گفت بره بار اول نیست کهنوشته اصلی توسط zemestoon
گفت هانواده هامون میدونن و ......
| دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا
|
|
|
| کودک, مشاوره , کیلیپ, ازدواج , روانشناسی , فول تست , سایت روانشناسی, تربیت کودک |
کلیپ جدید , روانشناس آنلاین , مشاوره, مرکز مشاوره, مشاوره خانواده , مشاورانه |
تشکرشده 290 در 156 پست
گفت بره بار اول نیست که
گفت هانواده هامون میدونن و ......
mohammadhasan (سه شنبه 01 مهر 93)
تشکرشده 36 در 20 پست
خانوم رزا نمیدونم شما چن سالتونه یا حداقل تجربه ی این اتفاقات رو داشتید یا نه!!ولی قرار نیست همه چی با منطق قابل درک باشه!!جایی که برای بار اول قراره دو نفر در مورد زندگی ایندشون صحبت کنن و مدل بازگو کردنش خیلی خیلی مهم تر از مواردیه که شما تو نظرت هست!!اونا مهمه ولی خیلی فرصت برای رد و بدل کردن اون چیزا هست اگه تو اولین قرار همه چی خوب پیش بره!! میشه گفت اولین قراره یه جور اجازه گرفتن از دختره که بتونن وارد مرال جدی تر بشن که بتونن همو بیشتر بشناسن!!اون خواسگاری به این معناست چون تازه اول راهه....
mohammadhasan (سه شنبه 01 مهر 93), nafiseh joon (سه شنبه 01 مهر 93)
تشکرشده 290 در 156 پست
کاملا قبول دارم
اولین دیدار عیلی مهمه
چون قراره تو اولین دیدار در واقع اجازه بگیرید بره آشنایی بیشتر
نفیسه خانوم البته چیزی که من تو این سایت فهمیدم بعضیا از ترس اینکه اینجا تحت تحریم های ظالمه قرار نگیرن میان میگن که خانواده هامون در جریانن در صورتی که واقعیت این طور نیست!!
در مورد این دوستمونم من فک کنم اینطور باشه چون وقتی قراره خانواده ها از ارتباط این دوتا با خبر باشن پس خاسگاری کردن معنی نداره که طرف بخواد دنبال جای بازگو کردنش باشه چون وقتی خانواده در جریانن یعنی پسره خاسگاری کرده دیگه !!!!انگار داره یه کار بی مورد رو انجام میده!!البته شاید در مورد ایشون من اشتباه فک کنم!و ایشون یکم موضوع رو بد مطرح کردن!!
در ضمن من همون زمستونم ولی با یه ای دی دیگه!!!
تشکرشده 290 در 156 پست
شاید
ولی من بین دوستام کسایی رو میشناسم
که خانوادهاشون از همه چی خبر دارن
پیش هم میشینن
میگن مامانم مامانت اینو ببر بره بابات
یا بابات اون روز اونو گفت
هنوزم فکر نمی کنم بینشون چیزی رسمی گفته شده باشه بعد 5 سال؟؟؟
چون دهتره یا پسره با بقیه یه شوخیایی میکنن شاخ در میارم
نمیدونم کلا جامعه پیچیده شده
نمیشه یه نسخه ی واحد براش پیچید
من اینطور برداشت کردم که اینا دوستن که خانواده ها خبر دارن
و هالا پسره میهواد بگه که منظورش از دوستی ازدواجه
و به نوعی خواستگاری کنه که بکشنش به حرفای رسمی تر بین هانواده ها
تشکرشده 1,505 در 452 پست
حق با شماست زمستون عزیز شاید من کمی سختگیرم...
من خودم به شخصه ترجیح میدم که جلسات اول خاستگاری رسمی برگزار بشه تا مهم بودنش بیشتر به چشم بیاد حتی اگر طرفم پسر خاله ام باشه که اتفاقا اگر خاستگار فامیل باشه
بیشتر باید توجه کرد چون تو عالم فامیلی شاید خیلی از مسائل نادیده گرفته بشه ..
چون هیچ مکانی امن تر و مناسب تر از منزل نیست وگرنه فرصت برای قرار گذاشتن دربند و جاهای دیگه زیاده...
به هر حال هرکسی یه اعتقادی داره و محترم....
تشکرشده 290 در 156 پست
کلا فرهنگ ها خیلی متفاوته
من بره جلسه ی اول آشنایی با خواستگار سنتی به اصرار مادرش رفتم پارک ( هودش رو اصلن نمیشناختم ولی مادرش از چند سال قبل ناظمم بود و اعتماد داشتم )
ولی بعدن که به دوستام گفتم
تعجب میکردن جلسه ی اول رفتیم پارک
تشکرشده 3 در 3 پست
واقعاً ممنونم که می خواید منو راهنمایی و درباره بعضی مسائل توجیه کنید.
مطمئن باشید که خانواده ها قضیه رو می دونن و خالی نمی بندم.
در مورد اینکه تنها استرسم اینه یا نه باید بگم که من از اون آدمایی هستم که خودمو درگیر به اصطلاح girlبازی نکردم به دلایلی.
مدتی اینکار رو کردم و مدتی بی خیال بودم و دیدم موقع بی خیالی جریان زندگیم و کارم بهتر پیش می ره. برای من اینطوری بوده.
اینو گفتم برای اینکه عرض کنم نمی دونم برای صحبت با دختری که برات مهمه کجا مناسبتر هستش و تجربه آنچنانی نداشتم.
اول می خواستم برم رستوران ولی زمانی که قرار داریم نه موقع ناهاره نه موقعه شامه. کنسل شد.
گفتم پارک دیدم وقتی یه دختر و پسر داخل پارکند چه نگاههایی که بهشون نمی شه و حالا فکر می کنن چه خبره و .... کنسل شد. درضمن هوا گرمه. چون موقعه ظهره به دلایلی.
گفتم کافی شاپ جاش دنجه و هرکس سرش به کار خودشه و محیطه آرومی داره.
گفتم از تجربه دیگران استفاده کنم.
در مورد فکر کردن به صحبتها هم باید بگم که فکر کردم و چیزایی که می خوام بگم رو به اصطلاح سرفصلاش رو یادداشت کردم و در مورد سوالاتی که ممکنه ازم پرسیده بشه فکر کردم تا جواب واقعی رو بدم که ممکنه توضیحات بیشتری داشته باشه. ( می دونم که فکر می کنید دارم دروغ می گم ولی اشکال نداره چون تقریباً همه چی شده دروغ )
به دلایلی نمی خوام بگم رابطمون چیه ولی مطمئن باشید که صد در صد به هم اعتماد داریم.
من دنبال جای خوبی هستم و maedeh120 واقعاً لطف کردن و در مورد چیزی که تاپیک رو ایجاد کردم دارند منو راهنمایی می کنن.
از بقیه هم واقعاً متشکرم که دلسوزانه راهنمایی می کنند.
من تهران هستم و منظورم از آدرس خیابون و اسم کافی شاپ اگر حضور ذهن دارید.
همون طرفای زعفرانیه و سعادت آباد و تجریش و دربند اگه باشه عالی میشه و چه بهتر که جاش سرباز باشه. اینم بگم که اصلاً نمی خوام کلاس بذارم واسش که ببرم انقدر شمال شهر. باز به دلایلی می خوام اونجاها باشه. ولی اگه قیمتاش متوسط باشه خوبه. نریم اونجا بگه مثلاً شیرشکلات 20/000 تومن.
اینم که هی به دلایلی می گم شک نکنید چون دوست ندارم در مورد بعضی چیزها صحبت کنم.
ویرایش توسط mohammadhasan : سه شنبه 01 مهر 93 در ساعت 20:15
تشکرشده 1,029 در 261 پست
سلام
اولین برخورد ، نحوه آشنایی ، محل خواستگاری و ... مسائل مهمی هستند
زن و شوهر همیشه یادشون میمونه که لحظه خواستگاری چی پوشیده بودید ، در چه موردی حرف زدید ، چه حالی داشتید و ...
دوست عزیز من بهت پیشنهاد میکنم با توجه به فرهنگ و موقعیت اجتماعی ناحیه ای که در اون هستی از اون دختر خواستگاری کن
ولی زیادی وسواس نداشته باش و این مسئله رو خیلی بزرگ نکن
لزومی نداره فضا حتما رمانتیک و شاعرانه باشه یا مطابق اونچیزی باشه که ما توی فیلم ها میبینیم
در خصوص خود من وقتی در این شرایط قرار گرفتم :
میتونستم کلی استرس برای خودم بسازم و برم گل و کادو بخرم و پیشنهاد رستوران و کافی شاپ و ...بدم
ولی نتیجه ای که بهش رسیدم این بود که همونجایی که میبینمش برم جلو و از طرف مقابل خواستگاری کنم خیلی راحت و ساده بعد اگر قسمت بود در مرحله آشنایی و نامزدی بهترین و شیک ترین رستوران ها رو بریم (هر روز یه جا)
شما هم ببین طرف چی فکر میکنه و چطور شخصیتی داره و بر همون اساس اقدام کن
بعضی از دختر های عضو این تالار با این پیشنهاد شما مخالف بودن و بعضی دیگه موافق ، امیدوارم اون دختر جزو دسته موافق باشه ؟!
ضمنا ممکنه اون دختر نسبت به نحوه خواستگاری شما نظر منفی داشته باشه و درخواست رستوران رفتن رو رد کنه و شما اینطور حس کنی که جوابش نسبت به خواستگاری شما منفیه در حالی که ممکنه اصلا اینطور نباشه
بحر حال امیدوارم لقمه رو دور دهنت نپیچونی و کارتو بیخود سخت نکنی چون همینطوریشم خواستگاری کردن راحت نیست
تا آخر عمر هم وقت داری تا با همسرت هر جا خواستی بیرون بری پس عجول نباش
موفق باشی
mohammadhasan (سه شنبه 01 مهر 93), رزا (سه شنبه 01 مهر 93)
علاقه مندی ها (Bookmarks)