به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 9 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 91
  1. #81
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 مهر 02 [ 14:39]
    تاریخ عضویت
    1399-12-12
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    2,540
    سطح
    30
    Points: 2,540, Level: 30
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    0

    تشکرشده 23 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فکور نمایش پست ها
    با سلام
    البته اینجا فکر می کنم جای مناسبی برای بحث در مورد اختلاف نظرها نیست و اگر مدیر سایت صلاح می دونن نظر من رو حذف کنن
    خطاب به آقای بهرنگ
    یک جمله معروف هست که میگه " اگر همون مسیری رو بری که قبلا رفتی حتما همون نتیجه ای رو می گیری که قبلا گرفتی"
    مسیر پیشنهادی شما، دقیقا کاری هست که قبلا انجام شده، از موضع ضعف و با دیدگاه سازش مطلق
    نتیجه شده نتیجه فعلی

    الان برگشت به اون مسیر، اون مرد رو حق به جانب تر هم می کنه
    اینکه اینم به مطالب قبلی اضافه میشه که تو با چشم سیاه و بدن داغون رفتی خونه پدرت و بالاخره برگشتی می بینی که حق با من بوده می بینی که کاری نمی تونی بکنی و ...
    شرایطی بدتر از شرایط قبل

    شکسته شدن غرور یک مرد اصلا شرایط ایده آلی نیست ولی برای بعضی افراد چاره ای نیست باید از این غرور کم بشه. از این حق به جانبی. اگر این کار با رفتن پیش مشاور و روانپزشک و ... انجام بشه چه بهتر، اگه نشد از مسیرهای دیگه فقط برای دادن آخرین شانس به یک زندگی مشترک و نه برای اصرار به ادامه زندگی مشترک به هر قیمتی.

    من فکر می کنم شرایط یک زن مطلقه تو خونه پدرش خیلی بهتر از شرایط یک زن در زندگی با مردی هست که هر لحظه بگیردش زیر مشت و لگد. البته نظر شخصی من هست.
    و این مورد هم قطعا از فرد به فرد دیگه فرق می کنه شاید باشند خانمهایی که به هر حال بگن باید تو زندگی مشترک باشیم حتی شده از موضع ضعف حتی شده زیر مشت و لگد و تحقیر

    به هر حال دیدگاهها متفاوته
    ممنون که حرف دلم رو زدین با شما کاملا موافقم
    من اگر قرار باشه بازم مثل قبل پاشم برم خونه بشینم که چیزی درست نمیشه
    این ادم باید غرورش کم بشه اینقدر خودش رو برتر ندونه
    منم اشتباهاتی داشتم ولی اگر من اشتباهات اورو می کردم ایا او به من فرصتی میداد؟؟؟
    من اصلا دلم با این زندگی نیست
    هیچ حسی ندارم و به شدت ناراحتم ازشون که حتی از من دلجویی نکردن و الانم منتظرن بلکه بابای من بره خونه شون حرف بزنه
    پیغام دادن که ما نمیایم اونجا اگر می خواین شما بیاین حرف بزنیم
    شما بگین که کی باید پیش قدم بشه؟؟؟
    درسته به خانواده ها ربطی نداره و همه اینو میگین
    ولی وقتی ۸۰ درصد دعواهای شدید ما سر خدنواده ها و توقعاتی هست ک پسرشون از پدر مادر من داره بازم یعنی ما نباید اونارو دخالت بدیم؟؟؟
    ب خدا اگه یکی از فامیلاشون فوت کنه من استرس میگیرم که داستان درست نکنه که چرا مادرت اینا تسلیت نگفتن مراسم نیومدن و از این توقعات

    اقای بهرنگ نظراتشون خوبه ولی برای کسی که اولین بار باشه کارش به اینجا می کشه و از سر بچه بازی و لج بازی اومده باشه خونه باباش

    چندتا از خانوم هایی که دقیقا شرایط منو تجربه کردن تونستن درک کنن من چی میگم

    پدر من دنبال صلحه و فقط میگه با خانوادش صحبت کنیم که بعدا شما دو نفر سر ماها مشکل نداشته باشین
    ولی اونا بعد ۴۰ روز هنوز در بنده اینن ک کی اول زنگ بزنه ما خورد نشیم
    ایا پدر مادرش با توجه به اینکه من چندین بار باهاشون حرف زدم و ازشون کمک خواستم الان نباشد قدمی بر دارن؟؟؟
    منم خودم دلم نمی خواد ب حق طلاق و اینا بکشه
    من اگه بخوام با هزار مکافات حق طلاق بگیرم همون طلاق بگیرم بهتره
    ولی واسه این خانواده که کلا روال زندگی خودشون رو دارن و انگار نه انگار عروسی هم داشتن چجوری باید رفتار کرد؟؟؟

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behrang نمایش پست ها
    برای من شکی باقی نموند که همسر شما خصوصیاتی که در ادامه میگم داره (اگر این خصوصیات نداره بگید).

    همسر شما احساساتی هست. ادم خیال پردازی و احتمالا رمانتیک هست و قطعا شما کاملا متوجه این حالت ایشون شدید.

    به نظرم ظاهر کاملا آرسته و خاصی داره و در اجتماع آدم خوش خلق و در خونه سخت گیر هست.

    ادم خوش سلیقه ای هست و شاید کمی گوشه گیر باشه (شما برای همین فکر میکنید فقط به خانوادش وابسته هست)

    بر اساس موارد بالا ایشون فکر میکنه شما کامل درکش نمکنید و شما این رفتار ایشون به نشخوااار فکری مرتبط مکنید!


    - شما در مواجهه با ایشون چیکار باید بکنید:

    در برخورد با ایشون احساسات خودتون بروز بدید و خیلی جدی نباشید (به نظرم شما احساساتتون پنهان میکنید و ادم جدی هستید)

    علت اینکه بحث بعد از چند روز دوباره مطرح میکنه اینه که ایشون شما رو ادم همدلی نمیبینه.
    دلیل اینکه ایشون بعد چند روز ادامه میده اینه که میگه تو باید عذرخواهی کنی ازم این با منطق شما جور در میاد؟؟؟؟؟؟

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behrang نمایش پست ها
    برای من شکی باقی نموند که همسر شما خصوصیاتی که در ادامه میگم داره (اگر این خصوصیات نداره بگید).

    همسر شما احساساتی هست. ادم خیال پردازی و احتمالا رمانتیک هست و قطعا شما کاملا متوجه این حالت ایشون شدید.

    به نظرم ظاهر کاملا آرسته و خاصی داره و در اجتماع آدم خوش خلق و در خونه سخت گیر هست.

    ادم خوش سلیقه ای هست و شاید کمی گوشه گیر باشه (شما برای همین فکر میکنید فقط به خانوادش وابسته هست)

    بر اساس موارد بالا ایشون فکر میکنه شما کامل درکش نمکنید و شما این رفتار ایشون به نشخوااار فکری مرتبط مکنید!


    - شما در مواجهه با ایشون چیکار باید بکنید:

    در برخورد با ایشون احساسات خودتون بروز بدید و خیلی جدی نباشید (به نظرم شما احساساتتون پنهان میکنید و ادم جدی هستید)

    علت اینکه بحث بعد از چند روز دوباره مطرح میکنه اینه که ایشون شما رو ادم همدلی نمیبینه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین2010 نمایش پست ها
    چرا پدر شما دنبال گرفتن حق طلاق هست ؟

    معلومه که خودش و خانوادش در مورد پیشنهاد پدر شما همکاری نمیکنند و شما باید ماه ها بلا تکلیف بمونی تادر آخر پدرت از پیشنهادش کوتاه بیاد

    اصلا هم صحیح نیست که خانواده اش را وارد این ماجرا میکنید. خانوادش قطعا از پسرشون حمایت می کنند و این وسط احترام ها مخصوصا احترام به شما از بین میره و حرفایی بهت میزنن و نقاط ضعفت را گوش زد میکنند


    وقتی شما دوسش داری و از طرفی ایشون خواهان برگشت شماست ضمن اینکه خانوادش هم دخالتی ندارن بهتر بود پدر شما با سیاست تر و منطقی تر رفتار میکرد


    به نظر میاد شما اینجایی تا گزارش کار بدی و در واقع تصمیم گیرنده نیستی
    عزیزم پس کیو وارد کنیم؟؟ بعد از بار سوم دیگه به کی بگیم؟؟
    من خواهان برگشت به اون زندگی با اون روال نیستم
    حق داری ک بگی میای اینجا گزارش بدی
    من اگه سردرگم نبود نمی اودم اینجا و کمک بخوام

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Behrang نمایش پست ها
    برای من شکی باقی نموند که همسر شما خصوصیاتی که در ادامه میگم داره (اگر این خصوصیات نداره بگید).

    همسر شما احساساتی هست. ادم خیال پردازی و احتمالا رمانتیک هست و قطعا شما کاملا متوجه این حالت ایشون شدید.

    به نظرم ظاهر کاملا آرسته و خاصی داره و در اجتماع آدم خوش خلق و در خونه سخت گیر هست.

    ادم خوش سلیقه ای هست و شاید کمی گوشه گیر باشه (شما برای همین فکر میکنید فقط به خانوادش وابسته هست)

    بر اساس موارد بالا ایشون فکر میکنه شما کامل درکش نمکنید و شما این رفتار ایشون به نشخوااار فکری مرتبط مکنید!


    - شما در مواجهه با ایشون چیکار باید بکنید:

    در برخورد با ایشون احساسات خودتون بروز بدید و خیلی جدی نباشید (به نظرم شما احساساتتون پنهان میکنید و ادم جدی هستید)

    علت اینکه بحث بعد از چند روز دوباره مطرح میکنه اینه که ایشون شما رو ادم همدلی نمیبینه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین2010 نمایش پست ها
    چرا پدر شما دنبال گرفتن حق طلاق هست ؟

    معلومه که خودش و خانوادش در مورد پیشنهاد پدر شما همکاری نمیکنند و شما باید ماه ها بلا تکلیف بمونی تادر آخر پدرت از پیشنهادش کوتاه بیاد

    اصلا هم صحیح نیست که خانواده اش را وارد این ماجرا میکنید. خانوادش قطعا از پسرشون حمایت می کنند و این وسط احترام ها مخصوصا احترام به شما از بین میره و حرفایی بهت میزنن و نقاط ضعفت را گوش زد میکنند


    وقتی شما دوسش داری و از طرفی ایشون خواهان برگشت شماست ضمن اینکه خانوادش هم دخالتی ندارن بهتر بود پدر شما با سیاست تر و منطقی تر رفتار میکرد


    به نظر میاد شما اینجایی تا گزارش کار بدی و در واقع تصمیم گیرنده نیستی
    عزیزم پس کیو وارد کنیم؟؟ بعد از بار سوم دیگه به کی بگیم؟؟
    من خواهان برگشت به اون زندگی با اون روال نیستم
    حق داری ک بگی میای اینجا گزارش بدی
    من اگه سردرگم نبود نمی اودم اینجا و کمک بخوام

  2. #82
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 تیر 01 [ 00:19]
    تاریخ عضویت
    1399-1-15
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,547
    سطح
    30
    Points: 2,547, Level: 30
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 37 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فکور نمایش پست ها
    با سلام
    البته اینجا فکر می کنم جای مناسبی برای بحث در مورد اختلاف نظرها نیست و اگر مدیر سایت صلاح می دونن نظر من رو حذف کنن
    خطاب به آقای بهرنگ
    یک جمله معروف هست که میگه " اگر همون مسیری رو بری که قبلا رفتی حتما همون نتیجه ای رو می گیری که قبلا گرفتی"
    مسیر پیشنهادی شما، دقیقا کاری هست که قبلا انجام شده، از موضع ضعف و با دیدگاه سازش مطلق
    نتیجه شده نتیجه فعلی

    الان برگشت به اون مسیر، اون مرد رو حق به جانب تر هم می کنه
    اینکه اینم به مطالب قبلی اضافه میشه که تو با چشم سیاه و بدن داغون رفتی خونه پدرت و بالاخره برگشتی می بینی که حق با من بوده می بینی که کاری نمی تونی بکنی و ...
    شرایطی بدتر از شرایط قبل

    شکسته شدن غرور یک مرد اصلا شرایط ایده آلی نیست ولی برای بعضی افراد چاره ای نیست باید از این غرور کم بشه. از این حق به جانبی. اگر این کار با رفتن پیش مشاور و روانپزشک و ... انجام بشه چه بهتر، اگه نشد از مسیرهای دیگه فقط برای دادن آخرین شانس به یک زندگی مشترک و نه برای اصرار به ادامه زندگی مشترک به هر قیمتی.

    من فکر می کنم شرایط یک زن مطلقه تو خونه پدرش خیلی بهتر از شرایط یک زن در زندگی با مردی هست که هر لحظه بگیردش زیر مشت و لگد. البته نظر شخصی من هست.
    و این مورد هم قطعا از فرد به فرد دیگه فرق می کنه شاید باشند خانمهایی که به هر حال بگن باید تو زندگی مشترک باشیم حتی شده از موضع ضعف حتی شده زیر مشت و لگد و تحقیر

    به هر حال دیدگاهها متفاوته

    سلام

    از شما تشکر میکنم که نظرات منو خوندید و صادقانه نظر خودتون گفتید که به نظر شما در این حالت طلاق گرفتن بهترهست و من هم دقیقا همین برداشت از حرفای قبلی شما داشتم.

    ****

    امیدوارم واقع گرایانه حرفای منو بخونید:


    - شما 9 صفحه مطلب نوشتید و کمتر در مورد احساستون نوشتید و در بدترین حالت از استرس صحبت کردید! شما به احتمال زیادی آدم متفکر و کم حرفی هستید. در شما اراده ای برای تغییر رفتار سردتون نمیبینم. مسیر شما بسمت جدایی هست.

    - همسر شما اشتباه کرد شما زد- شما اشتباه کردید زدید تو گوش همسرتون

    - شما اشتباه کردید منزل ترک کردید و اونها انتظار دارن شما اشتباهتون جبران کنید. منزل متعلق به همسرتون نیست متعلق به شما هم هست و نباید ترکش میکردید

    - همسر شما نیاز به کسی داره که درکش کنه و احساساتشو بروز بده و خیلی جدی نباشه.

    - خانواده همسر شما دنبال شما نخواهد آمد، هرگز

    - پدر شما حتی برای صحبت راجب جدایی هم که شده به منزل پدر همسرتون خواهد رفت و این امر حتمی هست

    - گفتم برید منزل خودتون چون مطمن بودم دنبال شما نمیان و بین طرفین گرفتم تا در محل بی طرف گفتگو کنید

    -
    در محل بی طرف گفتگو کنید (نه منزل پدر شما نه پدر ایشون)- باید گذشت داشته باشید

    - شما در 30 سالگی هستید و کمی به شرایط سالهای آینده خودتون و شرایط سنی خانوادتون فکر کنید بعد اگر قصد جدایی داشتید همین مسیری که در حال طی کردن هستید ادامه بدید.

    - بریم به آینده. 10 سال دیگه شما درچه جایگاهی خواهید بود؟!
    ویرایش توسط Behrang : سه شنبه 03 فروردین 00 در ساعت 15:18

  3. #83
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 فروردین 02 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1397-2-11
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    7,883
    سطح
    59
    Points: 7,883, Level: 59
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    431

    تشکرشده 358 در 165 پست

    Rep Power
    49
    Array
    سلام

    آقای بهرنگ ایشون کتک خورده و تحقیر شده. از کسی که قرار بود پیشش آرامش داشته باشه. دقیقا خانم ستاره را درک می کنم وقتی میگن سر مسائل کم اهمیت دعوا راه می انداختن و چیزی که می تونه با گفتگو حل بشه تبدیل میشد به یه جنگ و قهر چند روزه. خدا به آدم زبون داده برای اینکه حرف بزنه. و یکی از جاهایی که باید حرف زد همین گفتگو برای حل مسأله است. کتک کاری و زد و خورد و هل دادن و ... واقعا در شأن یه انسان نیست. حالا آقایونی که این اشتباهات رو می کنن، معمولا زن رو مقصر می دونن که چون زبون درازی و ... تقصیر خودت بوده. ولی واقعیت اینه که این ربطی به زبون درازی نداره. این یه اختلاله. وگرنه آدم سالم به خودش اجازه نمیده در بدترین شرایط هم آسیبی به شخص مقابل برسونه.

    هیچ زنی دوست نداره طلاق بگیره و هیچ خانواده ای هم راضی به این نیست که دخترش مطلقه بشه. ولی هرچیزی رو هم نمیشه بهر قیمتی تحمل کرد. حالا بسته به ظرفیت افراد و آستانه تحملی که دارن مثلا من هفت سال، خانم ستاره 3 سال و شخص دیگه ای ممکنه چند ماه بتونه این ناسازگاری رو تحمل کنه.

    حالا نتیجه این جریانات ممکنه جدایی باشه. یا برگشت به زندگی. ولی هرکدوم از اینها یه انتخاب باید باشه نه اجبار.

    به نظرم در شرایط فعلی تصمیم عجولانه نباید گرفت. اینکه خانم ستاره یا من همین الان طی یه طغیان احساسی یا هیجانی بخوایم برگردیم و بهر قیمتی زندگیمون رو ادامه بدیم، شاید راه حل خوبی نباشه. وقت برای برگشت هست. برای طلاق هم همینطور.

    طلاق چیزی نیست که بشه فوری در موردش تصمیم گرفت. ادامه زندگی هم همینطور. ولی خب این شرایط فعلی که من و ستاره و همسرانمون در اون هستیم به نظرم بخشی از هزینه ایه که برای گرفتن یه تصمیم مهم و یه تغییر اساسی باید پرداخت کنیم. چه جدا شدن و چه ادامه زندگی.

    البته من با دخالت دادن خانواده ها اصلا موافق نیستم. شاید هم اشتباه می کنم. هرچند مسائل و مشکلات ما هم بیشتر حول خانواده ها بوده ولی خب منم این فکر رو دارم. دخالت دادن خانواده ها فقط سوء تفاهم ها رو بیشتر می کنه و اگه زندگی ادامه پیدا کنه حرمت های ریخته شده جمع کردنش یه مقدار سخت میشه.

  4. کاربر روبرو از پست مفید فرزانه 123 تشکرکرده است .

    tavalode arezoo (چهارشنبه 04 فروردین 00)

  5. #84
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام ستاره جان.چیزی که من فهمیدم از نوشته هاتون،به شدت سردرگمید.یه روز دوستش دارین ومیخواین اشتباهشو بفهمه وزندگی رو از نو بسازین یه روز خیلی ناراحتین ودیگه دلتون بازندگی نیس.دراین لحظه تصمیم درمورد ادامه زندگی یا جدایی فقط براساس احساساته نه منطق.

    شرایطی که توش هستین رو کاملا درک میکنم.ما خانما وقتی دعوایی میشه دلمون میخواد زود مسئله حل بشه،همه چی به خیر وخوشی تموم بشه ولی آقایون اینجور نیستن به طور معمول.
    رفتار خانواده همسرتون هم رفتاریه که درصد زیادی از خونواده ها انجام میدن یعنی بی خیال میشن وراحت زندگیشونو میکنن(اینو هم درنظر داشته باشید که زد وخورد شما وهمسرتون خیلی کار اشتباهی بود)،برعکس خانواده زن که تو بدترین شرایط روحی به سر میبرند.
    بارها تو همین سایت خوندم که ترک منزل برای وقتیه که دیگه نمیخواین ادامه بدین،واگه به قصد تنبیه مرد باشه به شکست میرسه.همینجور که برای شما،من وخیلیهای دیگه پیش اومده.
    درسته که همه مااینجا میاییم برای مشاوره و نوشتن پریشانیهامون.ولی برد رو کسی میکنه که از مشاوره های درست،نهایت استفاده رو ببره وبتونه خودش و درنتیجه مسیرزندگیش رو تغییربده.هیچ وقت یک نفر صددرصد مقصر نیس.همه ما اشتباه میکنیم مهم اینه که سعی کنیم اون اشتباهات رو تکرار نکنیم تارویه زندگی فعلی یا آیندمون دوباره شبیه قبل نشه.
    پیشنهادم اینه:1-فعلا مقالاتی که بهت معرفی شده رو بادقت بیشتری بخون
    2-اگه میتونی اشتراک بگیر وازمدیر مشورت بخواه.
    3-هم شما وهم همسرتون برای ادامه زندگی مشترک نیاز به مشاوره دارین.البته نه مشاوره ای برای تخلیه روحی واینکه کی مقصره!بلکه مشاوره ای برای شناخت دقیق خود وهمسر وراهکار مقابله با مشکلات و درنتیجه زندگی راحتتر

  6. #85
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 مهر 02 [ 14:39]
    تاریخ عضویت
    1399-12-12
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    2,540
    سطح
    30
    Points: 2,540, Level: 30
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    0

    تشکرشده 23 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط tavalode arezoo نمایش پست ها
    سلام ستاره جان.چیزی که من فهمیدم از نوشته هاتون،به شدت سردرگمید.یه روز دوستش دارین ومیخواین اشتباهشو بفهمه وزندگی رو از نو بسازین یه روز خیلی ناراحتین ودیگه دلتون بازندگی نیس.دراین لحظه تصمیم درمورد ادامه زندگی یا جدایی فقط براساس احساساته نه منطق.

    شرایطی که توش هستین رو کاملا درک میکنم.ما خانما وقتی دعوایی میشه دلمون میخواد زود مسئله حل بشه،همه چی به خیر وخوشی تموم بشه ولی آقایون اینجور نیستن به طور معمول.
    رفتار خانواده همسرتون هم رفتاریه که درصد زیادی از خونواده ها انجام میدن یعنی بی خیال میشن وراحت زندگیشونو میکنن(اینو هم درنظر داشته باشید که زد وخورد شما وهمسرتون خیلی کار اشتباهی بود)،برعکس خانواده زن که تو بدترین شرایط روحی به سر میبرند.
    بارها تو همین سایت خوندم که ترک منزل برای وقتیه که دیگه نمیخواین ادامه بدین،واگه به قصد تنبیه مرد باشه به شکست میرسه.همینجور که برای شما،من وخیلیهای دیگه پیش اومده.
    درسته که همه مااینجا میاییم برای مشاوره و نوشتن پریشانیهامون.ولی برد رو کسی میکنه که از مشاوره های درست،نهایت استفاده رو ببره وبتونه خودش و درنتیجه مسیرزندگیش رو تغییربده.هیچ وقت یک نفر صددرصد مقصر نیس.همه ما اشتباه میکنیم مهم اینه که سعی کنیم اون اشتباهات رو تکرار نکنیم تارویه زندگی فعلی یا آیندمون دوباره شبیه قبل نشه.
    پیشنهادم اینه:1-فعلا مقالاتی که بهت معرفی شده رو بادقت بیشتری بخون
    2-اگه میتونی اشتراک بگیر وازمدیر مشورت بخواه.
    3-هم شما وهم همسرتون برای ادامه زندگی مشترک نیاز به مشاوره دارین.البته نه مشاوره ای برای تخلیه روحی واینکه کی مقصره!بلکه مشاوره ای برای شناخت دقیق خود وهمسر وراهکار مقابله با مشکلات و درنتیجه زندگی راحتتر
    سلام
    ممنونم از شما
    لطفا بم بگین چجوری باید از مدیر مشورت بگیرم من وارد نیستم

  7. #86
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    باید اشتراک بگیرین.قسمت بالای صفحه روی اشتراک کلیک کنید توضیحات لازم رو نوشته.
    فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا. إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا
    خداوند دوبار تکرار کرده که یادمون نره بعد هر سختی آسانیست

  8. #87
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 تیر 01 [ 00:19]
    تاریخ عضویت
    1399-1-15
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,547
    سطح
    30
    Points: 2,547, Level: 30
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 37 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط tavalode arezoo نمایش پست ها
    باید اشتراک بگیرین.قسمت بالای صفحه روی اشتراک کلیک کنید توضیحات لازم رو نوشته.

    سلام.

    امیدوارم که با روش پیشنهادی شما برای استفاده از کارشناس این سایت مشکل ایشون حل بشه

    پیشنهاداتی که من (بقیه افرادی که برای ایشون نوشتند هم همچنین) دادم چکیده 3 سال مطالعه تدریجی کتابهای روانشناسی و مراجعه به چندین کارشناس مشاوره خانواده و روانشانس بوده و انچنان که تصور میشه دور از واقعیت نبود

    در مورد مطالبی که برای ترک منزل توسط ایشون نوشتید با شما موافق هستم


    اگر دقت کرده باشید من در (#73) در مورد صفات اخلاقی همسرشون نوشتم و در #82 در مورد خودشون اما ایشون نه تایید کرد و نه رد کرد. کاملا میتونم درک کنم چرا درگیری ایشون با همسرشون به روزهای بعد میرسه

    ایشون در پیام #5 انتظار داشتند که همسرشون خواهر ایشون مثل خواهر خودش دوست داشته باشه!!! ایشون توقع منطقی از همسرشون ندارن و دوست دارن همسرشون در هیچ مورد جزئی (مثلا اسکاچ) هم نظرشو نده (مگه همسر ایشون گاهی ظرف نمیشوره؟ لیوان خودشو که برای قهوه یا چایی میشوره حق نداره بگه اسکاچ اینجا باشه!).

    امیدوارم ایشون بتونه خودشو بشناسه و از بیرون راجب رفتار خودش قضاوت کنه


    برای ایشون ارزوی موفقیت دارم.

  9. کاربر روبرو از پست مفید Behrang تشکرکرده است .

    نازنین2010 (جمعه 13 فروردین 00)

  10. #88
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 مهر 02 [ 14:39]
    تاریخ عضویت
    1399-12-12
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    2,540
    سطح
    30
    Points: 2,540, Level: 30
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    0

    تشکرشده 23 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Behrang نمایش پست ها
    سلام.

    امیدوارم که با روش پیشنهادی شما برای استفاده از کارشناس این سایت مشکل ایشون حل بشه

    پیشنهاداتی که من (بقیه افرادی که برای ایشون نوشتند هم همچنین) دادم چکیده 3 سال مطالعه تدریجی کتابهای روانشناسی و مراجعه به چندین کارشناس مشاوره خانواده و روانشانس بوده و انچنان که تصور میشه دور از واقعیت نبود

    در مورد مطالبی که برای ترک منزل توسط ایشون نوشتید با شما موافق هستم


    اگر دقت کرده باشید من در (#73) در مورد صفات اخلاقی همسرشون نوشتم و در #82 در مورد خودشون اما ایشون نه تایید کرد و نه رد کرد. کاملا میتونم درک کنم چرا درگیری ایشون با همسرشون به روزهای بعد میرسه

    ایشون در پیام #5 انتظار داشتند که همسرشون خواهر ایشون مثل خواهر خودش دوست داشته باشه!!! ایشون توقع منطقی از همسرشون ندارن و دوست دارن همسرشون در هیچ مورد جزئی (مثلا اسکاچ) هم نظرشو نده (مگه همسر ایشون گاهی ظرف نمیشوره؟ لیوان خودشو که برای قهوه یا چایی میشوره حق نداره بگه اسکاچ اینجا باشه!).

    امیدوارم ایشون بتونه خودشو بشناسه و از بیرون راجب رفتار خودش قضاوت کنه


    برای ایشون ارزوی موفقیت دارم.
    بازم ممنون از توضیحات شما
    و تجربه هایی که با من به اشتراک گزاشتین
    متاسفاته خیلی سطحی به ماجرای ما نگاه کردین
    موضوع اصلی اسکاچ نیست و خواهر من نیست
    موصوع اصلی دعوا راه انداختن سر موصوعات بی ارزش و بی اهمیته
    این شدت خشم برای یه اسکاچ یا هر موضوعی ک من چنیدین مورد رو نوشتم ایا طبیعیه؟
    من اگر خونه رو ترک نمی کردم باید چی کار می کردم؟؟
    باز می بخشیدم و ب کتک خوردن ادامه میدادم؟
    من یک بار زدم اونم ب دلیل فحاشی که چند بار به پدر من کرد ولی او بارها به قصد کشت منو زد و کبود کرد این طبیعیه؟؟؟
    به قول دوستی که اینجا ی حرف خوبی زد
    گفت اگه همون مسیری رو بری که قبلا رفتی همون نتیجه قبل رو میگیری
    وقتی یک زن می مونه و تحمل می کنه ب مرد فرصت دوباره تکرار کردن می ده
    من از اون خونه بیرون اومدم ک جلوی این قضیه رو بگیرم و هیییچ راه دیگه ای نداشتم و راه گذشت و صبوری رو بارها امتحان کردم و جواب نگرفتم.

  11. #89
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 خرداد 00 [ 09:12]
    تاریخ عضویت
    1399-6-01
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,788
    سطح
    24
    Points: 1,788, Level: 24
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط setare21 نمایش پست ها
    بازم ممنون از توضیحات شما
    و تجربه هایی که با من به اشتراک گزاشتین
    متاسفاته خیلی سطحی به ماجرای ما نگاه کردین
    موضوع اصلی اسکاچ نیست و خواهر من نیست
    موصوع اصلی دعوا راه انداختن سر موصوعات بی ارزش و بی اهمیته
    این شدت خشم برای یه اسکاچ یا هر موضوعی ک من چنیدین مورد رو نوشتم ایا طبیعیه؟
    من اگر خونه رو ترک نمی کردم باید چی کار می کردم؟؟
    باز می بخشیدم و ب کتک خوردن ادامه میدادم؟
    من یک بار زدم اونم ب دلیل فحاشی که چند بار به پدر من کرد ولی او بارها به قصد کشت منو زد و کبود کرد این طبیعیه؟؟؟
    به قول دوستی که اینجا ی حرف خوبی زد
    گفت اگه همون مسیری رو بری که قبلا رفتی همون نتیجه قبل رو میگیری
    وقتی یک زن می مونه و تحمل می کنه ب مرد فرصت دوباره تکرار کردن می ده
    من از اون خونه بیرون اومدم ک جلوی این قضیه رو بگیرم و هیییچ راه دیگه ای نداشتم و راه گذشت و صبوری رو بارها امتحان کردم و جواب نگرفتم.
    شما سختش نگیر ایشون منظورش اینه بمیر تو خونه ولی زندگی کن آقای بهرنگ سهجاشلقه

  12. #90
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 تیر 01 [ 00:19]
    تاریخ عضویت
    1399-1-15
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,547
    سطح
    30
    Points: 2,547, Level: 30
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 37 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط setare21 نمایش پست ها
    بازم ممنون از توضیحات شما
    و تجربه هایی که با من به اشتراک گزاشتین
    متاسفاته خیلی سطحی به ماجرای ما نگاه کردین
    موضوع اصلی اسکاچ نیست و خواهر من نیست
    موصوع اصلی دعوا راه انداختن سر موصوعات بی ارزش و بی اهمیته
    این شدت خشم برای یه اسکاچ یا هر موضوعی ک من چنیدین مورد رو نوشتم ایا طبیعیه؟
    من اگر خونه رو ترک نمی کردم باید چی کار می کردم؟؟
    باز می بخشیدم و ب کتک خوردن ادامه میدادم؟
    من یک بار زدم اونم ب دلیل فحاشی که چند بار به پدر من کرد ولی او بارها به قصد کشت منو زد و کبود کرد این طبیعیه؟؟؟
    به قول دوستی که اینجا ی حرف خوبی زد
    گفت اگه همون مسیری رو بری که قبلا رفتی همون نتیجه قبل رو میگیری
    وقتی یک زن می مونه و تحمل می کنه ب مرد فرصت دوباره تکرار کردن می ده
    من از اون خونه بیرون اومدم ک جلوی این قضیه رو بگیرم و هیییچ راه دیگه ای نداشتم و راه گذشت و صبوری رو بارها امتحان کردم و جواب نگرفتم.

    به دلیل نتیجه نگرفتن از مطالبی که تا قبل از امروز برای شما نوشتم، این متن پایان دیالوگ من با شماست.

    برام نوشتید "متاسفاته خیلی سطحی به ماجرای ما نگاه کردین"

    برای اینکه از حالت سطحی دربیاد باید خدمت شما بگم که کلا 9 تیپ شخصیتی اصلی وجود داره (اناگرام). همسر شما تییپ شخصیتی 4 هست و شما تیپ شخصیتی 5 با ترکیبی از تیپ 6 هستید. اون درک سطحی توضیح صفات این تیپ های شخصیتی به صورت عینی برای شما بود.

    https://seyedalibagheri.com/enneagram-type-5/

    به نظر من اگر شما تیپ شخصیتی خودتون و راه تعامل با بقیه تیپ های شخصیتی بشناسید بیشتر مشکلاتی که فکر میکنید مربوط به رفتار نامناسب بقیه هست برای شما حل و درک میشه!

    اینکه کار یه سری خانم (نه همه) متاسفانه در منزل به کتک خوردن میرسه به دلیل اصرار بر لج بازی و کوچیک کردن شان خودشون برای چیزهای بی ارزش در منزل هست.

    برام نوشتید " موصوع اصلی دعوا راه انداختن سر موصوعات بی ارزش و بی اهمیته"
    به همون میزان که در ایجاد درگیری همسر شما مقصر هست شما هم مقصر هستید.

    " من اگر خونه رو ترک نمی کردم باید چی کار می کردم؟؟" جواب این سوالتون اصلاح رفتار خودتون و شناخت نحوه تعامل با بقیه تیپ های شخصیتی هست و با اصلاح رفتار شما، رفتار همسر شما هم به تدریج اصلاح میشد

    "من یک بار زدم اونم ب دلیل فحاشی که چند بار به پدر من کرد " پس مشخصه خودتون هم قبول دارید که طرف اول میتونه با حرف (حرف زبانی) کاری بکنه که طرف دوم برخورد فیزیکی بکنه!!

    یا شما قصد زندگی دارید یا ندارید:

    اگر دارید: گفتم برگردید به منزلتون برای گفتگو (به عنوان محل گفتگو) تا وقت شما با امیدهایی که از نیروهای ماوراطبیعه برای حل موضوع دارید تلف نشه! اگر فکر میکنید همسرتون برای گفتگو به منزل شما میاد اشکال نداره منتظر امدن ایشون بشید و من 6 ماه دیگه نتیجه این انتظار شما در این سایت میخونم.

    اگر روی طلاقتون تاکید دارید و در اینده پشیمون نمیشید همون خونه پدرتون بمونید و پیام بفرستید تا همسرتون بیاد تکلیف کارهای قانونی مشخص کنه

    یادتون باشه بعد از انتخابتون دیگه نمیتونید زمان به عقب برگردونید.

  13. کاربر روبرو از پست مفید Behrang تشکرکرده است .

    نازنین2010 (جمعه 13 فروردین 00)


 
صفحه 9 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.