بايد در مشكلات گاهي سكوت كرد شايد خدا حرفي براي گفتن داشته باشد
تشکرشده 5 در 4 پست
بايد در مشكلات گاهي سكوت كرد شايد خدا حرفي براي گفتن داشته باشد
تشکرشده 13 در 10 پست
گر چه شب تاریک است،
دی قوی دار سحر نزدیک است...
حرفهاي نگفته ام رو اينجا بخون :
http://sokooooooot.blogfa.com/
تشکرشده 13 در 10 پست
گاهی دلم می خواهد خیال کنم که می آیی - پنهانی - و حرف های دلم را می خوانی. و از دریچه ی روشن چشمان آسمانی ات نگاه می کنی به آبی یی که به زلالی دلت نیست، اما برای توست...
بگذار این طور بیاندیشم... چه می شود مگر در خیالی خوش باشیم؟... حقیقت اگر ساز مخالف می زند، رویا را که نـگرفته اند از ما!... بگذار با خیالت دلخوش باشم... در خیال نا باورم ببینمت که عاشقانه هایم را می خوانی و لبخند می زنی... آنچنان زیبا که زمان مات می ماند. و دنیا با تمام عظمتش، عاجز می شود از درکش. و کوچک می شود. و حقیر می شود. و به خاک می افتد...
چقدر خدایمان مهربان است .
بگذار با خیال خوش باشم... بگذار در خیال ببینم که حقیقت است... مرز بین حقیقت و خیال را گم کرده ام ... آشفتگی ام دیدن دارد... از دست نوشته هایم معلوم است. نیست؟....
sokooooooot.blogfa.com
حرفهاي نگفته ام رو اينجا بخون :
http://sokooooooot.blogfa.com/
npm (سه شنبه 29 مرداد 87)
تشکرشده 4 در 3 پست
جمله های طلایی ......
1- با خودت صادق باش و نگران انچه دیگران دربارهات فکر می کنند نباش
2- تعریفی که انها از تو دارند نپذیر خود خودت را تعریف کن
3- از قدرت خودت مایه بگذار و بر قدرت دیگران تکیه نکن
4- استعدادهای خودت را پرورش بده و به استعدادهای مردم غبطه نخور ....
YAGHOT SEFID (یکشنبه 02 بهمن 90)
تشکرشده 4 در 3 پست
همانا خداوند فرشته ها را عقل داد بدون شهوت.
و حیوان را شهوت داد بدون عقل.
پس هر انسانیکه پیرو عقلش باشد از فرشته برتر است.
و هر انسانی که شهوتش بر عقلش حکومت کند از حیوان پستتر است.
YAGHOT SEFID (پنجشنبه 31 مرداد 87)
تشکرشده 4 در 3 پست
هرگز نمی توانید در حالیکه دستهایتان را در جیب فرو برده اید از نردبان موفقیت بالا بروید
خوشبختي به كساني روي مي آورد كه براي خوشبخت كردن ديگران مي كوشند
YAGHOT SEFID (پنجشنبه 31 مرداد 87)
تشکرشده 13 در 10 پست
روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت .
فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت : می آید، من تنها گوشی هستم که غصه هایش را میشنود و یگانه قلبی ام که دردهایش را در خود نگه می دارد و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا، نشست.
فرشتگان چشم به لبهایش دوختند ، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود :
" با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست .گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم آرامگاه خستگیهایم بود و سرپناه بی کسی ام . تو همان را هم از من گرفتی .این طوفان بی موقع چه بود؟
وسنگینی بغض راه بر کلامش بست.سکوتی در عرش طنین انداز شد. فرشتگان همه سر به زیر انداختند.
خدا گفت : ماری در راه لانه ات بود, خواب بودی ؛باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند آنگاه تو از کمین مار پر گشودی . گنجشک، خیره در خدایی خدا، مانده بود.
خدا گفت : و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی.
اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود ؛ ناگاه چیزی در درونش فروریخت .
های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد.
npm (یکشنبه 02 بهمن 90)
تشکرشده 9 در 5 پست
زندگی شما مانند یک کتاب است.صفحه ی عنوان ،نام شماست
مقدمه ی ان،معرفی شما به دنیاست.صفحه های ان،گزارش روزانه ی تلاش ها،کوشش ها،لذت هاو یاس های شما می باشد.
هر روز فکر ها و اعمال شما در کتاب زندگیتان ثبت میشود.هر ساعت تاریخچه ای بوجود می اید که باید برای همیشه باقی بماند.روزی فرا میرسد که کلمه ی پایان باید روی کتاب شما نوشته شود.
پس کاری کنید که درباره ی کتابتان بگویند:((تاریخچه ایست از هدف عالی،خدمت بی دریغ و کارکرد بسیار خوب.))
تشکرشده 2,229 در 569 پست
بهترین،گاه این است که کاری را رها کنی
و از نو آغاز کنی...
در زندگی پیشامدهایی است
که سخت می پذیریمشان
اندیشه هایی است که بارها و بارها باز می گردند و ذهنمان را می آزارند
از خود بپرسیم:
آیا می توانم آن را دگرگونه سازم؟
اگر می توانیم باید با آن همت گماریم،
اگر هر آنچه در توان داشتیم به کار گرفتیم،
ودر دل پذیرفتیم که دیگر کاری ازما ساخته نیست
رهایش کنیم تا بیش از این آزار نبینیم.
آن زمان که از تمامی اگرها و چراها آزاد گشتیم
درس بس گرانقدر آموخته ایم
دریافته ایم که گرچه تجربه ای پر رنج را پشت سر گذارده ایم
اما از کوران آن پخته سر بر آورده ایم
و در نهایت شاید آموختن اینکه
رها کنیم آنچه نگرانمان می سازد
حتی اگر آنچه را رها کرده ایم
در نهایت ارزشمند شود.
"باربارا کیج"
تشکرشده 10,163 در 2,191 پست
گوهر خویش را هویدا کن.خویش را در خویش بیدا کن.چند می گوی سخن ا ز درد و عیب دیگران خویش را اول مداوا کن .بند من بشنو جز با نفس بد_ سرشت . با همه عا لم مدارا کن .چون به دست خویشتن بستی تو بای خویشتن هم به دست خویشتن باز کن.....کمال این است وبس
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)