نمیدونم چیکارکنم!!!!

[sara503]

آواز عزیز ممنون اگه بهش بگم خودتو از من دور میکنی مطمئنا جوابی میده که بیشتر حرص میخورم الان دو روزه ازش خبر ندارم نمیدونم چیکار کنم نمیخوام قهر باشیم نمیخوام به قهر عادت کنیم الان نمیدونم منت کشی کنم که قطعا تحویلم نمیگیره از یه طرف غرورم اجازه نمیده و همچنین یاد حرفاش میفتم عصبی میشم واقعا نمیدونم چیکار کنم بریدم مغزم هنگ کرده با کسی نمیتونم حرف بزنم نمیخوام خونوادم خبر دار بشن که قهریم همش الکی میخندم و از تماس نداشتم با شوهرم حرف میزنم مامانم حالشو میپرسه دروغ میگم که اینجور شد اینجور گفت غم باد گرفتم

- - - Updated - - -

چند روز پیش که اوضاع خوب بود بهش گفتم میخوام بینمون احترام مطلق باشه گفت همیشه و تا آخر عمر هست خیالت تخت نذاشت یه شب ازش بگذره

[آواز]

خب پس فقط و فقط خودت باید یه مدت خودتو کنترل کنی.سکوت کن. اگر گفت چرا هیچی نمیگی بگو نمیخوام بهت بی احترامی کنم. دلم میخواد مثل یه زن و شوهر صمیمی حرف بزنیم میدونم توام از دعوا خوشت نمیاد.
میدونم سخته اما امتحان کن.

الانم منت شکی = ادامه دادن به همین اوضاع. تحمل کن. تحمل کن و بازم میگم تحمل کن.
خیر اسمس نده زنگ نزن منت هم نکش. اگر بحث کرین پس اون حرفاشو زده و خودشو خالی کرده پس دیگه دلیلی واسه قهر نیست. وقتی اون تماس گرفت خوب جوابشو بده و اگر خواست در موردش حرف بزنین .
جوه بینتونو عوض کن. محل به بی محلیاش نده. بخدا این دورانو الان 3 ساله دارم تجربه میکنم که اینارو میگم. منت کشی کاملا جواب برعکس میده. من همیشه میگفتم من خوب باشم تا اون خجالت بکشه. اما اون جای خجالت غرورش بیشتر و بیشتر شد تا جایی که گفت دلیل همه ی دعوا ها تویی!!! یعنی 100% حقو به خودش داد.


در مورد اطلاع دادن هم یه مدت که همه چیو بهش بگی کم کم حساسیتش کم میشه تو این مسئله. ولی مسائل مهمو حتما بگو.
مثلا شوهر من با آتلیه و عکس گرفتن کاملا مخالف بود. اما یه روز واسه فارق التحصیلی بهش زنگ زدم و گفتم اجازه میدی برم؟ خیلی راحت گفت آره برو مرسی که بهم میگی!!!

[sara503]

میدونم زنگ نمیزنه دیوونه میشم منم،در هر حالتی خودشو حق به جانب میبینه پس ممکن نیست زنگ بزنه با توجه به غرور زیادی که داره البته منم خیلی مغرورم تا الانم تحمل کردم و زنگ نزدم ،من تا سر کوچه میرم بهش میگم هرکاری میکنم خبر داره بعضی اوقات که میشینم واسش جزئیات کارامو میگم خودش میگه ول کن جزئیات نگو یعنی تا این حد از کارای من خبر داره میدونه کجامیرم با کی میرم چیکار میکنم ولی اینبار دیگه حرصمو درآورد که از قبل بهش نگفتم و زمان رفتم تازه بهش اسمس دادم گفتم دارم میرم واسه همین عصبانی شد که چرا زودتر نگفتی شوهرم از هر نظر ایده آله فقط زود جوش میاره و لجبازه مشکل بزرگ زندگی منم لجبازیشه دیگه دارم دیوونه میشم

[آواز]

میزنه عزیزم میزنه. تو تا حالا مگه صبر کردی که میگی نمیزنه؟ نهایتش یه هفته طول میکشه.
اگه همیشه منت کشی کردی اینبار نکن. میدونم حالت بده. اما صبر کن. مطمئن باش اونم الان منتظره تو زنگ بزنی اما باید بهش نشون بدی که تو زنی و لطافت زن اینه که نازشو بکشن.

اگر دوست داری به حرف من عمل کن. اگر فکر میکنی اشتباه میکنم بازم تو پیشقدم شو امیدوارم پشیمون نشی. من که از خدامه شوهرت مثل شوهر من نباشه

[sara503]

هیچوقت قهر نکردیم بجز 2بار که یه بار من منت کشیدم که البته زنگ زدم وانمود کردم اتفاقی نیفتاده بار دم اون زنگ زد و اونم وانمود کرد اتفاقی نیفتاده بقیه وقتها که جروبحث میکردیم روز بعد اون زنگ میزد و جوری رفتار میکردیم که انگار چیزی نشده اینبار خیلی بد جور شد دارم تحمل میکنم ایشاله بتونم جلوی خودمو بگیرم و ایشاله همه چیز به خیر بگذره
خیر سرم آخر هفته میخوام برم پیشش که واسه عروسی خرید کنیم میترسم تا اون موقع قهر باشیم

[دلپذیراد]

عزززززیزم

شما یه عمر میخواید با هم زندگی کنید، این قدر کم صبر نباش! فووووقش هفته ی دیگه میرین خرید، پایه ی زندگیتونو درست کن وگرنه بعدا خیلی پیشمون میشی ...

ناز کن، وگرنه باید یه عمر ناز بکشی
الان زیر بار نرو، وگرنه یه عمر باید زیر بار باشی

عزیزم یکم تحمل داشته باش تا اون به خوبی برگرده سمتت، مطمئن باش اونم حالش خوب نیست، اما خودشو سفت گرفته تا یادت بده ...

موفق باشی

[aroosh]

سلام ساراجون
باهاش صحبت کنید مسائلتون رو حل کنید ولی این دفعه یک کار اساسی انجام بدید برای همه مسائتون

[mati]

من شديد به اين اعتقاد دارم كه اكه مقصرم بايد من معدرت بخوام ولي اكر طرفم مقصر باشه به هيج عنوان حاضر نيستم من برم جلو هركس مقصره همون مياد جلو براي درست كردن رابطه اكه اشتباهتون از نظر خودتونم خيلي بزرك بوده و ميدونستين عصباني ميشن وميخواستين لج دربيارين شما زنك بزنين با توجه به اينكه همجي رو ميكفتين اينكه شب خونه دوستتون موندين ونكفتين خوب كار بدي بوده ديكه قشنك قصد حال كيري ولج بازي داشتين كه اتفاق افتاده هرجا مقصرين كوتاه بياين ولي براي فحش دادنم جدي برخورد كنين وبكين تو هيج شرايطي فحش وقبول نميكنم وحق نداري اما هر دومون اشتباه كرديم هركي به يه اندازه ببخشيم كه تموم شه من ونامزدم يه عادت خوب داريم اينه كه هيج وقت بدون شب بخير كفتن بهم نميخوابيم حتي تو بدترين دعوا تو بدترين دعواها از حال هم خبر ميكيريم مثلا ميبرسه وميبرسم ناهار خوردي خوابيدي خوبي اما با بد اخلاقي :)) هيج وقت قهر طولاني نكنين به همسرتونم بكين اينجوري خيلي عاليه ما تو همين دعواها كه با هم بداخلاقيم و خوب نيستيم ولي حرف ميزنيم خيلي كمك ميكنه كه بي منت كشي اشتي ميكنيم يهو يه جيزي ميشه خندمون ميكيره وتموم نه من منت كشيدم نه اون فقط يه لحظه خندمون كرفته از يه حرف يه اتفاق واينا مثلا نامزد من از اخم من خندش ميكيره برا همين هميشه زود اشتي ميكنيم

[sara503]

آره مقصر اول من بودم که بی محلیشو تلافی کردم و بهش نگفتم دارم میرم خونه دوستم ولی اونم حق نداشت بهم فحش بده هر وقت یاد حرفاش میفتم قلبم میشکنه و از تصمیم به منت کشی منصرف میشم الان 3 روزه ازش بیخبرم دست و دلم به گوشی نمیره منتظرم خودش زنگ بزنه حتی اگه تا آخر هفته زنگ نزنه اینکه میگم واسه عروسی بریم خرید چون دیر به دیر میاد پیش من ماهی یه بار میاد که البته اینبار بخاطر ماه رمضون بیشتر شده نزدیک 2 ماهه ندیدمش میخواد واسه عید فطر بیاد که باهاش برگردم و بریم خرید عروسی کمتر از 2 ماه دیگه عروسیمه خیر سرم همه این دعواها بخاطر دوریه من بیشتر اوقات تو جروبحثا کوتاه میام اینبارم وقتی عصر ازش عذرخواهی کردم وقتی گفت چرا نگفتی که باز جروبحث نشه ولی گفت عذرخواهی تو به دردم نمیخوره غلط کردی نگفتی و از این حرفا من خواستم کوتا بیام چون از طری من مقصر بودم ولی اینقدر بد حرف زد پشیمون شدم حتی وقتی ساعت 11 اسمس داد و شروع کرد بدو بیراه گفتن باز اسمسی سعی کردم یه جوری حرف بزنم که کار به جاهای باریک نشه که آخر کشید یعنی خودش کشوندش انکار نه انگار با زنش داره حرف میزنه اینقدر عصبانی بود که باور کنین اگه پیشش بودم خفه ام میکرد الان مثل مرغ سرکنده ام ولی دستم به گوشی نمیره ماهمیشه مشکل بینمون حل نشده مونده چون هیچوقت وقت نمیکنیم حلش کنیم چون از هم دوریم

[sara503]

فردا 4 روزه که شوهرم باهام قهره و ازش خبر ندارم خانواده شوهرم قراره فردا واسم هدیه عید فطر رو بیارن چیکار کنم؟چون شوهرم از قبل هدیه رو خریده باید ازش تشکر کنم ولی نمیخوام منت کشی کنم نمیخوام فکر کنه به بهونه تشکر میخوام منت بکشم چون اینجوری یعنی هرچی گفتی و هر چی فحش داده حقم بوده بگید چیکار کنم؟

- - - Updated - - -

هیچ کس جوابی نداره؟ذهنم هنگ کرده بگید چیکار کنم