شاید همین باشه که شما بگید پشیمون شده ولی فعلا فقط فکر انتقامم بخدا نامزدم قسم خورد اگر هر چیزی ازش دید بهم بگه
تشکرشده 17 در 7 پست
شاید همین باشه که شما بگید پشیمون شده ولی فعلا فقط فکر انتقامم بخدا نامزدم قسم خورد اگر هر چیزی ازش دید بهم بگه
تشکرشده 7,555 در 2,378 پست
من نظرمو می دم و ممکنه اشتباه کنم.
فکر نمی کنم این ادم از کرده اش پشیمون شده باشه. حالا می ره با یکی دیگه فرصتی پیش بیاد یه همچین رفتاری می کنه. اما وقتی با خانمت اینطوری نکرده دیگه پس قاعدتا مشکل بعدیی ندارین.
تا جایی که به شما مربوط میشه اگه من بودم به جای شما زندگی خواهر خانمت و اینا به من مربوط نمیشد. پس کلا طوری رفتار می کردم که انگار اصلا نمی دونم چی شده و زنم بهم نگفته. و هیچوقتم زنمو با اون ادم تنها نمی ذاشتم. خیلی دوستانه و محترمانه همراه خانمتون باشین همیشه.فوقش بهتون حسودی می کنن می گن چقدر اینا همدیگه رو دوست دارن.
اما مشکل اصلی رو خانم شما داره که نگران خواهرشه. اینکه تصمیم بگیره بگه یا نگه. در واقع شما مشکلی ندارین. ایشون توی تصمیم گیری سختی بودن که تشخیص دادن نگن هیچی بهتره.
بیشتر از این خودتونو ناراحت نکنین. رفت و امد هاتونو با این ادم کم کنین. وقتی هم که هست همسرتونو همراهی کنین در هر حال. خیلی محترمانه با اطمینان و دوستانه با همسرتون رفتار کنین نه با نگرانی.
بنده خدا همسر این اقا .
a boy (پنجشنبه 22 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 27 اسفند 92), sara 65 (سه شنبه 27 اسفند 92), toojih (سه شنبه 27 اسفند 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 22 اسفند 92), مصباح الهدی (پنجشنبه 22 اسفند 92)
تشکرشده 17 در 7 پست
khaleghezey (سه شنبه 27 اسفند 92), تهمتن (سه شنبه 27 اسفند 92)
تشکرشده 7,555 در 2,378 پست
چیو نفهمدیدین؟
گفتم شما اون کسی نیستین که باید تصمیم سخت رو بگیرین چون خودتون و دوست دخترتون (همسرتون- نامزدتون)به شما مربوط می شن. بهترین کار به نظر من اینه که طوری با دیگران رفتار کنین که انگار خانمتون در این مورد بهتون چیزی نگفته. اما اگر هم می بینین اون اقا رو خانمتون همیشه با شما باشه. حالت شما هم باید کاملا دوستانه و با اطمینان و اعتماد به نفس و محترمانه باشه با خانمتون وقتی اون اقا هست و در کل هم اینطوری بهتره. یعنی با نگرانی نباشه . حالت رفتاری شما رو می گم.
اون کسی که تصمیم سخت داشته و در مشکل بوده خانم شما بوده چون باید فکر می کرده که چه کار کنه به خواهرش بگه یا نه. که فکر کرده نگه بهتره. لابد هم تصمیم درستی گرفته. شما هم اگه راه حل بهتری ندارین که زندگی اون دو نفر به هم نریزه به تصمیمشون احترام بذارین.
نمی دونم شاید خواهرا رو اشتباه فهمیدم. فکر کردم نامزد شما یه خواهر داره و مشکل شوهر خواهرشه.
- - - Updated - - -
اگه بازم نفهمیدی ببخشید. خودم بی حوصله ام احتمالا درست نمی تونم بنویسم. معذرت می خوام عزیز.
khaleghezey (سه شنبه 27 اسفند 92)
تشکرشده 1,301 در 451 پست
ببنید اون اتفاق وقتی افتاده که شما همسر قانونی و رسمی همسرتون نبودید و کاری از دست شما بر نمی اومده این که بعد ازدواج به روی خودتون بیارید این موضوع رو به نظرم شان شما کم میشه اون طوری طرف فکر میکنه میگه حتما شوهرش نمیدونه اگه میدونست چیکار میکرد؟؟و این همیشه براش سواله همراه با ترس؟؟
ولی اگه با رفتار های شما بدونه شما میدونید و هیچ کاری هم نکردید دیگه خیالش راحت میشه میگه هیچ کاری نکرد !!! اگه هم بخواید کاری بکنید طبل رسوایی بدتری داره برای همه
این جوری اتیشی برپامیشه که دودش اول از همه شما و خانم شما رو کور میکنه خدایی ناکرده بعدش خونواده ی اونا و بعدش خونواده ی خواهرش خدایی ناکرده ممکنه از هم بپاشه و.. و... این جوری زندگی براتون زهر میشه
پس لطفا از فکر انتقام بیاید بیرون و بیش تر روی شخصیت همسرتون کار کنید تا هم این موضوع رو فراموش کنند و هم خدایی ناکرده روابطشون و قاطعیتشون اون قدر بیش تر شه و کلا باید بگیرند دیگه هیج جا وقتی یه مرد نامحرم هست به جز پدر و برادر و دیگه کسی نیست تنها نباشند و...
هر چند سخته ....واقعا سخته..رگ غیرت ادم بلند میشه..ولی ببخشید تف سر بالا شنیدید !! اون فرد حتی لایق این کلمه نیست ولی بر میگرده میفته روی یقه خود شما و خونواده ی همسرتون..پس سعی کنید این موضوع رو فراموش کنید و کمک کنید همسرتون هم فراموش کنند البته طوری که به غیرت شما هم بر نخوره...
a boy (جمعه 23 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 27 اسفند 92), sara 65 (سه شنبه 27 اسفند 92), toojih (سه شنبه 27 اسفند 92), مصباح الهدی (جمعه 23 اسفند 92)
تشکرشده 17 در 7 پست
مجددا سپاس از همه تون حرف های همه تون منطقی هست تمام تلاشم می کنم فراموش کنم و بی خیال بشم ولی نمیتونم باهاش خوش رفتار باشم منظورم اون نامرده هست
از اون روزی که شنیدم اینقدر به نامزدم محبت و مهربونی کردم شاید بگم پنج برابر قبل و واقعا بیشتر رفت تو دلم بخاطر اعتمادش و گفتنش بهم که بشناسم و بیشتر مراقب باشم حتی براش کادم گرفتم و باور تون نمیشه اگر بگم دستشو بوسیدم چون حرکتش به نظر من ارزش اینو داشت دست شو ببوسم البته هدف دومم این بود که هم احساس پشیمونی نکنه که بهم گفت بلکه اعتمادش بیشتر بشه و هر چی در اینده پیش میاد حتی بی ربط با خیال راحت بهم بگه
که البته خودش هم با خنده گفت اگر میدونستم اینقدر محبتت بیشتر بهم میشه زودتر میگفتم بهت
ولی خدایش یک لحظه یادم می افته به زنم دست زد آمپرم میره رو هزار ولی حرف های شما ها دوستان گل خیلی کمک کرد ولی اگر نمیگفتید شک نکنید برخورد سنگین تری باهاش میکردم
- - - Updated - - -
استاد فدایی یار
میگم یعنی شما میگی باهاش معمولی و عادی رفتار کنم و حتی خونشون هم برم که اصلا نفهمه که من میدونم که ترس داشته باشه
چون من میگم اگر از یک طرف بی دلیل بی محلی کنم هم خودش شک میکنه هم بقیه که جریان این شکر و اب شدنه این باجناق ها چیه و نامرده میگه میدونه شوهرش و کاری نکرد و جرات پیدا میکنه چون واقعا نفهمه وقتی بار اول طرف نامزدم اومد پیش خودش نمیگه این فکر خانواده خودشه بوده که نگفته به کسی حتما خوشش اومده یا میترسه بگه و بار دوم هم اقدام کرده چون نامزدم میگه بهش گفتم واقعا اینقدر پستی که چطور روت میشه تو چشمای خواهرم نگاه کنی با وقاحت تمام میگه مگر چیکار کردم من کار خاصی نکردم
اگر از یک طرف عادی مثل بقیه باهاش رفتار کنم واقعا سخته برام با همچین آدم بی شرفی برخوردم عادی باشه و واقعا نمیتونم
چیکار کنم پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟
- - - Updated - - -
دوستان عزیز بیا همین الان اس ام اس بهش داد ( پسر عمو به همسر آینده من ) دوست دارم عزیزم به حرف کسای که الکی میگن دوست دارن گوش نکن اعتماد نکن از این شر و ورا چون میدون دختر دوست پسر داره و با یکی حرف میزنه
هنوز ول نکرده اس ام اس دوست داشتن این چیزا میده الان چی میگی باز بی خیال باشم بزار یه آدم پستی مثل این راحت بگرده و هر کاری دلش میخواد انجام بده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ویرایش توسط a boy : جمعه 23 اسفند 92 در ساعت 14:39
1234567(سه شنبه 27 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 27 اسفند 92), toojih (سه شنبه 27 اسفند 92), مصباح الهدی (جمعه 23 اسفند 92)
تشکرشده 244 در 115 پست
تلافی ک میگی ینی چی؟؟
میکشیش؟؟؟؟؟
یاکارشو مثل خودش جواب میدی؟؟؟
هیچ کدومش نمیشه دوست من همه ماها ک نمیتونیم مثل هم باشیم اون اقا واقعا ادم به شخصیتی بوده که دست به همچین کثافت کاری زده ن شرم اززنش کرده ن عموش ولی خب هرکاری هم که شمابکنی که باعث بشه همه بفهمن باعث ایجاد کدورت بزرگی تو این خونواده میشه.ی جورایی بهش بفهمونید که خبرداریدوکاری بکنیدکه طرف از کرده خودش خجالت بکشه( هرچنداینجورادما حیا ندارن که خجالت سرشون بشه)ولی کاری نکنیدکه زندگی اون و همسروبچش هم خراب بشه
- - - Updated - - -
چرازودتر نمیری خواستگاریش شایدطرف پیش خودش فکرمیکنه که اره این که دوست پسرداره چرامن ازش سواستفاده نکنم البته ببخشیداینجورمیگما ولی امکانش هست بریدخواستگاری واین قضیه روتموم کنیدوقتی طرف ببینه که ایشون داره نامزدمیکنه شاید بیخیال بشه
نمیدونم والادیگه چی بگم چقدر ادمای پستی تواین دنیاپیدامیشن
toojih (سه شنبه 27 اسفند 92), مصباح الهدی (سه شنبه 27 اسفند 92)
تشکرشده 726 در 247 پست
سلام
رفیق من که بهت گفتم اگه رفتار غیر منطقی انجام بدی دیگه هر اتفاقی برای همسرت بی افته با تو در این خصوص صحبت نمیکنه
تا حالا که رفتار منطقیت جواب داده و همسرت خیلی خوشش اومده از این کارات و اگر ببینه بازم داره ایجاد مزاحمت میکنه باهات در جریان میذاره
به نظر من خیلی منطقی با این آدم صحبت کن و بهش بگو به همسرت اس ام اس نده و دیگه این کارها رو تکرار نکنه و بار آخرش باشه
باید یه تذکر خیلی جدی و محترمانه به این آقا بدی اگر بازم رفتارشو تغییر نداد دیگه از هر راهی خودت صلاح میدونی باید اقدام کنی
مصباح الهدی (سه شنبه 27 اسفند 92)
تشکرشده 188 در 57 پست
من راهنمایی های دوستان رو همه اش رو نخوندم ولی خودم رو جای شما گذاشتم و فکر کردم در این موقعیت چی کار می کردم. اگر حرفم کارشناسانه نیست دوستان کارشناس ببخشند. اگر من بودم با یک نامه یا یک مسج می گفتم بهش که:من کاملاً در جریان هستم چه غلطی با نامزد من کردی. از همین الان بدون که آدم پستی هستی و در آینده قصد ندارم باهات صمیمی بشم. فقط به حکم فامیل بودن ممکنه با هم روبرو بشیم که بیشتر از یک سلام و علیک صوری حرفی باهات ندارم. اما خواستم بدونی اگر در قبال همسر من دست از پا خطا کنی یا حتی بفهمم نگاه کثیف بهش کردی قسم می خورم که می کشونمت یه جا سرتو می برم میندازم جلوی سگ. من نمی خوام برای زندگی خودم و همسرم مشکلی ایجاد بشه. بهت اخطار می کنم خیلی حواست به رفتارت باشه در آینده. من الان کاری به کارت ندارم اما اگر دست از پا خطا کنی همون کاری رو که گفتم انجام می دم. حالا خود دانی می خوای جدی بگیر یا نه. والسلام.
تشکرشده 6,499 در 1,515 پست
ای کاش آقای مدیر بیان و اینجا نظرشون را بدن!
واقعا آدم نمی دونه تو این شرایط بهترین کار چیه؟
- - - Updated - - -
البته من تاپیکتان را گزارش کردم.امیدوارم بیان و نظرشون را بدن!
تا اون موقع به نظرم کاری نکردن بهتر از کاری انجام دادن و پشیمانی است.
فعلا خونسرد باشید و دست نگه دارید.
اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرطبدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای
یا ضامن بی ضامن ها...!!!
حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛
کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟
با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه
1234567(سه شنبه 27 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 27 اسفند 92), toojih (سه شنبه 27 اسفند 92)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)