ممنون از توجهتون
اول اینکه حق با شماست و من از نظر احساسی الان در حال نرمالی نیستم
می دونی حقیقت اینه که من الان خیلی ترسیده شدم از دروغ شنیدن مخصوصا از وقتی فهمیدم بعضی ها اسم دروغ رو گذاشتن صداقت مصموم و دیگه خوب و بد رو نمیشه تشخیص داد
دوستای من اونطوری نیستن که همشون دوس دختر داشته باشن ولی خوب نصفشون دارن
من تو زندگی کسی جست و جو نکردم فقط بعضی چیزا رو شنیدم و بالاخره بعضی رفتارا رو میبینیم دیگه
نمی تونم خودمو به خواب بزنم بگم ایشاا... گربه بود
اون قضیه فهمیدن هم اتفاقی ولی اینقدر دقیق بود و کلا قضیه برام اثبات شد
از نظر نجابت هم خط قرمزهام برای خودم شفافه و همون عشق ورزی که شما گفتین میشه
ببینید من یک سری معیار که فکر می کنم مناسبه رو میگم شما و دوستان دیگه لطف کنید بفرمایید معیارها تداخل داره با مواردی بالا گفتم یا اینکه چه جوریه : < دختری که تحصیلات داشته باشه دانشگاه رفته باشه یا به عبارتی باسواد باشه یه در آمد و شغلی داشته باشه مهم پولش نیس منظور اینه یه خورده مستقل باشه و از خودش نظر داشته باشه از نظر سنی هم به من بخوره یعنی 24 25 سالش باشه البته اینم بگم نمی خوام از کسایی باشه که اصطلاحا خیلی خشک مذهبی باشه حداکثر در همین حد که واجباتو مثل نماز و روزه رو انجام بده بعضیا هستن یکسره دنبال مسجد و این صحبتا هستن که کنار نمی تونم بیام >
آیا شما افرادی رو میشناسین این مدلی و همچنین نجابتی که من گفتمو رعایت کنه ؟
با سپاس فراوان از شما
در مورد 1 باید عرض کنم در عمل چیزی مطابق میل و انتظار ما پیش نمیره برای من با اینکه خودم متعهد بودم داشت اتفاق بدی میفتاد -
الان با خودم فکر می کنم اگه بعد از عقد متوجه این قضیه می شدم چی میشد مغزم سوت می کشه یه سناریو تو ذهنم درست کردم که اون خانم میومد معذرت خواهی و تعهد می داد که از این به بعد راس بگه و این حرفا، حالا -منه الان- اصلا نمی تونستم ایشون رو ببخشم ولی خودم اگه مثل ایشون می بودم شاید می تونستم قضیه رو بعد مدتی تو خودم حل کنم مثل کسی که خودش دروغ گفته و دروغ شنیدن خیلی اذیتش نمیکنه
مورد 2 و سایر موارد هم تا حد زیادی قابل پیشگیریه
قبول دارم دختر خوب هم هست ولی از کجا بفهمیم طرف خوبه این مقاله های چگونه تحقیق کنیم و زبان بدن و .... خوندم ولی اگه کسی بخواد چیزی رو پنهون کنه و صداقت مسموم مسخره رو اجرا کنه این چیزا کارساز نیست
اگه منظورتون تداخل معیاره بالا بولد شده نوشتم
پدرم و هم خودم خونواده شون رو میشناختم دقیقتر بگم پدرشون میشناسم و برادرشون رو هم دورادور مادرم هم دورا دور با مادرشون سلام علیک داشتن اما معرف ایشون رو به ما گوشزد کردن یعنی خودمون خاطرمون نبود
رابطه ما هنوز جدی نبود و دو جلسه صحبت شده بود و قرار بود جلسات بیشتری صحبت بشه
اونا برای تحقیق بیشتر اومده بودن و ما هم تو تحقیق چیز بدی ندیدیم
خلاصه بگم : خونواده ها همسطح بودن تو اخلاق مشکل بزرگی ندیدم (البته تو اون دو جلسه) از نطر مالی مورد انتظار ایشون بودم ( چون سطح مالی من معمولیه ) دیگه تو دو جلسه چیزایی که میشه فهمید خوب بود همه چیز (ز نظر آداب اجتماعی و رفتار ، سطح توقع و ...)
این روابط دوستی که الان بین افراد جاری اکثرش به ازدواج نمی رسه بعد همون آدما میان سنتی ازدواج می کنن و سر طرفو کلاه میزارند حالا ممکنه یکی جواب بده توبه کردن باید بگم بین حق ا... و حق الناس باید تفاوت قائل شد و این فریب دادن خودش و همسر آینده شه
از نظر بدبینی که فرمودین فکر می کنم آدم نباید چشم و گوش بسته باشه چون اون طوری راحت سزش کلاه میره تو مسائل مختلف سعی میکنم اطلاعات جمع کنم اینو بگم خودم آدمیم که تو خرید کردن ساده مثل لباس یا مسائل اینچنینی راحت اعتماد می کنم و مثلا توصیه فروشنده رو در نظر میگیرم و در مورد چیزی هم که ندونم یا کم بدونم مثلا ماشین خریدن به یک مکانیک نشون میدم
آدم مذهبی نیستم ولی این چن وقت سعی کردم با اخلاق زندگی کنم (منظورم حق الناسه نه حق ا...) نماز نخوندم یا مشروب خوردم ولی حق کسی رو ضایع نکردم از نظر مالی و کلا تو برخورد با آدما وقتی نظرم مهم باشه سعی کردم صادق باشم و اون چیزی که خودم فکر می کنم درسته رو بگم
الان از یک طرف میگم تو چند سال صبر کردی بازم کار درست اینه که صبر کنی و مثلا اگه بعدا فهمیدی که دروغ شنیدی اون موقع هم تو دروغ بگو یا جدا شو ولی عیب این قضیه اینه که اولا غیر قابل تحمله و دوما خیانت کار درستی نیس سوما من در زمان حال خیانت میکنم و اون طرف تو زندگی مشترک پایبند بوده و دروغی هم که گفته که شاید از نظر خیلی ها طبیعیه و مرسوم و توصیه شده. جدا شدن هم هزینه خودشو داره
از طرف دیگه میگم قرار نیست و عملا امکانش نیس کسی از گذشته زندگی کسی با خبر بشه پس تو هم راحت باش برو دنبال دوس دختر اینجا قراره همه به هم دروغ بگن و به قول مشاورا گذشته ملاک نیس و زمان حال و آینده مهمه و ... ولی عیبش اینه که اولا دردسرایه خودشو داره و اونطور هلو برو تو گلو نیس و اینکه الان سن ازدواجمه باید دنبال رابطه جدی باشم اگه بخوام برم دنبالش ، ازدواجم به تاخیر میفته که خوب نیس دوما دوس ندارم برای کسی که قرار نیست برام مهم باشه زیاد انرژی و مایه بزارم مخصوصا الان که سنم بالاتر رفته و منطقی تر شدم نسبت به قدیم
کلا درگیری زیاد دارم تو خودم
دخترا تو رابطه احساسی و همچنین جنسی ممکنه برای اولین بار پیش قدم نشن ولی بعد از اون دیگه معمولا راغبا تو هیچ کدوم اتسمشو نامردی نزارین لطفا
نامردی تو موارد خیلی محدوده که هم برای پسر اتفاق میفته هم دختر
اگه ممکنه چند نفر از پسرای فاروم هم نظر شون بگن ممنون
علاقه مندی ها (Bookmarks)