به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 17 , از مجموع 17

موضوع: انتخاب...

  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 دی 91 [ 21:04]
    تاریخ عضویت
    1387-10-14
    نوشته ها
    768
    امتیاز
    18,761
    سطح
    86
    Points: 18,761, Level: 86
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 2,462 در 461 پست

    Rep Power
    92
    Array

    RE: انتخاب...

    با سلام

    با توجه به ترسها و دلهره هايي كه در وجود شما باعث ايجاد استرس، فشار ، عدم تمركز و هيجانات منفي( ياد و خاطره اتفاقات گذشته ) شده است ، بهترين راه همانطور كه دوستان فرمودند مراجعه حضوري به مشاوره است ، مطمئنا بعد از يكي دو جلسه مشاوره حضوري بهترين نتيجه را خواهيد گرفت.

    موفق باشيد.

  2. کاربر روبرو از پست مفید آرمان 26 تشکرکرده است .

    آرمان 26 (شنبه 12 اردیبهشت 88)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 بهمن 90 [ 18:20]
    تاریخ عضویت
    1387-8-27
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    4,062
    سطح
    40
    Points: 4,062, Level: 40
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 10 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: انتخاب...

    سلام دوستان دیگه زمانی برا ثبت نام نمونده
    سنجش هم که قاط زده دفترچه هارو دوشنبه 7 ار دیبهشت دادن نوشته سه شنبه 7 اردیبهشت ثبت نام آغاز و یکشنبه 14 اردیبهشت پایان در حالی که دوشنبه 14 اردیبهشته نمیدونم امروزه اخرین مهلت یا فردا یا پس فردا استرس دارم
    اگه اخرین مهلت امروز باشه چی
    __________________

    میخواستم دفترچه رو پر کنم ببرم برا ثبت نام ولی دوباره ترس و دلهره اومد سراغم که میگفت باید احتملات هم در نظر بگیرم اگه دوستاش برام مشکل درست کنن چی؟ و.....
    اخه یکی از دوستاش منو دیده ولی من ندیدمش چون اصلا نگاش نکردم
    دوست پسرم با اون دوستش اومده بود سر قرار اونو اونو ر تر پیاده کرد من سوار ماشین شدم دوست پسرم گفت ببین اون دوستمه ولی من نگاش نکردم برام مهم نبود که
    اونی که مزاحم دوست پسرم میشد بابای این پسره بود(بعد ها فهمیده بود)

    یه مثال بزنم
    وقتی من مرگ اونو باور نمیکردم شروع کردم به تحقیق فکر میکردم برادرش و همسایشون بهم دروغ میگن یه اتفاق دیگه افتاده و...

    رمز ایدی دوست پسرمو داشتم رفتم به ایدی دوست پسرم (تو اون ایدیش فقط ایدی دوستای دنیای واقعیش بود)و به یکی از دوستاش پیغام فرستادم که آیا درسته تصادف کرده و....
    و با آیدی خودم با اون دوستش چند بار چت کردم و آدس وبلاگ مشترکمون(منو دوست پسرمو دادم) که باور کنه من دوست دختر اونم اونجا حرفای دلمو هم برا دوست پسرم نوشته بودم که باور م نمیشه تصادف کردی و....
    یکی ایدی منو ادد کرده بود بعد تو وبلاگم پیغام خصوصی داده بود و شماره موبایلشو گذاشته بود و گفته بود
    اون که مرده من که نمردم اگه درد و دل داری زنگ بزن با من حرف بزن
    فهمیدم کار دوست دوست پسرمه همونی که ایدیشو برداشته بودم عصبانی شدم اونم گفت معذرت میخوام من تو کافینت بودم اون دوستم هم پیشم بود نمیدونم چطوری ادرس وبلاگ و ایدی شما رو برداشته من که از این چیزا سر در نمیارم ولی من که به نظرات نگاه کردم هر دوشون تقریبا تو یه زمان نظر داده بودن ولی اون پسره میگفت خواهش میکنم دیگه در این مورد حرف نزنین (اخه من میگفتم راستشو بگین شما اردس وبلاگمو دادین؟)

    راستی اونی که شماره داده بود با دوست پسرم دوست نبود هااااااا فقط دوست دوستش بود و دوست پسر منو هم میشناخت

    وقتی برام نمونده که برم مشاوره و.....

    عقلم میگه پس بهتره مرکز استانو انتخاب نکنی چون اگه این احتمال باشه که اونا برات مشکل درست کنن چی_ بعدش اگه مشکلی هم نباشه که ترس و استرس خودت باعث میشه نتونی درس بخونی
    _ راستش قبل از آشنایی با دوست پسرم زیاد دوست نداشتم مرکز استان قبول شم ولی چون نزدیک بود انتخاب کرده بودم ولی الان هی دلم میخواد اونجا رو انتخاب کنم شایدم به خاطر اینه که هنوز از دوست پسرم دل نکندم

    برا همین تو شک و تردیدم کلا قاطی کردم

    آخی تو سایت سنجش اصلاح کردن آخرین مهلت دوشنبه اس

    یعنی شما هیچ کدومتون نمیتونین راهنماییم کنین باید برم مشاوره؟؟؟

    من فقط این سایتو دارم تو دنیای واقعی کسی از ماجرا خبر نداره(به جز مادرمو خواهرم) نمیخوام به مادرم بگم که میترسم چون نگران میشه ناراحت میشه میگه اون مرده تو هنوز تو فکرشی و.....

    من بعد از مرگ دوست پسرم ماجرارو به مادرم گفتم که با یکی دوست بودم و که اومده بود منو ببینه برگشتنی تصادف کرد مامانم 3 روز مریض شد اصلا باورش نمیشد که من با یه پسری دوست شدمو....

    ???????????

    چرا همه فقط به قسمت ازدواج و طلاق و.. دوستی دختر و پسر توجه دارن اصلا به قسمت مشکلات فردی و عمومی _____ مشاوره تحصیلی و.... توجه نمیکنن

    خودم بارها تو قسمت مشاوره تحصیلی دیدم

    انقد منتظر جواب موندم زیر پام علف سبز شد

    سردرد گرفتم

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 بهمن 90 [ 18:20]
    تاریخ عضویت
    1387-8-27
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    4,062
    سطح
    40
    Points: 4,062, Level: 40
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 10 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: انتخاب...

    دیگه بی خیال شدم

    بی خیال

    من هیچ مشکلی ندارم

  5. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 آبان 89 [ 17:57]
    تاریخ عضویت
    1387-8-19
    نوشته ها
    315
    امتیاز
    4,432
    سطح
    42
    Points: 4,432, Level: 42
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    90

    تشکرشده 94 در 50 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: انتخاب...

    عزیز دلم اروم باش
    من میفهمم چی میگی
    گلم تو هنوز نتونستی در عمق وجودت که از عشقت جدا بشی
    این خیلی خطرناکه
    میدونی درسته که مرگز استان امکانات بهتر ی داره ولی ایا این کنجکاوی تو دست از سرت برمیداره
    عزیز دلم تو مشکلت رو کامل واسه ما ننوشتی بلکه یه جا گفتی که یه ترسی داری که نیمتونی که کامل به ما بگی که دلیلش چیه جون اعتماد به دنیای مجازی نداری
    ایا ترست اینه که دوستای دوست پسرت مزاحمت بشن؟؟؟؟
    شاید هم داری که زیادی سخت میگیری اخه به چه دلیل؟؟

    در نهایت با تما م ابهام های که د رابطه شما هست و ما خبر نداریم من میگم که اگه که فقط به خاطر کنجکاوی میخای بری تو اون شهر نرو و این ریسک رو نکن اما اگه به دلیل امکانات و این جور چیزا هست باید ببینی که میتونی جلو خودت رو بگیری حلاصه بسنج(ببین باید خیلی صبور باشی و اینکه به دنبال گذشته نباشی)
    الان هم ارامشت رو حفظ کن
    و با ارامش تصمیم بگیر که چیکار باید کرد

  6. کاربر روبرو از پست مفید کاترین تشکرکرده است .

    کاترین (شنبه 12 اردیبهشت 88)

  7. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 آبان 89 [ 17:57]
    تاریخ عضویت
    1387-8-19
    نوشته ها
    315
    امتیاز
    4,432
    سطح
    42
    Points: 4,432, Level: 42
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    90

    تشکرشده 94 در 50 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: انتخاب...

    سلام عزیزم
    راستش اگه خیلی به خاطر پستی که دادی ناراحتی میتونی به مدیرا پیام خصوصی بدی فکر کنم برات پاک کنن
    اما درمورد جریانی که نوشتی و ربطش به رفتن یا نرفتن تو به شهر محل سکونت دوستت راستش من ربط زیادی نمیتبینم
    من نظرم همون که تو اون یکی پست قبلیم واست نوشتم
    حالا من موندم که مثلا تو اگه تو شهر دوست مرحومت هم قبول شدی مثلا میخوای که دنبال چی بری
    مثلا میخوای که چی رو پیدا کنی اون که رفته این دنبال کردن های تو بیشتر از همه اونو ناراخت میکنه بذار روحش اروم باشه
    تو اول از همه باید که سعی کنی که این افکارت رو رها کنی
    باید از نبش قبر دست برداری
    ما همه هم نظر شخصیمون رو مینویسیم ما که از درون و روحیه تو و دل تو و توان تو و....
    خبر نداریم
    پس بیشترین کسی که میتونه بهت کمک کنه خودت هستی نه هیچ کس دیگه (چون هیچکس از تو شناختی نداره)
    عزیزم به خودت کمک کن

  8. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 بهمن 90 [ 18:20]
    تاریخ عضویت
    1387-8-27
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    4,062
    سطح
    40
    Points: 4,062, Level: 40
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 10 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: انتخاب...

    نقل قول نوشته اصلی توسط کاترین
    سلام عزیزم
    راستش اگه خیلی به خاطر پستی که دادی ناراحتی میتونی به مدیرا پیام خصوصی بدی فکر کنم برات پاک کنن
    اما درمورد جریانی که نوشتی و ربطش به رفتن یا نرفتن تو به شهر محل سکونت دوستت راستش من ربط زیادی نمیتبینم
    من نظرم همون که تو اون یکی پست قبلیم واست نوشتم
    حالا من موندم که مثلا تو اگه تو شهر دوست مرحومت هم قبول شدی مثلا میخوای که دنبال چی بری
    مثلا میخوای که چی رو پیدا کنی اون که رفته این دنبال کردن های تو بیشتر از همه اونو ناراخت میکنه بذار روحش اروم باشه
    تو اول از همه باید که سعی کنی که این افکارت رو رها کنی
    باید از نبش قبر دست برداری
    ما همه هم نظر شخصیمون رو مینویسیم ما که از درون و روحیه تو و دل تو و توان تو و....
    خبر نداریم
    پس بیشترین کسی که میتونه بهت کمک کنه خودت هستی نه هیچ کس دیگه (چون هیچکس از تو شناختی نداره)
    عزیزم به خودت کمک کن
    اره ربط نداره نمیدونم چرا یهو درد و دل کردم

    میدونم اون ناراحت میشه

    از اینکه پارسال برا کنکور درس نخوندم بیشتر ناراحتش کردم چون نیم ساعت قبل از مرگش بهش قول دادم که حتما درسمو بخونم

    فکر کنم ترسم بی خودیه توکل به خدا میکنم و سعی خودمو هم میکنم
    به هر حال از شما و سایر دوستان ممنونم که راهنماییم کردین
    باید اینو بدونیم که بدترین شرایط زندگی من و تو آرزوی یکی دیگس!

    ***********
    اگه قرار شد بخندیم باهم دیگه بخندیم بهم دیگه نخندیم!


  9. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: انتخاب...

    سلام بر دوست عزیز پرنده ...
    پرنده عزیز اگر کمی دقت کنید مشکل شما در درس خواندن در مرکز شهر یا بیرون آن خلاصه نمی شود و حتی در حس کنجکاوی...(چون انسان کنجکاو اگر پشت کوه هم باشد بلاخره حس کنجکاوی او را به هدف یا ان کس می رساند)
    بلکه مشکل اصلی شما این است که هنوز مرگ ایشان را باور نکرده اید....بر فرض ایشان نمرده اند....ولی در حال حاضر دیگر در زندگی شما نیستند .......پس قبول کنید اگر حتی او هم وجود جسمی و روحی داشته باشد دیگر در زندگی شما جایی ندارد و باید فراموشش کنی...
    شما قدری باید توان داشته باشید و قدری صبر.......
    به شما توصیه می کنم در انتخاب اولتان مرکز شهر را بزنید و بعد بقیه گزینه ها را.....و اصلا هم ناراحت نباشید و استرس خاصی را نداشته باشید.......اگر امروز فقط بخاطر فراموش نکردن خاطرات تلخ این موقعیت را از دست دهید تا اخر عمر حسرتش را می خورید.....
    پس اگر خواهان امکانات بیشتر و سطح درس بالاتر هستید و اگر دیگر او را فراموش کرده اید و سعی می کنید فراموشش کنید مرکز شهر بهترین گزینه است ......
    وگرنه به شما قول می دهم اگ با خود کنار نیایید و توان فراموش کردن را نداشته باشید حتی اگر در کشور دیگری هم مشغول تحصیل باشید بازهم فکر و خیال او شما را از رسیدن به هدف اصلی باز می دارد...
    موفق باشید

  10. کاربر روبرو از پست مفید حسین پور تشکرکرده است .

    حسین پور (یکشنبه 13 اردیبهشت 88)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.