به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 22 , از مجموع 22
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 دی 93 [ 09:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-06
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    1,812
    سطح
    25
    Points: 1,812, Level: 25
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 353 در 123 پست

    Rep Power
    27
    Array
    برادر من مگه من شمارو می شناسم که باهاتون دشمنی داشته باشم شما تحمل شنیدن حقایق رو ندارید. هنوزم دارید به اشتباهاتتون ادامه می دید. یه کم آروم باشید می دونم شاید تو سن کم تجربیات بدی داشتید ولی بیاید از اینا درس بگیریم . ببینید خدا دوستون داره و رفتید دیدید اون خانم با یه پسر دیگه است پس این هشدار بهتون که دیگه ادامه ندید. شما یه مردید و باید با مشکلات و مسادل خیلی بهتر از ما خانمها برخورد کنید برادر من اصلا با اون خانم کاری نداشته باشید تموم کنید رابطتون رو بچسبیذ به درس و موفقیتتون. این همه آلارم جلو چشتون هست که دارید راه رو اشتباه میرید ولی چرا درس نمی گیرید. شما دیگه باید خیلی محتاطانه تر وارد روابط بشید یام هنوز بهتره اصلا وارد رابطه احساسی نشید تا به خودتون سرو سامانی بدید. چرا باید کسی رو تهدید کنید شما تو چه عصری دارید زندگی می کنید دیدید خیانت کرده خوب بی خیالش بشید و تموم کنید باز که مثل فیلم ها دارید برخورد می کنید .یه بار اشتباه تو زندگیتون بستتون نبود . پس بهترین راه اینه با اون دختر خانم هم تموم کنید و به خودتون بیاید

  2. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 شهریور 97 [ 12:32]
    تاریخ عضویت
    1392-7-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    4,961
    سطح
    45
    Points: 4,961, Level: 45
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 244 در 115 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط arash0930 نمایش پست ها
    امروز رفتم تهدیدش کردم که بی آبروش میکنم و از این به بعد انقد دم دانشگاش وایمیسم که بیاد بیرون و به زور سوار ماشینش میکنم و بی آبروش میکنم تا بفهمه نتیجه خیانت چیه .
    بهش گفتم کاری میکنم که خانوادت نتونن از بی آبرویی سر بلند کنن. بهش گفتم تنها راهی که داریی اینه که وقتی من دم دانشگات نباشم بری شهرتون و اصلا دیگه تو این شهر نیای.
    خواااهش میکنم سرزنش نکنید مثل چند نظر اخیر چون واقعا دیگه طاقتم تموم شده
    دوست من این کار ب ضررت میشه خواهش میکنم عاقلانه تصمیم بگیر کارو خراب نکن که بعد مجبور بشی خودتو سرزنش کنی


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.