به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 6 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 63
  1. #51
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 فروردین 96 [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    6,459
    سطح
    52
    Points: 6,459, Level: 52
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 79.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    305

    تشکرشده 406 در 145 پست

    Rep Power
    49
    Array
    نوشته بودم ولي پاك كردم. ديدم خوشبختانه خودت خيلي عاقلي و ميدوني داري چيكار ميكني.
    من اگه مرد بودم دوست نداشتم همسرم از اول زندگي با دو رويي باهام مواجه بشه. تكليف آدم بايد از اول معلوم باشه و بدونه ميخواد با چه شخصي با چه عقايدي بقيه عمرشو ادامه بده.
    ولي ميدوني يه وقتايي بعضي از همين آقايون خودشون خيلي دغل بازي درميارن و درعوض انتظار دارن يه فرشته نسيبشون بشه كه اينجا بايد در مورد حق انساني اون خانم هم صحبت كرد. حواست به اين مسئله هم باشه. يعني ميخوام بگم اينطوري نشه كه انقدر نسبت به طرز فكر ايشون اهميت بدي كه متقابلا حقوق خودت رو فراموش كني!
    برات بهترين ها رو آرزو مي كنم

  2. 2 کاربر از پست مفید setare_000 تشکرکرده اند .

    sara 65 (جمعه 22 مرداد 95), صبا_2009 (جمعه 22 مرداد 95)

  3. #52
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,165
    امتیاز
    90,422
    سطح
    100
    Points: 90,422, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,825

    تشکرشده 6,799 در 2,375 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara 65 نمایش پست ها

    مطمئنا برای خانواده ی من قابل قبول نیست که یک خواستگار با موقعیت خوب رو بدون دلیل منطقی رد کنم،



    سلام مجدد

    ببخشید مزاحم میشم - یه چیزی یادم رفته بود .


    چیزی که از گفتار بالای شما میشه فهمید اینکه شما به نظرم خانواده مذهبی دارید - و از طرفی میزان اعتقادات مذهبی شما شاید با خانواده تون متفاوت باشه !

    و از طرفی به قول خودتون این آقای خواستگار هم فرد بدی نیست و لذا چون مثلا شما ارتباط دوستی داشتید و این آقای خواستگار تو این حد مرزها حساس هست ، و از طرفی

    شما هم نمی تونید بگید به خانواده تون که من در گذشته مثلا ارتباط دوستی داشته ام - باعث شده فکر شما اذیت بشه و دلیلی پیدا نکنید !

    که به نظرم بعضی موردها هست که فقط باید بین خود زن و شوهرها باشه و لازم نیست همه بدونند مثلا برادر و .....

    اگر بخوام عنوان تاپپیک شما را پاسخ بدم می تونید به خانواده محترم بگید که : ایشون فرد خوبی هستند ولی یه عقیده های رفتاری در ذهنمان هست که تو آینده به مشکل بر می خوریم

    شما دوست دارید دخترتون به مشکل بر بخوره ! لذا این عقیده خصوصی هست و نمی تونیم بیان کنم !



    این دیگه غصه نداره دختر خوب .

    ................................


    خب از طرفی شما در پست آخرتون فرمودید که انگار دارید نقاط مشترکی پیدا می کنید و دوستان هم مخصوصا آقا کامران در این راستا داشتند هدایت می کردند که آشنایی را ادامه دهید ! ( منطقی هست )

    فقط گیر شما همین حساسیت آقای خواستگاره ( شدت حساسیت ) و شما هوشمندانه و باهوشانه دارید آنالیز میکنید


    سارا خانم : چون آقای خواستگار از شما پرسیده ،باید شما بگید ! - ولی اگر نمی پرسید لازم نبود !

    البته من خودم مثل محمد رضا 164 حساسم در این زمینه ولی ،، دختر که جنایت که نکرده !

    همه می دونیم برای زندگی پایدار همسران باید نفس هم باشند ! نه نفس آدم های نامحرم ( کلی می گم ) - اگر معیارها و باورها در این تغییر پیدا کنه شاید اون دختر همسر خوبی بشه !




    از طرفی شما فرمودید آقای خواستگار :
    "" روابط با همکار و هم کلاس و ... رو هم داره و براش خیلی غیر عادی نیست ""
    از این جمله آقای خواستگار استفاده کنید و بپرسید این روابط یعنی چی ؟ مثلا سلام و احوال پرسی یا .......!

    این جوری می تونی بفهمی حساسیت طرف چه قدر هست !




    می خوام بگم از حقیقت گفتن نترسید - توکلتون به خدا باشه .


    بالاخره همه معصوم نیستیم که .


    سعی کنید از آقای مدیر و دیگر کارشناسان محترم در این زمینه مشاوره بگیرید و یا مشاوره حضوری برید و احساسی تصمیم نگیرید !!


    متشکرم .


    ویرایش توسط باغبان : جمعه 22 مرداد 95 در ساعت 11:59

  4. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    kamran2007 (جمعه 22 مرداد 95), sara 65 (جمعه 22 مرداد 95)

  5. #53
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام سارا خانم...
    معمولا وقتی یک نفر راجب گذشته این قدر حساسیت داره به نظر بنده البته یا خودش خیلی ادم معتقد و پایبندی بوده یا طرف تجربه ی بدی داشته که خیلی این مساله براش مهم میشه ... که ما فرضو بر این می گیریم خواستگار شما جز دسته ی اول باشند...

    دوم این که خواستگار شما اولش خیلی محکم برخورد کردن برام مهم هستش و... و شما به علت ترس از همین مورد یک رفتارهایی داشتید که باعث شده بیش تر به شما علاقه مند بشوند !!! (عجیبه ولی واقعی)
    تا جایی که در جواب شما برای این که گفتید اشنایی قبل ازدواج داشتید حتی بدون گفتن جزئیات ایشون وارد حزئیات نشدن و گفتن ایرادی نداره...

    ولی به طور کلی خدمتتون عرض کنم که من اوایل که تاپیکتون ایجاد شده بود حقیقتا ناراحت شدم و دلم به حای اون اقا پسر قبلی سوخت ... و این که چطور شما با این که به اون بنده خدا فرصت داده بودید توی همین فرصت به بررسی یک خواستگار جدید پرداختید... به نظرم خیلی بهتره که خیال اون اقا پسر رو برای همیشه راحت کنید و یک جوری بهشون برسونید که کلا قضیه برای شما تموم شده... اگه این جراتو به خرج دادید فارغ از این که این وصلتتون با خواستگاری که فرمودید انجام بشه یا نه ولی شما اون رابطه رو کلا پروندشو ببندید خیلی خوبه و نشون میده واقعا قضیه برای شما تمام شده تحت هر شرایطی ... و اگه مثلا بنا به هر دلیلی گیریم شما تا چند سال دیگه ازدواج نکردید و بنا به هر دلیلی اون اقای قبلی به شرایط خیلی خوبی رسیدند باز هم هیچ وقت فکر ازدواج با ایشون رو نخواهید کرد ... اگه واقعا به این مرحله رسیدید بریم سراغ مرحله ی بعد(هیچ نیازی نیست این جا به ما جواب بدید فقط خودتون به خودتون جواب بدید لطفا)


    تاپیک شما با بهانه برای جواب منفی شروع شد... ولی الان رسیده به این که همه چی خوبه با این شرایط بعدا نکنه بد بشه و...
    من جای شما بودم با اون اقا این طوری صحبت می کردم... می گفتم اقای فلانی به هر حال هر کسی معیاری داره برای ازدواج و توی همون معیارهاش اولویت هایی ... این که برای شما این مساله این قدر مهمه خیلی دوست دارم نظرتونو بدونم ... به هر حال مخصوصا برای دختر ها.... مثلا پسر ها می تونند تا یک سنی واقعا سالم زندگی کنند و به ازدواج فکر نکنند و.. بعدش سراغ ازدواج و...
    ولی دختری که میتونه برای کلی خواستگار بیاد مخصوصا هر چی سنش بیش تر میشه و... ممکنه این وسط اتفاقی بیفته با خواستگاری تا مرحله ی اخر ازدواج پیش برن و... ولی قسمت هم نشن... و اون دختر همه چیزو فراموش کنه ... به نظر شما اون دختر دیگه حق این که ازدواج کنه رو نداره !؟ یا ایشون میگه نه نداره... یا میگن مهم این هستش که واقعا طرفو فراموش کرده باشه و...

    خلاصه با جواباشون بهتر می تونید متوجه بشید ...

    اگه به این نتیجه رسیدید به اصطلاح ایشون خیلی سفت زدن اول و... اون طوری که فکر می کنید نیستش خب ادامه می دید ... ولی نه اگه واقعا ایشون هنوزم سر حرفشون باشند و... بهشون جواب منفی می دید بدون هیچ دلیلی ... به اون اقا بگید جوابم منفیه... به خانواده هم بگید به دلتون ننشستن ایشون...


    به هر حال یادتون باشه اگه الان خیلی چیزا براتون حل نشه... در اینده باید همش ترس داشته باشید نکنه بفهمه... نکنه فلان... و باعث بشه خوشی هاتون ناخوش بشه... خدا نکنه ایشون متوجه بشن و بگن من که بهت گفتم برام مهمه و... چرا نگفتی و بعدش شخصیت شما رو خورد کنند و....

    یادتون باشه خوب اولش به فکر اخرش بیفتید و گر نه اخرش به فکر اولش می افتید...

    ان شالله اونی که خیره به فکر و دلتون بیفته.

  6. کاربر روبرو از پست مفید فدایی یار تشکرکرده است .

    sara 65 (جمعه 22 مرداد 95)

  7. #54
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مهر 96 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1395-4-17
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    1,850
    سطح
    25
    Points: 1,850, Level: 25
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    35

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چقد این موضوع رو کش دادین به نظرم خیلی سادس دیگه اینهمه توضیح نداره

    - - - Updated - - -

    چقد این موضوع رو کش دادین به نظرم خیلی سادس دیگه اینهمه توضیح نداره

  8. #55
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 دی 95 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1394-11-21
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,480
    سطح
    30
    Points: 2,480, Level: 30
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second Class3 months registered
    تشکرها
    111

    تشکرشده 224 در 94 پست

    Rep Power
    31
    Array
    تاپیک شما متناقضه.

    اگه به گفته خودتون رابطه قبلی دوستی نبوده و آشنایی به هدف ازدواج بوده پس چرا الان اینقدر نسبت به سوال خواستگار جدید حساس شدید؟

    یک کلام بگید بله آشنایی با هدف ازدواج داشتم. (کما اینکه این رو هم گفتید.)

    ولی وقتی که خودتون اینقدر به فکر فرو میرید و حساس شدید، کاربرهای اینجا رو در ابهام میذارید و ما تصور میکنیم که رابطه یک رابطه معمولی نبوده.


    اینقدر هم بحث نکنید با کاربرها، واقعا حرفاتون آدم رو گیج میکنه.

  9. #56
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    ستاره جان مرسی عزیزم حواسم هست
    آقای باغبان محترم
    متشکر از وقتی که توی این تاپیک و تاپیکای دوستان میذارین
    اول اینکه از نظر من رابطه ی قبل از ازدواج با خیانت بعد از ازدواج قابل مقایسه نیست چون چیزی که قبل از ازدواج یک دختر رو به رابطه ی دوستی میکشونه با چیزی که بعد از ازدواج میکشونه کااااملا متفاوته. اینکه برای خیلیا نداشتن دوستی تو گذشته خیالشونو از آینده راحت میکنه خیلی خوبه ولی به عنوان یک دختر که هم جنس های خودم رو خیلی خوب میشناسم بهتون توصیه میکنم به این مساله خیلی اطمینان نکنین. من موارد نقض کننده ی زیادی دیدم

    احسنت رمز گشاییتون عالی بود فکر کنم دقیقا همین کلماتو بکار برده :)) حدو مرزها رو نیازی نداشت که روی کاغذ بیارم. راجع به خیلی چیزها صحبت کردیم و توافق داشتیم. مثلا همون نوع پوشش یا نوع برخورد با جنس مخالف و شوخی و رفت و آمدها و ... مشکلی نبود از این نظر چون منعطف هستم و نظر همسرم برام کاملا مهمه.

    در مورد پست دومتون بگم که نخیر خانوادم هم مذهبی نیستن و فشاری که به من میارن بیشتر بخاطر بالا رفتن سن هست و میخوان خیالشون از ازدواج من راحت بشه.
    میزان حساسیتی که گفتین رو خودم تو شبکه های اجتماعی پیگیری کردم و متوجه شدم در حد خودم هستن. یعنی نه اینکه جنس مخالف رو ببینن سرشونو بندازن پایین. حرف میزنن ولی محترمانه و حریم هایی که مد نظر من بود رو به نظرم رعایت میکردن.


    آقای فدایی یار
    متشکر از شما
    در مورد نکته ی اولی که نوشتین من فکر میکنم مورد دوم باشه اما مستقیم نپرسیدم. در مورد دوم هم اتفاقا برعکس من توی جلسه ی دوم و سوم خیلی روی تفاوت ها زووم کردم و همونطور که اینجا نوشتم سعی کردم نظرشونو برگردونم. من کاملا منطقی پیش رفتم ولی فکر میکنم این آقا تا حد زیادی از من خوشش اومده، تمایل به ادامه داره و از گذشته اصلا حرفی نمیزنه، کلا با آشنایی برای ازدواج مشکلی نداره و نمیدونم شاید همینقدر که گفتم براش کافی بوده
    اون فرصت شش ماهه که به دوست قبلی هم دادم دیگه تموم شده و ایشون حرکتی نکرد این از نظر من یعنی بسته شدن پرونده برای همیشه...
    بازم ممنون


    پ.ن. دوستان عزیز اگه تاپیک اذیتتون میکنه میتونین صفحه رو ببندین، هیچ اصراری برای اینکه نظرتونو بنویسین نیست! فقط امیدوارم این تاپیک جای کسی رو تنگ نکرده باشه
    ویرایش توسط sara 65 : جمعه 22 مرداد 95 در ساعت 16:09

  10. کاربر روبرو از پست مفید sara 65 تشکرکرده است .

    باغبان (جمعه 22 مرداد 95)

  11. #57
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 دی 95 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1394-11-21
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,480
    سطح
    30
    Points: 2,480, Level: 30
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second Class3 months registered
    تشکرها
    111

    تشکرشده 224 در 94 پست

    Rep Power
    31
    Array
    من نظراتم رو منطقی، شفاف و واضح میگم. و معمولا نظرات رک گزنده است.

    چقدر خوبه که آدمها همونطور که در فضای مجازی صحبت میکنند در فضای واقعی هم رفتار کنند.

    من با اینکه دخترم ولی با نظرات آقای کامران خیلی موافقم و به نظرم خیلی منطقی صحبت میکنند. وقتی که شما خودت از روابطت دفاع میکنی پس چرا در جایی که به نفعت نیست از روابطت دفاع نمیکنی؟


    در تاپیک قبل هم گفتم با توجه به سنی که داری باید به ازدواج به صورت منطقی نگاه کنی و دنبال روابط بلند مدت نباشی.

    فقط واکنش های شما در برابر پستهای خودم و آقای کامران خیلی جالبه. یه نوعی حساسیت هم به ما پیدا کردید.

  12. کاربر روبرو از پست مفید مهرآیین تشکرکرده است .

    kamran2007 (جمعه 22 مرداد 95)

  13. #58
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 تیر 98 [ 21:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    7,418
    سطح
    57
    Points: 7,418, Level: 57
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    808

    تشکرشده 404 در 138 پست

    Rep Power
    44
    Array
    سلام به همه دوستان خوب همدردی

    اول از استارتر عزیزمعذرت می خوام که پستم ربطی به سوالشون نداره ولی چون خیلی دلم گرفت نمی تونستم نگم...اینه که واقعا معذرت می خوام ....

    ادم بعضی وقتها خودش ی کاری می کنه ، ولی اون لحظه فکر نمی کنه یا بهتر بگم زشتی کارش رو درک نمی کنه...بعد وقتی از طرف یکی دیگه همون کار انجام میشه به عمق فاجعه پی میبره...

    من خیلی این و تجربه کردم....الان هم دیروز تو مترو هم امروز تو همدردی ی کار دیدم که به نظرم کار خوبی نیست....دیدم که جواب دادن همیشه هم خوب نیست....باور کنید...

    چیه اخه این میگه اون میاد جواب بده بعد دوباره اون بدترش رو جواب میده همینطوری این ادامه پیدا میکنه...بابا بیایید دوست باشیم اخه...
    چرا دعوا می کنید اخه ...با هم با نیش و کنایه و طعنه حرف می زنید؟؟اسمش رو هم عوض کنید ، تو ماهیتش فرقی نمی کنه.....خب نکنید اخه!!!با ملایمت حرف بزنید اخه!!!!
    اخه چرا ما نمی تونیم مسالمت امیز با هم زندگی کنیم ......در صلح و صفا و صمیمیت و دوستیو...با توجه به اینکه بغل دستیمون نظرش 180درجه با ما فرق میکنه....چرا نظر مخالف و نمی تونیم تحمل کنیم!!!!!

    البته این مورد اخری رو، من خودم جز مبتلایان به هستم.

    پس الان فک نکنید معلم اخلاق شدم اومدم پند بدم...فقط چون ناراحت شدم که این چند روز همش تو تاپیک ها یا دعوا می کنن یا خیلی بد نظر مخالفشونو مثل توپ میزنن تو صورت هم....
    اینجا نه هم و میشناسیم نه میبینیم نه صدای هم و میشنویم .....تو دنیای واقعی ببین چه خبره ؟؟......


    ادم فک میکنه اگه جواب نده یعنی الان کم اورده...یا حق با اون بوده....پس بذار حدش و بهش بفهمونم....دفعه دیگه بدونه با کی حرف میزنه..... بذار بشورمش...... همچین بتکونمش بعد هم پهنش کنم رو بند ........دو تا هم گیره بزنم تا خشک بشه .......حساب کار بییاد دستش........بعد هم با افتخار تعریف کنیم که این جوری گفتم .....حالش و گرفتم!!!!کیف کن .....ما اینیم دیگه....اصلا من نمییییتونم بی جواب بذارم.

    ولی حالا که متنبه شدم فک میکنم اینها همش از سر قدرت یا چه میدونم عرضه داشتن نیست.... اینها از بی اعتماد به نفسی یا خود باوری پایینه!!!!بله ....میترسیم الان ی چیزی از ما کم شد.....از ارزشمون کم شد......

    حرفهای کنایه امیز یا نیش دار خبر از درد عمیق درونیه طرف رو میده!!یعنی درون لطیف و ارام و تمیزی نداره!!!نامهربون بودن هیچم افتخار نداره!!!!!!!!چون انسانیم........قراره بعد انسانی مونو پر رنگ کنیم نه.......
    دعوا کردن و با حرف تو صورت هم چنگ انداختن قباحت داره ............

    تو چند تا تاپیک هم اخیرا چند تا فحش هم دیدیم!!!!!!!!.... کسی که حرفهای زشت میزنه اونم توی ی فضای عمومی، یعنی درونش خیلی کثیفه و کلا ی سطل زباله بودار با خودش همیشه حمل میکنه!!!!هر از گاهی چند تاشو پرت میکنه بیرون

    خدا ایشالا هممون رو هدایت کنه اول از همه خودمو ....
    ی چیز دیگه من نمیدونم چه اصراریه همرو به راه راست هدایت کنیم!!!!!!!!1خب عزیز من ی بار گفتی دستت درد نکنه، اکه فک میکنی گوش نکرد دیگه اصلا تاپیک و باز هم نکن!!!!!!!

    بابا فردا تولده ....بیایید جشن بگیریم......مهربون باشیم......بگیم بخندیم...البته داخل پرانتز حواسمون هست تو روز دختر سایت و بستن که بهمون عیدی ندن و .....تبریک هم نگفتن ها!!!!!!

    پس وقتی دیدیم طرف داره اشتباه میکنه سکوت چیز خوبیه...اصلا برای همین وقتها اختراعش کردن......یا اگه کسی حقوقتون رو زیر پا گذاشت (که البته این اتفاق به ندرت می افته، با توجه به همون خود باوری پایین ما همه چیز و بزرگ میکنیم) ی جوری انتقاد کنید که اگه دید حق با شماست بتونه حرفشو پس بگیره...اخه این طوری که فرصت بازگشت بهش نمیدید!!!!!!!! همه می افتیم تو ی سیکل معیوب که مجبور بشیم از حرفمون کوتاه نیایم ....حتی اگه وسط کار بفهمیم اشتباه کردیم!!!!

    مثلا منی که الان دارم پرت و پلا میگم لازرم نیست حتما بیایید جوابمو بدید تا ادب بشم..........ولم کنید در جهل مرکب خودم ابد الدهر بمانم!!!!!!نه؟؟؟؟؟؟؟.....این بهتر نیست؟؟؟؟؟؟؟؟......
    یا نه اصلا بیایید جوا بمو بدید هر چی دلتون خواست از کنا یه و تمسخر و.....اگه من چیزی گفتم......صدا از دیوار تالار دربیاد از من در نمیاد...میگی نه امتحان کنید....

    این از دنیای مجازی .....الان هم میرم به همه خانوم برادرام زنگ میزنم خبر از دستاورد بزرگم و میدم....
    میگم بریدممنون همدردی باشید که از دست خواهر شوهر بازی های من دیگه راحت شدید...لازم نیست دیگه اسه برید اسه بیایید ....دیگه کاریتون ندارم....برید خوش باشید....

  14. 5 کاربر از پست مفید هلیاجون تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (دوشنبه 01 شهریور 95), sara 65 (جمعه 22 مرداد 95), setare_000 (یکشنبه 24 مرداد 95), باغبان (جمعه 22 مرداد 95), سرشار (جمعه 22 مرداد 95)

  15. #59
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,165
    امتیاز
    90,422
    سطح
    100
    Points: 90,422, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,825

    تشکرشده 6,799 در 2,375 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara 65 نمایش پست ها


    آقای باغبان محترم

    بفرمایید سارا خانم


    .............................

    متشکر از وقتی که توی این تاپیک و تاپیکای دوستان میذارین

    به قول خانم آبی بیکران و شیدا خانم : مرسی .
    خواهش می کنم

    ...................................

    اول اینکه از نظر من رابطه ی قبل از ازدواج با خیانت بعد از ازدواج قابل مقایسه نیست چون چیزی که قبل از ازدواج یک دختر رو به رابطه ی دوستی میکشونه با چیزی که بعد از ازدواج میکشونه کااااملا متفاوته.

    منم موافقم .

    ................................

    اینکه برای خیلیا نداشتن دوستی تو گذشته خیالشونو از آینده راحت میکنه خیلی خوبه ولی به عنوان یک دختر که هم جنس های خودم رو خیلی خوب میشناسم بهتون توصیه میکنم به این مساله خیلی اطمینان نکنین. من موارد نقض کننده ی زیادی دیدم


    ممنون خواهر گلم

    چشم .

    خواهر نداریم که هوامونو داشته باشه ، بازم شماها .


    ....................................

    احسنت رمز گشاییتون عالی بود فکر کنم دقیقا همین کلماتو بکار برده :))


    جدی میگید - الان اگر هیتلر زنده بود منو کشف می کرد. و می تونستم وارد ارتش اس اس شوم ( شوخی )


    ............................................


    حدو مرزها رو نیازی نداشت که روی کاغذ بیارم. راجع به خیلی چیزها صحبت کردیم و توافق داشتیم. مثلا همون نوع پوشش یا نوع برخورد با جنس مخالف و شوخی و رفت و آمدها و ... مشکلی نبود از این نظر چون منعطف هستم و نظر همسرم برام کاملا مهمه.


    خب الحمد الله همه چیز داره به خوبی پیش میره

    ..........................................

    در مورد پست دومتون بگم که نخیر خانوادم هم مذهبی نیستن و فشاری که به من میارن بیشتر بخاطر بالا رفتن سن هست و میخوان خیالشون از ازدواج من راحت بشه.
    میزان حساسیتی که گفتین رو خودم تو شبکه های اجتماعی پیگیری کردم و متوجه شدم در حد خودم هستن. یعنی نه اینکه جنس مخالف رو ببینن سرشونو بندازن پایین. حرف میزنن ولی محترمانه و حریم هایی که مد نظر من بود رو به نظرم رعایت میکردن.


    خب پس این هم مشکلی نیست

    درسته !

    یعنی مشکل خاص دیگه ای نیست !

    یعنی دغدغه ای فعلی شما الان حل شده !

    اگر صلاح میدونید بفرمایید اگر مشکلی هست .



    به نظرم به عنوان یه گزینه به این مورد نگاه کنید !
    بالاخره یه فردی از شما خواستگاری کرده و شما باید آنالیز کنید و انتخاب درستی کنید .

    خیره ان شالله .




    موفق باشید .


    ویرایش توسط باغبان : جمعه 22 مرداد 95 در ساعت 20:33

  16. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    sara 65 (جمعه 22 مرداد 95)

  17. #60
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    هلیا جان خوبی؟؟
    من که حتی تو محیط واقعی هم به ندرت ناراحت میشم، این حرفای مجازی انقدر ناراحتم کرد که اگه منتظر جواب آقای باغبان نبودم گزارش میدادم تاپیکمو ببندم. همیشه تو زندگیم با دیگران با احترام برخورد کردم که با من با احترام برخورد کنن، اونوقت یکی که من نمیشناسمش میاد به من توهین میکنه و میره! میشه گفت شوکه شدم که یکی با نیش و کنایه به من میگه تو حتما کاری کردی و رابطت رابطه ی معمولی نبوده! آخه من تو این محیط مجازی که کسی منو نمیشناسه از کسی باید بترسم ؟؟ نمیدونم وقتی محترمانه از یکی میخوای تاپیکتو ببنده و نظر نده ادامه دادن بحث و توهین کردن به طرف مقابلت چه معنی میتونه داشته باشه، خدا روشکر من چند سال تو این تالارم و ادب من رو همه دیدن!
    واقعا اینجا بود که به این نتیجه رسیدم مدیر همدردی حق داشته تعداد سه پست رو توی یک روز تعیین کرده، وگرنه وقتی یکی همون سه پست رو صرف جروبحث میکنه اگه امکانشو داشت تو یه روز در تاپیکو تخته میکرد.
    مرسی عزیزم بهر حال پستت باعث شد لبخند دوباره بیاد رو لبم. خودم به اندازه ی کافی تحت فشار هستم و نمیخوام مسائل بی اهمیت تمرکزمو از بین ببره. این احتمالا آخرین تاپیک منه و دلم میخواست نهایت استفاده رو ازش ببرم، حالا به حاشیه کشیده شدنش چه نفعی برای کسی داره خدا میدونه....


    حالا هم نرو خواهر شوهر جان، بذار از نوشته هات لذت ببریم خخخ


    آقای باغبان
    خدا خیرتون بده ، براتون آرزوی خوشبختی دارم
    مشکلی دیگه ای هم نیست متشکرم ازتون
    فکر میکنم تصمیمو گرفتم، میترسم بحثای بیشتر منو بیشتر بهم بریزه، از همه متشکرم که بی دریغ راهنمایی کردین
    ویرایش توسط sara 65 : شنبه 23 مرداد 95 در ساعت 00:53

  18. کاربر روبرو از پست مفید sara 65 تشکرکرده است .

    صبا_2009 (شنبه 23 مرداد 95)


 
صفحه 6 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.