به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 9 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 96
  1. #81
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 آبان 97 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1397-3-27
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,737
    سطح
    24
    Points: 1,737, Level: 24
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 70.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    152

    تشکرشده 147 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.ممنون از تاپیک مفیدتون.برداشتم شاید کمی متفاوت باشه ولی موارد دوستان رو تصدیق میکنم.
    احترام
    تمرین1:
    چه خصوصیات، اخلاق و منشی محترم بودن یک فرد رو در ذهن شما مجسم می کنه؟
    زود از کوره در نمیره.از الفاظ رکیک در خطاب کردن استفاده نمیکنه.بد کسی رو در جمع نمیگه،اعضای خانواده خودش رو تخریب نمیکنه،شنونده خوب نظرات،میشه یک صفتی رو مثل سلام کردن حتی با دشمنش راجع به اون مطمئن بود.
    تمرین 2:
    دو مورد احترام راستین و دو مورد احترام دروغین مثال بزنید و با هم مقایسه کنید.
    احترام راستین:پذیرفتن هر شخص با سلیقه او(تو مرد خوبی هستی حتی اگه ریش بذاری!)،
    احترام به کسانی که برای او محترم هستند(تو مهربونی مثل مادرت! )
    احترام دروغین:
    حفظ نکردن احترام در همه مکانها(حرف تو برام اولویت داره البته نه خونه داداشم!) ،
    حفظ نکردن احترام در همه زمانها(من بدون همسرم غذام رو شروع نمیکنم بجز وقتی که مهمون هستیم خونه مادرم و باید سریع غذا بخورم که تو جمع کردن سفره کمک کنم)

  2. 4 کاربر از پست مفید هادی60 تشکرکرده اند .

    Eram (پنجشنبه 31 خرداد 97), paiize (یکشنبه 03 تیر 97), میشل (دوشنبه 29 مرداد 97), عشق آفرین (جمعه 01 تیر 97)

  3. #82
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    امروز [ 03:36]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    778
    امتیاز
    24,323
    سطح
    94
    Points: 24,323, Level: 94
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,325

    تشکرشده 1,636 در 592 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان،خوبین؟خوشین؟ انشالله که حال همتون خوب باشه.

    اول از همه باید بگم از پست میشل عزیز لذت بردم و باهاش ارتباط برقرار کردم. احترامی که ما برای دیگران قائل هستیم از شأن و شخصیتی نشأت میگیره که در درون خود داریم.

    در واقع چیزی رو که در درون خود نداریم(احترام به خود) هرگز نمیتونیم به کس دیگری بدهیم (احترام به دیگران) .

    درمورد من: طبیعیه همیشه و همه جا یک جور خلق و خو ندارم اما وقت هایی که حالم خوبه و سرحالم و عزت نفس بیشتری دارم ، این توانمندی رو دارم که به دیگران احترام بیشتری

    بگذارم.حتی وقتی که اشتباه کوچکی ازشون میبینم بازهم میتونم بگذرم و براشون احترام قائل باشم .

    اما یک روزهایی هم هست که اشتباهات دیگران باعث میشه نسبت بهشون سختگیر و بداندیش بشم و در ذهنم براشون هیچ احترامی قائل نباشم و نگاهم منفی بشه . حتی گاهی این

    فکر تو کلامم هم بروز پیدا میکنه، لحنم مقداری تندوتیزتر میشه یا بدون فکر کردن و باسرعت بیشتر وصبر کمتر جواب طرف مقابل رو میدم.به نظرم اینها همون مصداق احترام نذاشتن

    هست،حتی اگر درظاهر جای تو ، شما خظاب کنیم یا پیش پاشون بلندشیم و سلام گرمی کنیم.

    تمرین1:
    چه خصوصیات، اخلاق و منشی محترم بودن یک فرد رو در ذهن شما مجسم می کنه؟


    صبر داشتن ، غیبت نکردن ، با اعتماد به نفس بودن، شنونده خوب بودن ، دروغ ریز و درشت نگفتن و تحریف نکردن واقعیت، احترام گذاشتن به حریم خصوصی دیگران ، فضولی نکردن در کار

    دیگران، پرگویی نکردن، خودستایی نکردن،تواضع داشتن،چشم و همچشمی نکردن، توکل به خدا و ایمان داشتن.

    تمرین 2:
    دو مورد احترام راستین و دو مورد احترام دروغین مثال بزنید و با هم مقایسه کنید.

    به نظرم در احترام راستین فکر ما و ذهن ما با زبان بدن و گفتار ما همخوانی داره، یعنی از یک طرف وقتی بزرگی وارد خونه شد بلندمیشیم و بهش احترام میگذاریم و از طرف دیگه وقتی داره

    صحبت میکنه سکوت میکنیم و سراپا گوش میشیم و به حرف هاش فکر میکنیم و بعد سبک و سنگین میگنیم که مناسب جواب بدیم. دراین مورد آرامش داریم و ذهن ما با رفتار ما همسو هست.
    اما در احترام دروغین نوعی تعارض و فشار روی انسان هست.

    احترام واقعی : احترام به پدر ومادر مخصوصا وقتی بزرگتر میشیم و بیشتر میفهمیم، احترام به همسر خصوصا وقتی از درون ما نشأت میگیره وهمسر توقعی نداره.احترام من به نی نی درونم

    که هدیه پاک خداونده، اونقدر پاک و معصومه که فکر میکنم علاوه بر عشق و محبت من لایق احترام من هم هست.


    احترام من به خودم وقتی نیاز به توجه و مراقبت و استراحت دارم.

    احترام دروغین : برداشت من از احترام دروغین اینه که میخوای سربه تن کسی نباشه اما در ظاهر بهش احترام میذاری، مثل حاکم مستبد که احترام بهش اجباره و

    اگر احترام ظاهری نباشه، انسان از فعالیت های عادی زندگی محروم میشه.
    اندکی صبر، سحر نزدیک است.
    ویرایش توسط Eram : پنجشنبه 31 خرداد 97 در ساعت 12:50

  4. 4 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    paiize (یکشنبه 03 تیر 97), میشل (جمعه 01 تیر 97), بهاره جون (دوشنبه 11 تیر 97), عشق آفرین (جمعه 01 تیر 97)

  5. #83
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    احسنت به شما. واقعا لذت بردم از پاسخ هاتون. خیلی عالی بود و تقریبا تمام مباحثی که می خواستیم بهش بپردازیم در پاسخ ها بود.

    میشه از پاسخ ها چند نکته کلیدی متوجه شد که البته اشاره بهشون خالی از لطف نیست:

    1. "مهمترین مسئله در احترام گذاشتن به دیگران این است که هرگز شخصی را در شرایطی که دوست ندارد قرار ندهیم. "

    ما گاهی ندانسته و ناخواسته بدیهی ترین حقوق افراد رو ازشون دریغ می کنیم، مثلا ممکنه به جایشان تصمیم بگیریم، به جایشان حرف بزنیم، نظر بدیم، حتی عمل کنیم. ممکنه بی مهابا قضاوتشون کنیم، غیبتشون کنیم، باهاشون بد رفتاری کنیم و بهشون دروغ مصلحتی بگیم و از این دست مثال ها که زیاده در حالی که خودمون هرگز دوست نداریم هدف چنین رفتارهایی قرار بگیریم.
    بد نیست آنچه برای خود نمی پسندیم، برای دیگران نپسندیم و هر آنچه از حق و حقوق انسانی برای خود قائلیم، برای دیگران هم قائل باشیم. از جمله اینکه دیگران رو در
    شرایطی که دوست ندارند قرار ندیم.

    2. "بیشترین تاثیر را با رفتارمان بر جای می گذاریم. "

    تصور کنید با فروشنده ای که به مهارت های کلامی و فنون بازاریابی تسلط کامل داره و بسیار محترمانه و خوش برخورد صحبت و رفتار می کنه در حال معامله هستید که کودک دستفروشی وارد مغازه میشه. فروشنده بر افروخته میره به سمتش و در حالی که یقه کودک دستفروش رو گرفته و کشان کشان به بیرون هدایت میکنه، با عصبانیت سرش داد میزنه : اینجا محل کسب و کاره، دفعه آخرت باشه اینورا پیدات میشه! بعد بیاد و از شما مودبانه عذرخواهی کنه و برگرده سر معامله... اما آیا هنوز هم این فرد در نظر شما شخصی هست که محترمانه رفتار می کنه؟ آیا هنوز هم میل قلبی به انجام معامله با او دارید؟

    به خاطر داشته باشید انسان ها از نظر احساسی به هم وابسته اند. هر چقدر به اطرافیانمون بیشتر احترام بگذاریم، از دید دیگران مقبول تریم. احترام ظاهری هرگز مقبولیت به همراه نمیاره.


    3. "نمی توانیم با کلمات شیک به دیگران بی احترامی کنیم"

    خیلی از مردم فکر می کنند همین که در کلامشون با رعایت ادب صحبت کنند کافیه. ولی خوبه فراموش نکنیم بی احترامی هرچقدر هم که شیک و شسته رفته باشه، بی احترامیه. مثلا جمله ی { عذر می خوام میان صحبتتون صحبت می کنم } در اصل قضیه که پریدن میان صحبت دیگران بی احترامیه تفاوتی ایجاد نمی کنه.

    4. " افراد برای انسان بودنشان محترمند، نه برای جنسیت شان، شغل، جایگاه، ثروت و یا موقعیت شان."

    بعضی ها به افراد خاصی بیشتر احترام می گذارند. مثلا به شخصی که جایگاه اجتماعی ویژه ای داره و یا تحصیلات، شغل مهم و غیره. مسلما چنین رفتاری از جانب هیچکس پسندیده نیست و تایید هم نمیشه. همانطور که پیشتر گفتیم بایستی احترام ما برخاسته از دیدگاه انسانی خودمان باشه و یا به قول میشل عزیز به خاطر احترامی که برای خودمون قائلیم، نه جایگاه و موقعیت طرف مقابلمون.

    5. " احترام قائل شدن با توجه کردن همراه هست"

    شاید تعجب کنید اگر بدونید برخی افراد از طریق تهدید و خطرآفرینی سعی در جلب احترام برای خودشون دارند. فقط با این استدلال که در کانون توجهات باشند و به هر قیمتی مورد اعتنا قرار بگیرند. بنابراین به خاطر داشته باشیم اهمیت دادن به اطرافیانمون و نیازهاشون احترام به آنها، و بی اعتنایی نسبت بهشون بی احترامی بهشون محسوب میشه. این مورد اهمیت بیشتری پیدا می کنه اگر طرف مقابل ما کودک و یا فرد سالخورده ای باشه!

    6. " از این امر به خود نبالید که دوستی به شما اجازه می دهد حرف های ناپسند به دوستان صمیمی خود بگویید... (هوملس)"

    اشتباه نکنیم! صمیمیت و راحتی، ما رو از احترام معاف نمی کنه. برعکس "هرچه روابط ما با شخصی صمیمانه تر باشه، احترام و مهربانی بیشتری ضرورت پیدا می کنه". درست نیست صمیمیت، موجب غفلت ما نسبت به رعایت احترام نزدیکانمون بشه.


    خب... خیلی ممنونم از شما دوستان خوبم، بی نهایت و پاییزه عزیز، جناب m.reza91 ، میشل جان، آقای هادی 60 و Eram گرامی. هر کدوم از پاسخ ها در نوع خودش بی نظیر بود و کار ما رو راحت کرد. ما جزئیات این بخش رو به خودتون می سپاریم.

    میریم که انشاء الله به زودی در پست بعدی به مبحث اعتماد بپردازیم.

  6. 6 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    Amir A (یکشنبه 03 تیر 97), Eram (سه شنبه 05 تیر 97), paiize (دوشنبه 25 تیر 97), هادی60 (دوشنبه 11 تیر 97), میشل (دوشنبه 29 مرداد 97), بهاره جون (دوشنبه 11 تیر 97)

  7. #84
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    "اعتماد به افراد از دوست داشتن آنها ارزنده تر است" (جرج مک دونالد/ شاعر اسکاتلندی)

    اعتماد

    ما در پست قبلی به اهمیت احترام در پی ریزی یک ارتباط خوب و موثر پرداختیم. در این پست می خواهیم بگیم احترام به تنهایی کافی نیست. یک ارتباط خوب و مناسب علاوه بر احترام مستلزمکسب شناخت از طریق تبادل تجربیات در طول زمان هست. کسب تجربیات مشترکی* که در طرفین حس اعتماد و اطمینان رو پایه گذاری می کنه.

    (* تجربه مشترک مانند معلم و شاگردی که یک سال تحصیلی رو با هم تجربه می کنند)

    تصور کنید "اعتماد" وجود نداشت. هیچ انسانی به دیگری کمک نمی کرد و تقاضای همکاری هم نداشت. هیچ خریداری برای خرید محصول مورد نظرش به هیچ فروشنده ای اعتماد نمی کرد، هیچکس دل به عشق نمی سپرد و در خانواده ها همه نسبت به هم بی اعتماد بودند. آیا هنوز هم زندگی اجتماعی مفهومی داشت؟ آیا آدمی در کنار همنوعانش احساس امنیت و آسایش داشت؟

    به وضوح می بینیم یکی از اساسی ترین و ابتدایی ترین نیاز انسان ها برای بقای زندگی اجتماعی "اعتماد" هست و زندگی اجتماعی بدون اعتماد غیر ممکنه.

    با اعتماد روابط اجتماعی محکم و صلح آمیز میشه و هر چند اعتماد با مخاطره همراه هست، لیکن پایه و اساسرفتار های جمعی و همکاری های سازنده است و جهان رو به جایی خوشایند تر و کارآمد تر تبدیل می کنه.

    البته باید بپذیریم که اعتماد هرچند پیامد های مثبتی می تونه به همراه داشته باشه، لیکن این پیام رو به فرد مقابل مخابره می کنه که "در آینده خواسته یا ناخواسته می تونی به من آسیب بزنی" . به هر حال این یک واقعیته که به هر کسی اعتماد می کنید به او فرصتی برای آسیب زدن به خود هم می دهید. ولی خیال واهیست اگر فکر کنید میشه به کسی اعتماد نکرد و همچنان معاشرت داشت. بنابر این به نظر میاد عاقلانه ترین تصمیم این باشه که اعتماد رو مدیریت کنیم.

    با این اوصاف اعتماد رو می تونیم چنین تعریف کنیم که:

    " اعتماد شامل دستیابی به شناختی معمول و معقول درباره افراد، و همچنین تعیین حد و مرزهای مشخص برای برقراری و حفظ روابط موفقیت آمیز است "

    اما سوال اینه که چگونه به دیگران اعتماد و اعتماد رو مدیریت کنیم؟

    هرگز نمیشه به هیچ کس اعتماد کامل داشت. چون انسان ها تغییر می کنند، تکامل پیدا می کنند، نمیشه به همه و برای همیشه اعتماد کرد. " اگر اعتماد سنجیده و درست نباشه، نتیجه اش درست برعکس انتظار ما خواهد بود. "

    پاسخ اینه:

    "بهتر است به جاي سياه (بد) يا سفيد (خوب) ديدن افراد، همه را خاکستری فرض کنيد. يعنی همه آدم‌ها را موجوداتی بدانيد که خوبند، اما گاهي هم کارهای بد انجام می دهند"

    اگر خیلی زود اعتماد کنیم ممکنه همه چیز رو ببازیم، همچنین ممکنه طرف مقابل ما فکر کنه انسانی ساده لوح هستیم که قبل از شناخت و ارزیابی خودمون رو در معرض آسیب قرار میدیم.

    اگر بیش از حد معقول اعتماد کنیم دیگران از ما دلزده میشن، چون هیچکس دلش نمی خواد مسئول صدمات و آسیب های احتمالی ما باشه.

    از طرفی اگر در اعتمادمون موازنه نداشته باشیم و اعتماد بطلبیم و اعتماد نکنیم، باعث رنجش و خشم طرف مقابلمون می شیم و حس بدی به او القا می کنیم.

    می بینیم که فاکتور زمان و مکان چقدر در مدیریت اعتماد مهم هستند.

    نتیجه گیری:

    " نمي گوييم كه درست و صادق نباشيم اما هر چه بيشتر باز باشيم ضريب خطر بيشتر است، آدم بايد با خودش، با احساسش و با انديشه اش درست و صادق باشد ولي بر زبان آوردن آن و ابراز آن به شخص ديگر مسئله اي است جدا. بايد بدانيم با چه كسي حرف مي زنيم و منظورمان از سهيم كردن او در احساس خود چيست. هر وقت از اين مسئله مطمئن شديم آن گاه آن را بر زبان آوريم"


    تمرین 3/ چگونه احترام دیگران را جلب کنیم؟
    تمرین 4 / چگونه اعتماد دیگران را جلب کنیم؟

    ممنون از اینکه وقت می گذارید. پست بعدی پست جمع بندی ما برای این فصل خواهد بود.

  8. 3 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    tavalode arezoo (سه شنبه 17 مهر 97), هادی60 (دوشنبه 11 تیر 97), میشل (دوشنبه 29 مرداد 97)

  9. #85
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    با سلام

    اعتماد + احتیاط = ایمن ماندن از آسیب های احتمالی ارتباط ها

    مبنا اعتماد است و اگر در شخصیت فردی بد بینی نفوذ نکرده باشد اهل اعتماد خواهد بود .... اما اعتماد به معنای بی احتیاطی نیست به عبارتی آنچه اعتماد را کیفیت می بخشد و سازنده می کند احتیاط است .

    احتیاط هم مبنا دارد .... مبنای احتیاط " ضرورت " است .... یعنی در ارتباطات لزومی به ورود به آنچه ضرورت ندارد نیست ....

    در این صورت مثلاً:

    کنجکاوی بیمورد ممنوع است
    تجسس ممنوع است
    در عین صداقت بیان هر راستی ممنوع است
    دخالت در امور دیگری ممنوع است

    رعایت اصول اخلاقی واجب است
    صداقت واجب است
    خیرخواهی واجب است
    امین بودن واجب است


    این لیست بر این مبنا می تواند توسط هرفردی تکمیل شود و این می شود محتوای ضرورت برای او در اعتماد توام با احتیاط

    در این صورت روابط حد می خورد و تا مرز آسیب پیش می رود و هرجا که آسیب باشد ایست می خورد ( خط قرمز ارتباط ).

    و اما تشخیص آسیب هم مهم است که مقوله دیگری می شود یعنی .... شناسایی آسیب های محتمل مترتب بر ارتباطات

  10. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    tavalode arezoo (سه شنبه 17 مهر 97), میشل (دوشنبه 29 مرداد 97), عشق آفرین (سه شنبه 27 شهریور 97)

  11. #86
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام

    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرین نمایش پست ها
    تمرین 3/ چگونه احترام دیگران را جلب کنیم؟
    اگر به دیگران احترام بگذاریم، اونها هم به ما احترام می گذارن. مگر اینکه اون فرد مشکل بخصوصی داشته باشه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرین نمایش پست ها
    تمرین 4 / چگونه اعتماد دیگران را جلب کنیم؟
    اعتماد....

    فکر می کنم اینها باعث می شه یک فرد قابل اعتماد باشه:

    ثبات شخصیتی.
    متانت و آرامش. و ادب.
    صداقت.
    پرخاشگر و مضطرب نبودن.
    رازداری.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  12. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    Eram (سه شنبه 30 مرداد 97), tavalode arezoo (سه شنبه 17 مهر 97), عشق آفرین (سه شنبه 27 شهریور 97)

  13. #87
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    سلام. اوقاتتون خوش. با پست های بسیار جذاب و تخصصی از سوی خانم فرشته مهربان و میشل عزیز همراه شدیم. اینکه احتیاط شرط عقل برای هر اعتماده و مواردی مانند ثبات شخصیتی، صداقت ، ادب، رازداری و غیره هم رهنمون میشه به اینکه به چه افرادی اعتماد کنیم و هم اینکه چگونه قابل اعتماد به نظر برسیم.

    ما یه جمع بندی داشته باشیم تا به لطف خدا مبحث بعدی رو آغاز کنیم، داریم به بخش های جذاب و کاربردی تر کارگاه آموزشی میرسیم.

    در ادامه به بررسی موانع اعتماد می پردازیم:

    1. تمسخر کردن: منظور ما از تمسخر شوخی کردن نیست. اما این غیر قابل انکاره که گاهی شوخی های ما به تمسخر آمیخته میشه و به جای لطیف کردن گفت و گو، شان و منزلت طرف مقابل رو نشانه میره که بیشتر به نظر میاد تخلیه بار روانی فرد هست. تحقیر و تمسخر دیگران باعث عدم اعتماد میشه.

    2. عدم مهارت در انتقاد: انقاد وقتی رنگ سرزنش به خودش بگیره یا نسنجیده صورت بگیره، عدم اعتماد رو در پی داره.

    3. کنش بی تفاوتی و بی اهمیتی: فرض کنید شخصی مسئله ای با اهمیت برای خودش و به ظاهر بی اهمیت برای ما رو مطرح میکنه. سکوت، واکنش سرد، بی حوصلگی، جواب سر بالا و تمامی کنش هایی که بی توجهی ما رو میرسونه موانعی برای اعتماده.

    4. ارزیابی از شخصیت به جای موقعیت در پاسخ ها: برای اکثر ما پیش آمده که در بیان شرایطی که باهاش مواجه شدیم با این دست پاسخ ها روبرو بشیم که: " حتما تو آدم خرافاتی هستی / می خوای بگی خیلی می فهمی / تو خیلی کمرو و بی اعتماد به نفسی / تو اخلاق خیلی بدی داری و غیره..." تمامی این پاسخ ها که بی توجهی به شرایط طرف مقابل و در عوض قضاوت شخصیتش رو میرسونه، ممانع از اعتماده.

    5. خودداری از جبران متقابل اعتماد: اگر دیگران به ما اعتماد کنند، ولی ما سهمی از اعتماد براشون قائل نباشیم، به زودی اعتماد به دست آورده رو از دست خواهیم داد.


    اما برای جلب اعتماد به چه ملزوماتی احتیاج داریم؟

    1. کاهش حسادت، رقابت و تدافع، روشی برای از میان برداشتن موانع بین ما و طرف مقابلمون هست.

    2. پذیرش از نوع توجه مثبت نا مشروط. به عبارتی همانگونه که هستند!

    3. خود ابرازی : تا زمانی که احساسات و افکار خودمون رو آشکار نکنیم، نمی تونیم انتطار داشته باشیم دیگران با ما همراه بشن. این خودابرازی هست که موجب شکل گیری اهداف مشترک میشه. البته خود ابرازی بایستی محتاطانه و سنجیده انجام بشه.

    4. صداقت و خیر خواهی: ما هرچقدر مهارت کلامی داشته باشیم، اگر یک درصد طرف مقابل ما احساس کنه اهداف شخصی رو دنبال می کنیم، دیگه هرگز به ما اعتماد نمیکنه. مهمه که نیت و حرفمون یکی باشه.

    5. شیوه زندگی، وفای به عهد و فراموش نکردن قول ها: حرف های ما نقش چندانی در اعتماد سازی ندارند، سهم عظیم اعتماد متعلق به رفتار ماست که جلب اعتماد یا بی اعتمادی رو در پی داره.

    6. شنوندگان ما احمق نیستند! بنابراین بهتره در مورد کارهایی که انجام نمیدیم صحبت نکنیم و تنها آنچه که بهش ایمان داریم و عمل می کنیم بیان کنیم.

    *پاورقی: مطالبی که گفته شد فکر می کنم در یکی از سایت ها به تفصیل بیان شده، به یاد ندارم چه سایتی. من چون نت برداری می کنم و بعد جمله بندی ، جمع بندی و ادغام، ممکنه عینا نباشه، اما اگر در گوگل جستجو کردید و بهش برخوردید، خوانش کاملش خالی از لطف نیست.

    کار در خانه 1 / سعی کنید نکات گفته شده در مورد احترام رو آگاهانه به کار بگیرید
    کار در خانه 2 / سعی کنید نکات گفته شده در مورد اعتماد رو آگاهانه به کار بگیرید

    (نیازی به گزارش نیست)

    قدم بعدی ما حق انتخاب هست. همراه ما باشید.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.

  14. 4 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    Eram (چهارشنبه 18 مهر 97), tavalode arezoo (سه شنبه 17 مهر 97), گیسو کمند (یکشنبه 27 آبان 97), بی نهایت (چهارشنبه 18 مهر 97)

  15. #88
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    حق انتخاب

    امروز می خواهیم در مورد مبحث مهمی صحبت کنیم. مبحثی که شاید با یه حساب سر انگشتی هم بشه متوجه شد چه سهم عظیمی در فشار روانی که در طول شبانه روز تحمل می کنیم داره. مسائل به ظاهر پیش پا افتاده و روزمره ای که باعثش بی ملاحظگی برخی در رعایت حقوق ما و در مقابل، ملاحظه بی مورد و بیش از حد ما در مطالبه حقوقمان هست.

    خواهش می کنم در کارگاه این جلسه شرکت کنید تا انشاء الله به نتایج خوبی برسیم.

    بسیار برای ما پیش اومده وقتی بریم سوپر مارکت، بر خلاف میلمون به جای باقی پول بهمون آدامس خرسی بدن! توی تاکسی پول پاره ای پس میدن که اگر همان لحظه بدی خودشون یه کورس دیگه ببرنت، ازت قبول نمی کنن! توی صف به جلوییت سپردن من پشت سر شمام، میره به همه کاراش میرسه 45 دقیقه بعد میاد میگه ببخشید من جلو شما بودم، جلویی هم تایید می کنه آره ایشون پشت سر من بود! و خیلی از این مواردی که میشه گفت علیرغم میلمون به ما تحمیل اش می کنند.

    بله، شاید بگیم 200 تومان پول خردی که راننده بهمون پس نداد ارزشی نداره که مطالبه اش کنیم، مسئله 200 تومان پول خرد نیست. ممکنه با میل قلبیمون ازش بگذریم. مسئله اینه که باید برای حق انتخاب ما ارزش قائل باشند و خودمان تصمیم بگیریم از اون 200 تومان بگذریم یا مطالبه اش کنیم.

    ما باید یاد بگیریم و به خاطر بسپاریم :

    {"نه" گفتن حق مسلم ماست!}

    تمرین1: / آیا تا به حال پیش اومده علیرغم خواسته تون تن به چیزی بدین که نمی خواهید؟ بعدش چه احساسی داشتید.

    مثال: یه بار آرایشگاه بودم. بعد از معطلی فراوان نوبتم که شد یه نفر جای من نشست. رفتم و گفتم خانوم نوبت منه. آرایشگر گفت این بچه کوچیک داره، کارش زود میشه، بشین الان صدات میزنم. اون موقع دلم نیومد خانومه رو بلندش کنم و مراعات کردم. اما بعدش خیلی خودخوری کردم که اجازه دادم حقم پایمال شه. درستش این بود که حداقل ازم اجازه می گرفتند!

    تمرین 2: / یک مورد که تونستید حق خودتون رو هرچند بی اهمیت مطالبه کنید مثال بزنید. احساستون بعد از مطالبه حقتون چی بوده؟

    مثال: یه بار یکی چیزی رو که می خواست امانت بذاره پیشم با پیک فرستاد. پول پیک شد 5500. خب مبلغ زیادی نبود، ولی باید خودش ابتدا حساب می کرد و درست نبود بذاره به حساب من. منم شماره کارتم دادم گفتم بریز به حساب. طرف جا خورد و شاید رو حساب آشنایی اصلا انتظار نداشت مطالبه کنم. ولی من از اینکه حقم رو گرفتم راضی بودم و خوشم اومد که اجازه ندادم چیزی بهم تحمیل کنند.

    این تمرینات مهمه. در موردش حرف داریم. لطفا حل کنید. ممنون
    ویرایش توسط عشق آفرین : سه شنبه 15 آبان 97 در ساعت 20:37

  16. 4 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 18 آبان 97), Quality (پنجشنبه 17 آبان 97), گیسو کمند (یکشنبه 27 آبان 97), الهه زیبایی ها (یکشنبه 20 آبان 97)

  17. #89
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    امروز [ 03:36]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    778
    امتیاز
    24,323
    سطح
    94
    Points: 24,323, Level: 94
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,325

    تشکرشده 1,636 در 592 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عشق آفرین جان

    ممنون از مطالب ارزنده ات.
    تمرین 1: هر وقت میرم مطب دکتر کلی پول ویزیت میدم و 5دقیقه هم برام وقت نمیذاره. من هم چیزی بهشون نمیگم ولی حرص می خورم.

    شایدم نمی دونم باید بهشون چی بگم یا چطور بگم؟

  18. 4 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 18 آبان 97), گیسو کمند (یکشنبه 27 آبان 97), الهه زیبایی ها (یکشنبه 20 آبان 97), عشق آفرین (یکشنبه 20 آبان 97)

  19. #90
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    آیا تا به حال پیش اومده علیرغم خواسته تون تن به چیزی بدین که نمی خواهید؟ بعدش چه احساسی داشتید.
    بله
    تو بحثای کاری پیش اومده. مثلا علی رغم میل من سرمایه گذار مسیر پروژمو تغییر میده. غالبا راحت می پذیرم چون اینو حقش میدونم. و البته تلاشمو میکنم که راه حلش به نتیجه برسه نه اینکه کاری کنم به شکست بخوره که بعدش بخوام بگم "من که گفته بودم این راه غلطه" . هر چند تو این موارد معمولا نتیجه پرهزینه تر از راه حل خودم میشه.

    مورد دیگه توی رانندگیه؛ مردم خیلی وقتا رعایت نمیکنند. اینجا واقعا نمیشه حق رو گرفت چون ممکنه کار به تصادف بکشه که میشه هزینه های مالی، روانی و حتی جانی. پس هزینش خیلی گرونه بنابراین راه حل اجتنابی رو انتخاب میکنم . ضمنا از اول سال تا حالا همیشه با دوچرخه بیرون میرم و از ماشین استفاده نمیکنم(مگر معدود مواردی) که با این قبیل چالش ها مواجه نشم ازون گذشته هم تفریحه هم ورزش.

    تمرین 2: / یک مورد که تونستید حق خودتون رو هرچند بی اهمیت مطالبه کنید مثال بزنید. احساستون بعد از مطالبه حقتون چی بوده؟
    سال پیش داشتم بخشنامه ی وزیر کار رو میخوندم که دیدم شرکتمون یکی از بندها رو اجرا نمیکنه و رفتم و اونو مطالبه کردم ابتدائا با مقاومت شدید همراه با بی توجهی مدیر عامل و امور مالی شرکت مواجه شدم(میخواستند بازی کنند؛ بازی های اریک برن البته) ولی بعد از دو بار نامه نگاری رسمی و چندین نوبت گفتگو های شفاهی فهمیدند که قضیه جدیه و از موقعی که مشمول اون بند میشدم حقمو گرفتم. البته با اطلاع رسانی ای که برای دیگران هم کردم بقیه هم به حقشون رسیدند.

  20. 3 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (یکشنبه 27 آبان 97), الهه زیبایی ها (یکشنبه 20 آبان 97), عشق آفرین (یکشنبه 20 آبان 97)


 
صفحه 9 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.