خیلی سخته! خیلی سخته! خیلی! میفهمم چه حالی داری؟ واقعا درکت میکنم!
اما از یه مشاوره ای شنیدم که میگفت: اعتراف مردت رو در این زمینه بپذیر و تلاشت رو بکن که باور کنی! گرچه تو از ته قلبت باور نکردی اما رفتارت رو جوری نشون بده که باورت شده و در همین راستا هم قدم بردار.
از خدا هم کمک بگیر. نذر کن تا محبت و عشق واقعی توی رابطه ات با همسرت مجددا شکل بگیره. شما بارداری و خداوند نظر ویژه ای روت داره. از ته قلبت برای آرامش خودت؛ هدایت شدن همسرت و به سلامت به دنیا آمدن فرزندت دعا کن!
ذکر " یا امان الخائفین" رو هم زیاد تکرار کن. بهت آرامش میده!
محیط خونه رو برای ورود فرزندت آماده کن و سعی کن احساس پدرشدن و مسئولیت بیشترش در این زمینه و غیرت مردونه اش رو تحریک کنی که قراره فرزندی که از گوشت و پوست و خونه اونه؛ الگوی ای مثل ایشون داشته باشه!
باید حس پدر شدن رو در همسرت تقویت کنی!
کتابهایی در این زمینه بخر و بذار بخونه!
---------------
نمی دونم این قسمت حرفام چقدر درسته؛ خواهش میکنم منتظر تایید یکی از کارشناسان در این زمینه باش. اینکه با اون دختر صحبت کنی؛ حتی تهدیدش کنی که اس ام اس هات رو نگه داشتم. صدات رو ضبط کردم؛ نمی دونم یه مدرکی، سندی ازت دارم که خانواده ام رو میفرستم سراغت و آینده ات رو به خطر میاندازم.
یه جوری که بترسونیش و سعی کنی خودش خودبخود پاش رو از زندگی شما بیرون کنه! باید ترسیم آینده ای رو که با همسر شما داره رو براش بگی!
اینکه همسرم من رو دوست داره؛ حتی اگر میتونی یه موقعی که شوهرت داره بهت ابراز علاقه و عشق میکنه، صداش رو ضبط کنی و یه جوری بذاری گوش کنه تا متوجه بشه که ایشون توی زندگی همسرت یه بازیچه اس و عشق اصلی و حقیقش شما هستید.
باید زرنگ باشی!
دیگه هم راجع به این موضوع با همسرت صحبت نکن! سنگین باش باهاش اما اگر میتونی نیازهای جنسیش رو توی اولویتت قرار بده و نذار شکافی بین شما و همسرت بیافته بخاطر یه دختر دیگه!
آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
من
برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
و امروز
من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
منه انسان
چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)