در مورد این اختلافی که با خانواده دارید با توجه به شرایطی که توضیح دادید بهتان پیشنهاد می کنم با پرداخت حق عضویت سایت از مشاوره تخصصی مدیران سایت بهره مند شوید. مطمئن باشید راهنمایی های خیلی خوبی دریافت می کنید.
تشکرشده 2,575 در 920 پست
در مورد این اختلافی که با خانواده دارید با توجه به شرایطی که توضیح دادید بهتان پیشنهاد می کنم با پرداخت حق عضویت سایت از مشاوره تخصصی مدیران سایت بهره مند شوید. مطمئن باشید راهنمایی های خیلی خوبی دریافت می کنید.
yalda.69 (جمعه 06 تیر 93)
تشکرشده 3,054 در 793 پست
ببین ازدواج کم شده من میگم اگر بتونی درست رفتار کنی ، چرا نباید یکی از همکلاسی هات همسر آینده ات باشه ؟
موضوع اصلی انسان ، تعادل و توازنه .
با این پست آخری که گذاشتی اصلا مشخص شد توازنی نداری ، تو اصلا با هیچ کس رابطه نداری چه پدر چه دختر چه دوستان ، که از بد ماجرا توی کلاسی هم افتادی که همه پسر هم هستن.
من فکر می کنم اگر برای این موضوع فکری نکنی ، احتمال ازدواجت در آینده پایین میاد .
هم در اجتماع نیستی ، هم در دانشگاه زیاد فعال نیستی و خیلی سخت گرفتی ، هم خواستگار به قول خودت معمولی نداری ، هم دوست (دختر) نداری ، هم پدرت حرفتو نمی فهمه و نمیتونی تنها پسری که مثلا خوشت اومده رو متقاعدش کنی که میخوایش .
اینها نشون میده اگر با همچین وضعیتی بری جلو و یک کمی به فکر خودت نباشی در آینده از اونهایی میشی که ازدواج برات مسئله میشه ، تو احتمالا الان 24 سالته ، با توجه به کمبود کلی موقعیت های ازدواج شدیداً بهت پیشنهاد میکنم که موضوع و هدفت رو این قرار بده و نه صرفا یک دوستی ساده .
yalda.69 (جمعه 06 تیر 93)
تشکرشده 288 در 108 پست
سلام
از دوستی با جنس مخالف پرهیز کن
چون میتونه ضربه سنگینی به احساساتت وارد کنه در حدی که شاید تا اخر عمرت نتونی جبرانش کنی
این جمله یادت باشه هیچ کس به یکباره وارد رابطه عشقی احساسی با کسی نشده مراحلی رو کم کم رد کرده دیده چقد جذابه به یکباره متوجه میشه انگار یه ضربه سنگینی به احساسش وارد شده که راه برگشتی نمونده
پس اگه سحل انگاری کردی و تن به این روابط دادی مطمئن باش پشیمون میشی و کسی جز خودتم مقصر نیستی
من میخواستم دلایلی واست بیارم که چرا نباید با جنس مخالف دوستی کرد تا قبول کنی و به این باور برسی که کار کاملا اشتباهی هست اما قانع شدی و حسی درونته که تورو ازین کار منع میکنه اما .......
اصطلاحي هست در روان شناسي به نام قورباغه "آرام پز".قورباغه موجوديه كه سيستم عصبی مرکزیش ارتباط مستقیم با لایه های درمیک و اپیدرمیک داره(در سطح پوست نسبت به حرارت بسیار حساسه)اگر قورباغه رو روی سطح داغ رها کنید به محض احساس حرارت در سطح آب می پره.اما اگر همین قورباغه رو در قابلمه آب سردی قرا بدیم و قابلمه را روی شعله کم بگذاریم و حرارت رو سانتیگراد به سانتیگراد بالا ببریم تغییرات حرارتی رو به علت این که موجودی دوزیست است به عنوان دمای ثابت محیط فرض می کنه و متوجه نیست اب داره گرم میشه (حتی با اون همه حساسیت بالایی که پوستش داره)تا وقتی دما حتی به 50 درجه !! می رسه قورباغه به یکباره متوجه میشه که این گرما از بیرونه اما بر اثر حرارت فلج شده و فقط سر آن تکان می خورد....
مثل این که به گذشته حسرت می خورد
هیچ انحرافی به یک باره صورت نمی گیرد.انحراف همواره درجه به درجه است......
یه روز کنجکاوی(یا ندانسته) و به خودت میگی حالا ولش دیگه یه ارتباط در حد سلام علیک یکمم بالاتر که خطری نداره اما غافل ازینکه این نیاز عاطفیت تورو میکشونه به مرحله ای که دیگه تصمیم های بعدی رو خودت نمیتونی بگیری....
پس به نیت خودت و به نیت کسی که میخواد باهات ارتباط داشته باشه توجه کن اگه دیدی از نوع احساسیه بهش تن نده حتی سلام علیک
از ما گفتن بود
mohammad6599 (یکشنبه 08 تیر 93), فرهنگ 27 (جمعه 06 تیر 93), فرشته مهربان (یکشنبه 08 تیر 93), مدیرهمدردی (یکشنبه 08 تیر 93), مصباح الهدی (یکشنبه 08 تیر 93), yalda.69 (جمعه 06 تیر 93)
تشکرشده 271 در 111 پست
به نظر من باهاشون در حد فقط یک همکلاسی معمولی رفتار کن و نگذار بیش از حد احساس صمیمیت کنن! اگه فکر میکنی که با صمیمیت با یکی از پسرها و مثل درگیر شدن در رابطه های عشقی!، تنهاییت تموم میشه در اشتباهی یلدا خانم. اگه هم بحث ازدواج و خواستگاری و این مسائل رو باز کردن فقط اونها رو به خانواده ات رجوع بده. در ضمن دانشگاه که فقط کلاس شما نیست اینهمه دختر بالاخره ممکنه با یه دختر خوب مثل خودت آشنا شی.
فرهنگ 27 (جمعه 06 تیر 93), فرشته مهربان (یکشنبه 08 تیر 93), yalda.69 (جمعه 06 تیر 93)
تشکرشده 6,499 در 1,515 پست
سلام یلدا جاناول می خوام بگم که واقعا تحسینت می کنم. به تو می گن یه دختر پاک! دختری که برایش شرایط مهیاست و پسرهای زیادی بهش پیشنهاد می دن ولی خودش از این کار دوری می کند.
واقعا آفرین به اینکه سر عقایدت هستی و با نظرات مخالف پا پس نمی کشی هر چند که سرزنش می شی.
این یعنی اینکه به راهت باور داری.و اینه که ارزش داره.
ولی عزیزم من یک اشتباهی در نوع روابطت می بینم. شما هیچ رابطه ای با دوستان هم جنس خودت هم نداری. دلیلش را هم ذکر کردی چون عقایئدشون باهات متفاوته!
خب اختلاف دیدگاه نباید باعث بشه که تو فکر کنی نمی تونی با بقیه رابطه داشته باشی یا دوست باشی. اصلا ربطی نداره.
ببین من خودم دختر مذهبی هستم و حجاب و... برام مهمه ولی باور کن می تونم با یک آدم بی دین هم دوستی داشته باشم. ببین ما که نمی خواهیم با هم بریم مسجد که! با هر کسی تو سطح خودش می شه رابطه داشت.
مثال می زنم: فرض تو کلاس زبان تو از دوستی با یک دختر تو کلاس زبان چه انتظاری داری؟ خب تنها در این حد که با هم بتونید زبانتون را تقویت کنید.اینجا می تونید خیلی هم با هم دوست بشید و روابط خیلی صمیمانه ای با هم داشته باشید. احیانا هم وقتی اختلاف نظری در مورد عقاید پیش میاد خب هر کس به عقاید اون یکی احترام می ذاره ولی این دلیل نمی شه که بگیم کل رابطه منتفیه!
سعی کن روابط اجتماعیت را بالا ببری و اعتماد به نفس داشته باشی. هر وقت هم کسی خواست به نظرت بی احترامی کنه بگو: نظر شما محترمه ولی خب نظر من همینه دیگه. باور کن خیلی وقت ها می بینی نظرت روی دیگران تاثیر می ذاره اگر با اخلاق خوب و روابط اجتماعی بالا باشی و سعی در تغییر نظر دیگران نداشته باشی .
یک نکته دیگر هم که اشاره کردی اختلاف نظرت با پدرت هست!ببین یلدا جان معلومه که دختر با ایمانی هستی. حتما خودت هم بهتر می دونی چقدر احترام به پدر و مادر واجبه حتی اگر آنها بی دین باشند!!!ببین به جز این که دستور خداست به نظر من آدم جز از در محبت و احترام نمی تونه با پدر و مادرش وارد رابطه بشه و نظر آنها را به خودش جلب کنه.چون ماهیت پدر و مادر اینجوریه.یعنی به جز این نمیشه نظرشون را با خودت همگرا کنی. وگرنه همش با بحث و جدل درگیر خواهی شد.
نظر من اینه:1) اول خیلی رابطه ات را با پدرت خوب و عاطفی کن. بذار بفهمه چقدر دختر با ادبی هستی و درک بالایی داری و دوست داشتنش عمیق بشه و دوست داشته باشه که تو به علایقت برسی.
2) کاملا به نظراتش احترام بذار.تا او هم بعدا بتونه به نظر تو احترام بذاره حتی اگر مخالفش باشه. و بفهمه اگر اختلاف نظر دیدگاهی تو ازدواج باهاشون داری به این معنی نیست که می خواهی مخالفت کنی و...
3) همین طور که تو پست قبلم ذکر کردم با پسر ها تو دانشگاه با متانت و بااخلاق رفتار کن. مطمئن باش کسی را ناراحت نمی کنی. اتفاقا باعث می شه پسرهایی که فقط قصد ازدواج دارند نظرشون نسبت بهت جلب بشه.
باور کن توی همین پسرها هم هستند کسانی که مثل تو هستند.یعنی خانوادشون مقید نیست ولی خودشون به این نتیجه رسیدند که باید دین دار بود.من خودم تو دوران کارشناسی دو تا دوست داشتم که این جوری بودند. تازه یکیشون چادری بود ولی خانواده کاملا باز و... ولی خودش به دین رسیده بود. یکیشون هم حتی بدون اینکه خانواده اش بداند دنبال حفظ قرآن رفت!!! یعنی از منم حتی پیشی گرفتند!!! الان ازشون خبری ندارم. ولی واقعا دین داری آنها از من باارزش تره.
پس حتما توی پسرها هم چنین اشخاصی هستند و حتما بالاخره چنین پسر پاکی وقتی پاکی تو را ببینه جذبت خواهد شد. و چون از رفتارت مطمئنه حتی اگر خانواده ات هم متفاوت با تو باشند احتمال زیاد تو را خواهد پسندید.4)فرض پسری از این طریق ازت خوشت آمد و پیشنهاد خواستگاری داد. حتما کار را به خانواده ات بکش.اینجا اگر از قبل با پدرت صمیمی و عاطفی شده باشی می تونی با پدرت منطقی صحبت کنی و پدرت هم جبهه گیری نکند.(در صورتی که اگر قبلا با پدرت صمیمی نشده باشی پدرت جبهه گیری خواهد کرد)
اینجا دوستانه با پدرت صحبت کن و بگو نمی خواهی مثل خیلی از دخترا وارد رابطه با جنس مخالف شوی و اینکه چقدر نظرش برایت مهم هست. بگو اجازه بدهید صرفا به عنوان جلسات آشنایی با این پسر و خانواده اش چند جلسه آشنا شویم و اجازه بدهید همسری انتخاب کنم که بتوانیم هم را درک کنیم. می دانم که شما دوست ندارید همسری انتخاب کنم که مطابق سلیق و علایق من نباشه.( از حالا هم پدرت را متوجه سلایق و علایقت بکن. مثلا تو حرفات بگو چقدر برایت حیا و پاکی مهمه و...)
5) در پایان اینو بهت بگم اگر تمام این کارها را فقط برای رضای خدا انجام بدی و همین جوری پاک باشی مطمئن باش برای خدا راضی کردن پدرت کاری نخواهد داشت و پاداش پاکی ات را خواهی دید و ان شاالله بهترین همسر نصیبت خواهد شد.
موفق باشی عزیزم.
اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرطبدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای
یا ضامن بی ضامن ها...!!!
حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛
کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟
با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه
تشکرشده 95 در 28 پست
اول بگم که سوءتفاهم نشه که دختر خیلی پاکی هستم. یه وقتایی اشتباهات جبران ناپذیری داشتم.
راجع به دوستام راستش اونها تو صحبت کردنشون حرفای رکیک و زشتی میزدن، یا پیشنهادات بدی از مشروب و دوست پسر و سیگار و ... میدادن، منم مدتی خامشون میشدم تا حدودی، اما بعد که راهمو جدا کردم ازشون، سعی کردم ازشون دور بمونم که تحت تاثیرشون قرار نگیرم. چند مدت پیش هم همون بچه ها پیدام کردن و تو گروه عضوم کردن. باز اس ام اس ها و عکس ها و فیلم های ناجور میفرستادن که در شان من نیست. اومدم بیرون. با یکی هم دوست صمیمی بودم، زیاد صمیمی شدم و خیلی ازش آسیب دیدم. اونو هم ترک کردم. بعد دانشگاه چند بار منتقل شدم، تا میومدم با کسی دوست بشم میرفتم یه دانشگاه دیگه. تا اینکه اینجا موندگار شدم. الان دو سه تا دوست دارم که باهاشون رودرباستی دارم و دائم باهاشون در ارتباط نیستم. یعنی صمیمی نیستیم.
میدونم ازدواج از سر تنهایی اشتباهه. اگه بتونم تابستونی میرم چندجا کلاس. شاید با کسی دوست شدم. برام دعا کنید.
ممنون از راهنمایی های خوبتون و اینکه کنارم هستید.
mohammad6599 (یکشنبه 08 تیر 93), فرشته مهربان (یکشنبه 08 تیر 93), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 08 تیر 93), مدیرهمدردی (یکشنبه 08 تیر 93), مسافر زمان (یکشنبه 08 تیر 93)
تشکرشده 6,499 در 1,515 پست
یلدا جون آره همین پیشنهادی که دادی خیلی خوبه. حتما برو کلاس و انشاالله دوستان خوبی پیدا کنی.اون دوستنی هم که گفتی خوب کاری کردی ازشون جدا شدی.اونا دشمن هستند.دوست نیستند.
ببین با کسی دوست شو که یک سطح پایه ای از انسانیت داشته باشه و به اخلاقیات تا حدی پایبند. دیگه بقیش که حالا یک اختلاف نظرایی داشته باشه اون جوری مهم نیست می تونی تو سطح کمتری باهاش در ارتباط باشی.
ولی خیلی خوبه که آدم یه دوستی داشته باشه که سطحش مثل خودش باشه و بتونه باهاش صمیمی بشه. اینجا صمیمیت ارزش داره.
اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرطبدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای
یا ضامن بی ضامن ها...!!!
حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛
کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟
با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه
yalda.69 (یکشنبه 08 تیر 93)
تشکرشده 36,021 در 7,409 پست
سلام یلدا
عزیز جان ، تو با این اهمیتی که به اخلاق و حدود و وجدانت می دهی که حتی بخاطرش رو به مشاوره آورده ای هیچ می دانی چه کسی را داری ؟
هیچ می دانی خدا چقدر دوستت داره ؟
عزیزم فکر می کنی در محیطی که زندگی می کنی که می گویی محرم نا محرم براشون معنی نداره عبادتت رو مسخره می کنند اما راه درست را ادامه می دهی و اهمیت می دهی کی تو را به این راه هدایت کرده ؟
هیچ فکر کردی چرا تو مثل اون دوستانت به او بیراهه و لذائذ مخرب و زود گذر نرفته و ازشون دور شدی و این رویه را مناسب ندیدی و ..... ؟
آیا اینها همه از سوی خدا نیست که تو را برای خودش انتخاب کرده ؟
آیا اینها را پیام خدا نمی بینی که می گوید دوستت دارم ؟
رویه و روش تو و تواضع و صداقتت مورد تحسین اعضاء همدردی قرار گرفته حال ببین خدا چقدر دوستت داره ؟
به نظرت انصافه که با وجود این خدایی که اینجوری هواتو داره و نگهدارته و مطمئناً خوابهایی برات دیده که اینجوری حفظت می کنه بگویی تنهایی ؟
البته این احساس تنهایی طبیعی هست وقتی دنیای فکری و روحیت منحصر به فرد باشه این احساس تنهایی عجیب نیست و اتفاقاً خوب هم هست چون می توانی به عنوان یک فرصت ازش استفاده کنی تا درک کنی که ما هرچقدر هم دورمون شلوغ باشه به حقیقت تنهاییم چون به وقتش غیر از خدا را نداریم که یاریمان کند نمونه اش وقتی دستمون از دنیا کوتاه میشه و حتی برای دو روز هم کسی نمی تواند کنار جنازه ما سر کند و همه ما را رها می کنند و ..... خوشا آنانکه تا هستند این تنهایی را متوجه می شوند و خوشا آنان که درست می فهمنش و ازش بهره برداری می کنند که چون جای بحثش اینجا نیست نمی توانم بیشتر بگم که یعنی چه ..... اما قدر بدان و این تنهایی را فقط با اون یگانه ای که خیلی هواتو داره پر کن که همیشه و همه وقت و در همه حال حضور داره و باهات هست بخوانش تا اجابتت کنه اینو خودش گفته ها من نمیگم
خوش باشی عزیز
ammin (یکشنبه 08 تیر 93), mohammad6599 (یکشنبه 08 تیر 93), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 08 تیر 93), مدیرهمدردی (یکشنبه 08 تیر 93), مسافر زمان (یکشنبه 08 تیر 93), مصباح الهدی (یکشنبه 08 تیر 93), yalda.69 (یکشنبه 08 تیر 93)
تشکرشده 95 در 28 پست
چشم. سعیمو میکنم. برام دعا کنید.
فرشته مهربان (یکشنبه 08 تیر 93), فرشته اردیبهشت (یکشنبه 08 تیر 93), مدیرهمدردی (یکشنبه 08 تیر 93), مسافر زمان (یکشنبه 08 تیر 93), مصباح الهدی (یکشنبه 08 تیر 93)
تشکرشده 6,881 در 1,486 پست
سلام یلدای عزیز
حرفهای دوستان وفرشته عزیز برات کافیه.
اما حقیقتی هست یا نه یه واقعیتی هست که هرچقدر هم به خدا نزدیک بشی ازش ارامش بگیری این حس تنهایی ونیاز به همراه رو خاهی داشت نمیشه به راحتی خاموشش کرد
ازدواج درسته ادم به سروسامون میرسه حداقل دیگه ذهنش درگیر ازدواج نیست.
باز در صورت نبودن امکان ازدواج دوستی راهش نیست ... ما دخترا دنبال رابطه عاطفی و دایمی با کسی هستیم واین بادوستی نمیخونه اما پسرایی که دوست میشن دنبال ارضای خودشونن ...فک نمیکنم همچین دوستی دردتو دوا کنه.
یسری بازی احساسی کاذب راه میندازن برا خودشون. مطمانا اگه دوستی به نفعمون بود توصیه میشد که این کارو بکنیم اما نیست .
از خدا ازدواج خوب.بخواه. :)
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
ammin (یکشنبه 08 تیر 93), مسافر زمان (یکشنبه 08 تیر 93), مصباح الهدی (یکشنبه 08 تیر 93), yalda.69 (یکشنبه 08 تیر 93)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)