سلام حالتون خوبه اقا منصور.ببخشید من اصلا ندیدم پیامتونو.
ولی من خوشحال شدم از حال شما.چه خوب که رو به پیشرفت هستین.
خداروشکر.انشاله مابقی مشکلات هم حل بشه و به اون سطحی که میخایین برسین .
من الان که فک میکنم اصلا پشیمون نیستم وخخخیلی خوشحالم که اون حماقتو تموم کردم.حالا حتی فکر زندگی با همچون ادم تهی و سطحی ای تنمو میلرزونه .اگه جدا نشده بودم الان تو خونه خودم بودم و احتمالا روزی صد بار ارزوی مرگ میکردم(چون باید یه ادم سی ساله رو بزرگ میکردم).حالا باین فک میکنم که حتی اگه واسه همیشه هم تنها بمونم وازدواج نکنم بهتر از اون ازدواج احمقانه بود.
شرایط روحیم بهتره خداروشکر وبا خانواده بهترم اما هنوزم پدرمو مقصر میدونم ،چون هم موقع خاستگاری کلی خاهش کردم دوماه بهم واسه اشنایی وقت بده ونداد وهم موقع عقد نذاشت ازادانه عمل کنم وعقد نکنم والان باید تاوان سنگینی براش بدم .چون مطمنم که تو ازدواج(اگرپیش بیاد) بی تاثیرنیست-اگرموردی پیش بیاد سریع ذهن باین سمت میره که اگه بد بود چرا عقد کردی خب و...- درواقع تاوان کاری که نکردمو باید بدم.
یکم خودم جم وجور کردم ،دارم به ادامه تحصیل فک میکنم وعملیش میکنم انشاله،تو روابط وافکارم یسری تغییرات ایجاد کردم وبا اون خامی قبل رفتار نمیکنم .
شما بهترین چیزی که دارین ومن نداشتم همراهی همسرتونه،من باید مجبورش میکردم که رفع کنه ضعفاشو که اونم بعد اینکه خیالش راحت شد که منو بدست اورده -بعد عقد- بی خیالش شد،ولی همسر شما خودش خاهان رشده واین یه امتیازه.
پس رواین امتیاز سرمایه گذاری کنین.
ارزوی بهترین ها رودارم برای شما وهمسرتون.انشاله کنارهم خوشبخبت بشید وبه اون ارامشی ک میخایین برسین.
علاقه مندی ها (Bookmarks)