به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 تیر 98 [ 08:17]
    تاریخ عضویت
    1396-1-10
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,667
    سطح
    23
    Points: 1,667, Level: 23
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 51.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    6 با لجبازی های بچه گانه شوهرم چه کنم؟

    سلام. ما 3 سال عروسی کردیم و قبلش هم 1/5 سال عقد بودیم. مشکلات ک خیلی خیلی زیاد داشتیم اما در حال حاضر چیزی ک منو اذیت میکنه کینه ای بودن و حس انتقامی ک شوهرم تو زندگی داره. مثلا این اخرین دعوای ما بود: من یک ماه پیش برای زایمان خواهرم به شهرستان رفتم البته بدون شوهرم چون مرخصی نداشت. بعد دوروز که خونه خواهرم بودم با یکی از دوستای قدیمیم قرار گذاشتیم بریم بیرون اون دوستم هم تو همون شهر خواهرم زندگی میکرد. وقتی با دوستم بیرون بودم شوهرم زنگ زد ک کجایی؟ گفتم با دوستم بیرونم. بعد شروع کرد چرا به من نگفتی و تا یک ساعت دیگه برگشته باشی و ازین حرفا. کلا خیلی غیرتی تشریف دارند البته فقط جاهایی که به نفع خودش. بعدم من مجبور شدم سریع برگردم ک آقا ناراحت نشه . تا وقتی برگشتم پیش خواهرم مرتب زنگ میزد ک کجایی و منو چک میکرد ولی وقتی رسیدم و مطمعن شد دیگه زنگ نزد و تا دوروز بعد ک من اونجا بودم قهر کرد و حتی برگشت با این ک ما ساعت 1 شب رسیدیم شهر خودمون زنگ نزد ک بیام دنبالت و اینا. برگشتم ما تا یک هفته کامل قهر بودیم در حدی ک حتی به هم نگاه هم نمیکردیم و طبیعیه ک تو همچین وضعیتی من خونه مامانش نرفتم یعنی اصلا از من نخواست ک باهاش برم. خلاصه الان ک ما آشتی کردیم و بعد آشتیمون من چندبار خونه مامانش رفتم و باهم بیرون رفتیم حالا مامان من ک میخواد بعد یک ماه از پیش خواهرم برگرده شهر خودمون شوهرم میگه چون از مسافرت اومدی تا یک هفته خونه مامان من نرفتی منم مامانت از مسافرت میاد تا یک هفته خونش نمیام. هرچی میگم بابا اون موقع قهر بودیم بعدشم من چند بار از اون موقع رفتم فایده نداره ک نداره. از طرفی هم خب مامانم ناراحت میشه بعد یک ماه برگشته تا یک هفته دامادش نره دیدنش. حالا به من بگید با این رفتارای بچه گانه شوهرم چیکار باید بکنم؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 خرداد 01 [ 15:58]
    تاریخ عضویت
    1393-6-21
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    6,971
    سطح
    55
    Points: 6,971, Level: 55
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 179
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 73 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیزم. به نظر من شما بایستی اخلاقا و رفتارهای شوهرت رو بشناسی و کاری کنی که اون باور کنه و به یقین برسه که تو قصد ناراحت کردنشو نداری. خب شما شهر خواهرتون بودید و دور از ایشون. بهتر بود بهشون میگفتین برنامه بیرون رفتنتون رو. چون دور از شما هستن و نگران حتما هستن.این به معنی اجازه گرفتن نیست بلکه فقط اطلاع و در جریان گذاشتن طرف مقابل هست.پس باعث ناراحتی ایشون کار شما بوده.میتونستی با یه جمله که" شرمنده نتونستم بهت اطلاع بدم" یا .... معذرت بخواهی و دیگه کارتون به قهر نکشه. شوهر منم مثل شوهر شما حساسه بعضی کارها و رفتارها که به نظر من عادی هست در نظر اون کاملا غیرعادی و اشتباهه و خیلی وقتا میگه خب اشتباه کردی هیچ من از این بیشتر ناراحتم که روی اشتباهت پافشاری می کنی..... شما اگه بگی بهش کارت اشتباه بوده و اصلا قهر نکنی مطمنم اونم ادامه نمیده. در مورد نیومدن خونه مامانت اینا خب زیاد حساس نشو . بزار بفهمه که برات مهم نیست اگه بفهمه خودش پیشنهاد میکنه بریم. منم اوایل زندگیم مثل شما بودم ولی الان که 17 سال گذشته میفهمم که چقدر بیخودی روزهام رو با قهر و ناراحتی کذروندم و چقدر اشتباه بوده. خب میگه یکماه بعد میام خونه مامانت نیاد شما خودت برو و یه بهونه ای بیار . بگو شوهرم کار داشت و ماجرای قهرت رو برای خونوادت نگو و سعی کن از این به بعد همراه شوهرت باشی.همراه منظورم اینه که وقتی زنگ زد و نگرانت بود و گفت چرا نگفتی بهم جایی رفتی بگید " معذرت میخوام درست میگید" همین یک جمله کافیه مطمنم که هیچوقت نه کوچیک میشید و نه کم ارزش بلکه روز به روز به ارزشتون اضافه میشه. تجربه زندگیه من اینو میگه.

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 تیر 98 [ 08:17]
    تاریخ عضویت
    1396-1-10
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,667
    سطح
    23
    Points: 1,667, Level: 23
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 51.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم السای عزیز. ولی شوهرم کلا با بیرون رفتن من با دوستام مشکل داره و مطمعنم اگه بهش میگفتم یا میگفت نباید بری یا انقدر زنگ میزنه و سوال میکنه ک آدم و بیزار میکنه. من کلا اجازه ندارم با دوستام برم پارک برم کافی شاپ یا هرجا فقط با کلی جروبحث راضی شده هرازگاهی خونشون برم یا اونا بیان اونم در حد هر دوماهی سه ماهی یکبار. جالبه ک من سرکار میرم و تو جامعه رفت و امد دارم اما به محض اینکه بخوام حتی خونه مامانم برم باید ازش اجازه بگیرم ک حتی گاهی وقتا میگه نباید بری و من نمیرم

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 خرداد 01 [ 15:58]
    تاریخ عضویت
    1393-6-21
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    6,971
    سطح
    55
    Points: 6,971, Level: 55
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 179
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 73 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ای کاش تو دوران نامزدی یکم بیشتر دقت میکردی باهاش بیشتر حرف میزدی و اخلاقش دستت میومد.چون این مسایل بایستی همون اول بررسی و صحبت بشه.ولی خب من همکاری دارم که شوهرش مخالفه رفتنه اون بیرون هست و خونه دوستاش ولی اون همکارم کاملا تز زندگی و شوهرش راضی هست و احساس خوشبختی میکنه یعنی شاید برای من قابل تحمل نباشه ولی اون به بقیه خوبیهای شوهرش نگاه میکنه و بیشتر خوبیهاش به چشمش میاد.باید اینو خودت حلش کنی.یه چیزه دیگه هم بعضی مردها یه چیزی رو الان میگن چن ماه بعد نظرشون عوض میشه و یادشون میره.شما حالا شما با خوش اخلاقی بشین باهاش صحبت کن باهاش حرف بزن اگه محدود میکرد شما رو بایستی سر کار هم نمیذاشت برید شاید اینکه نمیزاره با دوستاتون باشید علتهایی داشته باشه شاید دلایلی داره بشین باهاش صحبت کن حرفاشو گوش کن.

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 تیر 98 [ 08:17]
    تاریخ عضویت
    1396-1-10
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,667
    سطح
    23
    Points: 1,667, Level: 23
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 51.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط elsay نمایش پست ها
    ای کاش تو دوران نامزدی یکم بیشتر دقت میکردی باهاش بیشتر حرف میزدی و اخلاقش دستت میومد.چون این مسایل بایستی همون اول بررسی و صحبت بشه.ولی خب من همکاری دارم که شوهرش مخالفه رفتنه اون بیرون هست و خونه دوستاش ولی اون همکارم کاملا تز زندگی و شوهرش راضی هست و احساس خوشبختی میکنه یعنی شاید برای من قابل تحمل نباشه ولی اون به بقیه خوبیهای شوهرش نگاه میکنه و بیشتر خوبیهاش به چشمش میاد.باید اینو خودت حلش کنی.یه چیزه دیگه هم بعضی مردها یه چیزی رو الان میگن چن ماه بعد نظرشون عوض میشه و یادشون میره.شما حالا شما با خوش اخلاقی بشین باهاش صحبت کن باهاش حرف بزن اگه محدود میکرد شما رو بایستی سر کار هم نمیذاشت برید شاید اینکه نمیزاره با دوستاتون باشید علتهایی داشته باشه شاید دلایلی داره بشین باهاش صحبت کن حرفاشو گوش کن.
    سرکار میرم چون زیر بار قسط و قرضیم. حرفاش هم ک الان 3 سال تغییر نکرده. یعنی واقعا راهی برای تغییرش نیست مثل همکار شما باید بپذیرمش؟؟؟؟

    - - - Updated - - -

    دوستان اگه کسی تجربه داره و شوهرش اخلاقای شوهر منو داشته لطفا راهنمایی کنه


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.