میس بیوتی عزیزم دیدید حق با من و شما بود ...من او را دیدم متاسفانه و واقعاذحالم بد شد الان تقریبا 11 روز از جریان میگذرد و من به خاطر تلاطم روحی نتونستم مشاوره برم
مهربونی گرامی ...من اون خانم و همسرم رو با هم دیدم و به قدری حالم بد شد که تقریبا فلج شدم ایشون منو ندیدند و اصلا متوجه حضور من نشدند نمیدونم اینطوری بهتر شد یا نه ...به هر حال من اون طوفان رو پشت سر گذاشتم ...
دوستان همراهم آنه ماری بی نهایت مینا مینا...زمستان یک ...مهربونی و سایر دوستان ...درسته شاید من اشتباه کردم اما ادامه زندگی و بازی با این وضعیت برای من بی نهایت سخت بود حس می کردم زن کودنی هستم که دیگران فکر میکنند متوجه هیچ چیز نیست و میشه ازش استفاده کرد حس می کردم به حد یک خدمتکار در خونه ام تنزل پیدا کردم خدمتکاری که جای خواب داره و خورو و خوراک و باید همه شرایط رو تحمل کنه و...
باهاشون بازم صحبت کردم و شرایط دشوارم رو گفتم و حسم رو ...ایشون در نهایت رضایت داد که خونه رو به نامم کنند اما تا الان طفره رفتند یعنی حرفی درباره اش نمی زنند یا اگر من بپرسم جواب دقیقی نمی دند از طرفی در ظاهر مساله تموم شده عکس های تولد اون خانم رو دیدم و چهره بی نهایت ناراحت اون رو و حس کردم این ناراحتی به خاطر تموم شدن رابطه مابین اونهاست اما نمی تونم به همسرم اعتماد کنم اصلا نمی تونم حرفهاشون رو باور کنم ...چند بار بهشون گفتم از اون مطب بیرون بیان اول قبول کردند و گفتند آروم آروم بیرون میان و الان میگند که اگر دیگه اصلا اونجا نرند براشون بد میشه و آبروشون به خطر می افته و حداقل یک روز رو میخوان اونجا برن
از طرفی بالاخره یک طوری رضایت مافوقم رو گرفتم و قرار شد دو روز در هفته در همین شهری که زندگی می کنم سر کار برم و اینطوری حداقل دو روز ساعت دو بعدازظهر خونه هستم (قبلا گفتم که محل کارم شهر دیگه ایه و اجازه انتقال و مامور شدن نمی دن )و بعد این که روابطم با ایشون بهتر شده اما باز هم حس خوبی ندارم ...همه چیز نگرانم میکنه ...حتی نیم ساعت غیبت بی دلیل ایشون برای من نگران کننده است
هفته اینده با مشاورم صحبت میکنم میخوام خودم رو از این ورطه بدگمانی بیرون بکشم خسته شده ام و وضعیت جسمی ام خیلی بده علائم عجیب و غریب میبینم و میترسم مشکل بدی پیدا کرده باشم و دخترم تنها بمونه
از همه شما ممنونم نوشته هاتون به من قوت قلب میده و کمکم میکنه تا بتونم خودم رو سرپا نگه دارم
علاقه مندی ها (Bookmarks)