من دختری 28 ساله هستم. حدود یکسال پیش با یکی از همکارام اشنا و به هم علاقه مند شدیم. از اول گفتم من اهل رابطه نیستم گفت چند ماه فقط برای اشنایی. منم قبول کردم. این اقا 30 ساله و قبلا یک ازدواج ناموفق نیز داشته است. اون اینقدر با چرب زبونی منو شیفته خودش کرده بود که دیگه کور و کر شده بودم. خلاصه ماه ها گذشت و ما روابطمون نزدیک تر و نزدیک تر شد. ماه های اول خوب بود ولی بعد دو ماه بی توجهی ها و بی تفاوتیاش شروع شد. روز میشد شب میشد تا من ازش خبری نمیگرفتم حالی ازم نمیپرسید همش هم میگفت سرم شلوغه. خلاصه کوتاه کنم این ماه های اخر همش دعوا بود سر این که چرا بهم گفته چند ماهو حالا هیچ اقدامی نمیکنه که معمولا سکوت میکرد یا بحثو عوض میکرد میگفت موقعیتشو ندارم. این اواخر توی دفترش یک دختر مجردو اورد به عنوان منشی یعنی یک دفتر کوچیک که فقط خودشو لون بودند. من روی این قضایا خیلی حساسم. یک بار رفتم دیدم در دقتر بسته است گفت الان بسته. خلاصه ماست مالیش کرد. اخر یک هفته پیش گفتم تکلیف منو مشخص کن. گفت من هیچی ندارم الان خانوادمم حمایتم نمیکنند نمیتونم ازت معذرت میخام فکر نمیکردم اینجوری بشه . غرورم اجازه نمیداد حقیقتو بگم بهت. خلاصه جوری حرف زد که دلم ب رحم اومد گفتم اشکال نداره صبر میکنم اونم گفت نباید تا زمانی ک حرف از ازدواج بزنی و هی خواستگاراتو تو سرم نزنی ک من خواستگار دارم گفتم باشه. پنج شنبه قرار شد برم دفترش ک بهم گفت کسی فوت کرده نیست. منم ازونجایی ک تو این ساعات بیکار بودم یعنی از محل کارم ازونجا رد میشدم گفتم بذار ببینم که هست یا نه. گفتم شاید بیاد. یک دفعه دید با همون همکارش اومد از دفتر بیرون و دختره رفت سوار ماشین صندلی جلو نشست. من رفتم با ماشین جلو یک سلام کرد و من وانستادم رفتم جلوتر اونم راهو گرفت و رفت یک جا بوق زدم واستاد دختره هم یاده شد یکم بد و بیراه بهش گفتم اونم خیلی عصبانی شد تا تونست سرم داد زد ک چرا ابرو ریزی میکنی من همیشه میرسونمش خوابگاهش تو مسیرم . و بین حرفاش گفت از اول نمیخاستمت بزور خودتو بمن چبوندی اخه اصلا من شرایطم طوری نی بخام بچسبونم دقیقا بر عکس بود خیلی عصبانی بود و گفت فقط برو . واقعا اعصابم بهم ریختست نمیدونم چیکار کنم ما هر دومون موقعیت اجتماعی خوبی داریم و هر دو تحصیلکرده ایم.
- - - Updated - - -
بچه ها تورو خدا کمکم کنید فکر اینکه بهم خیانت کرده یا میکنه دیوونم کرده
نوشته اصلی توسط شیدا.
علاقه مندی ها (Bookmarks)