نوشته اصلی توسط
nadem.sara
سلام
ماچند سالی هست ک ازدواج کردیم و بیشترمخارجمون رو پدرشوهرم میدادن که من به خاطر وابستگی مالی قبول نکردم طبقه بالای خونشون باشیم و از اول با همون پولی که اونجارو رهن دادن ما خونه رهن کردیم ولی الان چند ماهیه همسرم سر کاره و وابستگی مالی دیگه نداریم
از اجاره نشینی خسته شدم خونه هم ک نتونستیم بخریم
به علاوه برادرشوهریاخواهر شوهر مجرد هم ندارم
ولی خب مادرشوهر و پدرشوهرم یه خورده اهل سرک کشیدن هستن مخصوصا اگ نزدیکشون باشیم ولی در کل ادمای خوبین حتی اگه متوجه بشن که مثلا من ناراحت میشم از فلان دخالت دیگه انجام نمیدن البته گاهی ک موضوعی رو باهاشون درمیون گذاشتم خودشون ناراحت شدن و دست پیش گرفتن ک نه تو نباید ناراحت شیو ما منظوری نداریم
بگذریم ... همسرم هم تک پسر هست و خواهرش توی شهر دیگه ای زندگی میکنه
یک بار که خونمون نزدیکشون بود زیاد پیش میومد ک مادرشوهرم به همسر من حتی سر ظهر زنگ میزد که میخوام برم فلان جا بیا منو ببر یا تو خیابون بود میگفت اگ میتونی بیا دنبام... یعنی یجورایی شاید انتظار داشته باشه همسرم اژانسش باشه مخصوصا که پدرشوهرمم اکثر روزا صبح تا شب سرکاره...
خب اگه این رفتارها رو بخواد ادامه بده مطمئنا به مشکل میخوریم
ولی...از طرفی هم... اینا معمولا مال یکی دوسال اول ازدواجمون بود و من تاحدودی متوجهشون کردم که میخوام حریم خصوصیمو حفظ کنم و الان یک ساله که هیچ مورد دخالتی پیش نیومده
درباره همسرمم بگم که چون دوسال هزینمونو پدرشوهرم داده یه جورایی احساس دین میکنه و حتی امروز گفت اگه بریم اونجا خوبه چون میتونم به اونا هم برسم... این حس مسئولیتش خوبه ولی میترسم زندگیمون دیگه قاطی شه..
با این تفاسیر به نظدتون برم طبقه بالای خونه پدرشوهر یانه؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)