به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 بهمن 97 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1395-2-06
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,614
    سطح
    31
    Points: 2,614, Level: 31
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    فکر میکنم تنها راه آرامشم جداییه

    سلام.
    من هرچند وقت یه بار میام یه تاپیک میزنم و میرم و باز همون مشکلات باهام هست.
    الان ۴ ساله که ما ازدواج کردیم.مشکلات قبلی که تو تاپیکهای قبل گفتم هنوز پابرجاست و بیشتر هم شده.
    همسرم کلا آدم بی حوصله و کم طاقتی هست و متاسفانه کلا خودش و خانواده ش خودشون رو بالاتر از همه میبینن برای همین به هر کوچکترین کار درست یا غلط من کلی ایراد میگیره.
    میشه گفت تقریبا به طلاق عاطفی رسیدیم.چند ماه پیش یکم روابطمون بهتر شده بود و من واقعا خیلی دلم میخواست و تنها امیدم تو این زندگی این بود که یه بچه داشته باشیم.یعنی احساس میکنم اگه الان یه بچه داشتم سردی و بی تفاوتی همسرم رو میتونستم تحمل کنم.ولی خب شوهرم نمیخواد .یعنی میگه تو به درد مادر شدن نمیخوری...
    تو اون چند ماهی که خوب بودیم خیلی اصرار کردم گریه کردم دعوا کردم ولی نمیذاره...راستش منم مشکل دارم و شاید یکی دوسال دیگه هم بخوام صبر کنم دیگه هیچ وقت بچه دار نشم...شاید باورتون نشه ولی برام شده عقده.. مثل این فیلما هروقت بچه میبینم بغض میکنم ...گریه میکنم!
    حالا جدای این بحثا شوهرم که منو دوست نداره.منم خودم شاغلم و شکر خدا میتونم خیلی راحت از پس زندگی خودم بربیام یعنی خودم تنها باشم خیلی راحت تر از الان میتونم برای خودم خرج کنم.واقعا دیگه دلم نمیخواد تو این زندگی بمونم.زندگی که برام نه عشقی داشته و نه به رویاها و آرزوهایی که داشتم رسیدم.نه حرف همو میفهمیم نه تفاهمی توی مسایل مذهبی و اجتماعی و ... داریم.الان من ساعات کاریم رو زیاد کردم چون واقعا نمیتونیم تو خونه زیاد باهم باشیم!یه روز تعطیل میشه من اعصابم به هم میریزه.همسرم ساعات کاریش خیلی کمتر از منه با این وجود تو خونه دست به سیاه و سفید نمیزنه.حداقل کارهای شخصی خودش رو بکنه.کاملا احساس میکنم تنها نقش من تو زندگی همسرم یه کلفت بی جیرو مواجبه!
    الان تنها مشکل من اینه که چطور به پدر و مادرم اعلام کنم که قصدم جداییه.فقط دارم ملاحظه اونارو میکنم ولی میگم آخه تا کی من زندگیم تباه بشه؟
    فکر کنم اگه این لحظه به همسرم بگم طلاق توافقی بگیریم اونم راضیه .لطفا کمکم کنید....

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 بهمن 97 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1395-2-06
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,614
    سطح
    31
    Points: 2,614, Level: 31
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نمیدونم چه حکمتیه که متاسفانه هیچوقت از این انجمن کمکی بهم نشده

    دیگه انتظار کمک ندارم ولی خب دو هفته ست میام میرم به امید یه پست دیگه دلم گرفت از این همه بی توجهی

  3. کاربر روبرو از پست مفید ماهگل تشکرکرده است .

    Somebody20 (شنبه 23 تیر 97)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 مرداد 97 [ 15:28]
    تاریخ عضویت
    1397-3-28
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    400
    سطح
    7
    Points: 400, Level: 7
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    13

    تشکرشده 25 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم ماهگل عزیز... من چند تا سوال دارم لطفا با دقت جواب بدین تا بشه بهتر راهنمایی کرداز نظر سن خودت و همسرت و تحصیلاتتون؟
    دو تا از ایرادات اصلی شوهرت که به خاطرش میخوای جدا بشی چیه؟
    دو تا از ویژگی های خوب همسرت؟
    اگه به شوهرت بگی بیا جدا بشیم به نظرت چه واکنشی نشون میده؟ راضی میشه؟
    اگه از شوهرت بخوایم دو تا ایراد از تو بگه به نظرت چی میگه؟


    در حال حاضر به هیچ عنوان به بچه دار شدن حتی فکر هم نکن... برای جدایی عجله نکن... بذار اول مطمئن بشیم عزیز
    فقط لطفا دقیق جواب بده

  5. 2 کاربر از پست مفید نارجیس 2 تشکرکرده اند .

    Pooh (یکشنبه 10 تیر 97), ماهگل (دوشنبه 11 تیر 97)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 آبان 97 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1397-3-27
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,737
    سطح
    24
    Points: 1,737, Level: 24
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 70.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    152

    تشکرشده 147 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم ماهگل
    یک سری به تاپیکهای قبلیتون زدم
    و بنظرم رسید که این چند نکته رو میتونم براتون بنویسم
    یه حس آزردگی مانع از درک ریشه مشکلات و راه حل اونا میشه،ولی با اینحال شما تو زندگیتون حق دارین که از همسرتون جدا بشین،حتی اگر میشد یک فصل کتکی هم بهش بزنید بعد جدا بشین خوب بود.
    یعنی چی مدام تیکه بندازه بهتون
    یعنی چی با حرفاش ازار بده
    یعنی چی اعتماد بنفس خانمش رو له بکنه
    یعنی چی به یک خانم بگه شایستگی مادر شدن رو نداری،در حالیکه خانمها مدت زیادی رو با این ارزو بزرگ میشن.
    یعنی چی از وجود همسرش تو زندگی راضی نباشه خوب تو اومدی خواستگاری ایشون
    یعنی چی که کارهای شخصیش رو انجام نده،کمک که وظیفه اش هست.
    یعنی چی بخواد یه دختر رو از خانواده خونی اش جدا بکنه
    یعنی چی بخواد با حضور خانواده پدری خودش خانمش رو دق بده.
    اصلا خیلی بی انصافه
    خونوادتون باید از خداشون باشه که از دست همچین مردی خلاص بشین.
    دستتون تو جیب خودتون هست و وبال گردنشون نمیشین
    اصلا اقاتون داره کاری میکنه شما به غلط کردن بیفتین و بگید مهرم حلال جونم ازاد
    این مرده اصلا رو خودش مسلط نیست.
    حالا براش سخته یه پارک برین باهم
    ارزش نداره زندگیتون رو به پای همچین مردی بریزین ول کنید برید.

    این چیزا که میگن
    زن خونه میتونه مردش رو سربراه کنه
    یک سری مهارت های زندگی خانوم بلد باشه میتونه روابطش رو بهتر کنه
    اگه از نظر روابط جنسی همسرتون رو ارضا کنید دلبسته تون میشه
    مدام بهش سرویس محبت بدین جلبتون میشه
    کوتاه بیاین تا تنش نباشه تو روابطتون
    مکالمه کنید برای مسائلتون تو یه شرایط خوب
    با سیاستهای زنونه رامش کنید.
    یک سری خلاقیتها به روابطتون اضافه کنید
    از یک سری خدمات مشاوره ای کمک بگیرید که برید دنبال حل اختلافات ریز و درشت بینتون

    همه اینا حرفی بیش نیس.این اقا درست بشو نیس

    جونتون رو ور دارین برین بذارین چند روز کسی نباشه تحویلش بگیره وزندگیش بمونه رو زمین تا بفهم دنیا دسته کیه.



    البته بگم من این حرفها رو که زدم نگاه خودم نبود.هرچی تو تاپیکهای قبلیتون نگاه کردم دیدم هرچی بهتون راهکار دادن شما دیگه ادامه ندادین و اظهارنظری نکردین و از نتیجه اون راهکار ها و تلاشهای خودتون چیزی نگفتین.بنظرم رسید شما دوست دارین این حرفها رو بشنوید تا بدونید ماهم میفهمیم شما چی میکشین ولی واقعا راه حل اینطور نیس.قلبتون ازرده هست.

  7. کاربر روبرو از پست مفید هادی60 تشکرکرده است .

    ماهگل (دوشنبه 11 تیر 97)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 بهمن 97 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1395-2-06
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,614
    سطح
    31
    Points: 2,614, Level: 31
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نارجیس 2 نمایش پست ها
    سلام خانم ماهگل عزیز... من چند تا سوال دارم لطفا با دقت جواب بدین تا بشه بهتر راهنمایی کرداز نظر سن خودت و همسرت و تحصیلاتتون؟
    دو تا از ایرادات اصلی شوهرت که به خاطرش میخوای جدا بشی چیه؟
    دو تا از ویژگی های خوب همسرت؟
    اگه به شوهرت بگی بیا جدا بشیم به نظرت چه واکنشی نشون میده؟ راضی میشه؟
    اگه از شوهرت بخوایم دو تا ایراد از تو بگه به نظرت چی میگه؟


    در حال حاضر به هیچ عنوان به بچه دار شدن حتی فکر هم نکن... برای جدایی عجله نکن... بذار اول مطمئن بشیم عزیز
    فقط لطفا دقیق جواب بده
    من ۲۹ و همسرم ۳۳
    تحصیلات هر دو دکترا ..من تموم کردم همسرم دانشجوئه
    از ایرادات شوهرم به قول خودش میگه زندگی باهاش سخته.تقریبا به همه چی گیر میده.از کوچکترین چیزها دعواهای بزرگ راه میندازه
    محبت کردن رو که کلا بلد نیست
    و همونطور که گفتم علاقه ای بینمون نیست
    ویژگی خوبش کم نیست.شاید اونقدری که من دلم میخواست پایبند به کارها و واجبات مذهبی نباشه ولی حلال حروم سرش میشه و کلا توی هر مورد دیگه ای آدم پاک و صادقیه
    فکر کنم راضی به جدایی باشه چون اونم خسته شده
    شوهرم کلا منو ایراد میبینه.نمیدونم همه کارام رو پر از ایراد میبینه چیزای خیلی کوچیک رو حتی

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 بهمن 97 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1395-2-06
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,614
    سطح
    31
    Points: 2,614, Level: 31
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هادی60 نمایش پست ها
    سلام خانم ماهگل
    یک سری به تاپیکهای قبلیتون زدم
    و بنظرم رسید که این چند نکته رو میتونم براتون بنویسم
    یه حس آزردگی مانع از درک ریشه مشکلات و راه حل اونا میشه،ولی با اینحال شما تو زندگیتون حق دارین که از همسرتون جدا بشین،حتی اگر میشد یک فصل کتکی هم بهش بزنید بعد جدا بشین خوب بود.
    یعنی چی مدام تیکه بندازه بهتون
    یعنی چی با حرفاش ازار بده
    یعنی چی اعتماد بنفس خانمش رو له بکنه
    یعنی چی به یک خانم بگه شایستگی مادر شدن رو نداری،در حالیکه خانمها مدت زیادی رو با این ارزو بزرگ میشن.
    یعنی چی از وجود همسرش تو زندگی راضی نباشه خوب تو اومدی خواستگاری ایشون
    یعنی چی که کارهای شخصیش رو انجام نده،کمک که وظیفه اش هست.
    یعنی چی بخواد یه دختر رو از خانواده خونی اش جدا بکنه
    یعنی چی بخواد با حضور خانواده پدری خودش خانمش رو دق بده.
    اصلا خیلی بی انصافه
    خونوادتون باید از خداشون باشه که از دست همچین مردی خلاص بشین.
    دستتون تو جیب خودتون هست و وبال گردنشون نمیشین
    اصلا اقاتون داره کاری میکنه شما به غلط کردن بیفتین و بگید مهرم حلال جونم ازاد
    این مرده اصلا رو خودش مسلط نیست.
    حالا براش سخته یه پارک برین باهم
    ارزش نداره زندگیتون رو به پای همچین مردی بریزین ول کنید برید.

    این چیزا که میگن
    زن خونه میتونه مردش رو سربراه کنه
    یک سری مهارت های زندگی خانوم بلد باشه میتونه روابطش رو بهتر کنه
    اگه از نظر روابط جنسی همسرتون رو ارضا کنید دلبسته تون میشه
    مدام بهش سرویس محبت بدین جلبتون میشه
    کوتاه بیاین تا تنش نباشه تو روابطتون
    مکالمه کنید برای مسائلتون تو یه شرایط خوب
    با سیاستهای زنونه رامش کنید.
    یک سری خلاقیتها به روابطتون اضافه کنید
    از یک سری خدمات مشاوره ای کمک بگیرید که برید دنبال حل اختلافات ریز و درشت بینتون

    همه اینا حرفی بیش نیس.این اقا درست بشو نیس

    جونتون رو ور دارین برین بذارین چند روز کسی نباشه تحویلش بگیره وزندگیش بمونه رو زمین تا بفهم دنیا دسته کیه.



    البته بگم من این حرفها رو که زدم نگاه خودم نبود.هرچی تو تاپیکهای قبلیتون نگاه کردم دیدم هرچی بهتون راهکار دادن شما دیگه ادامه ندادین و اظهارنظری نکردین و از نتیجه اون راهکار ها و تلاشهای خودتون چیزی نگفتین.بنظرم رسید شما دوست دارین این حرفها رو بشنوید تا بدونید ماهم میفهمیم شما چی میکشین ولی واقعا راه حل اینطور نیس.قلبتون ازرده هست.
    به هر حال ممنون که وقت گذاشتین برای پست های من

  10. کاربر روبرو از پست مفید ماهگل تشکرکرده است .

    هادی60 (سه شنبه 12 تیر 97)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 مرداد 97 [ 15:28]
    تاریخ عضویت
    1397-3-28
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    400
    سطح
    7
    Points: 400, Level: 7
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    13

    تشکرشده 25 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ماهگل نمایش پست ها
    من ۲۹ و همسرم ۳۳
    تحصیلات هر دو دکترا ..من تموم کردم همسرم دانشجوئه
    از ایرادات شوهرم به قول خودش میگه زندگی باهاش سخته.تقریبا به همه چی گیر میده.از کوچکترین چیزها دعواهای بزرگ راه میندازه
    محبت کردن رو که کلا بلد نیست
    و همونطور که گفتم علاقه ای بینمون نیست

    اینایی که گفتی اصلا مشخصه و ویژگی نیست.. اینا برداشتای تو از یه رفتاریه... همین کهوبه همه چیز گیر میده یعنی مشکلی داره.. اون مشکل رو باید پیدا کنی... ببین عزیزم هر زنو شوهری وقتی رابطشون خوب نباشه شروع میکنن به ایراد گرفتن از همدیگه... مشخصه هنوز اونو نمیشناسی.. چون از این چیزایی که گفتی هیچکردم مشخصه یا ویژگی شخصیتی آدم که به خاطرش به طلاق فکر کنی نمی تونه درست باشه... میگی محبت کردن بلد نیست... آیا از روز اول آشنایی هم اینطور بود؟ یا به مرور محبتش کم شد؟


    ویژگی خوبش کم نیست.شاید اونقدری که من دلم میخواست پایبند به کارها وواجبات مذهبی نباشه ولی حلال حروم سرش میشه و کلا توی هر مورد دیگه ای آدم پاک و صادقیه
    فکر کنم راضی به جدایی باشه چون اونم خسته شده
    حالا اینو تقریبا میشه قبول کرد که پاک و صادق و به عبارتی قابل اعتماده.. یه کم بیشتر علت رفتارها و ویژگی های شخصیتی شوهرت رو تحلیل کن تا به نتایج درست برسی
    چرا ازش سوالدنمیکنی؟ بهش بگو چند تا ویژگی های خوب و بد تو رو بگه... یا ازش بپرس دو تا از انتظاراتی که تو زندگی مشترک ازت داره رو واضح بگه
    االان من فک میکنم مشکل اصلی خودت اینه که شوهرت بهت توجه و محبت نداره... خوب باید علتشو بفهمی عزیزم... حتما حتما جواب این سوالم رو هم بده که اگه از شوهرت بپرسیم دو تا از ایرادها یا انتظاراتشو از تو بگه چی میگه


    شوهرم کلا منو ایراد میبینه.نمیدونم همه کارام رو پر از ایراد میبینه چیزای خیلی کوچیک رو حتی
    اصلا این حرفتو قبول ندارم...

    باید بگم هیچ کدوم از سوالاتی که ازت پرسیدم واضح نبود و کاااااااملا مشخصه که درک درستی از رابطتون نه تو و نه شوهرت ندارید.

  12. کاربر روبرو از پست مفید نارجیس 2 تشکرکرده است .

    هادی60 (سه شنبه 12 تیر 97)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 تیر 97 [ 17:25]
    تاریخ عضویت
    1393-7-06
    نوشته ها
    129
    امتیاز
    5,905
    سطح
    49
    Points: 5,905, Level: 49
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    369

    تشکرشده 377 در 121 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام


    با توجه به تاپيك قبلى كه از شما به خاطر دارم فكر ميكنم شما شديدا مهر طلب باشيد و با اين تصميم هم دنبال پاسخ به اين نيازتون باشيد تا طلاق،


    اگه اين پيشنهاد رو به شوهرتون بديد و اونم موافقت كنه ( به هر دليلى حتى از روى لجبازى و غرور ) يه درگيرى ذهنى خواهيد داشت كه چند سال از عمرم رو با اين نامرد بى معرفت هدر دادم
    اگه هم مخالفت كنه ميگيد اين آدم نرمالى نيست ميخاد با اين كارا منو دق بده
    هر دو جواب شما رو به هم ميريزه چون شما انتظار داريد با مطرح كردن اين موضوع يه نقطه عطفى تو زندگيتون شكل بگيره و از شوهرتون محبت بگيريد.


    پس تا وقتى كه به حالت عادى و نرمال نرسيديد به فكر طلاق نباشيد
    پيشنهاد ميكنم يه برنامه چند ماهه بريزيد و سعى كنيد و سهم ساير عزيزانتون براى كمك و پاسخ به اين نياز رو بيشتر كنيد . و از هر كس به اندازه توان و روحياتش انتظار داشته باشيد
    مثلا اگه خواهرتون تو هفته بيشتر از يه نصف روز رو نميتونه برا شما وقت بزاره به همون اندازه براش سهم قائل شيد.


    به هر حال چه شما طلاق بگيريدچه نه بايد به اين نيازتون پاسخ بديد حداقلش با اين روش با زندگى بعد طلاق كمى خودتون وفق ميديد
    هم كمتر آسيب ميبينيد
    و از همه مهمتر اينكه مطمئن ميشيد كه طلاق راهكار مناسبى بوده و يه تصميم هيجانى و احساسى نبوده.
    البته شايد اين مشكل قسمتيش به شما برگرده كه نميتونيد محبت دريافت كنيد و با كمترين بى محلى بهم ميريزيد.


    شوهرتون چرا فكر ميكنه شما مادر خوبى نميشيد ؟


    من قبلا هم گفتم يكى از ايرادات شما اينكه همه چيز رو ميريزيد تو خودتون بعد كه تحملتون تموم شد اون مشكلات منفجر ميشن .
    مشكلاتتون رو ريز كنيد جداگانه براش دنبال راهكار باشيد .


    يه تاپيك قبلا داشتيد و دنبال هدف و انگيزه براى ادامه زندگى بوديد به چه جمع بندى رسيديد ؟ يعنى تو ازدواج دنبال چى بوديد و اگه طلاق بگيريد به اون اهداف ميرسيد ؟

  14. کاربر روبرو از پست مفید امیر مسعود تشکرکرده است .

    ماهگل (جمعه 22 تیر 97)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 آبان 97 [ 18:52]
    تاریخ عضویت
    1397-3-22
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    619
    سطح
    12
    Points: 619, Level: 12
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 20 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام...
    کاش چند تا مثال از ایرادهایی که میگیره بزنید شاید واقعا مشکل بزرگی هست!!
    در هر صورت منم مشکل جمع و جور کردن مداوم ریخت و پاش های شوهرم رو دارم و یک جوریه که اگر دو هفته تو خونه باشه دست به دوتا بشقاب نمیزنه که جمع کنه چه برسه به اینکه بشوره!!!!
    خلاصه درست بشو نیست برای من که نشد همه راهی رو رفتم اما نتیجه نداد
    اگر جسارت نمیشه از نظر ظاهری چطور هستید آیا مورد پسند همسرتون هستید؟و اینکه شما خودتون بهتر میدونید درس خشک میکنه بی روح میکنه مخصوصا دکتری شاید بخاطر همینه!

  16. کاربر روبرو از پست مفید Tannha تشکرکرده است .

    ماهگل (جمعه 22 تیر 97)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 بهمن 97 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1395-2-06
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    2,614
    سطح
    31
    Points: 2,614, Level: 31
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    40

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط امیر مسعود نمایش پست ها
    سلام


    با توجه به تاپيك قبلى كه از شما به خاطر دارم فكر ميكنم شما شديدا مهر طلب باشيد و با اين تصميم هم دنبال پاسخ به اين نيازتون باشيد تا طلاق،


    اگه اين پيشنهاد رو به شوهرتون بديد و اونم موافقت كنه ( به هر دليلى حتى از روى لجبازى و غرور ) يه درگيرى ذهنى خواهيد داشت كه چند سال از عمرم رو با اين نامرد بى معرفت هدر دادم
    اگه هم مخالفت كنه ميگيد اين آدم نرمالى نيست ميخاد با اين كارا منو دق بده
    هر دو جواب شما رو به هم ميريزه چون شما انتظار داريد با مطرح كردن اين موضوع يه نقطه عطفى تو زندگيتون شكل بگيره و از شوهرتون محبت بگيريد.


    پس تا وقتى كه به حالت عادى و نرمال نرسيديد به فكر طلاق نباشيد
    پيشنهاد ميكنم يه برنامه چند ماهه بريزيد و سعى كنيد و سهم ساير عزيزانتون براى كمك و پاسخ به اين نياز رو بيشتر كنيد . و از هر كس به اندازه توان و روحياتش انتظار داشته باشيد
    مثلا اگه خواهرتون تو هفته بيشتر از يه نصف روز رو نميتونه برا شما وقت بزاره به همون اندازه براش سهم قائل شيد.


    به هر حال چه شما طلاق بگيريدچه نه بايد به اين نيازتون پاسخ بديد حداقلش با اين روش با زندگى بعد طلاق كمى خودتون وفق ميديد
    هم كمتر آسيب ميبينيد
    و از همه مهمتر اينكه مطمئن ميشيد كه طلاق راهكار مناسبى بوده و يه تصميم هيجانى و احساسى نبوده.
    البته شايد اين مشكل قسمتيش به شما برگرده كه نميتونيد محبت دريافت كنيد و با كمترين بى محلى بهم ميريزيد.


    شوهرتون چرا فكر ميكنه شما مادر خوبى نميشيد ؟


    من قبلا هم گفتم يكى از ايرادات شما اينكه همه چيز رو ميريزيد تو خودتون بعد كه تحملتون تموم شد اون مشكلات منفجر ميشن .
    مشكلاتتون رو ريز كنيد جداگانه براش دنبال راهكار باشيد .


    يه تاپيك قبلا داشتيد و دنبال هدف و انگيزه براى ادامه زندگى بوديد به چه جمع بندى رسيديد ؟ يعنى تو ازدواج دنبال چى بوديد و اگه طلاق بگيريد به اون اهداف ميرسيد ؟
    من این حرفتون رو قبول دارم که مهرطلب هستم ولی واقعا خیلی تغییر کرده اوضاع و واقعا من شرایطم بهتر شده ولی همسرم شاید بدتر شده نمیدونم

    اینم قبول دارم که همه چیز رو میریزم تو خودم چون واقعا نمیتونم حل کنم مشکلات رو .خیلی وقتا از چیزایی ناراحت میشم و اعصابم خرد میشه ولی فقط به خاطر این که ۲-۳ روز دعوا و جنگ نشه تو خونه میریزم تو خودم و هیچ وقت چیزی نمیگم تا چند ماه دیگه که همه چی تلنبار میشه رو هم و منفجر میشم.
    راستش نمیتونم با همسرم حرف بزنم... هروقت بخوام حرف بزنم میگه وقت ندارم به زور چند باری خواستم حرف بزنیم یه جوری صحبت رو دستش میگیره من اصلا یادم میره من میخواستم انتقاد کنم و آخرش باز من میشم آدم بده

    انگیزه هم مثل سایر مشکلاتم فقط گفتم بیخیال همه مشکلاتی دارن تو زندگی مگا همه هدفشون رو میدونن که چیه و اینجوری این قضیه رو حل کردم برای خودم


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. لطفا راهنماییم کنید
    توسط bita2 در انجمن اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 31 مرداد 92, 12:17
  2. راهنماییم کنید لطفاً
    توسط roze siah در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 10 مرداد 92, 10:02
  3. می خوام ارشد حتما حتما قبول شم البته با این شرایط.... لطفا راهنماییم کنید
    توسط sami92 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 02 تیر 92, 12:07
  4. راهنماییم کنید همسرم را برگردونم
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 73
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 خرداد 92, 00:46
  5. آیا درانتخابم اشتباه کردم یانه؟(لطفا راهنماییم کنین)
    توسط هیلان در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 09 فروردین 90, 14:04

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.