دلشکستگی...سو استفاده.....که هرکدام به نوبه ی خود در زندگی یک جوان ایرانی صدمات جبران ناپذیری را ایجاد خواهد کرد....
    یک رابطه ی اشتباه به قصد دوستی شما دوست خوب و برای پر کردن خلا عاطفی شما به قیمت خراب کردن زندگی آن جوان و دلبستگی ایشان به شما دارد تمام میشود.....واقعا درست نیست احساسات عزیز یک دختر یا یک پسر جوان به بازی گرفته شود....به چه قیمتی؟؟؟؟
    آقا پسرا و دختر خانومای خوب....مواظب رفتارای احساسی تون باشین.....واقعا که صدمات این رفتارها کم عمق نیستند.....البته من که دارم این حرفا رو مینویسم خودم متاسفانه پایبند نبودم و یک بار این اشتباه رو انجام دادم....ولی تو همین دنیا جوابش رو گرفتم و جوری دلم رو شکوندن که تا آخر عمرم نمی تونم این دل شکسته م رو ترمیم کنم....کاش میدونستم دل شکسته چه حالی میشه تا هیچوقت اون کارو نمیکردم

  15. کاربر روبرو از پست مفید asheqh تشکرکرده است .

    asheqh (پنجشنبه 17 اردیبهشت 88)

  16. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: ادامه بدم یا نه؟

    دوست خوب اگر فكر ميكني با ادامه اين رابطه بيشتر بهت وابسته ميشه در حاليكه تو هيچ حسابي رو رابطتون باز نكردي همين حالا تمومش كن........جنگ اول به از صلح اخر......


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.