سلام به همگی
مخصوصا پایه های تالار و تاپیک حال و احوال
از حالم می خوام بگم به خاطر کسانی که قدر لحظات خوب زندگی را ندارند شمیم جان به خاطر تو که مثل خودم یه تو راهی داری و دوست دارم حالت خوب باشه نه بد. برای پاییز جان که فکر می کنه ناامید و دلسرد شده.
روزهای خیلی سختی را من و همسرم داریم پشت سر می ذاریم اونقدر حساس شدم که زودی اشکم در می یاد چند روز پیش رفته بودم جشن کلاس قرآن پسرم ، و قتی پسرم با دوستاش اومدن توی مراسم همه مادرا ذوق زده بودند و در حال صلوات فرستادن ، اما این قطرات اشک بود که به من امان نمی داد صلوات بفرستم.
توی این شهر غریب الان نزدیک به دوهفته هست که همسرم رو ندیدم و تمام مسوولیت خونه با خودمه ، خیلی کاستی ها توی خونه هست که روم نمی شه حتی به همسرم بگم هر موقع هم با همسرم تماس دارم باید سنگ صبور باشم .
جدیدا هم خواب های آشفته زیاد می بینم.
چند وقت پیش هم به خاطر شرایط همسرم و زندگی مون مجبور شدم دوباره جلوی خانواده ام قرار بگیرم و از همسرم وزندگی ام دفاع کنم . پدر مادری که جونم برای اونها می رود.
به خاطر شیطنت زیاد بچه ها هم متاسفانه یکی از همسایه ها با من مشاجره داشت که برای اولین بار پایم هم به کلانتری باز شد.
همش استرس دارم که الان باز همسایه می آید دم در.
خواهرم تماس گرفته وشماره حسابم را می پرسد تا برایم پول واریز کن تا برای بچه ها کاپشن بخرم ، منی که روزی میلیونی حقوق می گرفتم و دست خیرم برای همه بود.
درد ها ومشکلات بارداری که توان و رمقی برایم نگذاشته و کسی نیست که بتونم از حمایتش استفاده کنم.
.
.
.
اما بیشتر از هر زمان احساس رضایت و خوشبختی می کنم.
پدر و مادری دارم که نگران من هستند.
خواهری دارم که به ریز ترین نیاز هایم توجه دارد و حمایتم می کند.
به صورت عینی دارم می بینم تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز.
بچه هایی دارم سالم که دغدغه ام شیطنت آنهاست اما صدای خنده هاشون به من امید می ده که باید استقامت کنم.
همسری دارم که سال ها به من نمی گفت دوستت دارم او از لحاظ عاطفی تامین نمی شدم اما الان می بینم که چطور برای دیدن من و بچه ها بی قراری می کنه و من رو لبریز از عشقش می کنه.
خدایی دارم که من رو در رفاه و سر گردانی رها نکرده وبا این گرفتاری های به حمدلله مالی وغربت من رو متوجه رحمت و توجه خاصش کرده.
برای به وجو آوردن صداقت ، اعتماد ، عشق باید هزینه کرد اینها به سادگی به دست نمی یاد باید از خودمون بگذریم گذشتن نه به معنای انفعال ، اینکه هر گذشتی که بکنی حساب و کتاب داره و اگه تو این دنیا جواب نبینی پاداشش را خواهی گرفت با سفارشی که به گذشت در قرآن شده که حتی نسبت به دشمنت هم گذشت داشته باش ، چرا برای زندگی خودمون گذشت نداشته باشیم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)