سلام :(((
بخدا دارم میمیرم تنها دلیلی که خودکشی نکردم 0.00000000001% امیدیه که دارم :(((((((((((((
2ساله که با دختری آشنا شدم و دیوانه وار همدیگه رو دوس داریم
متولد 72 ستم و اونم 73 و اصلا انتخابمون با چشم بسته نبوده و تو این مدت تا جایی که تونستیم مطالعه کتابای مختلف داشتیم تا با همدیگه آشنا بشیم و واسه خودمون آیندمونو ساختیم
اصلا هوس نیست بخدا :(((((((((((
من دانشجو هستم و خونه خالی دارم و اونم ماشین داره و هرکاری که بخوایم میتونستیم بکنیم ولی خودمونو پاک نگه داشتیم واسه بعد از ازدواجمون چون ما همدیگه رو فقط واسه ازدواج میخوایم و خیلی همدیگه رو دوس داریم!
تا الان نرفتم خواستگاریش چون پول نداشتم و وضع مالی بابامم اصلا خوب نبوده و هیچ سرمایه ای نداره و ورشکست شده و قبلا وضعمون خوب بود ولی الان هیچیه هیچی و همش قرض و بدهیه ولی تو این 2 سال در کنار درسم با اینکه درسامون سنگینه 999999تا کار مختلف رو امتحان کردم تا اینکه بالاخره بعد از 2 سال الان تو 22 سالگی درآمد میلیونی دارم و میتونم یه زندگی رو اداره کنم و خیلی پخته تر شدم این مدت
حالا مشکل ما اینجاست که من بدبخت بیچاره وقتی 6 سالم بود بابام 2باره ازدواج کرد و الان 2 تا ن داره
من این موضوع رو اولش اصلا حواسم نبود باید به عشقم بگم فک میکردم مثل تو فیلما 2نفر عاشق هم میشن و میرن ازدواج میکنن ولی بعدش فهمیدم پول مهمه که اوکی کردمش و 1 سالی هست که فهمیدم این موضوع رو باید بهش بگم و خودمو کشتم ولی نتونستم بگم و میترسیدم و همش امروز فردا میکردم
تا اینکه دیروز گفتم
شدیدا جا خورد و با شناختی که از خونوادش دارم از این موضوع جوری بدشون میاد که میدونستم اینجویمیشه و الان انقد به من و بابام فوش داد و بهش حق میدم که همچین واکنشی نشون بده ولی امروز آروم تر شد و میگه دوسم داره و نمیدونیم چیکار نیم وقعا هردومون حالمون خرابه و یکسره داریم اشک میریزیم و قرص میخوریم!
مرکز مشاوره دانشگاهمونم رفتیم امروز ولی متاسفانه اولین وقت خالیشون واسه 3 هفته دیگه بود و اسممونو تو رزرو نوشتن!
ما از 0 به درآمد میلیونی رسوندیم خودمونو فقط واسه اینکه به هم برسیم
ما خیلی کارا کردیم تو این 2 سال که آیندمونو بسازیم
ولی الان میگه خونوادم به هیچ عنوان با این موضوع کنار نمیان و میگه حتی خودمم نمیتونم کنار بیام و اگه بشه آدمی که 2تا زن داره رو حاضرم بکشم
در این حد متنفره و منم خودم متنفرم از اینکه یه نفر 2 تا زن بگیره چون تو این مدت زجرشو کشیدم ولی بابامو دوس دارم واسم پدری کرده !
توروخدا بگین چیکار کنیم حالمون بده الان که دارم اینو مینویسم شدید سرگیجه دارم و میدونم اونم حالش بده
ما هر منطقی رو تا الان عوض کردیم تو این 2 سال اما این یکی از اختیار ما خارجه :(((((((((((((((((
علاقه مندی ها (Bookmarks)