دوست عزیز عضویت انجمن آزاد بگیرید.
یا فقط نظر مدیر و مشاورین سایت را مطالعه کنید
دوستان این موضوع حساسه لطفا بزارید مشاورین و مدیر همدردی بیشتر و بهتر ایشونو راهنمایی کنن و حرفایی که یمزنیم هم راستا با نظریاتشون باشه.
داشتم نوشته های جناب مدیر را در تایپیک های مثل این شما میخوندم به نوشته ی جالبی برخوردم چون نوشته بودید خواهرتان رابطه خیلی خوبی داره با مادرتان و بهش زنگ میزنه و بهم محبت میکنن از طریق خواهرت وارد شو:
تو بايد ابتدا مورد اعتماد مادرت قرار بگيري. مثل مادر و دخترهاي ديگر براي هم از رازهايتان بگوييد و از هم مشورت بگيريد.
تو نبايد يواشکي و به زور به حوزه شخصي او وارد شوي.
بلکه بايد با حرفهايت و از آن مهمتر با رفتارت آنقدر او را دلبسته خود کني،
که او در را به روي تو باز کند و به درون خودش دعوتت کند.
در آن صورت، هم در جريان همه چيز قرار مي گيري.
و هم به لحاظ محبت و ا حترامي که به او کردي مي تواني روي او تاثير بگذاري. با بهتر بگويم او از شما تاثير را مي پذيرد.
ببين خودت را با آن آقا مقايسه کن:
او با شيفتگي به مادرت ابراز محبت مي کند و تنهايي را به صورت مثبت پر مي کند.
اما شما با خشونت ، اشتباه مادر را به سرش مي زني، گوشي اش را مثل يک بچه مي گيري و در نظرت او مثل يک زن هرزه مي ماند.
خودت مقايسه کن. مادرت بايد به طرف کداميک از شما برود.
او که محبت و توجه نشان مي دهد.
يا آنکسي که او را حبس مي کند ، تجسس مي کند و تحت فشارش قرار داده است.
کلا روشهاي تهاجمي و سخت افزاري براي مدت بسيار کوتاه ممکن است نتيجه بدهد.
اما در صورت ادامه براي هميشه مادرتان از دست مي رود
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)