باوجود خواب توی روز شبابعداز چند دقیقه پای تلفن میخوابه...
ابریزش بینی داره...
ماشینش بوی سیگار میده...
ی خورده غیر عادی نیست به نظر شما ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تشکرشده 244 در 115 پست
باوجود خواب توی روز شبابعداز چند دقیقه پای تلفن میخوابه...
ابریزش بینی داره...
ماشینش بوی سیگار میده...
ی خورده غیر عادی نیست به نظر شما ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
*nadia* (یکشنبه 03 آذر 92)
تشکرشده 462 در 208 پست
من هم همین مشکلو دارم که اینجا اومدم مطرحش کردم اما نمی تونم چیزی تشخیص بدم. اینها همه می تونه معنی دار باشه یا واقعاً اون چیزی هم که ایشون گفته درست باشه . با شناخت کلی ای که دارم ، خانواده ای نیستن که روی بچه ها شون بی دقت باشن و تا جایی که می دونم کنترل داشتن روشون ، مثلاً آدم رفیق بازی نیست ، معمولاً از کار یک راست میاد خونه .
راستش در این مدت با یکی از آشناهامون که مشاوره صحبت هم کردم ، وسط حرفا بهم گفت :"تو چرا همش از مشروب و اعتیاد می گی؟ حساس شدی روی این موضوع، بهت گفته که دوست داره و مشروب می خوره اما کم پس همین کارو می کنه تو هم که مشکل با کم نداری پس این همه حساسیت نمی خواد" ! در مورد خواب هم ازم پرسید :"همیشه همین طوره یا بعضی وقتا که گفتم اغلب اینطوریه ، گفت احتمالاً عادتشه "
نمی دونم کار درستی کردم یا نه اما به خودشم گفتم که چرا می خوابی ، الان چند شبه درست شده ، با این حال زودتر از من خوابش می گیره. بعد اینکه دستگیرم شده گویا به صحبت پای تلفن هم خیلی علاقه نداره.
اینا مجموع یافته های من بوده تا الان باز اگر نظری دارین بهم بگین
- چیزی به نام شكست وجود ندارد، آن چه هست نوعی نتیجه است.
- انسان زاییده شرایط نیست ، خالق آن هاست.
آنتونی رابینز
تشکرشده 15,106 در 3,401 پست
O.o°•♥خـــٌـدایــا راز دل با تــو چـہ گویَـم ڪِہ تــو خــود راز دِلــــی ♥•°o.O
http://gifportal.ru/data/smiles/cveta-674.gif
*nadia* (دوشنبه 04 آذر 92)
تشکرشده 515 در 170 پست
دختر خوب وقت مناسبی رو برای صحبت انتخاب نکردی
آخه 12 و 1 شب؟ مگه ساعتو ازت گرفتن
میدونم مشغله داری ولی این کار یعنی شما برای شناخت ایشون ارزشی قائل نیستی و ایشون هم همین طور
تازه نظر من اینه که فقط جلسه حضوری باشه تلفنی کاملا اشتباهه
شناخت های اولیه فقط از طریق قرار حضوری یا در خانه و یا بیرون از خانه
تماس تلفنی معمولا بحث رو به حاشیه می کشونه مثلا همین سوال کردن"چقدر دوستم داری" معمولا این سوالا بعد از یک ماه از اشنایی پرسیده میشه
بهتره حتی اگه وقت کمی دارید یه وقتی از روزتون رو خالی کنید و هماهنگ کنید اینطوری صحبت ها مفید تر خواهد شد و نتیجه بهتری می گیرید و شناخت بهتری پیدا می کنید
در مورد مسئله سیگار و مشروبات الکلی بعید میدونم اینطور باشه بهتره دقیق تر ازشون سوال کنید اگه در طول روز مشغله زیادی داشته باشن طبیعیه
بعضی آدما مثل شما و البته خود من هیجانی هستیم وقتی کار مهمی باشه به سختی خوابمون میبره (مثلا خود من مواقعی که قرار برام خواستگار بیاد کم خوابی می گیرم)
ولی عده دیگه ای اینطور نیستن و خونسرد و ریلکس هستن
تشکرشده 462 در 208 پست
ایشون بیشتر نظرشون روی حضوریه ولی مشکل اینجاست که هر روز نمی شه بیرون رفت. در کل دیگه سوال یا صحبتی ندارم که بکنم ولی ازشونم خواستیم حضوری بیان که رفت و آمد خانوادگی هم باشه.
1-2 روز قبل که باهاش صحبت کردم (البته بازم آخر شب بود ، از همه عذر می خوام) بعد از سوال و ... گفت بذار یه آهنگ جالب برات بذارم ، بعد آموزش زبان برام پخش کرد بعد رادیو گذاشت ، نمی فهمم یعنی چی ؟؟؟؟؟ منم عصبی شدم گفتم یعنی چی این کار که جواب درستی نداد و یه جورایی بحثمون شد.
از یه طرف بهم می گن حساس شدی از یه طرف می گم این حرکات چه معنی داره؟؟؟؟ آخه اینا نرماله؟
- - - Updated - - -
و یک نکته دیگه که الان یادم افتاد، باهاش صحبت کردم که بریم مشاوره که گفت بزار بپرسم جایی دعوت هستیم یا نه و یه 2-3 روزی جواب نداد. من مدام پیگیری کردم که گفت باشه فلان روز وقت بگیر اما دقیقاً همون شب که در بالا توضیح دادم بحثمون شد و گفت من باید فکر کنم (در مورد اون بحثی که بینمون شد- اینکه وقتی صحبت می کنیم باید خارج از حرفهای روزمره باشه و به یه آشناییتی برسیم). اس ام اس هاش کم شد و یه جورایی کم رنگ شد.
روی حساب اینکه همه شما این روش من رو اشتباه دونستید ، گفتم حتماً کارم غلطه و ایشون هم می گه از سوال و جواب زیاد خوشش نمیاد چون هیچی معلوم نمی شه و می گه من نمی تونم خیلی خوب توصیح بدم. صبح ازشون عذر خواهی کردم و گفتم احتمالاً روش من غلطه که باز گفتن من باید فکر کنم که حق با توئه یا با من !
همون روز مادر من با مادر ایشون صحبت کرد که نظر اونها رو هم در مورد مشاوره جویا بشیم که گفتن خیلی هم خوبه خوب برن ، ولی پسر من در کل اعتقادی به این چیزا نداره چون توو دوستاش دیده که رفتن و موفق نبودن ، ولی موافقم که برن و اینکه دعوتشون کردیم برای معارفه بیشتر بیان خونمون (رفت و آمد رو زیاد کنیم) که البته از قبل اونها گفته بودن هر موقع خواستید بگید ما میایم.
خلاصه بعد از اون صحبت خانواده ها با هم ، دوباره دیدم حالش خوب شد ، اس ام اس هاش شروع شد ، خوشحال تر بود. نمی دونم فکر می کرده مشاوره می خواد ما رو رد کنه برای همین از زیرش در می رفته یا چیز دیگه بوده اما اگر چیز دیگه ای بوده ما که باز هم سر حرفمون هستیم برای مشاوره و مسلماً مادرش هم بهش گفته و می دونه.
مخم درد گرفت ، نمی دونم چی کار کنم
- چیزی به نام شكست وجود ندارد، آن چه هست نوعی نتیجه است.
- انسان زاییده شرایط نیست ، خالق آن هاست.
آنتونی رابینز
ویرایش توسط *nadia* : دوشنبه 04 آذر 92 در ساعت 12:30
تشکرشده 294 در 130 پست
ببخشید اینقدر رکم اما چرا باید بترسه از مشاور که ردش کنه اگه ریگی به کفشش نیست؟ بیشتر دقت کن دوستم...بعد از اون صحبت خانواده ها با هم ، دوباره دیدم حالش خوب شد ، اس ام اس هاش شروع شد ، خوشحال تر بود. نمی دونم فکر می کرده مشاوره می خواد ما رو رد کنه برای همین از زیرش در می رفته
*nadia* (دوشنبه 04 آذر 92), shabnam z (چهارشنبه 06 آذر 92), دختر مهربون (دوشنبه 04 آذر 92)
تشکرشده 462 در 208 پست
چیزی نگفت اما تو صحبتاش اشاره کرد به موضوع مشروب که من می خورم و تو نمی خوری. فکر کنم بیشتر این تو فکرش بوده
در هر حال تا جایی که می تونیم داریم دقت می کنیم و مشاوره هم که خانوادش اوکی دادن اما خودش دیگه حرفی ازش نزد
- چیزی به نام شكست وجود ندارد، آن چه هست نوعی نتیجه است.
- انسان زاییده شرایط نیست ، خالق آن هاست.
آنتونی رابینز
تشکرشده 294 در 130 پست
به نظرم اگه نظرت روی مشروب خوردن منفی هست همین الان تا تنور داغه و حرفت خریدار داره نون رو بچسبون ()و بگو
روی در بایستی نکن اینم چیز کمی نیست که بخوای کوتاه بیای...
*nadia* (یکشنبه 17 آذر 92), دختر مهربون (چهارشنبه 06 آذر 92)
تشکرشده 515 در 170 پست
نادیا جان من یه چیزی توی این آدم می بینم که عجیبه
رفتارهای عجیب مثل آهنگ گذاشتن و رادیو روشن کردن و... یه جورایی حس میکنم هنوز تکلیفش با خودش مشخص نیست
احساس میکنم آشنایی تون رو یه جورایی جدی نگرفته و براش شوخیه
البته این فقط نظر منه و سلیقه آدما متفاوته
ولی در مورد مشاور خیلی کار خوبی انجام میدی خیلی میتونه بهت کمک کنه سعی کن سراغ مشاوری بری که در زمینه ازدواج سابقه خوبی داشته حتما قبلش پرس و جو کن
و سعی کن توی صحبت تنهایی که با مشاور داری دغدغه هاتو بهش بگی و از اون جهات طرفتو بررسی کنه
ضمنا حواست باشه که طرفت با مشاور چطور صحبت می کنه آقایون چون مشاور قبول ندارن یا سراغش نمیرن و یا اگر هم برن همکاری نمی کنن(یعنی دروغ میگن)
در نهایت اگه به نکته خاصی رسیدی ما رو بی خبر نذار
امیدوارم موفق باشی
*nadia* (یکشنبه 17 آذر 92), فرانک بانو (چهارشنبه 06 آذر 92)
تشکرشده 279 در 146 پست
nadia بانو راستش این رفتاراای که شما گفتی مشکوکه و غیر منطقی
بیاییم منطقی باشیم ، 1 پسر اگه کسی براش مهم باشه حالا دوست داشتن و عشق و... بماند تا صبح هم بخاطر طرف وای میسته.
بنظرم یا ایشون مشروب و مواد دیگه ای مصرف میکنه که شب میره تو خلصه 1 دفه به دنیا برمیگرده قربونت برم اینایی که گفتید ،یا دیگه خیلی بیخیالو دل گندست که باورش سخته.
بنظر من حتما پیش مشاوره خبره برید ، اگه جا زد یا مردد شد یا دلیل وبهانه و.... بدونید حتما مشکلی داره که نمیخاد بر ملا بشه ! طلا که پاکه چه منتش به خاکه
1 توصیه برادرانه پسری که مشروب میخوره بنظر من 2 ریال نمیارزه و امیدی بهش نیست مگه استثنا پیدا بشه ، اونن استثنا!!!! اونن از نسل مردای قدیم نه جونای امروزی
موفق باشید
*nadia* (یکشنبه 17 آذر 92)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)