سلام
من 24 سالمه و لیسانسه هستم و دنباله کار
تو زندگیم با دختر زیاد بودم کلی هم رفتم تایلند و کارای بد کردم ...تو اینجا هم با کلی دختر بودم و از رابطه ساده تا ختمش رفتم ......ولی تابستان با یه دختری 17 ساله از طریق نت اشنا شدم و اوایل فقط باسه خوشگذرونی باهش بیرون میرفتم ...همزمان با یه نفر دیگه هم داشتم ....ولی فهمید و خواست رابطه رو قطع کنه ...از اولش هم قصد ازدواج داشت و من میگفتم بعدا ...ولی وقتی به خودم امدم که میخاد با دوس پسر قبلیش دوس بشه و من از دستش بدم ....یادم رفت که حس خوبی که تا حالا داشتم رو این دختر خانم بهم داده فقط(این خیلی مهمه) ....اینجا بود که شبش زنگ زدیم برای خواستگاری .....دو سه جلسه رفتیم و مادر و پدرم گفتن از لحاظ فرهنگی بهم نمیخوریم و ما بهم نمیخوریم و ما خوشمون نیموده .....ولی اگه تو بخای برات میگیریمش....منم چون اینده شغلی و کلا وابستگی مالیم رو دوش پدرمه موندم چی کنم ...از طرفی اون حس خوبی خیلی بهم چسبیده و جدام نمیکنه (جنسی نیست)...ولی با خانواده اش هم زیاد حال نکردم ....ولی خودشو میخام ...خلاصه امادگی ازدواج هم ندارم و دختره هم دوستی نمیخاد ...قراره بیان حالقه رو هم پس بدن
من چی کنم ...اون حس خوبو چی کنم ....میترسم دیگه همچنین حسی پیدا نکنم (چون با افراد زیادی بودم اینو میگم)
مرسی
علاقه مندی ها (Bookmarks)