به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 26
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array

    درگیری و کتک کاری شوهرم

    سلام.امیدوارم بتونم از راهنمایی هاتون استفاده کنم و بهترین تصمیم رو بگیرم.
    شوهرم خیلی بد رانندگی میکنه.خیلی وحشتناک.حتی سرعت بالا تو لاین مخالف.
    کل فامیلای اونا و فامیلای ما حتی میدونن که رانندگیش وحشتناکه.امروز خارج شهر داشت رانندگی میکرد که بیایم خونه مامانم اینا.
    حالا تو لاین مخالف میرفت؛لایی میکشید.وسط کامیونا میرفت.من از ترس گریه ام گرفته بود.هر چی میگفتم آرومتر برو گوش نمیداد.بعد یه ماشین از پشت بوق زد که شوهرم بره کنار.شوهرم کنار کشید ولی بعدش عصبانی شد از اینکه اون مرده چرا براش بوق زد شیشه رو پایین کشید کلی فحاشی کرد.براش لایی میکشید.رفت جلوش یه دفعه ترمز میکرد.خدا رو شکر اون مرده اهمیت نداد و به رانندگیش ادامه داد.بعد هم وقتی پلاک ماشینش رو دید از همشهریهای منه کلی بد و بیراه به ماها گفت.من چیزی نگفتم.چون دیدم خیلی عصبانیه و شاید اوضاع بد تر شه.
    آخرا که دیگه داشتیم میرسیدیم جای بدی سبقت خطرناک گرفت.پلیس نگهش داشت.جریمه ش کرد.بهش نمره منفی داد.بعد اومد به من گفت به من پول بده به پلیس بدم.منم گفتم تو کیفم ندارم.
    بعد گفتم آخیش خوب شد که جریمه شدی.دلم خنک شد.میدونم الان میگید نباید این حرفو میزدی ولی واقعا تو اون چند ساعت به گریه رسیده بودم.
    بعد هیچی اومدیم و اومدیم نزدیک ده کیلومتر اونورتر داشتیم حرف میزدیم یک دفعه چنان دادی کشید سرم که اصلا نفهمیدم برا چی داد زد...
    بعد شروع کرد تو ماشین به زدنه من.انقدر زد زد زد تو صورتم؛تو سرم.تو دهنم که حد نداشت.
    اینم بگم من خیلی در برابرش ریزه میزه م.
    بعد خیلی داشت میزد منم ترسیددم.گفتم باشه بس کن دیگه.نکن انقدر.ولم نکرد.من از درد گریه م گرفته بود.یه دفعه یه پلیس دیدم داد زدم آقا کمک....
    کمک...
    پلیسه سرش رو بلند کرد سریع شماره پلاک رو نوشت.بعد این عوضی تندتر رفت.بهش گقتم وایستا وایستا.انقدر گفتم نگه داشت.سوییچ رو گرفتم گفتم پیاده شو.برو خونتون.منم میرم خونمون.
    من پیاده شدم که بشینم پشت فرمون.اونم پیاده شد انقدر زد زد با لگد با دست با مشت....
    دیگه مردم گفتن ول کن آقا.
    بعد منو پرت کرد تو ماشین.گازش گرفت اومد سمت خونه مامانم اینا.یه جا نگه داشت گفت برو دست و صورتت رو بشور .من نرفتم.دوباره گفتم برو خونتون.
    نرفت.منو آورد دم خونه مامانم اینا.اومدم بالا به مامانم گفتم.اون پایین وایستاده بود.
    .مامانم گفت تو حق نداشتی چنین کاری کنی و این حرفا.همون موقع خواهرش زنگ زد به خواهرش جریان رو گفتم.گفتم حرف اول و آخر من طلاقه.خواهرش زنگ زد و باهاش داد و بیداد کرد.اونم نشست تو خونمون .با مامانم حرف زد.بعد گفتم برو بیرون.نرفت.گفت میخوام با بابات حرف بزنم.رفت بیرون و آخر شب اومد.بابام صبح باهاش حرف زد و گفت چی شده؟
    و اونم گفت.گفت من به حرفش گوش نمیدم و من وقتی ازش میخوام بچه دار شیم موافقت نمیکنه.
    بابامم گفت شما خودتون الان مشکل دارین ؛بچه دار شین؟بابامم بعد گفت:اینجوری که نمیشه.دفعه چندمه که روش دست بلند میکنی.تو نمیتونی عصبانیتت رو کنترل کنی.
    بعد منو صدا زد و گفت سحر تو نظرت چیه!
    من گفتم من خیلی بهش فرصت دادم.همه کار برا زندگیم کردم.هر روشی که مشاور روانشناس روانپزشک گفت انجام دادم ولی اون اصلا همکاری نمیکنه.منم از توهین فحاشی کتک خسته شدم.من میخوام جدا شم.
    بابام گفت تصمیم گیری به عهده سحره.
    الان دو هفته اس خونه پدرم موندم.مادرش بهم زنگ زد و گفت اون نادونی کرده؛تو ببخش .تو بزرگواری کن برگرد ولی من گفتم راستش من تصمیم به جداییه.
    خیلی اصرار کرد مجبور شدم بگم باشه فکرامو میکنم.
    تصمیمم طلاقه.نمیدونم از پسش برمیام یا نه!

  2. کاربر روبرو از پست مفید سحر22 تشکرکرده است .

    mercedes62 (یکشنبه 27 خرداد 97)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 31 خرداد 97 [ 17:06]
    تاریخ عضویت
    1397-3-28
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    22
    سطح
    1
    Points: 22, Level: 1
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 6.0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام اجی من به خودم و طرز فکرم مطمئن نیستم ولی به نظره من برنگردی بهتره.....اگ برگردی و یهو باردار بشی اون موقع برگشتنت خیلی سخت میشه یااینکه مجبور میشی تاآخره عمر بخاطره بچه هاتم ک شده تحمل کنی....
    شوهره منم قول داد دیگ کارای بدشو تکرار نکنه ولی تا خرش از پل رد شد یادش رفت

  4. کاربر روبرو از پست مفید Aliyounesi تشکرکرده است .

    سحر22 (دوشنبه 28 خرداد 97)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 مرداد 97 [ 08:54]
    تاریخ عضویت
    1396-9-12
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    5,866
    سطح
    49
    Points: 5,866, Level: 49
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    427

    تشکرشده 431 در 145 پست

    Rep Power
    48
    Array
    دلیل این شدت عصبانیت همسرتون خب چی بوده؟ مشت و لگد آخه؟! هنوز هوا هم اونقدری گرم نشده آدم الکی انقدر آب روغن قاطی کنه.

    من متوجه نشدم شما دیروز این اتفاق براتون افتاه ولی دو هفته هست منزل پدرتون هستین؟ یعنی قبل این اتفاق هم جدا بودین؟ برای چی؟ برای من ناواضح بود.

  6. کاربر روبرو از پست مفید Amir A تشکرکرده است .

    سحر22 (دوشنبه 28 خرداد 97)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام.کلا آدم عصبی هست و با کوچکترین چیز بهم میریزه.دیروز این اتفاق نیفتاد .اگه نوشتم دیروز؛اشتباه نوشتم.دو هفته اس که این اتفاق افتاده.بعد این اتفاق خونه پدرم موندم.قبلا عصبانیتش رو سر خانوادش خالی میکرد.تو دوران عقد چند بار دیده بودم.ولی بعد عروسی حتی ناراحتی های بیرونش رو سر من خالی میکرد.کلا هیچ وقت حامی من نبود.همیشه پشت من و خانوادم پیش همه بد میگه.حتی زمانیکه بینمون بحثی پیش میاد به دوستش زنگ میزنه جلوی من از من بد میگه.این رفتارا واقعا برام غیر قابل تحمل شده

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 مرداد 97 [ 08:54]
    تاریخ عضویت
    1396-9-12
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    5,866
    سطح
    49
    Points: 5,866, Level: 49
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    427

    تشکرشده 431 در 145 پست

    Rep Power
    48
    Array
    سحر خانم من خودمم آدم عصبی ای هستم و زود جوش میارم متوجه هستم کسی از چیزهای کوچیک یک مرتبه عصبانی میشه یعنی چی ولی عصبانیت همسر شما یک لحظه نبوده و ننوشتین چه صحبت هایی هم شده که داد و هوار کرده و بعدم تا این حد خشونت به خرج داده.

    آدمی که زود قاطی میکنه رو باید یکم مراعاتشو کرد البته نه اینکه مجوز مشت و لگد زدن به همسرش رو تحت هر شرایطی هم که باشه داشته باشه ولی شما هم باید با مبالات باهاش صحبت کنید البته اگه قصد زندگی دارید. اگه قصد طلاق دارید که باید تا الان پزشکی قانونی جای کتک هارو نشون میدادید و مراحل قانونی خودشو طی کنید مسیرتون مشخصه. ولی اگه قصد زندگی دارید باید یکمم رعایت کنید. من خودم تو عصبانیت، همسرم دستش رو هم زیادی تکون بده یا کلا یکم بیش از حد جنبش داشته باشه یا زیاد حرف بزنه هم بدتر میشم. آرامش کامل میخوام تا از مود عصبانیت دربیام. اینکه مثلا افسر نگهش داشته بعد بهش میگین دلم خنک شد خب آدم نرمال هم عصبانی میشه دیگه چه برسه آدمی که مشکل عصبی بودن رو از قبل هم داره. حرفای دیگه تونم اگر به همین شکل هست خب شاید اگر عوضش کنین خیلی بهتر باشه.
    بهترین کار وقتی همسرتون عصبانیه اینه که باهاش بحث نکنید یا سکوت کنید یا اگر اصرار داره جوابشو بدید باهاش مخالفت صریح نکنید یا حتی اگه خیلی بیراه نمیگه تاییدش هم بکنید طعنه و تیکه و دلم خنک شد مثلا مناسب حال آدم عصبانی نیست. به کارهایی که داره میکنه اون لحظه عکس العمل نشون ندید و صبر کنید آروم بشه. لایی کشیدن یا دعوا با بقیه تو عصبانیت پیش میاد اگر صبر میکردید و احتمالا یه سری حرفارو نمیزدید خودش آروم میشد.
    کمک گرفتن از افسر تو خیابون هم من واقعا نمیتونم تجسم کنم همچین کاری کردین بدتر تحریکش کردین بزنه که!

    اگه خواستید باهاش ادامه بدید بفرستینش دکتر آرام بخش مصرف کنه. کاملا و در همه مواقع اثربخش نیست ولی یکم اعصاب رو تعدیل میکنه سر هر چیز کوچیکی راحت جوش نیاره. مشت رو زن دیگه خیلی حرکت ناجوانمردانه ایه فرمون اتومبیل رو برای همین اصلا نباید در ماشین های تمام اتوماتیک در آینده هم برش دارن مشت رو میشه رو فرمون زد. روی زن که خیلی خطرناکه. ضربه به سر هم همینطور که نوشتید اینا کارهای خطرناکی هستن جدای از ناراحت کننده بودن کتک برای شما خانمها. از همسرتون بخواید یاد بگیره عصبانیت های در این حد شدید رو جای دیگه ای تخلیه کنه.

  9. 2 کاربر از پست مفید Amir A تشکرکرده اند .

    نیکیا (سه شنبه 29 خرداد 97), سحر22 (دوشنبه 28 خرداد 97)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array
    ممنون از شما.میدونم شاید اون حرف اینکه دلم خنک شد جریح ترش کرده ولی قبل از اون هم عصبی بوده.پیش مشاور رفتیم ولی متاسفانه همکاری نکرد.پیش روانپزشک هم رفتیم قرص مصرف میکنه.از عصبانیتش کم شده ولی باز هم فوق العاده عصبیه.
    من همه راهها رو رفتم.با آرامش باهاش حرف زدم؛سکوت هم کردم ولی این رفتارام باعث شد که بی پرواتر بشه.اون موقع که از افسر کمک خواستم واقعا تو شرایط بدی بودم.خیلی ترسیده بودم.چون خیلی بد میزد.پزشکی قانونی رفتم.دومین باره که نامه گرفتم.همسرم قبل ازدواج با من با خواهرش و مادرش هم کتکاری داشته.اگر بگم قبل از کتکاری چیزی وجود نداشته که بخواد عصبی بشه شاید باور نکنید.نقطه صفر تا صد عصبانیتش انقدر به خاطر چیزای پوچ هست که سر کوچکترین چیز به اوج خودش میرسه

  11. 2 کاربر از پست مفید سحر22 تشکرکرده اند .

    Amir A (دوشنبه 28 خرداد 97), mercedes62 (پنجشنبه 31 خرداد 97)

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 آبان 97 [ 18:52]
    تاریخ عضویت
    1397-3-22
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    619
    سطح
    12
    Points: 619, Level: 12
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 20 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببخشید من کارشناس نیستم ولی چون تاپیک های این مدلی زیاد دیدم خواستم یک تجربه ای بگم...من شوهری دارم بی نهایت آروم که اصلا آزادش به مورچه هم نمیرسه و تا الان یک مورد برای من اینجوری پیش اومده که از کوره در بره و سرم داد بزنه علتش هم خودم بودم و از اون به بعد دستم اوند که چکار کنم که خواستم به خانم های محترم بگم۱.مهم نیست یک مرد فرد آرومی باشه یا عصبی ،وقتی عصبانی باشه "هر کاری ممکنه بکنه"پس حواستون باشه به رفتارتون مقابل یک مرد عصبانی۲.هرگز موقع عصبانیتش چیزی نگید و غر نزنید که بدتر میشه و دودش تو چشم خودتون میره۳.وقتی عصبانیه پلیس جریمه کرده یا چیزی بگید حق با توعه حتی اگر حق باهاش نباشه تا یکم آروم بشه۴.گریه نکنید دارو بیداد نکنید تا بدتر اعصابش خورد نشه مردها به گریه زن ها خیلی حساس هستن۵.وقتی از جای دیگه عصبانیه سکوت بهترین راه حل هست و اگر از دست شما عصبانیه حق رو بهش بدین حتی اگر حق باهاش نباشه (بعدا میتونی حقتون رو بگیرید نگران نباشید!)۶.اگر از دست خانواده شما ناراحته و بدترین فحش هارو نثارشون میکنه باز هم بهش حق بدین(تمام این کارها مثل آب روی اتیش خشمه)۷.اگر در هنگام عصبانیت محیط رو ترک کرد دنبالش نرید(علت اینکه محیط رو ترک میکنه اینه که نمیخواد بعد شما آسیب بزنه اگر برید دنبالش و حرفی بزنید که تحریک بشه کتک حتمیه)۸.گاهی ممکنه یک مرد به قول خیلی از شما بی دلیل شمارو کتک بزنه اما مطمئن باشید در محیط کار یا خانوادش یا هر جای دیگه ای مشکلی براش پیش اومده،میدونم در این صورت هم حق کنک زدن نداره اما خب بعضی ها نمیتونن عصبانیت خودشون رو کنترل کنن و باید خشم رو جتی دیگه خالی کنن پس وقتی همسرتون از بیرون میاد مطمئن شید که حالش خوبه یا نه اگر حالش خوب نیست غر نزنید پر حرفی نکنید و فقط یک چایی براش بیارید (هیچ مردی هر چند عصبی و عصبانی دست روی زنی که براش میوه و چایی میاره و از همه مهم تر غر نمیزنه بلند نمیکنه)در آخر باید بگم اگر شوهری دارید وه دستش رو روی شما بلند کرده از این لحظه نه با زور و تهدید بلکه با سیاست و آرامش بهش اجازه این کارو ندیدن من دیدم افرادی رو که با مرد عصبی سالها زندگی کردن بدون اینکه یک خش رو بدنشون بیوفته رازشون هم عمل کردن به موارد بالا بودهدر پایان هم خاطره ای از همسرم که یک بار خیلی عصبانی بود میگم:یک بار شوهرم در محل کار نمیدونم چی شده بود که شدیدا عصبانی بود و قرار بود ظهر بیاد بریم جایی اوند و ناهار خوردی و راه افتادیم در حین آماده کردن وسایل بودم که همش گیر داد و گیر داد اما من فهمیدم که عصبانیه و اگر حرفی بزنم دعوای سختی صورت میگیره چیزی نمی گفتم و اعتراضی نمیکردم ایشون هم سخت به دنبال یک بهانه از طرف من بودن تا دعوا شروع بشه و تمام دقودلیشو سر من خالی کنه خلاصه من آتو ندادم تا اینکه پلیس به بهانه بیخودی نگه داشت و از ماشین پیاده شد و پلیس رو گرفت زیر بار کتک!!!خلاصه میخوام بگم شما سعی کنید نشین کیسه بکس شوهرتون اون خودش بالاخره یک کیسه بکس پیدا میکنه تا خودشو خالی کنهموفق باشید

  13. 2 کاربر از پست مفید Tannha تشکرکرده اند .

    آناهیتا۲۷ (دوشنبه 28 خرداد 97), سحر22 (دوشنبه 28 خرداد 97)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 تیر 97 [ 21:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-22
    نوشته ها
    180
    امتیاز
    5,092
    سطح
    45
    Points: 5,092, Level: 45
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 91 در 64 پست

    Rep Power
    32
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Tannha نمایش پست ها
    ببخشید من کارشناس نیستم ولی چون تاپیک های این مدلی زیاد دیدم خواستم یک تجربه ای بگم...من شوهری دارم بی نهایت آروم که اصلا آزادش به مورچه هم نمیرسه و تا الان یک مورد برای من اینجوری پیش اومده که از کوره در بره و سرم داد بزنه علتش هم خودم بودم و از اون به بعد دستم اوند که چکار کنم که خواستم به خانم های محترم بگم۱.مهم نیست یک مرد فرد آرومی باشه یا عصبی ،وقتی عصبانی باشه "هر کاری ممکنه بکنه"پس حواستون باشه به رفتارتون مقابل یک مرد عصبانی۲.هرگز موقع عصبانیتش چیزی نگید و غر نزنید که بدتر میشه و دودش تو چشم خودتون میره۳.وقتی عصبانیه پلیس جریمه کرده یا چیزی بگید حق با توعه حتی اگر حق باهاش نباشه تا یکم آروم بشه۴.گریه نکنید دارو بیداد نکنید تا بدتر اعصابش خورد نشه مردها به گریه زن ها خیلی حساس هستن۵.وقتی از جای دیگه عصبانیه سکوت بهترین راه حل هست و اگر از دست شما عصبانیه حق رو بهش بدین حتی اگر حق باهاش نباشه (بعدا میتونی حقتون رو بگیرید نگران نباشید!)۶.اگر از دست خانواده شما ناراحته و بدترین فحش هارو نثارشون میکنه باز هم بهش حق بدین(تمام این کارها مثل آب روی اتیش خشمه)۷.اگر در هنگام عصبانیت محیط رو ترک کرد دنبالش نرید(علت اینکه محیط رو ترک میکنه اینه که نمیخواد بعد شما آسیب بزنه اگر برید دنبالش و حرفی بزنید که تحریک بشه کتک حتمیه)۸.گاهی ممکنه یک مرد به قول خیلی از شما بی دلیل شمارو کتک بزنه اما مطمئن باشید در محیط کار یا خانوادش یا هر جای دیگه ای مشکلی براش پیش اومده،میدونم در این صورت هم حق کنک زدن نداره اما خب بعضی ها نمیتونن عصبانیت خودشون رو کنترل کنن و باید خشم رو جتی دیگه خالی کنن پس وقتی همسرتون از بیرون میاد مطمئن شید که حالش خوبه یا نه اگر حالش خوب نیست غر نزنید پر حرفی نکنید و فقط یک چایی براش بیارید (هیچ مردی هر چند عصبی و عصبانی دست روی زنی که براش میوه و چایی میاره و از همه مهم تر غر نمیزنه بلند نمیکنه)در آخر باید بگم اگر شوهری دارید وه دستش رو روی شما بلند کرده از این لحظه نه با زور و تهدید بلکه با سیاست و آرامش بهش اجازه این کارو ندیدن من دیدم افرادی رو که با مرد عصبی سالها زندگی کردن بدون اینکه یک خش رو بدنشون بیوفته رازشون هم عمل کردن به موارد بالا بودهدر پایان هم خاطره ای از همسرم که یک بار خیلی عصبانی بود میگم:یک بار شوهرم در محل کار نمیدونم چی شده بود که شدیدا عصبانی بود و قرار بود ظهر بیاد بریم جایی اوند و ناهار خوردی و راه افتادیم در حین آماده کردن وسایل بودم که همش گیر داد و گیر داد اما من فهمیدم که عصبانیه و اگر حرفی بزنم دعوای سختی صورت میگیره چیزی نمی گفتم و اعتراضی نمیکردم ایشون هم سخت به دنبال یک بهانه از طرف من بودن تا دعوا شروع بشه و تمام دقودلیشو سر من خالی کنه خلاصه من آتو ندادم تا اینکه پلیس به بهانه بیخودی نگه داشت و از ماشین پیاده شد و پلیس رو گرفت زیر بار کتک!!!خلاصه میخوام بگم شما سعی کنید نشین کیسه بکس شوهرتون اون خودش بالاخره یک کیسه بکس پیدا میکنه تا خودشو خالی کنهموفق باشید
    ممنون عزیزم از راهنمایی هات.راستش حرفاتون رو کاملا متوجه شدم ولی یه وقتایی خسته میشم از اینکه همش باید مواظب باشم تا خدای نکرده شوهرم عصبانی نشه.همش تنم می لرزه.چون همیشه دنبال بهونه از طرف منه.یه بار نشد که من ناراحت باشم و اون بخواد مراعات کنه.کل زندگیم شده ترس و مراعات.برا همین یه وقتایی البته خیلی کم ناراحتیمو نشون میدم.شوهرم علاوه بر دست بزن داشتن فحاشی هم میکنه.اونم فحاشی های خیلی زشت.

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 آبان 97 [ 18:52]
    تاریخ عضویت
    1397-3-22
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    619
    سطح
    12
    Points: 619, Level: 12
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 20 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سحر22 نمایش پست ها
    ممنون عزیزم از راهنمایی هات.راستش حرفاتون رو کاملا متوجه شدم ولی یه وقتایی خسته میشم از اینکه همش باید مواظب باشم تا خدای نکرده شوهرم عصبانی نشه.همش تنم می لرزه.چون همیشه دنبال بهونه از طرف منه.یه بار نشد که من ناراحت باشم و اون بخواد مراعات کنه.کل زندگیم شده ترس و مراعات.برا همین یه وقتایی البته خیلی کم ناراحتیمو نشون میدم.شوهرم علاوه بر دست بزن داشتن فحاشی هم میکنه.اونم فحاشی های خیلی زشت.
    کاملا میفهمم چی میگی میدونم سخته ولی اگر میخوای کار به اینجا نکشه و همه فامیل از اختلاف شما با خبر نشن باید کوتاه بیای زندگی همه اینجوریه همیشه باید یک نفر کوتاه بیاد و فکر هم نکن که کسی که کوتاه بیاد همیشه بدبخت تره برعکس کسی که کوتاه میاد وجدانش آسوده تره اما کسی که پرخاش میکنه و دست بزن داره همیشه عذاب وجدان داره همیشه از خودش ناراحته....خیلی وقت ها شوهرم خیلی کارها کرده یا خیلی حرف ها زده که من واقعا ناراحت شدم اما اصلا بروز ندادم و از یک فاجعه جلوگیری کردم مثلا اینکه به برادر شما فحش بده نه چیزی از کمالات برادر شما کم میشه نه چیزی به شوهر شما اضافه میشه پس خونسرد باشید...من کلا یک برادر دارم وقتی شوهرم بخاطر دلایل مسخره از برادرم که مثل پاره تنم میمونه غیبت میکنه و فحش میده منم تو دلم میگم همه اینا که گفتی خودتی بعد او روی شوهرم میگم اره عزیزم حق با شماست برادرم اشتباه کرده من اگر ببینمش حتما باهاش دعوا میکنم (الکی میگم که آروم بشه)بعد اونم میگه نه عزیزم ولش کن ارزش نداره حالا بچه ست یه کاری کرده...همین به راحتی ختم به خیر میشه...اینجوری نه آرامش شما بهم میخوره نه درگیری و خ ایی نکرده کتک کاری پیش میاد ...به جرات میگم با این رویه اخلاقی که پیش گرفتم ما اصلا با هم دعوا آنچنانی که بین دوستت آشنا و فامیل انگشت نما بشیم نداشتیم ...باور کن اینایی که میبینی زندگی آرومی دارن مطمئن باش همیشه یک نفر کوتاه اومده

  16. کاربر روبرو از پست مفید Tannha تشکرکرده است .

    سحر22 (سه شنبه 29 خرداد 97)

  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 آبان 99 [ 01:26]
    تاریخ عضویت
    1390-12-28
    نوشته ها
    490
    امتیاز
    10,908
    سطح
    69
    Points: 10,908, Level: 69
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 342
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,477

    تشکرشده 1,571 در 419 پست

    Rep Power
    66
    Array
    Tannha:
    کاملا میفهمم چی میگی میدونم سخته ولی اگر میخوای کار به اینجا نکشه و همه فامیل از اختلاف شما با خبر نشن باید کوتاه بیای زندگی همه اینجوریه همیشه باید یک نفر کوتاه بیاد و فکر هم نکن که کسی که کوتاه بیاد همیشه بدبخت تره...

    کوتاه بیا!!؟؟؟ خانم محترم آخه این چه توصیه ای هست!!؟؟

    خانم سحر شوهر شما یک بیمار روانی هست و نیاز به درمان داره. وظیفه شما معرفی ایشون به روانپزشک هست. اما اگر مقاومت میکنه شما مسولیت بیشتری ندارین و میتونید جدا بشید.

  18. 2 کاربر از پست مفید mehrdad_m تشکرکرده اند .

    اقای نجار (پنجشنبه 31 خرداد 97), سحر22 (پنجشنبه 31 خرداد 97)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.