من از ازدواج کردن میترسم...

[فرهنگ 27]

یه جوری تعریف می کنید که آدم فکر می کنه دارید دختر مردمو مسخره می کنید.نکنید.

[مصباح الهدی]

دوستان خیلی ممنون

شما به بنده لطف دارید.باور کنید این قدر تعریف کردین از خجالت آب شدم رفتم تو زمین!!!

بابا من هم قبلا مثل همین خانم گل گیسو بودم.یعنی نداشتن اطلاع باعث می شد که نتونم فلسفه این تفاوت های بین زن و مرد را بفهمم و گاهی هم پیش خودم از اینکه مردا چرا اینجورین.یا اینکه چرا خدا گفته باید احترام شوهر را تا این حد حفظ کرد؛ناراضی بودم. یک جورایی افکار فمینیستی داشتم.

اصلا اون موقع اگه با من صحبت می کردین؛می گفتین بیچاره شوهر آیندت!!!!

اما من یک خصوصیت مثبتی که دارم و این خصوصیت باعث می شه خصوصیات مثبت دیگر را در پی داشته باشه اینه که من انتقاد پذیر هستم.یعنی هروقت اشتباهم را بفهمم ،اون را قبول می کنم و هیچ پافشاری رویش نمیاورم.

خب من بعد از مطالعاتم کل اشتباهاتم را فهمیدم و خیلی هم خدا را شکر می کنم اون موقع ازدواج نکردم.

این خیلی خوبه که آدم تنها به فکر خودش متکی نباشه و همیشه این احتمال را بده که شاید من دارم اشتباه می کنم و شخص مخالفم شاید داره درست میگه!!! و اینکه ما برای کنکور این قدر مطالعه و برنامه ریزی می کنیم.دیگه برای ازدواج که از کنکور هم در تعیین سرنوشت مهم تره،چرا نباید مطالعه و تفکر کنیم؟

و یک مطلبی که این را به خوبی فهمیدم اینه که خدا تو تمام دستوراتش و خلقتش یک حکمتی است و خدا بیشتر از من جنس مذکر را می شناخته که مثلا تو دین این قدر تاکید شده احترام شوهرتون را حفظ کنیدو یا اینکه جلوی هر مرد نامحرمی حجاب و حیا را رعایت کنید.و خدا بیشتر از مردها جنس مونث را می شناخته که این قدر تاکید کرده به زنانتان محبت کنید و از زنانتان حمایت کنید و...

تمام حرفای خدا و خلقت خدا یک حکمتی داره.اگه ما نمی فهمیم دلیل نمی شه که بگیم اشتباهه.یا چرا خدا این جوری خلق کرده.

خدا بیشتر از هر کسی ما را دوست داره و بهتر از هرکسی مصلحت ما را می دونه.

راستی آقای تهمتن کلا خیالتون راحت باشه. اگه بعدا نظر مخالفی داشتین،خیلی هم خوشحال می شم که بخونم.هر جور راحتین بعدا با من بحث کنید!!! اصلا ناراحت نمی شم!

آقای کیان خیالتون راحت.من خودم این قدر عیب و ایراد دارم که باید برای هر کدوم یک تاپیک بزنم.

اصلا همه عیب دارن.اگه هیچ عیبی نداشتم که نباید می رفتم سراغ مطالعه!!! و اصلا نباید میومدم اینجا از دوستان خوب همدردی مشورت بگیرم!!!

یک جمله کلیدی هست:

همه چیز را همه گان دانند!

من اینجا از همه خیلی چیز یاد گرفتم.حتی اتفاقا از کسایی که بیشتر اشتباه می کردن،بیشتر چیز یاد گرفتم.

بازم خیلی از لطفی که داشتین ممنون.به حرف جناب فرهنگ توجه کنید و بیشتر از این منوخجالت ندین.

[1234567]

می بینی چقدر مردا هستن که میان اینجا مطالعه می کنند که ببینن چه جوری باید یک زندگی را اداره کنند!!!

خانم مصباح الهدی میخواست آقای خاله غزی رو مثال بزنه ولی اینطوری گفت که ریا نشه
حالا منم اصلا تابلو نمیکنم منظورشون آقای خاله قزی بوده شما هم تابلو نکنید که ریا نشه


از بس آقای خاله قزی به محبوبیت رسیده میترسم تا چند روز دیگه وایسیم جلوی در تالار و از آقای خاله قزی امضا بگیریم

ماهم یکم تعریف تمجید مدیر آینده و احتمالی تارلار رو بکنیم شاید وقتی ایشون مدیر شدن پست های مارو پاک نکنن
آقای خاله قزی ای هوولـــــــو
ای آآل بــــاالوو



اما جدا از شوخی در خصوص صحبت های خانم مصباح الهدی و دوستانی که در مورد ایشون صحبت کردند باید بگم حق رو به دوستان میدم ایشون واقعا دختر فهمیده و باشخصیتی هستند
خانم گل گیسو امیدوارم ملاک های ایشون رو ببینید و به حرفهاشون گوش بدید

فقط در مورد اون حرفشون که گفتند سیاست شوهرداری یاد بگیر
امیدوارم در این خصوص با زنان موفق مشورت کنید نه زنایی که زندگی رو به کام شوهرشون تلخ کردن و سعی میکنن زندگی دیگران رو هم به همین سمت هدایت کنن

بازم میگم اگه یکی از زوجین خیانت میکنه صد درصد طرف مقابل هم مقصره

حالا یا بخاطر کوتاهی که کرده و همسرش رو تامین نکرده
یا بخاطر اینکه انتخاب اشتباهی کرده

موفق باشید

[گل گیسو]

با عرض سلام...

دوستان از همه شما متشکر هستم....

من فقط از خیانت میترسم...

متاسفانه من برادر نداشتم و پسری هم تو فامیل نبوده و همه خارج از کشور هستند...

و در دانشگاه هم خودم دوست نداشتم مثل بقیه دختر ها با پسر ها پاشم برم کنسرت و چالوس و ... حالا نمیدونم چیزی رو از دست دادم یا نه...

اما خب سلام علیک داشتم و از این افراطی ها که خودشون رو میگرفتن نبودم... فقط من واقعا هرچی از آقایون شنیدم منفی بوده...

یک بار هم یک نفر به قصد دوستی آمد جلو و بعد یک هفته به من گفت خونمون خالیه پاشو بیا که من واقعا سر این قضیه اصلا اعصابم بهم ریخت و دیدم بدتر شد!!!!

ایشون گفتن من تحت فشارم چکار کنم.... منم هرچی از دهنم در اومد به ایشون گفتم.... من از خیانت میترسم... و این که شناختی که از اقایون دارم فقط اینه ه مرده و شکم و رابطه جنسی...

[دختر بیخیال]

بنام یکتا آفریننده هستی

سلام گل گیسو عزیز

موضوع تاپیکتو دیدم ؛ یاد چند ماه پیش خودم افتادم . چند ماه پیش منم 22 سالم بود ، درست مثه تو همین حس و حال و داشتم. واقعا هم راست میگن آدم ها هرچی بزرگتر میشن؛ پخته تر میشن. من الان تازه یه ماهه رفتم تو 23 الان که موضوع تورو خوندم دیدم چه جالب که قبلا هم همین فکر و میکردم. ولی الان نه دیگه خیلی اون احساس منفی نسبت به ازدواج کمرنگتر شده.

احساس منفی من کمرنگتر شد بخاطر اینکه فهمیدم همونطور که همه ی ما دخترا مثه هم نیستیم همه آقایون هم مثه هم نیستن.

یکم منطقی تر نگا کردم دیدم :

ایی دل غافل ماشالله چه همه دختر هم هست که دوست پسر دارن، چه همه دختر هم هست قبل ازدواج رابطه جنسی دارن؛ چه همه هستن که بشوهراشون خیانت میکنن.

گفتم دختر بیخیال یکم چشاتو بازتر کنی میبینی

درکنار تاپیک هایی که خانوم ها میزنن جهت خیانت شوهراشون ، آقایونی هم هستن که تاپیک میزنن که خانومشون بهشون خیانت کرده.

یا درکنار تاپیکهایی که دختران مجرد میزنن که از ازدواج میترسیم چون فکر میکنیم همه آقایون خیانت کارن.
آقایون مجردی هم هستن که تاپیک میزنن و دنبال دختر با حیا و پاک میگردن. و فکر میکنن همه خانومها قبلا رابطه هایی درگذشتشون داشتن.

خب وقتی من تاپیک این آقایونو میخونم میگم نه همه دخترا که اینجوری نیستن ؛ دخترای پاک هم وجود داره. پس در کنارش به اینم فکر میکنم وقتی منم فکر میکنم همه آقایون خیانت کارن ؛ اونها هم درمورد خانوم ها ممکنه اینگونه فکر کنن.اما آیا واقعیت داره؟؟؟ آیا همه اینگونه اند؟؟ مسلما نه؛ همه اینطوری نیستن حتی کلمه اکثرا هم نمیتونیم بکار ببریم . آخه رو چه حساب و منطق و آماری اینو میگیم؟؟؟

پدر من ؛ شما ؛ دورو اطرافیان؛ یا دایی و عموی من و شما و.. خدایی نکرده جز اون دسته اکثرا هستن؟؟ نگین دوره شون گذشته ، رو چه حسابی اینو میگیم آخه؟ مگه ما تو گذشته ها بودیم ؟

دوره بزرگتر امون نگذشته ؛ دوره جوونای کم توقع و صبور گذشته.

خداییش بریم پای حرفای بزرگترامون بشینیم ببینیم چطوری خودشون به تنهاایی این زندگی ای که الان ما شاهدش هستیم و با عشق علاقه و تلاش و صبر ساختن.

از اول همینطوری بودن؟ مشکلات تازه عروس ها و تازه دامادارو نداشتن؟ حالا چه اقتصادی چه معنوی.

والا من یکی میشینم پای حرفای مامانم میبینم همچین زندگی آرومی هم نداشته. اما خیلی صبوری کرده خیلی گذشت کرده خیبلییی مهربونی بی منت کردن . که حالا حقشونه که
پدرم همچین احترام و زندگی براش درست کردن . الان والا کسی حق نداره به مامان من بگه بالای چشمش ابرویه.


عزیزم منو تو و کلا همه ما بچه ها ؛ حاصل عشق پدر و مادرمونیم نه حاصل رابطه جنسیشون !!!! اصن آدم شرمش میاد این حرفو بزنه!

الهییی ,طفلی آقایون اسمشون بد در رفته تو اینجور موارد؛ کی گفتی اینا میخواین ازدواج کنن فقط بخاطر این مسله؟؟؟
تو همین تالار خانوم هایی بودن که درست مثه آقایون تاپیک زدن بخاطر فشار جنسی و روحی ؛ فکر میکنن نیاز دارن ازدواج کنن. تعداد تاپیک ها برابر نباشه کمتر نیست.

اصن رابطه بدون عشق معنایی نداره این عشقه بین زن و شوهر که این رابطه رو ایجاد میکنه.

عزیزم تو دوست نداری خوشگل کنی خودتو لباس های خوشگل بپوشی خودتو خوشگل آراسته کنی؛ بعد ازت تعریف کنن؟؟؟

وایی من عاشق اینم که خودم و درست کنم لباس های خوشگل و تمیز و مرتب بپوشم و همیشه هم متنوع باشم. اتفاقا من این تنوع و بیشتر تو خونه انجام میدم. ما با پدربزرگ مادربزرگمون یه خونه زندگی میکنیم پیششون که میرفتم همیشه خودمو آراسته میکردم بعد میرفتم . همیشه هم تعریف میکردن. جتی یبار یادمه حوصله نداشتم مثه همیشه نرفتم بابابزرگم خدا بیامرز فکر کرده بود مریض احوالم.(الهی یادش بخیر)

اصن آراستن خودت برای همسر, یه حس لذت خاصی بخودت میده ؛ اصلا از رو اجبار نیست. اینکارا تو ذات ما دخترا هست. اگه خوششون نیاد لذت نبرن و تعریف نکنن. من یکی دق میکنم. همینجا بازم تاپیک هایی من خوندم که از سردی شوهرشون میگفتن. اصن توجه نمیکنن به دکوراسیون خونه که این همه زحمت کشیدن تا تغییرش بدن؛ به لباسی که پوشیدن و وقت گذاشتن که ببینن کدومش و بپوشن که شوهراشون خوشش بیاد.به ارایشی که کردن و.... (یه سرچی بکنی حتما پیدا میکنی.)



درکل عزیزم ؛ باید قبل ازدواج ؛ حتما حتما تفاوت های زن و مرد خوب بشناسی تا بتونی ازدواج موفقی داشته باشی.
مقالات این سایت و بخون حتما؛اول

1.سعی کن با معیارات درست آشنایی پیدا کنی.
2.سعی کن مراحل شناخت و خوب طی کنی.

تا یه انتخاب درست داشته باشی

دوم

1.حالا مقالات سایت بخون تا بتونی
2.خوب وظایف همسریتو رعایت کنی.
3.سیاست های زنانه و یاد بگیری

4.یاد بگیر که با یه مرد چطور باید رفتار کنی.
5.یاد بگیری حتی چطور باید با خانواده شوهر رفتار کنی.

6.مهارت های ارتباطیتو قوی تر کنی.

شما اینکارارو بکن مطعن باش زندگی موفق تری خواهی داشت تا اینکه زانو غم بغل بگیری کل آقایون جامعه رو بد بدونی.

نه عزیز هیچوقت جز و به کل نسبت نده .قضاوت عجولانه نکن که کار دستت میده اساسی.

اما آدم هایی با ذات بد هم وجود دارن. اون هارونمیشه انکار کرد. اما وقتی ما تو انتخابمون سعی کنیم نهایت دقت لازم و انجام بدیم مطمعنا کمتر دچار شکست میشیم؛ حتی اگه هم شدیم ؛ حسرت نمیخوریم ؛ چون ما نهایت تلاشمونو کردیم حالا اگه شکست خوردیم و به پستمون به احتمال حتی 1 درصد آدم بد افتاد. اشکال نداره قبولش میکنیم ، سعی میکنیم بهترین راه حل و انتخاب کنیم ولی از الان که هنوز اتفاقی نیوفتاده زانو غم بغل نمیگیربم ؛ چون الان زمان پیش گیریست نه درمان!

وایییی چقد نوشتم ؛ الان آقای خاله قزی میاین میگن چه خبره این همه !! خب چکار کنم خلاصه نویسیم افتضاحه!!

سال نو هم پیش پیش مبارک ؛ امیدوارم سالی پر از خبرهای خوب و امیدوارکننده داشته باشی.

[گل گیسو]

با تشکر فراوان از شما دختر بیخیال عزیز.... و همگی...

باور کنید من اصلا جوری رفتار نکردم که اون آقا به خودش این اجازه رو بده که این حرف رو بزنه... ایشون حتی صدای خنده من رو هم نشنیده بود... خودشون گفتن چون سنگین رنگین بودی انتخابت کردم بعد وسطش گفتن من میخوام برم با دختر بد دوست بشم که نیاز های من رو بر آورده کنه من واقعا دلم شکست.....

[meinoush]

مشکل اینه که به رابطه جنسی فاقد عشق فکر می کنی. این حالتو بد می کنه. منم نمی فهمیدم. یه تاپیکم من دارم در این مورد بخون راهنمایی دوستانو توش. مثلا کیش میش واسم نوشته بود که وقتی دو نفر همدیگه رو دوست دارن دیگه از خیلی چیزای هم بدشون نمیاد. مثلا از یه لیوانم اب می خورن. تو هم وقتی یکی رو دوست داشته باشی دیگه رابطه جنسی برات جدای از عشق نمیشه. می تونی باهاش باشی. یعنی اون حالت سواستفاده گری که فکر می کنی مردا دارنو وقتی که یکی رو دوست داشته باشی دیگه می بینی این حسو نداری. اینکه خوشحالش کنی برات خوشحال کننده هم میشه. حالا این خوشحال کردنه رابطه جنسی هم هست جزوش. اون مردی هم که تو رو دوست داشته باشه از خوشحال کردن تو خوشحال میشه. حالا این میتونه رابطه جنسی باشه می تونه عشورزش و محبت دیدن باشه از نظر تو. پس از این چیزا نترس.

یه چیز دیگه اینکه شاید پدرت یا اقوام نزدیکت اینطوری بودن که می ترسی. یا فیلم ها رو دیدی که می ترسی.

ببین من مردی دیدم که زنشو دوست داره و گاهگاهی هم با این و اون تفریح می کنه. بین مردایی که ازدواج می کنن این از همه اش می شه بدتر. مثلا دو سال یه بار ممکنه با یه ادم دیگه یه مدت کوتاه باشه که تنوع طلبیش ارضا شه بعدش باز برمی گرده پیش زنش. از این بدتر ندیدم. اونی هم که اصلا نمی فهمه این چیزا رو نمیاد ازدواج کنه مگه اینکه سن خیلی پایین مثلا زیر 21 سال ازدواج کنه که بعدها استعدادای نهفته اشو بشناسه.

در مجموع مردها هم ادمن عین من و تو. پیش فرضات درست میشن اگه عاشق شدی. خودتو دلتو ازاد بذار.

اگه موقعیت خواستگاری سنتی و یا فامیلی و یا از بین دوستان اشنایانی که میشناسی رو داری این از همه اش بی دردسرتره.

موفق باشی.

- - - Updated - - -

به طور خلاصه مشکل تو رو من 2 چیز می بینم.
یکی اینکه عاشق نشدی واسه همین نمی فهمی که می شه بعد از عاشقی طرف مقابلت برات همه چیش دلنشین شه
دوم اینکه پیش فرضایی داری از مردایی مثله پدر یا اقوام نزدیک یا ممکنه توی بچگیت فیلم هایی دیده باشی و پس ذهنت نشسته باشه.

پس به این چیزا فکر نکن.

[matin95]

سلام خواهر عزيز همه مرد ها مثل هم نيستند همين جور كه همه خانومها مثل هم نيستند لطفا اون شيشه هاي عينك بدبينيتو عوض كم اگه بخواي از الان اينجور منفي فكر كن واي به حال موقعي كه ازدواج كني نور اميد رو در افق ديدن هم خوب است
موفق باشي