شک و تردید اون نسبت ب انتخاب کردن من

[ahmadreza_hastam1996]

سلام ب همه... احمدرضا هستم
اول اطلاعاتی از خودم:
فرزند آخره خانواده هستم.. سنم 20 سال..دانشجوی رشته برق..خانواده ی کاملا مذهبی..
مذهبی بودنمون شرایط کاری پدرمم میتونه باشه.
اطلاعاتی از طرف مقابلم:
فرزند اول خانواده.. سن 19 سال.. با توجه ب رتبهی خوبش امسال دانشجو میشه..خانواده ی کاملا مذهبی..مذهبی بودن اونام میتونه شرایط کاری پدرش باشه.
راجبه خودمون و هدفمون:
پدرای ما هر دو پاسدار هستن..من خییلی منطقی هستم..یعنی با منطق اول علاقه مند شدم و تصمیم ب ازدواج گرفتم..کلیات ک فرهنگ و سطح اجتماعی بوده رو در نظر گرفتم بعد ب اون دختر پیشنهاد دادم..
مشکل فعلی ک سره راهه ما میتونه باشه کاره من هستش ک اونم مطمئنم با انگیزه ای ک دارم حل میشه....با توکل ب خدا.(خودش گفته اگه بری سپاه احتمال اینکه خانوادم مخالفت کنن خیییلی کم میشه)منم تا ی جاهایی پیش رفتم برای این خواستش.
همونطور ک مشخصه ما مشکلی نداریم برای ازدواج...اما اون خودش بارها ب من گفته دلم نمیخواد الان تصمیم بگیرم..یعنی دلش نمیخواد از موقعیت های دیگش بگذره..اون منو دوست داره منم اونو دوست دارم.....ولی براش سخته تصمیم قاطعانه گرفتن...
منو راهنمایی کنید ک چیکار کنم تا بتونه تصمیم قاطعانه بگیره.....ممنونم از همه اونایی ک خوندن

[Eram]

سلام

.من خییلی منطقی هستم..یعنی با منطق اول علاقه مند شدم و تصمیم ب ازدواج گرفتم..کلیات ک فرهنگ و سطح اجتماعی بوده رو در نظر گرفتم بعد ب اون دختر پیشنهاد دادم..

منطق در درجه اول حکم میکنه قبل پیشنهاد به دختر با خانوادت صحبت کنی و نظر اونا رو درمورد ازدواج و ... بدونی .آیا اینکارو کردی؟

همونطور ک مشخصه ما مشکلی نداریم برای ازدواج...اما اون خودش بارها ب من گفته دلم نمیخواد الان تصمیم بگیرم..یعنی دلش نمیخواد از موقعیت های دیگش بگذره..اون منو دوست داره منم اونو دوست دارم.....ولی براش سخته تصمیم قاطعانه گرفتن...

عوالم یه دختر 19 ساله آرمانگرایانه هست. یعنی دوست داره برای رسیدن به ایده آلاش تو زندگی تلاش کنه و سریع تصمیم نگیره! اون اول راهه و تازه خواستگارای جورو واجور براش میاد در آینده . شما هم که فعلا خواستگار محسوب نمیشی، پس حق داره به موقعیت های مستحکم تر فکر کنه وصرفا با تکیه بر احساس و هیجان تصمیم نگیره ...

منو راهنمایی کنید ک چیکار کنم تا بتونه تصمیم قاطعانه بگیره.....ممنونم از همه اونایی ک خوندن

پیشنهاد من اینه که اول به خانواده بگو تا ببینی اونا چه پیشنهادا و خواسته هایی دارند؟.بعدشم برو دنبال کار تا برای خودت درآمد داشته باشی. بعدشم باشیرینی و دسته گل به همراه خانواده برو خواستگاری...
این پروسه زمان بر هست و باید هم صبر داشته باشی و هم اراده ی قوی تا انشالله به خواستت برسی.

موفق باشی

[ahmadreza_hastam1996]

ممنونم از راهنماییتون...فقط ی سول.........محیط دانشگاه میتونه کمک بکنه ک آرمانگراییش کمتر بشه؟

[عـلـی]

داداش اون به تو علاقه نداره و به فکر ازدواج با کیس بهتریه هیچ وقت به تو جواب مثبت نمی ده سخته ولی بیخیالش شو

[Eram]

سلام

...فقط ی سول.........محیط دانشگاه میتونه کمک بکنه ک آرمانگراییش کمتر بشه؟

ورود به دانشگاه نقش مهمی توی تغییر نگرش افراد داره .اما شاید این تغییرات اون چیزهایی نباشه که شما دنبالشی و شاید هم باشه! منظور من اینه که به اما و اگر ها نمیشه دلخوش

کرد. اگر بخوای به امید تغییر اون دختر باشی شاید هرگز این اتفاق نیفته و وقت و انرژیت تحلیل بره اما اگه تو فکر آماده کردن شرایط خودت واسه زندگی و ازدواج باشی و به خدا توکل کنی

و نتیجه رو به خودش بسپاری چیزیو از دست ندادی .ودر این صورت میتونی چندسال دیگه(بسته به همت خودت) به خواستگاری دختر مورد علاقت بری.

اون موقع هم پخته تر شدی وهم آمادگی بیشتر ی برای پذیرش مسئولیت داری و هم شانس بیشتری برای جواب مثبت شنیدن.

یه سوال: اگر دختر بهت جواب مثبت رو همین الان بده برای بعدش چه برنامه ای داری؟

[ahmadreza_hastam1996]

سلام


ورود به دانشگاه نقش مهمی توی تغییر نگرش افراد داره .اما شاید این تغییرات اون چیزهایی نباشه که شما دنبالشی و شاید هم باشه! منظور من اینه که به اما و اگر ها نمیشه دلخوش

کرد. اگر بخوای به امید تغییر اون دختر باشی شاید هرگز این اتفاق نیفته و وقت و انرژیت تحلیل بره اما اگه تو فکر آماده کردن شرایط خودت واسه زندگی و ازدواج باشی و به خدا توکل کنی

و نتیجه رو به خودش بسپاری چیزیو از دست ندادی .ودر این صورت میتونی چندسال دیگه(بسته به همت خودت) به خواستگاری دختر مورد علاقت بری.

اون موقع هم پخته تر شدی وهم آمادگی بیشتر ی برای پذیرش مسئولیت داری و هم شانس بیشتری برای جواب مثبت شنیدن.

یه سوال: اگر دختر بهت جواب مثبت رو همین الان بده برای بعدش چه برنامه ای داری؟

کاملا فرمایش شما درسته و ب جا من نباید ب امید تغییر اون باشم..بلکه اگه تغییر دادن خودم ب رسیدنمون کمک میکنه باید خودم تغییر کنم.
منم ب خدا توکل کردم..
اما اون نمیتونه صد در صد الان بگه بله....بلاخره اون میتونه موقعیت های زیادی داشته باشه.....با توجه ب سنش عرض کردم

اما خدا از نیت من با خبره... خودشم تا الان فهمیده با توجه ب کارایی ک کردم و میکنم..من تا کار نداشته باشم ک اون نمیتونه ب من جواب قطعی بده..منطقیشم همینه..........راستی اینم بگم من معافیت غیره پزشکی دارم و تا الانشم نصف راه رو برای رسیدن ب اون کاری ک طرف مقابلم دوست داره طی کردم