به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 44
  1. #31
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    م کامران جان

    من خیلی وقت دارم تاپیکت میبینم نمیدونم الان گفتم بیام و برات چند خط بنویسم.
    پسر خوب این چه جو و حال و هواییه برای خودت راه انداختی؟؟؟؟؟؟؟؟دعا و خدا و را و چاه و.....!!!!!!!!نمی دونم دکترت بهت مشاوره داده! .....ms شکلی از بیماری خود ایمنی؛یعنی دفاع بدن انسان بر علیه خودش(غشاس میلین سلول های عصبی دستگاه مرکزی) فعالیت میکنه.معمولا خانوم ها می گیرن؛کلا بیماریهای خود ایمنی در خانوم ها بیشتر؛اگه مردی بگیره شدتش در حد مال خانوم ها نیست.

    خوب ! حتما میدونی چقدر این روزا داروهاش عالی شدن و پیشرفت کردن مخصوصا برای تو که مردی و کلا طبیعیت بیماری تو بدنت خفیف تره، حتما میدونی ms طیف وسیعی از شدت هارو داره...که اصلا خیلی خیلی به ندرت تو اقایون شکل تهاجمیش نشون میده که باز اونم با دارودرمانی کنترل میکنند..

    یه حس بدی به تاپیکت دارم!!!!انگار یه چاه سیاه و غمگین درست کردی خودت و بقیه رو هول میدی توش!!!!!

    دوستم این فلسفه ها و ایا و اگها ول کن تورو خدا...اسمون ریسمان به هم نباف.
    برو زمان و انرژیت بزار برای کارهای مفید تر....قابل درمان ؛هیچ مشکلی هم نیست خیالت راحت

    مثل اینکه من تاپیک بزن سرما خوردم چی کنم!!!!!تو اینترنت سرچ کنی کلی بیماران ms هستن که تا فتح اورست و برنده انواع و اقسام مسابقات ورزش و علمی شدن رفتن...به جای گشتن دنبال فلسفه بیماریت اونارو بخون و یه انجمن بیمارانms ی هست که کیفیت زندگیشون از کسایی که از خوندن تاپیکت ابراز غم و اندوه کردن و متاسف شدن و بهت امید دادن بهتره اون بیماران ms یا باید بیان به حال زندگی کپک زده ی! ماها تاسف بخورن.برو عضوش شو.
    دیگه نبینم کسی به این دوستمون دلداری بده یا براش متاسف بشهههههه؛جدی میگم.
    موفق باشی
    ویرایش توسط کیت کت : دوشنبه 24 آذر 93 در ساعت 10:54

  2. 8 کاربر از پست مفید کیت کت تشکرکرده اند .

    love less (دوشنبه 24 آذر 93), کامران (دوشنبه 24 آذر 93), واحد (دوشنبه 24 آذر 93), هم آوا (سه شنبه 25 آذر 93), میشل (دوشنبه 24 آذر 93), zolal (دوشنبه 24 آذر 93), اثر راشومون (دوشنبه 24 آذر 93), دخترآفتاب (چهارشنبه 26 آذر 93)

  3. #32
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 خرداد 94 [ 14:19]
    تاریخ عضویت
    1393-7-11
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    3,278
    سطح
    35
    Points: 3,278, Level: 35
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    162

    تشکرشده 593 در 152 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام اقای کامران عزیز

    از این که بیمار شدید بسی ناراحت هستیم.
    امیدوارم که با تلاش و پشتکار بتونید از پسش بر بیاید.

    اما مطلبی در ذهنم بود که بد ندیدم مطرح کنم.یعنی برای خودم ابهامی بود و هست.
    منتظر پاسخ یا توضیحش نیستم اما مطرح میکنم تا در پس اون نظرم رو هم بگم.

    تا حالا شده ، کسی که یه دست نداره ، بره جاییو دعا کنه ، خدا شفاش بده؟ هر جایی؟ میشه لینکشو بدید ببینیم؟
    بیماری بیماریه دیگه. نقص عضو. سوال بود واسم.
    که ایا خدا توانش رو نداشت؟ نخاست؟ داستان چیه؟
    یا احیانا توجیهی به مشابه وجود امکان وضرورت و چه میدونم این چرت و پرت ها ،طبق معمول واسش اوردن؟
    ایا اگه صد سال قبل ، طرف از مثلا سرما خوردگی می مرد ، و اون یکی با کمی مراقبت ، زنده می موند ، به این موضوع نمی گفتن شفا ؟
    چقد احتمال داره که دویست سال دیگه کسی به این شفا های امروزیه ما همین دید رو نداشته باشه؟
    چقد از شفاهای امروزی ، به دلیل نبود توجیه علمی پزشکیه مناسب و درخوره؟

    چی میخام بگم؟

    میخام بگم دوست عزیز ، بچسب به زندگیت ، از این مورد استفاده کن و از لحظه لحظه زندگیت لذت ببر.
    دنبال دوا درمونش هم باش.
    فک میکنم خدا این یه مورد رو جور دیگه ای با ما تا میکنه.
    یعنی اگه بخام بازش کنم میره توی داستان میزان حضور خدا توی این دنیا و ضرورت این که دست ببره توی یه جاهایی و و و ... بحثی طولانی و غیر مرتبط به تالار !

    استثنائا در این یه مورد با خانم کیت کت موافقم.
    من که اینجوری فک میکنم...

    اقای کامران ،شما هوشت و لیاقتت بالاست. می تونی .

    موفق باشی رفیق.

  4. 2 کاربر از پست مفید love less تشکرکرده اند .

    کیت کت (سه شنبه 25 آذر 93), کامران (دوشنبه 24 آذر 93)

  5. #33
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط کیت کت نمایش پست ها
    م کامران جان

    من خیلی وقت دارم تاپیکت میبینم نمیدونم الان گفتم بیام و برات چند خط بنویسم.
    پسر خوب این چه جو و حال و هواییه برای خودت راه انداختی؟؟؟؟؟؟؟؟دعا و خدا و را و چاه و.....!!!!!!!!نمی دونم دکترت بهت مشاوره داده! .....ms شکلی از بیماری خود ایمنی؛یعنی دفاع بدن انسان بر علیه خودش(غشاس میلین سلول های عصبی دستگاه مرکزی) فعالیت میکنه.معمولا خانوم ها می گیرن؛کلا بیماریهای خود ایمنی در خانوم ها بیشتر؛اگه مردی بگیره شدتش در حد مال خانوم ها نیست.

    خوب ! حتما میدونی چقدر این روزا داروهاش عالی شدن و پیشرفت کردن مخصوصا برای تو که مردی و کلا طبیعیت بیماری تو بدنت خفیف تره، حتما میدونی ms طیف وسیعی از شدت هارو داره...که اصلا خیلی خیلی به ندرت تو اقایون شکل تهاجمیش نشون میده که باز اونم با دارودرمانی کنترل میکنند..

    یه حس بدی به تاپیکت دارم!!!!انگار یه چاه سیاه و غمگین درست کردی خودت و بقیه رو هول میدی توش!!!!!

    دوستم این فلسفه ها و ایا و اگها ول کن تورو خدا...اسمون ریسمان به هم نباف.
    برو زمان و انرژیت بزار برای کارهای مفید تر....قابل درمان ؛هیچ مشکلی هم نیست خیالت راحت

    مثل اینکه من تاپیک بزن سرما خوردم چی کنم!!!!!تو اینترنت سرچ کنی کلی بیماران ms هستن که تا فتح اورست و برنده انواع و اقسام مسابقات ورزش و علمی شدن رفتن...به جای گشتن دنبال فلسفه بیماریت اونارو بخون و یه انجمن بیمارانms ی هست که کیفیت زندگیشون از کسایی که از خوندن تاپیکت ابراز غم و اندوه کردن و متاسف شدن و بهت امید دادن بهتره اون بیماران ms یا باید بیان به حال زندگی کپک زده ی! ماها تاسف بخورن.برو عضوش شو.
    دیگه نبینم کسی به این دوستمون دلداری بده یا براش متاسف بشهههههه؛جدی میگم.
    موفق باشی

    سلام کیت کت عزیز
    من از دو زاویه به پست شما نگاه میکنم که یکیش جای بسی تقدیر و دیگری کمی منتقدانه میباشد.

    یک نگاه اینه که شما بیماری را مختص خانومها دونستید و برای آقایون نوع خفیفی را متصور شدید و دیگر با سرما خوردگی مقایسه کردید:

    باید عرض کنم این بیماری خدارا شکر در من در حال حاضر شدید نیست و من هم نیامدم بگم بیایید ته به قول شما چاه و منو بیارید بالا. کلا بدونید بیماری در خانومها از نظر تعداد ابتلا بیشتره ولی از نظر شدت و ادامه روند در آقایون بدتره. اینو با ی سرچ چند دقیقه ای تو همین اینترنت میتونید خودتون هم پیداش کنید. و باز شما تا خودتون موقع راه رفتن یک مرتبه پاتون سنگین نشه یا موقع خوندن و نوشتن ناگهان تار نبینید یا هر یک شب درمیان به خودتون آمپول نزنید (و فرداش همش تب داشته باشید و بی حال باشید) البته که میتونید تصور ی سرماخوردگی از این بیماری داشته باشید و فکر کنید کساییکه ام اس دارن، در حالی که خیلی راحت و ساده میتونن ی زندگی کاملا نرمال و شاد داشته باشن، خودشونو بیخود لوس میکنن و سنگ چه کنم به سینه میزنن و بی دلیل لحظات را به خودشون و اطرافیانشون زهر میکنن. منی که قبلا ساعتها فوتبال بازی میکردم الان 20 متر بدوم دیگه حفظ تعادل ندارم و زمین میخورم! پس لطفا لطفا برای قضاوت در مورد شرایط افراد ابتدا خودتون را کاملا در شرایط اونها قرار بدید و بعد به قضاوت بکشیدشون.

    و اما رویکرد قابل تقدیر تو پست شما که من هم برای همین لایک کردمش، این بود که همیشه با حساسیت زدایی میشه مشکل را کوچیک کرد (حداقل واسه خودمون کوچیک جلوه کنه) و راحت تر برش فائق بیایم که من حتما این کار را خواهم کرد.

    و مساله سوم ابنه که تقریبا این تایپیک از پست میشل رفت به سمت مسایل عقلی و فلسفی (که همیشه برای من سوال بودن، چه قبل از بیماریم چه بعدش؟) در مورد دلایل سختی های بشر و حکمت بیماریها و .... که اگه دقت کرده باشید من به دنبال یافتن سوالاتم بودم و از این فضا استفاده کردم و در همون راستا تایپیک را ادامه دادم. به هیچ وجه فضای اون چاه و هول دادن خودم و دیگران به داخلش نیست و شما بر اساس پستهای اول تایپیک قضاوت کردید در اینجا. از پست 32 که love lest ارسال کرده هم میتونید به این موضوع پی ببرید. حالا شاید برای مسایلم بهتر بود ی تایپیک جدید میزدم و بحث مجزایی را باز میکردم.

    به هر صورت ممنونم از توجهتون و توصیه هاتون را حتما به کار خواهم بست
    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *

  6. 4 کاربر از پست مفید کامران تشکرکرده اند .

    میشل (سه شنبه 25 آذر 93), zolal (چهارشنبه 26 آذر 93), دخترآفتاب (چهارشنبه 26 آذر 93), رزا (سه شنبه 25 آذر 93)

  7. #34
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    دوست عزیزم.
    سطح پست من اون قدر بالا نبودید که متوجهش نشید.اما از جوابتدن معلومه کلا متوجه نشدید.

    واقعا برای بیماریتون تو نت سرچ کردید!!!!!!!!!!!!!جایی که هر کسی توش نظر درست و غلط میذاره!من رشتم طوریه که تو کتاب در مورد بیماریتون خوندم حتی مریض ام.اسی داشتم و بهمون خدمات و ملاحظات ویژه این بیماران یاد میدادن.....من حرفم اینکه علایم بیماریتون هر چی که هست از صحبت هاتون بوی تسلیم و ناتوانی میاد.و البته بی اطلاعی!.
    نمی دونم شاید منم باید مثل بقیه به ایوای متاسف شدم و خدا شفا بده بسنده میکردم تا بهتون بر نخوره.
    به هر حال بازم میگم برای مساوره و چه کنم و مسایل روحیتون به پزشکتون مراجعه کنید.
    شما حز بیماران خاص محسوب میشید و باید برای داروهاتون هم شده عضو این تشکل بشید اونجا مشاوره مخصوص برای بالا بردن کیفیت زندگیتون دارن.
    شما از بیماریتون هنوز اطلاعات درستی ندارید.....با توجه به صحبتتون در مورد مبتلایان زن و مرد گفتم.این طور فقط خودتون و روحیتون که الان خیلی تو روند بیماریتون حیاتیه تضعیف میکنید.

  8. 3 کاربر از پست مفید کیت کت تشکرکرده اند .

    کامران (چهارشنبه 26 آذر 93), هم آوا (سه شنبه 25 آذر 93), دخترآفتاب (چهارشنبه 26 آذر 93)

  9. #35
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    کامران جان پست کیت کت یه تذکر به جا به من بود. حالا شاید مخاطب دیگری هم داشت، اما به هرحال قبل از پست من به این اندازه نیاز به نوشتن رو احساس نکرده بود.

    البته من هم نمیخواستم بحث عقلی و فلسفی و اینا کنم. این خودِ منه که اینجوریه. برای من "خدا" و "انسان" و "زندگی" شدیدا هم پوشانی دارن. اما بهتره موقع حرف زدن یه حدی بینشون قائل بشم که مسائل رو برای دیگران پیچیده نکنم.

    یه چیزی هم که دیروز بهش فکر کردم اینه که استفاده کردن من از جملات قرآن یه کار اشتباهه. چون حتی اگه حواسم رو حسابی جمع کنم و کلمات حساس رو ترجمه نکنم و تعبیر نکنم، و خلاصه موفق بشم از قشون کشی لشکر اسلام پیشگیری کنم، بازم اثری که روی مخاطبم میذارم در کنترلم نیست. چون این چیزیکه من ازش بعنوان یک ابزار (برای بیان فصیح چیزیکه در ذهنمه) استفاده می کنم، برای یه مسلمان مقدسه. و هر جمله ایش یه سری احساسات مثبت و منفی رو همراه خودش داره.

    بنابراین به این نتیجه رسیدم که غیر از موارد استثنایی، بهتره دیگه اینکارو نکنم. و به جاش یکم بیشتر فسفر بسوزونم و خودم ذهنیاتم رو به کلمه تبدیل کنم.

    خلاصه که ساری. نمیخواستم تاپیک تغییر مسیر بده. یا به هر شکلی مسئله ای رو ایجاد کنم.

    وقتی پست کیت کت رو دیدم، خوشحال شدم که بهم تذکر داد و جو تاپیک رو به شکلی که درست می دونست عوض کرد. فکر نمی کردم شما ازش چنین برداشت هایی رو داشته باشی.

    متاسفم که باعث ناراحتیت شدم.

    فراموشش کن پلیز.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...


    ویرایش توسط میشل : سه شنبه 25 آذر 93 در ساعت 20:32

  10. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    کامران (چهارشنبه 26 آذر 93), هم آوا (سه شنبه 25 آذر 93)

  11. #36
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    سلام...

    آقا کامران من فقط وقت کردم پست های شما رو بخونم و جسته گریخته پست های دوستان رو نگاه کردم..

    برای همین اگر مطلب تکراری براتون میزارم پیشاپیش عذر میخوام..

    نگرانی که شما در ازتباط با بیماریتون دارید کاملا قابل درک هست .. اکثر کسانیکه متوجه میشن مبتلا به بیماری مزمنی هستند اولین واکنششون استرس و اضطراب از بیماریه..

    حالا اگر از هزینه های بالای درمان و اینکه شما مدام تو فکرتون این هست که اگر روزی از کار افتاده بشم و مسائل و مشکلاتی که برای فرد مبتلا به ام اس به وجود میاد بگذریم مساله

    افسردگی و بی رمقی در اکثر مبتلایان به ام اس کامل به چشم میخوره..

    علتش هم مشکلی هست که تو سیستم اعصاب مرکزی به وجود میاد..پس اینکه بخواییم این مساله و نادیده بگیریم که به فرد مبتلا به ام اس به چشم یک فردی که در حد یک سرما

    خوردگی کم و بی اهمیت هست در اشتباه محض هستیم...

    اما برای کنترل اوضاع چکاری میتونیم انجام بدیم؟؟ آقا کامران هیچ کس به اندازه خودتون نمیتونه به شما کمک کنه من با نگاهی که به تاپیک شما انداختم متوجه شدم همسری فداکار دارید

    خودتون هم فرد معتقدی هستید همین به شما کمک بزرگی میکنه..اما این کافی نیست شما باید به خودت کمک کنی من نمیدونم شما تو چه طیفی از بیماری قرار دارید ولی به هیچ عنوان

    از پیگیری مشکلتون غافل و خسته نشید اگر نیاز به فیزیو تراپی یا هر اقدامبی که پزشک معالجتون میده به طور مدام پیگیرش باشید ..به لطف خدا همسری دارید که درک و معرفت بالایی داره

    و کمکتون میکنه

    مساله بعدی مدیریت درست نگرانی تون در باب این مساله است از شما خواهش میکنم درباره رویارویی با این مشکلتون حتما به یک مشاور و به خصوص انجمن مبتلایان به ام اس مراجعه

    کنید...

    مبادا خودتون رو فرد از کارافتاده ای بدونید..

    پیش نیاز تمامی این اقدامات داشتن روحیه بالاست که من این روحیه قوی رو در شما میبینم ..من از شما نمیخوام به بیماریتون به چشم یک

    بیماری عادی و کم اهمیت نگاه کنید چون حقیقت رو نمیشه انکار کرد اما ازتون میخوام با کمک کردن به خودتون و افزایش توانایی تون کیفیت زندگی خودتون رو بالا ببرید ...

    صحبت های خیلی زیادی با شما داشتم اما بیشتر از این وقتتون رو نمیگیرم

    امیدوارم شاد و موفق باشید
    همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

    مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

    بنابراین

    تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

    مگر اینکه شما اجازه بدهید...





  12. 2 کاربر از پست مفید رزا تشکرکرده اند .

    love less (سه شنبه 25 آذر 93), کامران (چهارشنبه 26 آذر 93)

  13. #37
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 دی 93 [ 01:05]
    تاریخ عضویت
    1393-9-20
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    309
    سطح
    6
    Points: 309, Level: 6
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 29 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقای کامران میخواستم چند تا مورد حرفامو خلاصه بگم؛1- خیلی ها ام اس دارن، ولی خودشون خبر ندارن ..پس اصلا نگران نباش...باورت میشه؟!به همین آسونیه ..فقط شما میدونی ..اونا نمیدونن 2-این از جمله بیماری های هست که به فکر و روان ما بستگی داره..خدا رو شکر زود متوجه شدین..ترس داره ،،اما هر کسی بر ترسه غلبه بکنه میتونه و موفق شده..این رو بهتون قول میدم"، (من الکی قول نمیدم به هیشکی)! 3-در مورد خدا ، دعا، معجزه؛ اصلا به اجنه وغیر خدا فکر هم نمیخواد بکنی،آیه قرآن هست(( ﺃَﻟَﯿﺲَ ﺍﻟﻠﻪُ ﺑِﮑَﺎﻑٍ ﻋَﺒﺪَﻩ؛آیا خداوند بنده اش را کافی نیست؟))! ؛..خدا معجزه اش رو به ما داده..چون در کتاب قرآن فرموده ولی متن دقیق یادم نیست اگر لازم شد براتون بیارمش..خداوند تمام آسمان و زمین رو در تسلط انسان قرار داده..بخصوص جسم و وجود خودش رو ..که اگر بدونیم تمام مجموعه ی هستی یک نمود عینی وخارجی از وجود درونی انسان هست و جز این نیست ..این قدرت تسلط اسمش هست( قدرت فکر.")پس کی خدا ما رو تنهاگذاشت که الان دنبالش بگردیم..خدا شاهده من شخصا بهش رسیده ام و وظیفه خودم دونستم به همه کسانی که میشناسم بگم.. دنبالش بگرد شما..پیداش میکنی ..شخصا ازتون خواهش میکنم دنبالش بگرد تا کشفش بکنی..و باورش بکنی این معجزه رو...میتونی تا به خواسته خودت و همسر وهمراهت نرسیدی باورش نکنی ..قول میدم تواناییش رو در خودتون دارید.،.. اگر،،اگرکسی،، ی پیداشدبگه خدا کمک نمیکنه بدون هنوز بجایی نرسیده که از همه جا وهمه قدرتا ببره تا با خدا تنها بشه و اونوقت اون اتفاق بزرگ رو تجربه کنه.تازه کارای لاعلاج رو میسپارن بهش این مورد که خیلی جا افتاده ست و مردم باهاش سرو کار دارن،بخصوص تو این شرایط سخت و مشکلات طبیعیه ام اس.مخصوصا شما الان به چیزی که نیاز داری آرامش، آرامش، آرامشه،اون آرامش روکه بدرد شما میخوره تنهاپیش خدا پیداش میکنی...این ی توفیق خاص میخوادکه خودش به هر کی بخواد و مصلحت بدونه میده ..راه درست میخواد.ی دل که بسپاریش دست خدا..دلت رو بش بسپار لطفا..بگو راه درست رو بهم نشون بده لطفا..خودش کمکت میکنه آقای کامران. ***لطفا همیشه یادتون باشه این فرمول(( خدا"تلاش "خدا))*** ﻣﮕﺬﺍﺭ ﭼﯿﺰﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﮐﻨﺪ ﯾﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺮﺍﺱ ﺍﻓﮑﻨﺪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﮔﺬﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽ ﻭ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭﯼ ﮐﻤﻨﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺷﮑﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﻡ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﺁﻥ ﮐﺲ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﯿﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ " ﻣﺎﺩﺭ ﺗﺮﺯﺍ " ... این از جمله بیماریهاست که به فکر و اعصاب و روان بستگی داره،، قدرت فکر رو به دست بیار، علاوه بر تلاشهای دیگه..مثل مطالعه، مشاوره و نظارت زود به زود و دقیق پزشک موثق و مطمئن و با تجربه، این بیماری کوچیکه نسبت به اون چیزی که مردم معمولا میگن ..چون تقریبا کمتر میشناسنش بزرگش میکنن بعضا ..خب بین خودت و همسر مهربونتون..و پزشک با تجربه..بمونه)نه بعنوان راز *بلکه بعنوان چیزیکه ضرورت نداره بقیه بدوننش و هی انرژی مثبت هم که خیلی میدن مردم ماشاءالله..هرگاه کاری رو میخوای بسپاری بخدا و براش اقدام کنی یکی از شرایطش اینه پیش هر کسی نیاز نیست در موردش صحبت بکنیم ..فقط کسانیکه بنحوی میتونن کمک بکنن به ما ..ان شاءالله خداوند دستت رو بگیره و بسمت سلامتی هداییت بکنه برادر بزرگوارما..و این وسیله ای باشه برای شکر گزاری بیشتر شما از کسانیکه مربوط به شما هستن ..بویژه الله.برا ما هم.دعا بکنید لطفا که دعاتون اجابت میشه.ان شاءالله.
    ویرایش توسط دخترآفتاب : چهارشنبه 26 آذر 93 در ساعت 00:35

  14. 3 کاربر از پست مفید دخترآفتاب تشکرکرده اند .

    کیت کت (چهارشنبه 26 آذر 93), کامران (چهارشنبه 26 آذر 93), zolal (چهارشنبه 26 آذر 93)

  15. #38
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از تمام دوستان عزیز که پاسخاتون بسیار عالی و مفید بود.

    نقل قول نوشته اصلی توسط میشل نمایش پست ها
    کامران جان پست کیت کت یه تذکر به جا به من بود. حالا شاید مخاطب دیگری هم داشت، اما به هرحال قبل از پست من به این اندازه نیاز به نوشتن رو احساس نکرده بود.

    ایشون به دلیل رشته تخصصی تحصیلی و کاریشون ی مشاوره تخصصی و صحیح به من دادن که به دلیل برخورد زیادشو نبا این نوع بیماران بود. نه شما مخاطبشون بودید نه سایرین
    .

    البته من هم نمیخواستم بحث عقلی و فلسفی و اینا کنم. این خودِ منه که اینجوریه. برای من "خدا" و "انسان" و "زندگی" شدیدا هم پوشانی دارن. اما بهتره موقع حرف زدن یه حدی بینشون قائل بشم که مسائل رو برای دیگران پیچیده نکنم.

    اتفاقا من خیلی از این موضوع خوشحال شدم و میخواستم که بحث به این سمت کشیده بشه. چون الان برای سوالاتم خیلی بیشتر به توجیه نیاز دارم تا بیماریم. و شما تایپیک را دقیقا به سمتی هدایت کردی که خواسته من بود.


    یه چیزی هم که دیروز بهش فکر کردم اینه که استفاده کردن من از جملات قرآن یه کار اشتباهه. چون حتی اگه حواسم رو حسابی جمع کنم و کلمات حساس رو ترجمه نکنم و تعبیر نکنم، و خلاصه موفق بشم از قشون کشی لشکر اسلام پیشگیری کنم، بازم اثری که روی مخاطبم میذارم در کنترلم نیست. چون این چیزیکه من ازش بعنوان یک ابزار (برای بیان فصیح چیزیکه در ذهنمه) استفاده می کنم، برای یه مسلمان مقدسه. و هر جمله ایش یه سری احساسات مثبت و منفی رو همراه خودش داره.

    بنابراین به این نتیجه رسیدم که غیر از موارد استثنایی، بهتره دیگه اینکارو نکنم. و به جاش یکم بیشتر فسفر بسوزونم و خودم ذهنیاتم رو به کلمه تبدیل کنم.

    اتفاقا برعکس استفاده ای که از آیات قرآن کردید هم منظورتون را رسوندید و هم اثرپذیری کلام را بالا بردید. بشخصه برای من تاثیر مثبت تری داشت. نمیدونم چرا اینطور نتیجه گیری کردید؟

    خلاصه که ساری. نمیخواستم تاپیک تغییر مسیر بده. یا به هر شکلی مسئله ای رو ایجاد کنم.

    وقتی پست کیت کت رو دیدم، خوشحال شدم که بهم تذکر داد و جو تاپیک رو به شکلی که درست می دونست عوض کرد. فکر نمی کردم شما ازش چنین برداشت هایی رو داشته باشی.

    متاسفم که باعث ناراحتیت شدم.

    اصلا چنین چیزی نیست. من حتا از کیت کت هم که اونطوری نوشست ناراحت نشدم و بیشتر از پستش استفاده کردم.

    فراموشش کن پلیز.

    no problem
    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *
    ویرایش توسط کامران : پنجشنبه 27 آذر 93 در ساعت 17:57

  16. 2 کاربر از پست مفید کامران تشکرکرده اند .

    میشل (جمعه 28 آذر 93), zolal (پنجشنبه 27 آذر 93)

  17. #39
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 09:15]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    571
    امتیاز
    19,722
    سطح
    88
    Points: 19,722, Level: 88
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,233

    تشکرشده 1,419 در 465 پست

    Rep Power
    136
    Array
    ممنون از شما، منم از تاپیکتون چیزای زیادی یاد گرفتم. ‎ ‎خدا رحمتش بی منتهاست و ورای تمام نظام علت و معلول این دنیا و قوانینش، خواست و رحمت خودش هست که اگر بخواد همه چیز دست به دست هم میده تا مشکلی برطرف بشه. انشاألله خدا کمکتون کنه و روند بیماری تا سلامتی کاملتون به آسونی طی بشه.

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.

  18. کاربر روبرو از پست مفید zolal تشکرکرده است .

    کامران (جمعه 28 آذر 93)

  19. #40
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 آبان 94 [ 22:44]
    تاریخ عضویت
    1389-7-11
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    4,871
    سطح
    44
    Points: 4,871, Level: 44
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    803

    تشکرشده 795 در 162 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام آقا کامران
    به این سایت سر بزنید. می تونه مفید باشه.
    وبسایت تخصصی ام اس سنتر

  20. کاربر روبرو از پست مفید raha تشکرکرده است .

    کامران (جمعه 28 آذر 93)


 
صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  2. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  3. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 مرداد 92, 19:59
  4. +تاریخچهٔ جنسی‌ همسر آیندتون چقدر براتون مهمه
    توسط kamran2007 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 88
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 مهر 88, 11:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.