به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 6 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 62
  1. #51
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مرداد 96 [ 18:44]
    تاریخ عضویت
    1393-11-22
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    2,806
    سطح
    32
    Points: 2,806, Level: 32
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 86 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نام خدا
    گفت و گوی بدی نبوده,بدلیل شباهتی که با گفت و گوهای اولیه ی من داره خیلی دلم میخواد برات بگم چیکا کنی که به ارتباط سالم منجر بشه,مال ما شد, مال تو هم میشه,غصه نخور.…ولی مشکل من به خودم و اون خلاصه نمیشد,واسه همین حل نشده.ولی رابطمون بهبود پیدا کرد.
    به ایمیل حتما نامه بزن تا چت کنیم بهت مرحله به مرحله بگم. البته نباید دیر شه,چون کارهایی که من کردم ,فقط یکبار منت کشی محسوب شد,چون بلافاصله پشت هم انجام میدادم.
    کلا هم اصلا بهت بر نخوره,الان هر چی در عین قوی بودن بیشتر فکر سازندگی باشی,بعد از طلاق کمتر به فکر قرص اعصابی و در ضمن شوهرت رو فقط با اینکار حتی در زندگی بعدیش میتونی فلجکنی,چون حتی یه درصد هم فک کنه ممکن بوده تو زن زندگی باشی بعدها بعد از هر مشکلی با زنش افسوست رو میخوره.اتفاقا اصلا کم نیار و ادامه بده و یادت باشه , تو دنبال خوشحالی هستی و فرار از عذاب وجدان.
    ایمیل یادت نره.تو کامنت قبل ادرس زدم

  2. کاربر روبرو از پست مفید anargol تشکرکرده است .

    باران 93 (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  3. #52
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 اسفند 93 [ 11:51]
    تاریخ عضویت
    1393-7-22
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    2,189
    سطح
    28
    Points: 2,189, Level: 28
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    213

    تشکرشده 213 در 91 پست

    Rep Power
    29
    Array
    باران جان از حرف های اینجا چپه برداشت کردی الان که پست اخرت خوندم شوهرتو گیر دادن هاش مثل همسر من بوده من توی یک تاپیک خودم اشتباهاتم مفصل گفتم حتما بخون

    فکر کنم رفتارت یک جرایی منت کشی بوده عزیزم یعنی چی اگر توصلاح بدونی من میرم بیرون تو با این حرفت داری مهر صحیح بودن به کار همسرت میذاری اشتباه من تکرار نکن دختر جان این حرف از من بشنو تو باید بهش از گذشته تا همین برخورد اخرت واگر دراینده رابطه ای داشتی بفهمونی این رفتارش اشتباه بوده دختر جان اگر ما میگیم پول به همسرتون بدید منظورمون این نبوده بری تقدیمش کنی بعد واسه هر چیزی ازش منت بکشی منظورمون اینه که پول سر کار رفتن رو واسه قرض هاایی بزرگ مثل وام خرید خونه واین طور چیزها بذارید تا هم به چشم بیاد زحماتتون هم غرور مرد خورد نشه هم اینکه برای شما احساس مسئولیت وقدر دانی باهم داشته باشه

    والا فکر کنم شما اینقدر به این بنده خدارو دادی که استر هم میخواد

    عزیزم شما نه جرات مندانه حرف زدی ونه منظور اینجا رو از قدرت دادن به شوهر به جزدر مورد ادامه تحصیل فهمیدی
    ایشون هم با خودش برداشت بد کرده
    شوهر شما جزئی نگر هستند وشما هم به ایشون بیشترر بال دادی پدر شوهر شما رفتار شون چطوری هست ایشون وسواس ندارند یا بد دل نیستند حتما بگو
    این ایمیل منه بهم ایمیل بزن باهم اگردوست داشتی حرف بزنیم tazeen8aroosgmail .com@

  4. 2 کاربر از پست مفید کیانا 93 تشکرکرده اند .

    maryam240 (یکشنبه 24 خرداد 94), باران 93 (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  5. #53
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 فروردین 95 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1393-7-27
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    3,246
    سطح
    35
    Points: 3,246, Level: 35
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 104
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    104

    تشکرشده 313 در 129 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز

    نفس عمل شما خوب و زیبا بوده و آثار خوبش رو هم در نهایت خواهی چشید (چه جدا بشی چه سازش کنی) . ولی بهتر بود محتوای صحبتت رو به شکل دیگری تنظیم می کردی . ولی نگران نباش همچنان کار خوبی کردی که صحبت کردی . . .

    به هیچ عنوان نباید به خواستگارهای جدیدت اشاره می کردی . این تیر خلاص به رابطه فعلی شما هست . شاید شما به هیچ عنوان به اون خواستگارها فکر نکرده باشی ولی وقتی در حضور شوهرت به این موضوع اشاره می کنی ، در واقع داری به رابطه تیر خلاص میزنی . حالا توی این شرایط که کارت بیخ پیدا کرده دیگه این اشتباه خیلی بد میشه . . .

    در درجه بعدی کیانا درست میگه . شما نباید انقدر به ایشون پر و بال بدی . نه به رابطه تیر خلاص بزن (خواستگار داشتن) و نه امید زیادی بده (دفعه دیگه تنها نمیام بیرون) . . .

    اما فعلاً بهتره از موضع تعیین تکلیف رابطه صحبت کنی . یعنی قرص و محکم از شوهرت بخای که مرد و مردونه تکلیف رابطه رو روشن کنه . اگه جواب درستی به شما نداد ، بش بگو که علی رغم میل باطنی ممکنه مجبور بشی که برای تعیین تکلیف ، راهی دادگاه بشی و مثلاً مهریه اجرا بزاری . به شوهرت بگو که اصلاً موضوع تهدید نیست . بگو که از دادگاه کشی و اجرا گذاشتن مهریه متنفر هستی ولی باید تکلیف رابطه روشن بشه . بگو که تمایل قلبیت اینه که کار با گفتگو حل بشه و هر چی که به صلاح هست بدون دادگاه مشخص بشه . بگو دیگه اصرار نداری که حتماً کار به سازش برسه ولی اصرار داری که تکلیف روشن بشه . . .

    اگه باز هم به شما پاسخ درستی نداد و مثل یک مرد برخورد نکرد ، شاید من به شما توصیه کنم که راهی دادگاه بشی . شاید !

    فقط یادت باشه که این جمله خیلی اهمیت داره و خیلی معنا داره و باید بگی و باید موضع واقعیت هم همین باشه : «بگو دیگه اصرار نداری که حتماً کار به سازش برسه ولی اصرار داری که تکلیف روشن بشه»
    ویرایش توسط بهزاد10 : سه شنبه 19 اسفند 93 در ساعت 23:23

  6. 3 کاربر از پست مفید بهزاد10 تشکرکرده اند .

    maryam240 (یکشنبه 24 خرداد 94), کیانا 93 (چهارشنبه 20 اسفند 93), باران 93 (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  7. #54
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 اسفند 93 [ 11:51]
    تاریخ عضویت
    1393-7-22
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    2,189
    سطح
    28
    Points: 2,189, Level: 28
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    213

    تشکرشده 213 در 91 پست

    Rep Power
    29
    Array
    یک توصیه دیگه باران جان علاوه برکاری که اقای بهزاد گفت باید انجام بدی من دوسال پیش وضعیتی عین شما داشتم الان با خودم میگم در اون دوران بهترین راه نشان دادن اون چیزی بود که میخواستم باشم چون ما قرار نیست که تا اخر عمر طبق میل کس دیگه زندگی کنیم چون اینطوری احساس خوشبختی نمی کنیم وطرف مقابلمون هم مسلما احساس خوبی نخواهد داشت عزیزم بهترین راه البته به نظر من (اگر جای توبودم حتما انجامش میدادم)یک کار خوب پیدا میکردم میرفتم سرکار تا طرف ممقابلم بفهمه من ادمی هستم که یکی از اولویت های زندگیم کار کردن وترقی پیشرفته نه اینکه یکجا بشینم تو نه میتونی یکجا بشینی کاری نکنی نه میتونی بدون اجازه گیر های الکیش تحمل کنی واقع بین باش با تجزیه تحلیل عاقلانه این متن ها رو بخون من بعداز چهار سال هنوز با هزارتا سیاست فقط یک زندگی داشته باشم که کمتر کتک بخورم با اینکه هزارتا سیاست داشته باشم کلید مرد هزار تا سیاست دیگه برای بعضی ها زندگی میتونه تبدیل به بهشت کنه اما برای بعضی که همسرهاشون اخلاق درستی نداشته باشند فقط می تونه ارامش داشته باشه باران عاقلانه حرف بزن وتصمیم بگیر وبدون ترس از طلاق بدون هیچ ترسی باران هزار بار این متن ها ورفتار جرات مندانه رو بخون تا بتونی اون کاری که درست انجام بدی خدا خیلی دوست داره که توی این مرحله از زندگیت با اینجا اشنا شدی و دختر عاقلی هستی این تاپیک من بخون اشتباهات مشابه زیاد داشتم هزار بار بخون

    اقای بهزادبرادر گرامی میشه یک سری به اینجاهم بزنید وراه حل بدید
    شوهر بدبینم باشک هاش ا زندگی خسته ام کرده


  8. 2 کاربر از پست مفید کیانا 93 تشکرکرده اند .

    بهزاد10 (چهارشنبه 20 اسفند 93), باران 93 (چهارشنبه 20 اسفند 93)

  9. #55
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اسفند 93 [ 19:26]
    تاریخ عضویت
    1393-11-17
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    496
    سطح
    9
    Points: 496, Level: 9
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 44.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    31

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستای خوبم

    ممنون که همراهیم میکنید

    کیانا جان وانارگل جان چشم حتما ایمیل میزنم به راهنماییتون نیازدارم

    کیانای عزیزم درمورد حرفام فکرمیکنم اشتباه برداشت کردی من منت کشی نکردم شاید ظاهر حرفام یه جورایی اینو رسونده شایدم حق با شما باشه اما واقعا فکرمیکنم اینطورنبوده

    به هرحال لحن صحبت وطرفی که داری باهاش صحبت میکنی هم خیلی مهمه

    ببینید حرفایی که من زدم شاید به ظاهر منت کشی به حساب بیاد

    اما میدونید اونجوری که من به همسرم گفتم تنها بیرون نمیرم با توجه به شناختی که ازهمسرم دارم اینو میگم که نحوه بیانم طوری بود که ببین من خیلی دوستت دارم نه اینکه بگم باشه من همون جوری که تو میخوای میشم نمیدونم تونستم منظورم وبرسونم یانه

    به هرحال خودم چه موقع صحبت جه بعدش اصلا احساس نکردم که منت کشی کردم

    همسرم اونقدرهاااااا هم رو این مسئله به شکل بیمارگونه حساس نبود یعنی احساس کردم بعدها هم برام خیلی مشکل سازنمیشه

    مسئله اینه که احساس میکنم همسرم کم آورده

    یه مسئله دیگه اینکه کیانا جان مگه تو سخنرانی کلید مرد نگفته که حقوقتون رو بدید به همسرتون وبعدش به یه روش درست بیشتر از اون رو ازش بگیرید یعنی بیشترازاون احساس نیازتون رو ابراز کنید به همسرتون؟؟؟

    الان مشکل بزرگ همسرم اینه که میگه همه فهمیدن دیگه من تورو چجوری ببرم تو فامیلامون یا من چطوری بیام خونه شما؟

    آخه میدونید همسرم وخانواده اش خیلی به دیگران اهمیت میدن یه جوری که الان احساس میکنم به خاطر همین دیگران با من ازدواج کرده طوری که به همه نشون بده ببینید چه دختری به من بله گفته این رو از رفتارهای فخرفروشانه شون به همه متوجه شدم

    مشکل دیگه اش اینه که فقط یه طرف قضیه رو میبینه همش میگه تو تو تو..... میگه اگه تو به من علاقه داشتی این همه مدت تحمل نمیکردی!

    راجب پدرشوهرم راستش جوونیاش خیلی مادرشوهرم واذیت کرده الان بهتره اما خیلی از رفتارای شوهرم مثل وسواس و قهرو... به پدرش شباهت داره

    راجب ادامه تحصیل وکار فکر کرده بودم راستش تو این مدت هم خانواده ام خیلی تلاش کردن من برم سرکار اما من میخواستم تکلیفم روشن شه بعد یعنی اگه با همسرم ادامه بدم ادامه تحصیل بدم واگه جدا شم کارکنم...

    راستی کیانا راجب تایپیکت چشم حتما چندین بار میخونمش


    آقابهزاد

    خب شوهرم تکلیف رو روشن کرد دیگه! گفت مسالمت آمیز جداشیم

    بعد ازاینکه این حرفو زد منم گفتم خب که اینطور من میخواستم تکلیف رابطه روشن شه

    آیا با اینحال لازمه باز حرفای شمارو بهش بگم؟؟؟

    راستی آقا بهزاد امروز که سوارماشین بودم یه آقای جوونی گله داشت ازهمسرش که بعد ازیک ماه ازشروع زندگی مهریه اش رو گذاشته اجرا!!!! اون آقا هم تلاشش رو واسه زندگیش کرده بود

    اونوقت من 6 ماه نشستم همسرم نکرد یه اس ام اس بده یا زنگ بزنه

    شما با مهریه اجرا گذاشتن مخالفید شاید ناراحت بشید ازحرف من

    اما آیا فکرنمیکنید تنها راه برخورد با بعضی مردها مثل همسرمن همینه!!! یعنی همسرمن اگه با یکی مثل همسراون آقا مواجه میشد فکرمیکنم دیگه انقد رفتار وقیحانه بامن نداشت!!

    - - - Updated - - -

    راستی دوستان فکرمیکنم الان دیگه مشکل من همسرم نیست راستش فکر میکنم همسرم یه جورایی راست میگه که بین ما علاقه ای نیست

    امروزم با مشاور صحبت کردم گفت مشکل تو علاقه به همسرت نیست که داره آزارت میده مشکلت اون حسیه که در تو به وجود اومده به خاطر طردشدن ازجانب کسی که توباید واقعا طردش میکردی!!!

    نمیدونم شاید واقعیت همین باشه...

  10. #56
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 فروردین 95 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1393-7-27
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    3,246
    سطح
    35
    Points: 3,246, Level: 35
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 104
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    104

    تشکرشده 313 در 129 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من خیلی خیری از این مشارها ندیدم . ندیدم هم که برای کسی کار خاصی کرده باشن . بیشتر دنبال کاسبی خودشون هستن و یک مقدار هم فخر فروشی که مثلاً ما خیلی بلدیم . البته اکثرشون در زندگی شخصی شون مشکلات بد و پیچیده ای دارن . . .

    خوب حالا که میفرمایید تکلیف رابطه روشن شده پس به سوال من جواب بدید :

    دقیقاً قرار شده چه اقدام قانونی انجام بشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    اگه جواب سوال بالا معلوم شده که هیچ . باید اون اقدام انجام بشه و مراحلش بره جلو . اگه هم اقدام مشخص قانونی معلون نشده ، که یعنی کشک !!

    منظورم اینه که مثلاً الان شوهرتون قبول کرده که شما رو طلاق بده ؟ آیا مهریه رو هم می پردازه ؟؟ آیا اصلاً روی روش جدا شدن و مسائل مربوط به اون صحبتی شده ؟؟ آیا توافقی انجام دادید ؟؟

    اگه مسائل بالا مشخص نشده که باید بگم هنوز تکلیف هیچ چیز روشن نشده . هرچی گفتی و شنیدی هم یک مکالمه معمولی در هنگام قهر و متارکه بوده . ممکنه با هم سازش کنید ، ممکنه هم طلاق بگیرید . ولی اگه مطالب بالا روشن نشده ، یعنی هنوز شما بلاتکلیف تشریف داری و باید به چیزهایی که در پس قبلی گفتم عمل کنی :

    بهتره از موضع تعیین تکلیف رابطه صحبت کنی . یعنی قرص و محکم از شوهرت بخای که مرد و مردونه تکلیف رابطه رو روشن کنه . اگه جواب درستی به شما نداد ، بش بگو که علی رغم میل باطنی ممکنه مجبور بشی که برای تعیین تکلیف ، راهی دادگاه بشی و مثلاً مهریه اجرا بزاری . به شوهرت بگو که اصلاً موضوع تهدید نیست . بگو که از دادگاه کشی و اجرا گذاشتن مهریه متنفر هستی ولی باید تکلیف رابطه روشن بشه . بگو که تمایل قلبیت اینه که کار با گفتگو حل بشه و هر چی که به صلاح هست بدون دادگاه مشخص بشه . بگو دیگه اصرار نداری که حتماً کار به سازش برسه ولی اصرار داری که تکلیف روشن بشه . . .

    اگه باز هم به شما پاسخ درستی نداد و مثل یک مرد برخورد نکرد ، شاید من به شما توصیه کنم که راهی دادگاه بشی . شاید !

    فقط یادت باشه که این جمله خیلی اهمیت داره و خیلی معنا داره و باید بگی و باید موضع واقعیت هم همین باشه : «بگو دیگه اصرار نداری که حتماً کار به سازش برسه ولی اصرار داری که تکلیف روشن بشه»

  11. 2 کاربر از پست مفید بهزاد10 تشکرکرده اند .

    کیانا 93 (پنجشنبه 21 اسفند 93), باران 93 (پنجشنبه 21 اسفند 93)

  12. #57
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 اسفند 93 [ 11:51]
    تاریخ عضویت
    1393-7-22
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    2,189
    سطح
    28
    Points: 2,189, Level: 28
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    213

    تشکرشده 213 در 91 پست

    Rep Power
    29
    Array
    باران جان شمادوست داشتنت مقداری کاذبه اون به خاطر اینکه از قدیم گفتند امی رواز هر چی منعش کنی به اون حریص تر میشه

    توی کلید مرد گفت حقوق تون بدید بعد ده برابر بگیرید اما این هم شرایطی داره در صورتی که همسر شما رو اجازه بده بره سر کار واین اجازه فقط به خاطر دوست داشتن شما باشه نه چشم داشت مالی این حرف ها باید در عمل پیاده بشه نه حرف عزیزم

    عزیزم اگر پدر شوهر شما واسواس قهر همسرش اذیت میکرده مسلما همسر شما هم جای تعجب نداره که شبیه پدر شون هستند از قدیم گفتند پسر کو ندرد نشان از پدر بیگانه بخوانش ننام پسرعزیزم قهر بدبینی ممکنه حل رفع بشه اما بستگی داره این بدبینی از کجا منشا میشه گاهی این بدبینی از محیط اطراف جامعه هستش که به فرد منتقل میشه که اگر همسر بتونه به شوهرش اطمینان بده این موضوع در نهایتش بعد از چند سال از ازدواج حل میشه اما بدبینی وسواس همسر شما اموخته شده است ایشون این از پدرشون یاد گرفتند ودر درونشون نهادینه شده این بدبینی با مطیع بودن شما حل نمیشه خواهر من اشتباه برداشت نکنید رو این موضوع خیلی دقت کن عزیزم

    همسرش شما ایا وسواس دارند داشتن وسواس از نشانه های پارانوبیاست ادم هایی که وسواس دارند یعنی جزئی نگر هستند واز کنار مسائل کوچیک ومعمولی به راحتی رد نمی شندافراد پارانوبیا خسیس هم هستند پارانوبیا یعنی بدبینی عزیزم این یعنی به نظر من یک جور سرطالن وحشتناکه روانی من نمی خوام به همسرتون برچسب بزنم اما دقیق باش عزیزم

    با اقای بهزاد موافقم زیاد به مشاوره ها دل خوش نکنید(با احترام به مشاور هایی مجرب باوجدان)بیشترشون فقط چند تا اصطلاح بلدند وچند دانش تجربی ندارند به عقل دانش خودتون ومشورت با انسانهای دانا تکیه کنید
    شماخیلی جالبه که مسئله مشکلات اساسی اخر این تاپیک دارید میگید

  13. کاربر روبرو از پست مفید کیانا 93 تشکرکرده است .

    باران 93 (پنجشنبه 21 اسفند 93)

  14. #58
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اسفند 93 [ 19:26]
    تاریخ عضویت
    1393-11-17
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    496
    سطح
    9
    Points: 496, Level: 9
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 44.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    31

    تشکرشده 29 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقا بهزاد سلام

    بله همون موقع که باهاش صحبت کردم گفت که مسالمت آمیز جداشیم منم دیگه چیزی نگفتم و خداحافظی کردیم

    خیلی سختمه دوباره تماس بگیرم چون خانواده ام میگن بریم پیش وکیل

    ولی حرفای شما خیلی عالیه ببینم اگه بتونم تماس بگیرم نتیجه رو خدمتتون عرض میکنم


    کیاناااااااااا

    باورم نمیشه یعنی من دوسال با یه پارانوئید سر وکله زدم..... وای خدای من!!!

    شما میگی مشکلات اساسی رو الان میگی خب من واقعا هردفعه بعد از یه بحث طولانی که روانی میشدم انقد با دلایل بی منطق منو خسته میکرد که آخرش میگفتم خب شاید تقصیرمن بوده روزبه روز اعتماد به نفسم میومد پایین!!!

    اما من تو اینترنت سرچ کردم آخه اونقدرهام علائم شوهرم حاد نیست

    گیج شدم!!!!!!!!!

    میشه بگی رو حساب کدوم حرفام اینو گفتی تا من بهتر متوجه شم؟؟؟

    واقعا ازت ممنونم فکر میکنم کمک بزرگی داری میکنی

  15. کاربر روبرو از پست مفید باران 93 تشکرکرده است .

    کیانا 93 (پنجشنبه 21 اسفند 93)

  16. #59
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مرداد 96 [ 18:44]
    تاریخ عضویت
    1393-11-22
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    2,806
    سطح
    32
    Points: 2,806, Level: 32
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 86 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.
    باران جان منم دقیقا مشکل تو رو دارم و شوهرم رفتارهاش خیلی شبیه شوهر شماست........

    منم حس میکنم پارانویید خفیفه.

    چرا ایمیل نزدی؟!

    زودتر ببین تکلیفت چی میشه,منم میخوام ازت بفهمم کارم رو

    در ضمن اقای بهزاد,
    طلاق مسالمت امیز بعد از شش ماه دوری , یعنی تو زن منی چون مهریه داری.
    مهریه رو ببخش تا طلاقت بدم.

    حالا باران جان میخوای بپرسی , دوباره بپرس.چون تو همین هفته زنگ زده بودی,بازم بزنی چیزی رو عوض نمیکنه.....

    ولی به شوهرت برا وکیل گرفتن و زمان اجرا گذاشتن ,چیزی نگو.......... همون غیر مستقیم که اقا بهزاد گفت تهدید کن

  17. #60
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 فروردین 95 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1393-7-27
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    3,246
    سطح
    35
    Points: 3,246, Level: 35
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 104
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    104

    تشکرشده 313 در 129 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چیزی که خانوادتون میگن شما رو نابود میکنه و شما میشید تجربه برای موارد بعدی !


 
صفحه 6 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تصمیم به طلاق گرفتم درسته تصمیمم؟
    توسط amir59 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 مهر 95, 22:38
  2. تصمیمم نهایی من ... 6 سال تا تصمیم گرفتن طول کشید
    توسط she در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 مرداد 95, 18:31
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 شهریور 93, 18:36
  4. موندم چه تصمیمی بگیرم؟ کمک کنید...............
    توسط yase sefid در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 شهریور 92, 10:55
  5. چه تصمیمی بگیرم؟
    توسط arah در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 08 تیر 92, 17:52

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.