ممنون خانم پوه
می دونید برا چی خسته میشید ؟
چون هر اتفاق را به اندازه همون اتفاق باهاش روبرو نمیشید ، و فکرها را گسترش میدید ( از دیدگاه خودم خدمتتون گفتم )
ذهن خودتون را می برید عقب و جلو ، ذهن را تو حال نگه دارید
درسته انسان از گذشته می بایست یاد بگیره ولی تو حال باشه سبک تره
خب درد و دل هایی دارید که به حق هست واین طبیعی ست
ولی اون تکنیکی که تو صفحه قبل خدمتتون گفتم خیلی مهمه ( از یه آلمانی یاد گرفتم )
گفتم شاید کمک کنه .
.................
این خوبه انسانها برا هدفشون تلاش کنند
ولی چیز زورکی خواستن هم در مسیر اشتباه کائنات هست .
خیر بدونید اتفاق ها را ( چیزی که تلاش کردی ولی نشده )
شاید با پسر خالتون ازدواج می کردید ،، مشکلاتی داشتید که الان نمی دونستید
برا همین میگن زیاد تو اتفاق های گذشته نمانیم و تسلیم زمان حال باشیم .
خودتون و معیارهاتون را آنالیز کنید - نظرات خانواده را جویا بشید و در مسیر در حرکت باشید
تفاوت نظرات که بین شخص و خانواده هست و این طبیعی ست ولی مدیریت این اوضاع مهمه که این بحث دیگه و تاپیک های خودش را می خواهد
ان شالله هر چی خیره
در پناه خدا .
علاقه مندی ها (Bookmarks)